شورا و مشورت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مقدمه
«مشورت» از ریشه «شور» به معنای رایزنی و کنکاش است و در اصطلاح به معنای همفکری در کارها و استفاده از علم و عقل دیگران برای دستیابی به نتیجه اصلح است. در آموزههای دینی، نظرخواهی از دیگران و مشورت با آنان، اهمیت ویژهای دارد و همگان به بهرهگیری از نظر و تجربه دیگران فراخوانده شدهاند.
در سیره عملی امام خمینی، موارد بسیاری از مشورت در مسائل گوناگون، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن مشاهده میشود. ایشان افزون بر مشورت با مشاوران مورد اعتماد خود، در بسیاری از تصمیمگیریهای مهم، به تشکیل یا پذیرش شوراهای مختلف اقدام میکرد. امام خمینی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی برای هدایت امور و ساماندهی مبارزه، افرادی را با عنوان شورای انقلاب مشخص کرد و با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، نخست خواهان تشکیل شوراها در شهرها و روستاها شد و در نهم اردیبهشت ۱۳۵۸با فرمان تاریخی خود به شورای انقلاب بر نهادینهکردن شوراها در جامعه تأکید کرد.[۱]
معناشناسی
«مشورت» از ریشه «شور» به معنای رایزنی است و در اصل، به معنای استخراج عسل از کندو و عرضهکردن و نشاندادن چیز نفیسی است که پنهان باشد.[۲] در فارسی نیز مشورت به معنای رأیزدن با هم و کنکاش آمدهاست.[۳] مشورت در اصطلاح به معنای همفکری در کارها و استفاده از علم و عقل دیگران و کسب اطلاع از رأی اهل خبره برای دستیابی به نتیجه اصلح است.[۴] با مشورت کردن، رأی ناب از میان آرای گوناگون شناسایی و برگزیده میشود و در حقیقت همچنانکه عسل صاف و خالص از میان موم استخراج میشود،انسان از میان اشیای متعدد چیز خاصی انتخاب و عصارهگیری میکند.[۵] بر این اساس، مشورت برابر استبداد به رأی است و شخصی که در کاری که شایسته مشورت است بر رأی و نظر خویش اصرار ورزد، مستبد خوانده میشود.[۶]
اهل لغت، مشورت و شورا را به یک معنا دانستهاند.[۷] در لغتنامههای فارسی نیز شورا به معنای مشورتکردن و رأیزدن با هم و کنکاش آمدهاست؛[۸] اما برخی، میان مشورت و شورا تفاوت قائل شده، گفتهاند مشورت به معنای نظرخواهی از فرد یا افراد آگاه است، ولی شورا معنای وسیعتر و گستردهتری دارد؛ زیرا هم در نظرخواهی از فرد یا افراد آگاه و هم در معنای با یکدیگر مشورت کردن و تصمیم جمعی گرفتن در امری، به کار میرود[۹] و همین تفکیک، امروزه متداول و متبادر از این دو واژه است.[۱۰].[۱۱]
پیشینه
مشورت از ریشهدارترین اصول عرفی و مقررات سنتی و از بارزترین شیوههای عقلایی در زندگی جمعی است. انسانها در حل مشکلات و رسیدن به نظرهای درست، در قلمرو زندگی فردی و اجتماعی همواره از مشورت استفاده کردهاند. اشاره قرآن به نمونههایی از این مشورتها، بیانگر آن است که پیش از اسلام عمل بر اساس مشورت رایج بودهاست؛ برای نمونه فرعون برای چگونگی مقابله با حضرت موسی(ع) با اطرافیان خود مشورت کرد ﴿يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ﴾[۱۲]، ﴿قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ﴾[۱۳]، ﴿يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ﴾[۱۴] و ملکه سبا با بزرگان قوم خود هنگام دریافت نامه حضرت سلیمان(ع) که او را به اطاعت خود فراخوانده بود، مشورت کرد ﴿قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلاَّ تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ﴾[۱۵] براساس برخی روایات، کسانی که طرف مشورت وی بودند ۳۱۲ قبیله بودند و هر قبیله هزار جنگجو داشت[۱۶] کفار قریش پیش از اسلام در مکه، در محلی به نام دارالندوه برای اجتماع و مشورت گرد هم میآمدند.[۱۷]
در قرآن کریم دو آیه بهصراحت دربارهٔ شورا و مشورت وجود دارد ﴿وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۱۸]، ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾[۱۹] و سوره شورا نیز به مناسبت آیه یادشده به این نام شهرت یافتهاست. روایات بسیاری نیز دربارهٔ مشورت آمدهاست.[۲۰] پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) هم خود در مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و نظامی با یاران مشورت میکردند و مسلمانان را نیز به مشورت در کارها سفارش میکردند.[۲۱] امام خمینی نیز خود اهل مشورت بود[۲۲] و در سالهای مبارزه با رژیم پهلوی و دوران نهضت اسلامی، گاهی با مراجع تقلید و برخی شخصیتهای تأثیرگذار دربارهٔ چگونگی موضعگیری و صدور اعلامیه، مشورت میکرد.[۲۳] ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در همه کارهای مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی با مشاوران و مسئولان مشورت میکرد.[۲۴]
اهمیت و جایگاه
در آموزههای دینی به نظرخواهی از دیگران و مشورت با آنان، اهمیت ویژهای داده شده است و همگان به بهرهگیری از نظر و تجربه دیگران فرا خوانده شدهاند.[۲۵] در مشورت، عقلها و تجربهها و دیدگاههای مختلف به کمک هم شتافته، مسائل پخته میشود و کمعیب و نقص و از لغزش دورتر میگردد.[۲۶] قرآن کریم در موضوعی مانند از شیرگرفتن فرزند پیش از دو سال، به مشورت پدر و مادر با یکدیگر توجه داده است ﴿وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۲۷] خداوند در سوره شورا مشورت با یکدیگر را در امور خود، یکی از صفات مؤمنان شمرده است ﴿وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۲۸] و این آیه دلالت دارد وضع امور نوعیه در میان جامعه ایمانی با شورا و مشورتکردن است و روش پیغمبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) نیز همین بوده است؛[۲۹] چنانکه آیه بیان میدارد مشورت در همه کارها یک برنامه مستمر برای مسلمانان است نه یک امر زودگذر و موقتی.[۳۰]
از نگاه تاریخی، پیش از آغاز جنگ احد، پیامبر اکرم (ص) در مورد چگونگی رویارویی با دشمن، با یاران خود مشورت کرد و با توجه به نظر اکثر آنان، اردوگاه سپاه مسلمانان را در دامنه کوه احد قرار داد[۳۱] و با اینکه خروج از مدینه پیامدهای ناگواری برای مسلمانان پیش آورد، باز هم خداوند دستور داد پیامبر (ص) با آنان مشورت کند[۳۲] بر همین اساس، به نظر برخی، وجوب مشورت در امور و حوادث به حسب نصوص آیات و سیره پیامبر اکرم(ص) از امور مسلم است و دلالت آیه ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ﴾[۳۳] که پیامبر (ص) را بدان مکلف کردهاست، واضح است.[۳۴] با توجه به آیاتی که دربارهٔ مشورت آمده، نیز نمونههای عملی مشورت در سیره پیامبر اکرم (ص)، ازجمله در جنگ بدر،احد، خندق و عهدنامه پیامبر اکرم (ص) با مردم طائف، اهمیت اصل شورا در اسلام تردیدناپذیر و انکارناشدنی است.[۳۵] بر همین اساس، گفته شده ساحت اسلام از استبداد به دور است.[۳۶]
در منابع اسلامی روایات فراوانی دربارهٔ اهمیت و ارزش مشورت در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان آمده است.[۳۷] در برخی از این روایات آمدهاست مشورت عین هدایت است[۳۸] و انسان عاقل از مشورت بینیاز نیست[۳۹] یا مشورت یکی از اسباب حیات جامعه و ترک مشورت یکی از اسباب مرگ جامعه معرفی شدهاست.[۴۰] همچنین بر اساس برخی روایات، خداوند مشورت را برای امت رحمت قرار داده است.[۴۱] پیامبر اکرم (ص) با اینکه از مشاوره با مردم بینیاز بود، به سبب رحمت الهی و به توصیه پروردگار، در مسائل اجرایی با اصحاب مشورت میکرد.[۴۲] بر این اساس، مشورت کردن و توصیه به مشورت از سوی پیامبر اکرم (ص) و سایر معصومان (ع)، برای اموری مانند شخصیت دادن به امت در اداره امور، کشف استعداد مردم، رشد فکری و تدبر و مآلاندیشی، تقویت رقابت آمیخته با رفاقت، استفاده از تأیید مردم، برای آگاهی و توجیه، پرهیز از نسبت حکومت به استبدادی بودن، پرهیز از انتقاد بیجا پس از شکست احتمالی، نشاندادن جایگاه مردم در اندیشه دینی، عیب و عار ندانستن نظرخواهی و مشورت کردن و تأسی امت به پیامبر اکرم (ص) در مشورت کردن، بوده است.[۴۳] امیرالمؤمنین علی (ع) نیز افزون بر فراخوانی مردم به مشورت،[۴۴] استبداد به رأی را موجب هلاکت و مشورت را به مثابه شرکت در عقلهای مردم میداند.[۴۵].[۴۶]
شرایط مشاوران
در روایات اسلامی آمدهاست که مشاوران باید شرایط و شایستگیهای لازم، ازجمله عقل، تجربه، تدین، خیرخواهی و رازداری داشته باشند[۴۷] و از صفاتی چون نادانی، پستی، دروغگویی، بخل،حرص، ترس و خودپسندی نیز بر کنار باشند.[۴۸] امام خمینی در موضوع شوراهای اسلامی به مردم توصیه میکرد افرادی را برای شورا انتخاب کنند که متدین، امین، معتقد به انقلاب و جمهوری اسلامی و طرفدار مردم باشند و تمایل به شرق و غرب و انحرافات مکتبی نداشته باشند.[۴۹] ایشان به مردم هشدار میداد در صورت توجهنکردن به شایستگیها و ویژگیهای لازم و رأیدادن به افراد ناباب و ناصالح برای شورای شهر، خود شهر، کشور و اسلام زیان کرده، رأیدهندگان پیش خدا مسئول خواهند بود.[۵۰] ایشان هیچگاه از توطئههای دشمن که مسئله شوراها ـ و حتی شوراهای شهر ـ را نشانه رفته بود، غافل نماند و بهخوبی به این امر آگاه بود که هرگاه دشمن به لحاظ کمیّت و تعداد، توان مقابله نداشته باشد، سعی میکند با نفوذ افراد منتخب خود، فضای شوراها را در جهت مطلوب خویش پیش ببرد.[۵۱].[۵۲]
حدود و قلمرو
در اسلام، مشورت در جایی است که حکم و قانون صریحی دربارهٔ آن وجود نداشته باشد. برخی مفسران معتقدند آیه ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾[۵۳] در امر پیامبر (ص) به مشورت با مردم، دربارهٔ مشورت مربوط به امور عامه اجتماعی است و شامل احکام نمیشود. مسلمانان نیز در صدر اسلام و پس از آن، حدود رایزنی را شامل حوزه احکام الهی نمیدانستند.[۵۴] مشورت منحصر در «امر الناس» و کارهای اجرایی و شناسایی موضوعات است. بر همین اساس، پیامبر اکرم (ص) هیچگاه در احکام الهی با مردم مشورت نمیکرد؛[۵۵] البته برخی شاگردان امام خمینی شورا در افتا را که مرحله شناختحکم و به دست آوردن آن است، مطرح کرده، یادآور شدهاند اگر تبادل نظر در مسائل فقهی صورت گیرد، افزون بر ترقی و تکامل فقه، بسیاری از اختلافها نیز از میان خواهد رفت. فقه یکی از علوم واقعیدنیا است. باید از اسلوبهایی که در سایر علوم پیروی میشود،پیروی کرد.[۵۶]
در مواردی که مشورت رواست، قلمرو آن بسیار گسترده است و همه ابعاد و بخشهای زندگی فردی و اجتماعیانسان را دربر میگیرد. در روایات، مسلمانان افزون بر تشویق به رایزنی در امور شخصی و فردی،[۵۷] به مشورت در حوزههای گوناگون اجتماعی نیز تشویق شدهاند. برخی مفسران با توجه به شأن نزول آیه ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ﴾ «الامر» را ویژه جنگ دانستهاند؛[۵۸] ولی بیشتر مفسران آن را به همه امور عامه، یعنی امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و مسائل مهم گسترش دادهاند.[۵۹] یکی از مفسران، رایزنی حاکمان با آگاهان را در مواردی ازجمله ناآگاهی از موضوع، شناخت احکام دشوار دینی، امور جنگی، مصالح مرتبط با مردم، مسائل دبیران، وزیران و کارگزاران در آنچه به مصالح شهرها و آبادانی آن مربوط است، واجب دانسته است.[۶۰]
در اندیشه اسلامی، حفظ و رعایت مصالح نظام و مصلحت مسلمانان بر همه کارگزاران نظام اسلامی واجب است. بر این اساس، مشارکت تمام ملّت در نوعیات مملکت، بر مشورت با عقلای امّت که شورای عمومی ملی است، استوار است.[۶۱] عنصر محوری اداره امور امت، استمداد از آرای عمومی و استعانت از تضارب افکار صاحبنظران است و رهبران و والیان و متصدیان امور نیز مأمور به مشورتاند.[۶۲] در مواردی مانند کارهای کلان مملکت که برای انسان غیر معصوم بدون مشورت به نتیجه نمیرسد، از باب مقدمه واجب و نیز در موردی که بدون انجام مشورت، فتنه تحمل نکردنی رخ میدهد، تحصیل مشورت، واجب و لازم است.[۶۳].[۶۴]
سیره عملی امام خمینی
در سیره عملی امام خمینی، موارد بسیاری از مشورت در مسائل گوناگون پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن مشاهده میشود؛ ازجمله در مبارزه با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و مبارزه علیه انقلاب سفید با برخی علمای قم مشورت و دربارهٔ چگونگی مبارزه تصمیمگیری شد. یکی از مصوبههای جلسه نخست، آن بود که هفتهای یکبار و در صورت لزوم بیشتر میان علما جلسه مشورتی برگزار شود. ایشان در هجرت از نجف به پاریس با سید احمد خمینی[۶۵] و در بازگشت به ایران نیز با وی و دیگران مشورت کرد و سپس تصمیم نهایی را گرفت.[۶۶]
امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، افزون بر تشکیل یا تأیید بسیاری از شوراها، در بسیاری از موارد ازجمله نصب و عزل مسئولان و مسائل داخلی و خارجی کشور به مشورت پرداخت؛ ازجمله با توجه به نظر مشاوران، بازرگان را به نخستوزیری منصوب کرد، با اینکه با نخستوزیری وی مخالف بود.[۶۷] استعفای او را نیز در جلسهای در ۱۵/۸/۱۳۵۸ با حضور سید محمد حسینی بهشتی، محمد جواد باهنر و سید عبدالکریم موسوی اردبیلی بررسی کرد و پذیرفت.[۶۸] در عزل سید ابوالحسن بنیصدر نیز پس از شنیدن گزارشها و اقدامهای او، مسئولان را به مشورت دعوت کرد و عزل وی از فرماندهی کل قوا را اعلام کرد.[۶۹]
انتخاب اعضای شورای نگهبان، از وظایف رهبری است. امام خمینی در انتخاب اعضای آن، با مشاوران و مسئولان مشورت میکرد و بر اساس نتایج مشورت،احکام آنها را صادر میکرد.[۷۰] در انتخاب سید عبدالکریم موسوی اردبیلی به ریاست قوه قضاییه با وجود تشخیص و تصمیم خود، نظر مشورتی سایر قضات دیوان عالی کشور را برابر اصل ۱۶۲ قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ جویا شد[۷۱] و در انتصاب مجدد رئیس دیوان عالی، از قضات دیوان عالی کشور نظرخواهی کرد.[۷۲]
امام خمینی در بسیاری از مسائل داخلی، مانند حل بحران کردستان و اعزام هیئتی به آن منطقه، با مسئولان مشورت کرد و سپس هیئتی برای رسیدگی به اوضاع آن منطقه مأمور کرد.[۷۳] ایشان در موارد بسیاری، از عالمان و نهادها میخواست مشورت را در برنامه کاری خود قرار دهند؛[۷۴] ازجمله در حکم اعزامی علما به مناطق داخلی و خارجی، از آنان میخواست با علمای محل مشورت کنند؛ ازجمله در حکم اعزام حسین نوری به کشورهای هند و پاکستان،[۷۵] حسین کرمانی برای رسیدگی به امور کردستان [۷۶] و حکم امامت جمعه برای مسلم ملکوتی،[۷۷] به آنان برای مشورت با روحانیان محل توصیه کردهاست. همچنین ایشان از مجلس شورای اسلامی خواست در لوایحی که به مشورت با کارشناسان نیاز دارد، از آنان دعوت و مشورت شود؛[۷۸] چنانکه از ستاد انقلاب فرهنگی خواست با جامعه مدرسین قم مشورت کند.[۷۹]
در سیاست خارجی نیز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام خمینی در نتیجه مشورت با مسئولان کشوری و لشکری بود؛[۸۰] چنانکه وقتی تصمیم گرفت به میخائیل گورباچف رئیس سابق شوروی نامه بنویسد، دربارهٔ محتوای آن با مشاوران و سران سه قوه مشورت کرد.[۸۱] ایشان در مسائل نظامی، در جلسات شورای عالی دفاع شرکت میکرد و نظرهای پیشنهادی خود را میداد.[۸۲] پس از درخواست محسن رضایی برای تشکیل نیروهای سهگانه هوایی، دریایی و زمینی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از مشورت و نظرخواهی از شورای نگهبان در تطبیق این کار با قانون اساسی، موافقت کرد.[۸۳] موارد دیگری نیز از مشاوره امام خمینی در امور نظامی در خاطرات دیگران یافت میشود.[۸۴] پس از فتح خرمشهر، نظر امام خمینی بر خاتمه جنگ و نظر مسئولان بر ادامه جنگ بود. ایشان در نهایت نظر آنان را پذیرفت؛[۸۵] چنانکه در ورود به خاک عراق نیز، پس از جلسهها و در نهایت در جلسهای با حضور اعضای شورای عالی دفاع و فرماندهان اصلی جبههها، ایشان نظر نظامیان را با شرایطی پذیرفت.[۸۶].[۸۷]
شورا
امروزه شورا در فرهنگ اسلامی، اجتماع عدهای از افراد آگاه و مورد وثوق و مطلع از موضوع برای به دست آوردن حقیقتی مطلوب دربارهٔ موضوعی است که برای مشورت مطرح شدهاست[۸۸] و قوام آن به مشورت جمعی است. امام خمینی افزون بر مشورت با مشاوران مورد اعتماد خود، در بسیاری از تصمیمگیریهای مهم، به تشکیل یا پذیرش شوراهای مختلف همانند شورای انقلاب، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی دفاع، شورای عالی امنیت ملی، و شورای شهر و روستا اقدام کرد. ایشان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی برای هدایت امور و ساماندهی مبارزهها، افرادی را با عنوان شورای انقلاب مشخص کرد.[۸۹] و با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، نخست خواهان تشکیل شوراها در استانها و شهرها و روستاها شد[۹۰] و در نهم اردیبهشت ۱۳۵۸ با فرمان تاریخی خود به شورای انقلاب بر نهادینه کردن شوراها در جامعه تأکید کرد.[۹۱] ایشان بر این باور بود که در شهرها و سایر نقاط باید شوراها تشکیل شوند و سرنوشت هر شهرستان و هر شهری به دست شوراهایی باشد که اعضایش را مردم انتخاب میکنند.[۹۲]
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل هفتم و اصول صد تا یکصدوششم، به شوراها اختصاص یافتهاست؛ ازجمله در اصل هفتم با اشاره به دو آیه ﴿وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ﴾[۹۳] و ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ﴾[۹۴]، شوراها، مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان،شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها، از ارکان تصمیمگیری و اداره امور کشور شمرده شده و رای و خواست مردم با اکثریت یک رکن اساسی در تصمیمات بهشمار رفتهاست.
پذیرش نهادهای شورایی در قانون اساسی، ازجمله مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، شورای عالی قضایی در نظام ولایت فقیه از سوی خبرگان قانون اساسی و امام خمینی، بیانگر آن است که رایزنی نظاممند و عمل به نتیجه آن، پذیرفتنی و در حقیقت تصمیم آنها جایگزین تصمیم حاکم اسلامی است؛ برای نمونه امام خمینی در سال ۱۳۶۶ هنگام تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام که وظیفه اصلی آن تصمیمگیری دربارهٔ اختلاف شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی بود، رأی اکثریت حاضر مجمع را ملاک عمل قرار داد[۹۵] در بازنگری قانون اساسیسال ۱۳۶۸ این مجمع در اصل ۱۱۲ در نظر گرفته شد و یکی از وظایف آن، مشورت دادن به رهبری شمرده شد.[۹۶]
منابع
پانویس
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، مقاله «مشورت»، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۲۲–۳۲۹.
- ↑ جوهری، صحاح تاج اللغه، ۲/۷۰۵؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۳/۲۲۶–۲۲۷؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۴۳۴.
- ↑ دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۲/۱۸۵۲۶–۱۸۵۲۷.
- ↑ سامانی، مشورت و مشاوران در سنت و سیره پیشوایان، ۱۷.
- ↑ راغب، مفردات راغب، ۴۷۰؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۶/۱۳۸.
- ↑ کواکبی، طبایع الاستبداد یا سرشتهای خودکامگی، ۸۳.
- ↑ جوهری، صحاح التاج اللغه، ۲/۷۰۵.
- ↑ دهخدا، فرهنگلغت، ۹/۱۲۸۲۶–۱۲۸۲۷.
- ↑ شهریاری، شورا در فتوا، ۳۲.
- ↑ شهریاری، شورا در فتوا، ۲۱.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، مقاله «مشورت»، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۲۲–۳۲۹.
- ↑ «بر آن است که شما را با جادوی خویش از سرزمینتان بیرون براند پس چه نظر میدهید؟» سوره شعراء، آیه ۳۵.
- ↑ «گفتند: (کار) او و برادرش را (چندی) واپس انداز و گردآورندگانی را در شهرها گسیل کن» سوره شعراء، آیه ۳۶.
- ↑ «(که) میخواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور میدهید؟» سوره اعراف، آیه ۱۱۰.
- ↑ «آن زن) گفت: ای سرکردگان! نزد من نامهای ارزشمند افکندهاند. آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده ... با من گردنکشی نورزید و گردن نهاده، نزد من آیید.» (آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید که من هیچ کاری را تا گواهم نبودهاید به پایان نبردهام» سوره نمل، آیه ۲۹-۳۲.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴/۱۱۷.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۹/۵۱–۵۲.
- ↑ «و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۹۷–۱۰۵.
- ↑ نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۶ و ح۵۱، ۵۱۲؛ برقی، ۱/۶۰۱–۶۰۲؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۲/۳۹–۴۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۹۷–۱۰۵.
- ↑ نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲.
- ↑ ذاکری، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امام خمینی قدس سره، ۱۵۲؛ روحانی، نهضت امام خمینی، ۱/۱۷۲.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، مقاله «مشورت»، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۲۲–۳۲۹.
- ↑ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۴۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۰/۴۸۷.
- ↑ «و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.
- ↑ «و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.
- ↑ نایینی، تنبیه الامة و تنزیه المله، ۸۲–۸۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۰/۴۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۱۸۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه؛ طالقانی، پرتوی از قرآن، ۵/۳۹۴–۳۹۵.
- ↑ «با آنها در کار، رایزنی کن » سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ نایینی، تنبیه الامة و تنزیه المله، ۸۱–۸۲.
- ↑ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱/۲۲۳.
- ↑ کواکبی، طبایع الاستبداد یا سرشتهای خودکامگی، ۱۰۱.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۹۷–۱۰۵.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۱۰۴.
- ↑ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۴۴۱.
- ↑ ترمذی، سنن الترمذی، ۳/۳۶۱؛ ابنشعبه، تحف العقول، ۳۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۴/۱۳۹.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ۲/۹۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱/۲۳۴؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۶/۱۶۱.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۶/۱۳۴، ۱۴۴ و ۱۶۱؛ استادی، شورا در قرآن و حدیث، ۳۱–۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، خ۲۰۷، ۳۱۰.
- ↑ نهج البلاغه، ح۱۵۲، ۵۳۹.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، مقاله «مشورت»، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۲۲–۳۲۹.
- ↑ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۴۴۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۹۸ و ۱۰۲.
- ↑ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۴۴۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۹۸–۹۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۵۰–۲۵۱.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۵۰–۲۵۲ و ۲۶۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۱۸.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، مقاله «مشورت»، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۲۲–۳۲۹.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ۴/۵۶–۵۷؛ صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسر القرآن بالقران و السنه، ۶/۶۰.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۶/۱۳۵، ۱۴۵ و ۱۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۱۸۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۰/۱۸۶.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۹۷–۱۰۵.
- ↑ فخر رازی، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ۹/۴۰۹–۴۱۰.
- ↑ صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسر القرآن بالقران و السنه، ۶/۶۰ و ۶۴؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ۴/۵۷۰.
- ↑ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۴/۲۵۰.
- ↑ نایینی، تنبیه الامة و تنزیه المله، ۸۱.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۶/۱۵۳.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۶/۱۵۳.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، مقاله «مشورت»، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۲۲–۳۲۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۵۲.
- ↑ طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۰۲؛ خمینی، دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، ۷۹.
- ↑ خمینی، دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، ۱۵۲–۱۵۳.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۷۳.
- ↑ خمینی، دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، ۱۰۵.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۱۶۰–۱۶۱.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۶–۵۱۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۶۴.
- ↑ طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۸۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۶۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۳۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۵۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۵۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۰۹.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۷–۱۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۳۲، ۴۲۴ و ۴۴۰–۴۴۱.
- ↑ رضایی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، ۴/۱۳۴–۱۳۶.
- ↑ رضایی، مصاحبه، چاپ شده در پابهپای آفتاب، ۴/۱۴۴–۱۴۵؛ هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، ۱۰۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۵۵ و ۴۱۹.
- ↑ (خمینی، دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، ۱۲۵.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۶–۱۷.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، مقاله «مشورت»، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۲۲–۳۲۹.
- ↑ جعفری، علامه جعفری و شوراها، ۲۹۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۴/۳۰۷ و ۵/۴۲۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۵۱).
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۶۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۵۰–۲۵۲.
- ↑ سوره شوری، آیه ۳۸.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۶۴.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، مقاله «مشورت»، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۲۲–۳۲۹.