سیره اخلاقی حضرت فاطمه در رفتار با خویشاوندان چه بوده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
سیره اخلاقی حضرت فاطمه در رفتار با خویشاوندان چه بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فاطمه زهرا
مدخل اصلی؟

سیره اخلاقی حضرت فاطمه در رفتار با خویشاوندان چه بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فاطمه زهرا است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فاطمه زهرا مراجعه شود.

پاسخ به این پرسش

محمد رضا جباری

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد رضا جباری در کتاب «سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا» در این باره گفته است:

«احسان و نیکی به خویشان در حال حیات و پس از مرگ انسان‌ها پس از حیات فردی و روی‌آوری به زندگی جمعی، بیش از دیگر آحاد جامعه، با خویشان و اقوام نسبی و سببی ارتباط برقرار می‌کنند. درباره چگونگی رفتار صدیقه کبری با خویشان نسبی و سببی، گزارش‌های زیادی در دست نیست؛ اما از معدود گزارش‌های موجود می‌توان به دو نکته اساسی در سیره اخلاقی آن حضرت در این باره دست یافت: نخست آنکه، ایشان تا حد امکان در دوره حیات بستگانش، احسان و صله ارحام به جای می‌آورد و پس از وفات نیز آنان را فراموش نمی‌کرد.

دوم آنکه، خویشی و رابطه خانوادگی او مانع از امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر و فراخوانی آنان به اطاعت الهی نمی‌شد. درباره نکته اول می‌توان به چند نمونه اشاره کرد. نمونه نخست، مربوط به شیوه رفتار حضرت فاطمه (س) با مادرشوهرش - فاطمه بنت اسد - است. پس از هجرت رسول خدا (ص) به مدینه، فاطمه زهرا و فاطمه بنت اسد نیز بلافاصله به همراه امیرالمؤمنین به مدینه هجرت کرده و به رسول خدا (ص) ملحق شدند. فاطمه بنت اسد، پس از ازدواج فرزندش با فاطمه، در کنار آنان زندگی می‌کرد و امور خانه، میان او و عروسش - فاطمه زهرا - تقسیم شده بود. بنا به نقل ذهبی، به پیشنهاد امیرالمؤمنین، اموری همچون آرد کردن و خمیر ساختن را فاطمه زهرا (س) و اموری همچون آب آوردن و تهیه مایحتاج را فاطمه بنت اسد انجام می‌داد. این همکاری، نشانگر وجود روابط مناسب و ایثارگرانه میان این عروس و مادرشوهر است و از دیگر سو، از لطافت و دقت در این تقسیم کار حکایت دارد؛ زیرا اموری که صرفاً در داخل خانه انجام می‌شود به فاطمه زهرا (س) که جوان‌تر بود واگذار شد، و اموری که احیاناً مستلزم خروج از خانه بود به فاطمه بنت اسد که مسن‌تر بود واگذار شد[۱].

نمونه دیگر، وصیت آن حضرت برای دادن اموالی از ارثیه‌اش به همسران پیامبر او نیز زنان بنی‌هاشم و امامه (دختر خواهرش زینب) است که براساس آن بنا شد به هر یک از آنان دوازده اوقیه (۴۸۰ درهم) داده شود و به امامه نیز مقداری پرداخت شود[۲]. در ضمن وصایای آن حضرت، سهم امیرالمؤمنین (ع) نیز مشخص بود و حوائط سبعه (باغ‌های هفت‌گانه را برای همسرش، سپس برای حسن، پس از آنها برای حسین و سپس دیگر فرزندان و نسلش وصیت کرد[۳].

شرکت در تجهیز میت – به‌ویژه اگر از خویشان باشد- از دستورات موکد اسلامی است. حضرت زهرا (س) نیز پس از وفات خواهرش (رقیه)[۴] در تشییع جنازه‌اش شرکت کرد و در کنار قبر او اشک ریخت و رسول خدا (ص) اشک‌های فاطمه را با لباسش پاک می‌کرد[۵]. همچنین پس از شهادت ام‌کلثوم (خواهر دیگر فاطمه) در سال سوم هجری پس از جنگ احد، آن حضرت به همراه جمعی از زنان بر سر جنازه خواهرش حاضر شد و نماز میت اقامه کرد[۶]. فاطمه در سال هشتم هجری و پس از رحلت سومین خواهرش (زینب) نیز در تشییع جنازه و اقامه نماز میت بر پیکر او شرکت کرد[۷].

آن حضرت همچنین پس از شهادت حمزه (عموی رسول خدا (ص)) در جنگ احد، همراه با صفیه (خواهر حمزه و عمه پیامبر (ص)) بر مصیبت او می‌گریست؛ به گونه‌ای که رسول خدا (ص) نیز با گریه آنان گریه می‌کرد[۸]. پس از شهادت جعفر بن ابی طالب (برادر امیرالمؤمنین (ع)) نیز فاطمه در مصیبت او عزادار بود و رسول خدا (ص) با مشاهده گریه فاطمه (س) فرمود: «بر مثل جعفر باید گریه کنندگان بگریند». سپس دستور داد برای بازماندگان جعفر غذا تهیه شود[۹].

«فخرج رسول الله حتی دخل علی ابنته فاطمه و هی تقول: وا عماه! فقال رسول الله: علی مثل جعفر فلتبک الباکیه! ثم قال رسول الله: اصنعوا لال جعفر طعاما، فقد شغلوا عن انفسهم الیوم»؛ (واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۶۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۷۱). زیارت قبور مؤمنین - به ویژه قبور خویشان - از نمودهای برجسته در اخلاق اجتماعی است. در بخش اخلاق عبادی فاطمه گذشت که آن حضرت پس از شهادت حمزه سیدالشهداء (عموی رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع)) به فاصله هر دو یا سه روز و در روزهای جمعه یا شنبه یا دوشنبه یا پنجشنبه به زیارت قبر او و دیگر شهدای احد می‌رفت و بر مزار آنان نماز گزارده، می‌گریست[۱۰] و در صورت نیاز به تعمیر و اصلاح قبور آنان می‌پرداخت و با سنگی آنها را نشانه‌گذاری می‌کرد[۱۱]. آن حضرت به جز این، هر ساله نیز به همراه برخی زنان به زیارت قبور شهدا می‌رفت و دعا و استغفار می‌نمود[۱۲].

امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خویشان: در تأیید دومین نکته (امر به معروف و نهی از منکر خویشان) می‌توان به چگونگی برخورد ایشان با خواهر شوهرش (ام هانی) اشاره کرد. در جریان فتح مکه، ام هانی چند تن از مشرکان را پناه داده بود و امیرالمؤمنین او را بدین لحاظ ملامت کرد و دستور اخراج پناهندگان را داد؛ اما ام هانی نزد پیامبر (ص) آمد تا از امیرمؤمنان (ع) در این باره شکوه کند. در اینجا بود که فاطمه زبان به ملامت ام‌هانی گشود و او را به دلیل پناه دادن به دشمنان خدا و رسول سرزنش کرد[۱۳][۱۴]

پانویس

  1. «عن علی: قلت لامی: اکفی فاطمه بنت رسول الله (ص) سقایه الماء و الذهاب فی الحاجه و تکفیک هی الطحن و العجن و هذا یدل علی انها توفیت بالمدینه»؛ (ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۲۱).
  2. «عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ آبَائِهِ (ع): أَنَّ فَاطِمَةَ (س) أَوْصَتْ لِأَزْوَاجِ النَّبِيِّ (ص) لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَ بِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً، وَ لِنِسَاءِ بَنِي هَاشِمٍ مِثْلَ ذَلِكَ؛ وَ أَوْصَتْ لِأُمَامَةَ بِنْتِ أَبِي الْعَاصِ بِشَيْ‌ءٍ»؛ (طبری، دلائل الامامه، ص۱۳۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۱۸).
  3. «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‌: أَ لَا أُقْرِئُكَ وَصِيَّةَ فَاطِمَةَ (س) قَالَ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَأَخْرَجَ حُقّاً أَوْ سَفَطاً فَأَخْرَجَ مِنْهُ كِتَاباً فَقَرَأَهُ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ هَذَا مَا أَوْصَتْ بِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ (ص) أَوْصَتْ بِحَوَائِطِهَا السَّبْعَةِ الْعَوَافِ وَ الدَّلَالِ وَ الْبُرْقَةِ وَ الْمِيثَبِ وَ الْحَسْنَى وَ الصَّافِيَةِ وَ مَا لِأُمِّ إِبْرَاهِيمَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَإِنْ مَضَى عَلِيٌّ فَإِلَى الْحَسَنِ فَإِنْ مَضَى الْحَسَنُ فَإِلَى الْحُسَيْنِ فَإِنْ مَضَى الْحُسَيْنُ فَإِلَى الْأَكْبَرِ مِنْ وُلْدِي شَهِدَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ الزُّبَيْرُ بْنُ الْعَوَّامِ وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع)»؛ (کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۸؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۴۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸۵).
  4. وی همسر عثمان بود که در سال دوم، هنگام جنگ بدر، به علت بیماری از دنیا رفت.
  5. «و عن ابن عباس قال: لما مات عثمان بن مظعون قالت امراته هنیئا لک یا ابن مظعون بالجنه قال: فنظر الیها رسول الله (ص) نظره غضب فقال لها ما یدریک فوالله انی لرسول الله و ما ادری ما یفعل بی‌- قال عفان: ولابه - قالت: یا رسول الله فارسک و صاحبک فاشتد ذلک علی اصحاب رسول الله (ص) حین قال ذلک لعثمان و کان من خیارهم حتی ماتت رقیه ابنه رسول الله (ص). فقال: الحقی بسلفنا الخیر عثمان بن مظعون. قال: و بکت النساء فجعل عمر یضربهن بسوطه! فقال النبی (ص) لعمر: دعهن ییکین و ایاکن و نعیق الشیطان. ثم قال رسول الله (ص): مهما یکون من القلب والعین فمن الله والرحمه و مهما کان من الید و اللسان فمن الشیطان. و قعد رسول الله (ص) علی شفیر القبر و فاطمه الی جنبه تبکی، فجعل النبی (ص) یمسح عین فاطمه بثوبه رحمه لها»؛ (ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۳۳۵).
  6. «... وَ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ (س) وَ نِسَاءُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُهَاجِرِينَ، فَصَلَّيْنَ عَلَى الْجَنَازَةِ»؛ (کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۵۱ - ۳۵۳؛ نیز بنگرید به: قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۹۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۹؛ ج۳۰، ص۲۰۲؛ ج۷۸، ص۳۹۲).
  7. «عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ يَزِيدَ بْنِ خَلِيفَةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَسَأَلَهُ رَجُلٌ مِنَ الْقُمِّيِّينَ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تُصَلِّي النِّسَاءُ عَلَى الْجَنَائِزِ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) كَانَ هَدَرَ دَمَ الْمُغِيرَةِ بْنِ أَبِي الْعَاصِ وَ حَدَّثَ حَدِيثاً طَوِيلًا وَ إِنَّ زَيْنَبَ بِنْتَ النَّبِيِّ (ص) تُوُفِّيَتْ وَ إِنَّ فَاطِمَةَ (س) خَرَجَتْ فِي نِسَائِهَا فَصَلَّتْ عَلَى أُخْتِهَا»؛ (شیخ طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۴۸۶؛ همو، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۳۳۳).
  8. «و یقال: لما اصیب حمزه جاءت صفیة بنت عبدالمطلب تطلبه، فحالت بینها و بینه الانصار، فقال رسول الله: دعوها! فجلست عنده فجعلت اذا بکت بکی رسول الله، و اذا نشجت ینشج رسول الله و کانت فاطمه بنت النبی تبکی، و جعل رسول الله (ص) اذا بکت بکی، و جعل رسول الله یقول: لن اصاب بمثلک ابدا! ثم قال رسول الله: ابشرا! اتانی جبرئیل فاخبرنی ان حمزه مکتوب فی اهل السموات السبع: حمزه بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسوله»؛ (واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۹۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۷).
  9. «فخرج رسول الله حتی دخل علی ابنته فاطمه و هی تقول: وا عماه! فقال رسول الله: علی مثل جعفر فلتبک الباکیه! ثم قال رسول الله: اصنعوا لال جعفر طعاما، فقد شغلوا عن انفسهم الیوم»؛ (واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۶۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۷۱).
  10. سمهودی، وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۱۱؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۷۸؛ شیخ طوسی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۸۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۴۶۵؛ قطب الدین راوندی، الدعوات، ص۲۷۳؛ کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۲۸.
  11. ابن شبه، تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۲؛ سمهودی، وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۱۱.
  12. «وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) أَنَّهُ قَالَ: كَانَتْ فَاطِمَةُ (س) تَزُورُ قَبْرَ حَمْزَةَ وَ تَقُومُ عَلَيْهِ وَ كَانَتْ فِي كُلِّ سَنَةٍ تَأْتِي قُبُورَ الشُّهَدَاءِ مَعَ نِسْوَةٍ مَعَهَا فَيَدْعُونَ وَ يَسْتَغْفِرْنَ»؛ (تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۳۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۹، ص۱۶۹).
  13. «وَ بَلَغَهُ أَنَّ أُمَّ هَانِئٍ بِنْتَ أَبِي طَالِبٍ (ع) قَدْ آوَتْ نَاساً مِنْ بَنِي مَخْزُومٍ مِنْهُمْ الْحَارِثُ بْنُ هِشَامٍ وَ قَيْسُ بْنُ السَّائِبِ فَقَصَدَ نَحْوَ دَارِهَا مُقَنَّعاً بِالْحَدِيدِ فَنَادَى أَخْرِجُوا مَنْ آوَيْتُمْ فَجَعَلُوا يَذْرِقُونَ كَمَا تَذْرِقُ الْحُبَارَى خَوْفاً مِنْهُ فَخَرَجَتْ إِلَيْهِ أُمُّ هَانِئٍ وَ هِيَ لَا تَعْرِفُهُ فَقَالَتْ يَا عَبْدَ اللَّهِ أَنَا أُمُّ هَانِئٍ بِنْتُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ وَ أُخْتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ انْصَرِفْ عَنْ دَارِي فَقَالَ عَلِيٌّ أَخْرِجُوهُمْ فَقَالَتْ وَ اللَّهِ لَأَشْكُوَنَّكَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ فَنَزَعَ الْمِغْفَرَ عَنْ رَأْسِهِ فَعَرَفَتْهُ فَجَاءَتْ تَشُدُّ حَتَّى الْتَزَمَتْهُ فَقَالَتْ فَدَيْتُكَ حَلَفْتُ لَأَشْكُوَنَّكَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ لَهَا فَاذْهَبِي فَبَرِّي قَسَمَكِ فَإِنَّهُ بِأَعْلَى الْوَادِي. قَالَتْ أُمُّ هَانِئٍ فَجِئْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ هُوَ فِي قُبَّةٍ يَغْتَسِلُ وَ فَاطِمَةُ تَسْتُرُهُ فَلَمَّا سَمِعَ كَلَامِي رَسُولُ اللَّهِ قَالَ مَرْحَباً بِكِ يَا أُمَّ هَانِئٍ قُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي مَا لَقِيتُ مِنْ عَلِيٍّ الْيَوْمَ فَقَالَ قَدْ أَجَرْتُ مَنْ أَجَرْتِ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ (ع)إِنَّمَا جِئْتِ يَا أُمَّ هَانِئٍ تَشْكِينَ مِنْ عَلِيٍّ فِي أَنَّهُ أَخَافَ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ فَقُلْتُ احْتَمِلِينِي فَدَيْتُكِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) قَدْ شَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى سَعْيَهُ وَ أَجَرْتُ مَنْ أَجَارَتْ أُمُّ هَانِئٍ لِمَكَانِهَا مِنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»؛ (طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۲۲۴).
  14. اسحاقی، سید حسین، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۲۳.