علم ظنی امام
مقدمه
از مباحثی که شیخ مفید در خصوص علم امام بیان میکند چنین برداشت میشود که اگر ایشان در مقام ذکر چنین ویژگیای برای امام معصوم باشند، در حوزه علم امام به معالم دین، هیچگاه بحث ظنی بودن علم امام را مطرح نمیکنند؛ زیرا ایشان علم به دین و احکام را تنها علم ضروری و بایسته برای امام تلقی نموده و معتقد است امام معصوم باید از همه احکام مورد نیاز امت و علوم دینی آگاه باشد[۱]؛ زیرا اگر چنین نباشد، خود به امامی دیگر نیازمند است[۲]. از این رو به نظر میرسد علم امام در معالم دینی از نظر ایشان قطعی است و این چیزی است که مورد اتفاق همه علمای شیعه است. در حوزه علوم غیبی و علوم و فنون بشری با توجه به اعتقاد مفید به عدم ضرورت چنین علومی برای امام[۳] میتوان چنین استنباط کرد که علم غیب برای مقام امامت امام از نظر عقل و عرف لازم نیست، ولی قطعاً امام به چنین علمی مجهز است و عبارت شیخ مفید نیز همین نکته را بیان میکند. در تحلیل میتوان به این نتیجه رسید که علم امام در شأن ایشان است؛ یعنی هرگاه شأن امامت اقتضا کند که امام دارای گسترهای از علم غیبی باشد، آن علم به صورت قطعی در اختیارشان خواهد بود و هرگاه به چنین علمی نیاز نداشته باشد، بحثی از قطعی یا ظنی بودن این علم به میان نمیآید؛ چراکه علم امام در هر قلمرویی حتماً قطعی است، اما بحث در این است که علم قطعی به غیب همواره در اختیارشان هست یا نیست؟ بر اساس روایت[۴]، امام هرگاه بخواهد که بداند، خداوند ایشان را آگاه میکند و این آگاهی قطعی است.[۵]
دیدگاه آیت الله جوادی درباره قطعی یا ظنی بودن علم امام
از نظر علامه جوادی آملی، اهلبیت عصمت و طهارت (ع) مظهر علم الهیاند و همانگونه که چیزی از حیطه علم بیپایان خدا مخفی نمیماند[۶]، تمام عالم هستی نیز با حوادث بزرگ و کوچک خود تحت سیطره علمی انسان کامل معصوم است.
با توجه به مطالب مذکور و توضیحاتی که در بخشهای گذشته به تفصیل بیان شد به دست میآید که در اندیشه علامه جوادی آملی، احاطه علمی امام، سه حوزه معالم دین، علوم غیبی و علوم و فنون بشری را در بر میگیرد. اکنون این بحث مطرح میشود که این علم در حوزههای مختلف، قطعی است یا ظنی؟ این مسئله را میتوان با توجه به دیدگاه علامه جوادی آملی در اثبات علم حضوری امام و تلقی وحی به عنوان یکی از منابع علم امام پاسخ داد. در بحث حضوری یا حصولی بودن علم امام ثابت شد که علامه جوادی آملی، علم امام معصوم را حضوری قلمداد نموده است[۷]. با توجه به عدم فاصله بین عالم و معلوم در چنین علمی و عدم شک و تردید در آن به نظر میرسد ایشان یقینی و قطعی بودن علم امام را در سه حوزه معالم دین، علم غیب و علوم و فنون بشری تأیید کرده است. ایشان از وحی به عنوان یکی از مبادی علوم ائمه نام برده و بر این مطلب تأکید دارند که معرفت وحیانی امام معصوم، سلطان همه شناختها و ملکه تمام معرفتهاست و برای معصوم (ع) علم قطعی را به همراه دارد[۸]. با تتبع در آثار علامه میتوان به این مهم دست یافت که هر چند به صراحت در خصوص قطعی بودن علم امام سخن نگفتهاند، اعتقاد به این ویژگی را میتوان از آثارشان استنباط نمود.[۹]
منابع
پانویس
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۲۳۹: واتفقت الإمامیة علی أن إمام الدین لا یکون إلا معصوما من الخلاف لله تعالی عالماً بجمیع علوم الدین کاملاً فی الفضل بائناً من الکل بالفضل علیهم فی الأعمال التی یستحق بها النعیم المقیم.
- ↑ شیخ مفید، المسائل الجارودیه، ص۴۵: أنه یجب أن یکون عالماً بجمیع مایحتاج إلیه الأمة فی الأحکام. و إلا لحقه العجز فیها و احتاج إلی مسدد له و إمام. و منها: وجوب فضله علی کافة رعیته فی الدین عند الله.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۷ و۶۸.
- ↑ شیخ کلینی، الکافی، بَابَان أالْأَئِمَّة (ع) إِذَا شَاءُوا أَنْ يَعْلَمُوا عُلِّمُوا، حدیث ۱: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عَلِمَ»؛ حدیث ۲: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِمَ»؛ حدیث ۳: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً، أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذلِكَ».
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۱۶.
- ↑ ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾ «و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۸، ص۳۴۷.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، معرفتشناسی در قرآن، ص۲۰۷.
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۲۹.