شورا و مشورت در معارف و سیره امام جواد
مقدمه
قرآن کریم به مشورت با دیگران برای تصمیمگیری در کارها توصیه کرده است؛ زیرا وقتی چند نفر صاحب فکر و نظر در کنار یکدیگر برای انجام کاری تصمیم بگیرند، بهتر و صحیحتر از تصمیمگیری فردی و بدون مشورت خواهد بود. قرآن کریم، در استفاده از نظرات دیگران نیز حد و مرزی قایل نشده است؛ بلکه توصیه میفرماید: با آنان که با تو مخالفت ورزیدند و حالا از کارشان پشیمان شدهاند، مشورت کن؛ ولی در نهایت خودت تصمیم بگیر؛ زیرا روش صحیح مدیریت و امامت جامعه اقتضا میکند که تصمیم نهایی را یک نفر برعهده بگیرد. امامان معصوم (ع) نیز، پس از پیامبر اکرم (ص)، به مسئله مشورت توجه داشتهاند.
علی بن مهزیار میگوید: امام جواد (ع) نامهای برای من نوشت و در آن از من خواست تا از فلان شخص، که مورد نظر وی بود، بخواهم که در تصمیمگیری برای انجام کاری با وی مشورت شود؛ زیرا او به اوضاع شهر خود بهتر آگاه است، روش تعامل و همکاری با حاکمان آن را میداند و مشورت نیز امری مبارک است. خداوند در قرآن کریم فرموده است: ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾[۱] ای علی بن مهزیار! چنان چه نظر مشورتی او جایز و صحیح باشد؛ آن را تصویب میکنم و چنان چه جایز نباشد، امیدوارم که بتوانم نظر او را به روش صحیح هدایت کنم. ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ﴾، یعنی استخاره کردن و خیرخواهی کردن از نظرات دیگران[۲].[۳]
منابع
پانویس
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ «عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ: كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) أَنْ سَلْ فُلَاناً أَنْ يُشِيرَ عَلَيَّ وَ يَتَخَيَّرَ لِنَفْسِهِ فَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَجُوزُ فِي بَلَدِهِ وَ كَيْفَ يُعَامِلُ السَّلَاطِينَ فَإِنَّ الْمَشُورَةَ مُبَارَكَةٌ. قَالَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ﴾ فَإِنْ كَانَ مَا يَقُولُ مِمَّا يَجُوزُ كَتَبْتُ أُصَوِّبُ رَأْيَهُ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ رَجَوْتُ أَنْ أَضَعَهُ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ﴾ قَالَ يَعْنِي الِاسْتِخَارَةَ»؛ (تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۴، ح۱۴۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۵، ح۱۵۱۰۴؛ تفسیر برهان، ج۱، ص۳۲۴، ح۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۰۵، ح۴۱۴).
- ↑ طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۳۲۱.