فتنه در فقه سیاسی
فتنه به معنای ابتلا و اختبار از سنتهای قطعی الهی امتحان و ابتلای همه انسانهاست که با واژههای متعددی از جمله ﴿فِتْنَةً﴾ در قرآن کریم بیان شده است.
مقدمه
اصل آن "فتن" به معنای ابتلا و اختبار[۱] یا آنچه موجب اختلال و اضطراب میشود[۲]. عمل ذوب کردن طلا در آتش برای تعیین عیار آن و جداکردن ناخالصیها را "فتن" میگویند[۳].
در این زمینه در قرآن کریم آمده است: ﴿أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ﴾[۴].
از سنتهای قطعی الهی امتحان و ابتلای همه انسانهاست که با واژههای متعددی از جمله ﴿فِتْنَةً﴾ در قرآن کریم بیان شده است. آیات بسیاری دراینباره وارد شده است؛ مانند: ﴿أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ﴾[۵] و ﴿وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً﴾[۶].
فتنه در حالت اسنادی (متعدی به عن) یا در حالتی که به فعل انسان اسناد داده میشود، به معنای خدعه و غافل کردن[۷] و آزارگری است: ﴿وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ﴾[۸]، ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ﴾[۹]، ﴿وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ﴾[۱۰].[۱۱].[۱۲]
فتنه
«فتنه»،: آشوب، بینظمی و هرج و مرج. از دیدگاه اسلام بحرانزدایی و مبارزه با فتنهگران یکی از اساسیترین راههای کمک به کنترل و حذف جنگ است. فتنه به معنای مصدری، عبارت است از سازمان دادن به یک سلسله عملیات کور و ناشناخته به منظور رسیدن به اهداف پنهانی و غافلگیرانه که در اصطلاح سیاسی معاصر از آن به بحران تعبیر میشود. فتنه به معنای اسم مصدری، به جریانهایی گفته میشود که از ترکیب پیچیده از اعمال به ظاهر کور و ناشناخته شکل گرفته و اهداف پنهانی و غافلگیرانهای را به دنبال دارد. قرآن فتنهها و بحرانها را زاییدۀ مقاصد شوم سران استکبار و الحاد قلمداد میکند و برای فرونشاندن و یا جلوگیری از تولد و به ثمر نشستن فتنهها، حتی جنگ را اجتنابناپذیر میشمارد و با دستور ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾[۱۳] در واقع جنگ محدود را برای جلوگیری از جنگ گسترده و نامحدودی که از طبیعت سران فتنهانگیز به وجود میآید تجویز میکند. قرآن به یک نمونه از فتنههایی که منجر به جنگ میشود، اشاره کرده و عاملان آن را افشا میکند: ﴿وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا﴾[۱۴] اینان که پیوسته با شما میجنگند، هدفشان آن است که شما را تا آنجا که میتوانند از آیین خود بازگردانند و برای رسیدن به این هدف سعی میکنند با ایجاد محیط ناامن و جوّ آشفته، حق و باطل از هم شناخته نشوند و دینداری و حفظ ارزشها دشوار شود و نیز انسانها از اندیشیدن به ارزشها باز بمانند و چنان با مشکلات دست به گریبان باشند که از مصونیت و خدا غفلت کنند و جز پیروی از آنان راهی در پیش روی نداشته باشند[۱۵].[۱۶]
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۱.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۳.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۲۳.
- ↑ «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.
- ↑ «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟» سوره عنکبوت، آیه ۲.
- ↑ «هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۸۴.
- ↑ «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواستههای آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمیخواهد که آنان را به برخی ا» سوره مائده، آیه ۴۹.
- ↑ «و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بیگمان خداوند از آنچه میکنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.
- ↑ «و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همانجا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند» سوره بقره، آیه ۱۹۱.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۸۵.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۴۳۹.
- ↑ «و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند» سوره بقره، آیه ۱۹۳.
- ↑ «و (این کافران) پیاپی با شما جنگ میکنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
- ↑ فقه سیاسی، ج۵، ص۱۶۸.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۲۸۰.