شعیب بن صالح که قیامش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
شعیب بن صالح که قیامش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
شعیب بن صالح که قیامش از نشانههای غیر حتمی ظهور است کیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین سید اسدالله هاشمی شهیدی، در کتاب «زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
«آنچه از مجموع روایاتی که درباره "شعیب بن صالح" رسیده است استفاده میشود این است که: به حسب ظاهر، شعیب بن صالح هرکس که باشد، نام رمزی فرمانده سپاه و سردار لشکر، و پرچمدار سید حسنی، و یا سرکرده لشکریان توانمند "هاشمی خراسانی" در جنگ و لشکرکشی به عراق، و عامل بسیار مؤثری در بیرون راندن دشمن متجاوز از سرزمین ایران اسلامی و شکست لشکریان سفیانی است. و او چنانکه از بعضی از اخبار وارده درباره وی استفاده میشود، مردی شجاع و دلیر و متهور و جنگجو و باایمان، و سیاستمداری کاردیده، و از شیعیان مخلص و فداکار، و علاوه بر همه اینها "سید" و (هاشمی) است. و بسیار جالب و شگفتانگیز است که اگر بخواهیم، سید حسنی و خراسانی را دو فرد ممتاز، و دو شخصیت جداگانه بحساب بیاوریم، نام (شعیب بن صالح) در اخباری که درباره این دو تن وارد شده است در کنار نام هر دو نفر، یعنی: هم در کنار نام "سید حسنی" و هم در کنار نام (خراسانی) به چشم میخورد.
و این مطلب یکی از نکات بسیار دقیق و باریکی است که بخوبی گفتههای پیشین ما را که گفتیم: سید حسنی همان خراسانی، و خراسانی همان سید حسنی است، و اگر دو نفر باشند یکی برتر و بالاتر و دیگری زیردست اوست بروشنی اثبات میکند. به هر حال: آنچه از مجموع اخبار و روایات وارده درباره وی فهمیده میشود این است که: شعیب بن صالح شخصیت ممتاز و برجستهای است که سمت فرماندهی سپاه، و فرمانروائی لشکریان سید حسنی و یا هاشمی خراسانی را بعهده دارد. اما چرا نام اصلی و حقیقی او در اخبار اهل بیت (ع) نیامده است این خود سری دارد که حقیقت آن بر ما پوشیده است. و شاید بتوان گفت: همانطوری که ائمه معصومین (ع) بنا به مصالحی که خود آن را تشخیص میدادهاند حتی در بسیاری از موارد نام اصلی رهبر نهضت را هم از دیگران مستور داشته و فقط به بیان صفتی از اوصاف او در معرفی وی اکتفا نمودهاند تا از خطرات سوء مصون و محفوظ بماند، از افشاء نام چنین انسان مبارزی نیز خودداری فرمودهاند تا اینکه از گزند حوادث مصون مانده و مورد سوء قصد قرار نگیرد. و البته این چیزی است که ما با فکر ناقص و اندیشه نارسای خویش آن را درک میکنیم، و خداوند به حقیقت حال آگاه و دانا است.
روایات مربوط به شعیب: اکنون برای اینکه بدانیم: شعیب بن صالح کیست؟ و نقش او در انقلاب جهانی مهدی (ع) چیست؟ و وظیفه او در طول دوران قیام ایرانیان، و زمان جنگ چه میباشد، و آنگونه که روایات وی را معرفی کردهاند بشناسیم، به روایاتی که در زمینه قیام پرشور او علیه ظلم و تجاوز، و سرکوبی دشمنان دین و انسانیت رسیده است میپردازیم. و پیش از آنکه روایات مربوط به این شخصیت بزرگ انقلابی را بیاوریم متذکر میشویم که ما هرگز ادعا نمیکنیم که میتوانیم خوانندگان گرامی را در معرفی شخصیت کمنظیری که در روایات اسلامی تقریبا بهطور سربسته از قیام حیرتانگیز او سخن رفته است و تا اندازهای ماهیت قیام و کیفیت حرکت انقلابی او مجهول و ناشناخته است، رهبری کنیم، و تمام جزئیات قیام و حوادث مربوط به زمان او و همچنین اوضاع و احوال صحنههای جنگ و نبردهای پیدرپی و شکنندهاش را در اختیارشان قرار دهیم. بلکه سعی خواهیم کرد تا حدی پردههای ابهام را کنار زده و خوانندگان محترم را با حقایقی که از لابلای کتب حدیث و اخبار در مورد این شخصیت ناشناخته بهدست آمده است آشنا سازیم.
- در حدیثی از رسول خدا (ص) که در مورد خروج مرد مبارز و شکستناپذیری از طرف "مشرق" بنام آزاد مرد تمیمی روایت شده چنین آمده است: فرزند عمر، روایت کرده است که پیغمبر اکرم (ص) در میان چند تن از مهاجر و انصار بود و علی بن ابی طالب (ع) در طرف چپ، و عباس (عموی آن حضرت) در طرف راست وی بودند که ناگهان "عباس" و مردی از انصار به مشاجره و نکوهش یکدیگر پرداختند و آن مردی که از انصار بود با عباس درشتخویی کرد، آنگاه پیامبر (ص) دست عباس و دست علی (ع) را در دست مبارک خود گرفت و فرمود: در آینده از پشت این (عباس) کسی بیرون خواهد آمد که زمین را پر از جور و ستم خواهد کرد، و از پشت این (علی (ع)) کسی بیرون خواهد آمد که زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. آنگاه فرمود: پس هرگاه شما آن روزگار را دریابید بر شماست که به آن جوانمرد تمیمی که از سوی مشرق زمین، یعنی: از طرف (خراسان و ایران) میآید روی آورید، چه او صاحب پرچم، و علمدار حضرت مهدی (ع) خواهد بود[۱].
- معاذ بن جبل میگوید: در این میان که من و ابو عبیده و سلمان فارسی نشسته بودیم و منتظر آمدن رسولخدا (ص) بودیم، ناگاه دیدیم که آن حضرت نزدیک ظهر با چهرهای گرفته و رنگ متغیر بر ما وارد شد و فرمود: در اینجا کیست؟ آیا ابو عبیده و معاذ و سلمان نیستند؟ گفتیم: چرا یا رسول الله! آنگاه آن حضرت فتنهها را یادآور شد و سپس فرمود: این فتنهها در شهر "زوراء" (یعنی: بغداد) بپا میشود و چه بسیار مردان و زنانی که کشته میشوند و اموالی که بغارت میرود و زنانی که هتک حرمت میشوند، خدا رحمت کند آن کسی را که در آن روزگار زنان "بنی هاشم" را پناه دهد چه آنکه آنها حرم من هستند. آنگاه آن فتنه به کوفه و نجف میرسد و جوانانی از منطقه خودشان (یعنی: از همسایگان نزدیکشان) بر آنها خروج میکنند که فرمانروای آنها مردی است که به او شعیب بن صالح میگویند و او با آنها میجنگد و اهل کوفه را محاصره میکند. بعد از آن فتنه به مدینه منتهی میشود و مردانی کشته میشوند و شکم زنانی از بنی هاشم را میشکافند. موقعیکه این بلا بوجود آمد بر شما (مسلمانان) لازم است که به کوهها و جاهای امن پناهنده شوید، و این فتنه به اندازه حمل زنی (یعنی: نه ماه که مدت حکومت سفیانی دوم است) ادامه خواهد داشت. سپس آن جوانمرد تمیمی که شعیب بن صالح نام دارد و خدا شهرهای شعیب را آباد کند و باران رحمتش را بر سرزمینهای او نازل فرماید با پرچمهای سیاه مهدوی با نصرت و یاری خداوند و دعوت حقه میآید، تا اینکه در بین رکن و مقام با مهدی (ع) بیعت مینماید[۲]»[۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در اینباره گفته است:
برخی روایات، وی را مردی از تبار بنی تمیم معرفی کردهاند. از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: "بعد از آن، مرد تمیمی که شعیب بن صالح نام دارد خدا شهرهای شعیب را آباد میکند و با بیرق سیاه به نصرت دین خدا میآید تا این که بین رکن و مقام با مهدی (ع) بیعت نماید"[۴]؛ در برخی از روایات، قیام وی از منطقه سمرقند ذکر شده است. از امام زین العابدین (ع) نقل شده است که بعد از خروج عوف سلمی در تکریت عراق، شعیب بن صالح از سمرقند خروج میکند: " شعیب بن صالح از سمرقند خروج میکند پس از وی سفیانی ملعون از سرزمین خشک خروج میکند"[۵]؛ زمان قیام وی نیز ظاهراً هم زمان با خروج سفیانی یا کمی پیش از آن است. در روایتی از امام رضا (ع) قیام شعیب بن صالح هم زمان با خروج سفیانی و یمانی ذکر شده است: " قَبْلَ هَذَا الْأَمْرِ السُّفْيَانِيُّ وَ الْيَمَانِيُّ وَ الْمَرْوَانِيُّ وَ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ "[۶]. در روایتی دیگر، جذلم بن بشیر روایت کرده که در محضر امام زین العابدین (ع) عرض کردم: "آمدن مهدی و نشانهها و علائم آن را برای من بیان فرمائید تا بدانم کی ظهور میکند. حضرت فرمود: "پیش از آمدن حضرت مهدی (ع) مردی به نام عوف سلمی از جزیره خروج میکند. او در تکریت سکونت دارد و در مسجد دمشق کشته میشود. آنگاه شعیب بن صالح از سمرقند خروج میکند و سپس سفیانی ملعون از بیابان یابس میآید"[۷]؛ بر اساس روایات، قیام وی همانند خراسانی با هدف مقابله با جریان ستمگر سفیانی انجام میگیرد. این قیام، اندکی قبل از ظهور به وقوع میپیوندد و به ظهور امام مهدی (ع) منتهی میشود. با ظهور حضرت مهدی (ع) شعیب بن صالح و نیروهای تحت امرش با ایشان بیعت میکنند و به حمایت از ایشان میپردازند. بر اساس برخی روایات، وی پس از پیوستن به لشکریان حضرت مهدی (ع) جزو سرداران سپاه حضرت خواهد شد؛ تا جایی که از وی به عنوان علمدار سپاه حضرت مهدی (ع) یاد شده است: "آنگاه مهدی (ع) قيام مىكند و فرمانده و سپهسالار او شعیب بن صالح است"[۸]؛ "هنگامی که سفیانی به کوفه رسید و یاران آل محمد (ص) را کشت، مهدی (ع) خروج میکند در حالی که شعیب بن صالح پرچم دار او خواهد بود"[۹]؛ امیر المومنین (ع) میفرماید: هرگاه پرچمهای سیاهی که شعیب بن صالح فرماندهی آن را به عهده دارد ظاهر شوند و لشکریان سفیانی را شکست دهند، مردم آرزوی مهدی کنند و به جستجوی او برآیند و او از مکه خروج کند"[۱۰]؛ هم چنین جابر از حضرت باقر (ع) نقل کرده است: "شعیب بن صالح با لشکریان سفیانی جنگ خواهد کرد و آنان را شکست خواهد داد"[۱۱]؛ این گونه روایات نشان میدهد که قیام شعیب بن صالح و نبرد و جهاد وی با جبهه سفیانیان، نقش مهمی در تقویت جبهه حق و فراهمسازی مقدمات ظهور حضرت مهدی (ع) خواهد داشت. سخن امام سجاد (ع) نیز که فرمود: "فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْيَانِيُّ اخْتَفَى الْمَهْدِيُّ ثُمَّ يَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِك"[۱۲] بیانگر نقش مؤثر قیام شعیب بن صالح در حمایت از حضرت و شکست سفیانی است»[۱۳]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
«از نشانههای ظهور، خروج مردی به نام شعیب بن صالح در سمرقند و یا نیشابور است. امام سجاد (ع) فرمود: خروج شعیب بن صالح، پس از عوف سلمی و پیش از خروج سفیانی است[۱۴]. قطب راوندی نیز روایتی از امام سجاد (ع) نقل کرده است که فرمود: پس خروج شعیب صالح از سمرقند است [۱۵]. شیخ صدوق، خروج او را از نیشابور ذکر کرده است[۱۶]. از برخی روایات دیگر استفاده میشود او پرچمدار حضرت مهدی (ع) و در جایگاه پیش قراول آن حضرت انجام وظیفه میکند[۱۷][۱۸]. |
۳. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«شعیب بن صالح جوانی است گندمگون، لاغر، با ریش کمپشت، صاحب بصیرت و یقین از اهالی ری که اندکی پیش از ظهور حضرت در میان ایرانیان، ظاهر شده و نقش رهبر نظامی را در حرکت ظهور آن حضرت، ایفاء میکند. او مردی است شکستناپذیر، اگر کوه در مقابلش بایستد آن را منهدم کرده و عبور میکند. وی به همراه سید خراسانی که رهبری سیاسی ایرانیان را به عهده دارد، پرچم اسلام را به حضرت مهدی (ع) میسپارند و با نیروهای خود در نهضت آن حضرت شرکت میکنند. خراسانی و شعیب در زمره یاران خاص آن حضرت قرار میگیرند. و شعیب بن صالح به فرماندهی کل نیروهای حضرت مهدی (ع) منصوب میگردد. البته احتمال دارد که جهت حفظ و ایمنی، نام او مستعار باشد تا وعده الهی محقق شود. همچنین امکان دارد که نام او و نام پدرش مشابه شعیب و صالح و یا بهمعنای این دو باشد. برخی روایات وی را اهل سمرقند -که هماکنون در اشغال شوروی است- میداند، اما بیشتر روایات میگوید که او اهل ری است و با قبیله بنی تمیم نسبتی دارد و یا اینکه از یکی از بخشهای بنی تمیم -به نام محروم- میباشد و یا اینکه وی غلامی از بنی تمیم است[۱۹]. روایتی که میگوید "فاصله میان خروج شعیب و سپردن زمام امور را به مهدی (ع) هفتاد و دو ماه است" را میتوان حکم به صحت آن نمود که در این صورت، ظاهر شدن خراسانی و شعیب، شش سال قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) خواهد بود[۲۰][۲۱]. |
پانویس
- ↑ مقدمه ابن خلدون، طبع بیروت، چاپ چهارم- ص ۳۲۲.
- ↑ الملاحم و الفتن، ج ۲، ص ۱۳۷، باب ۶۰.
- ↑ هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۵۲۴-۵۲۷.
- ↑ " ثُمَّ يُقَبِّلَ الرَّجُلُ التَّمِيمِيِّ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ سَقَى اللَّهِ بِلَادِ شُعَيْبٍ - بِالرَّايَةِ السَّوْدَاءِ المهدية بِنَصْرِ اللَّهِ وَ كَلِمَتَهُ حَتَّى يُبَايَعُ الْمَهْدِيِّ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "؛ الملاحم و الفتن، ص۱۳۸. وی در سخنی که از محمد بن حنفیه نقل شده نیز تمیمی یاد شده است: "علی مقدمتهم رجل یقال له شعیب بن صالح أو صالح بن شعیب من تمیم". الملاحم و الفتن، ص۵۲.
- ↑ "ّيَكُونُ خُرُوجُ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ مِنْ سَمَرْقَنْدَ ثُمَّ يَخْرُجُ السُّفْيَانِيُّ الْمَلْعُونُ مِنَ الْوَادِي الْيَابِس"؛ الغیبة، طوسی، ص۴۴۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۵۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۳.
- ↑ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۱، ص۲۱۸.
- ↑ " يَكُونُ قَبْلَ خُرُوجِهِ خُرُوجُ رَجُلٍ يُقَالُ لَهُ عَوْفٌ السُّلَمِيُّ بِأَرْضِ الْجَزِيرَةِ وَ يَكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِيتٌ وَ قَتْلُهُ بِمَسْجِدِ دِمَشْقَ ثُمَّ يَكُونُ خُرُوجُ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ مِنْ سَمَرْقَنْدَ ثُمَّ يَخْرُجُ السُّفْيَانِيُّ الْمَلْعُونُ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ "؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۳.
- ↑ "ثُمَّ يَخْرُجُ اَلْمَهْدِيُّ عَلَى لِوَائِهِ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ"؛ الغیبة، طوسی، ص۴۶۴؛ معجم الاحادیث الامام المهدی (ع)، ج۱، ص۳۹۹.
- ↑ "إِذَا بَلَغَ اَلسُّفْيَانِيُّ اَلْكُوفَةَ وَ قَتَلَ أَعْوَانَ آلِ مُحَمَّدٍ، خَرَجَ اَلْمَهْدِيُّ عَلَى لِوَائِهِ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ"؛ الملاحم و الفتن، ص۵۵.
- ↑ "إِذَا هَزَمَتِ اَلرَّايَاتُ اَلسُّودُ خَيْلَ اَلسُّفْيَانِيِّ اَلَّتِي فِيهَا شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ تَمَنَّى اَلنَّاسُ اَلْمَهْدِيَّ فَيَطْلُبُونَهُ، فَيَخْرُجُ مِنْ مَكَّةَ "؛ الملاحم و الفتن، ص۶۴.
- ↑ "يَخْرُجُ شَابٌّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ بِكَفِّهِ اَلْيُمْنَى خَالٌ، مِنْ خُرَاسَانَ بِرَايَاتٍ سُودٍ بَيْنَ يَدَيْهِ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ يُقَاتِلُ أَصْحَابَ اَلسُّفْيَانِيِّ فَيَهْزِمُهُمْ"؛ الملاحم و الفتن، ص۲۷۰.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۳.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۱۷۲ - ۱۷۴.
- ↑ " ثُمَ يَكُونُ خُرُوجُ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ مِنْ سَمَرْقَنْدَ ثُمَ يَخْرُجُ السُّفْيَانِي"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۳
- ↑ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۵۵، ح ۶۱
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۴۳، باب ۴۳، ح ۱۶
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ همچنین ر. ک: متقی هندی، کنز العمال، ج ۴، ص ۵۸۸، ح ۳۹۶۶۶، ۳۹۶۶۷؛ کتاب الفتن، ص ۱۸۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۰۸ - ۲۰۹.
- ↑ عصر ظهور، علی کورانی، ص ۲۴ و ۳۲ و ۲۷۱.
- ↑ همان.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۳۳.