فتنه در قرآن
فتنه در قرآن کریم از اموری دانسته شده که یا مربوط به خداوند است که از روی حکمت و مصلحت برای آزمایش بندگان انجام میدهد و یا بازتاب اعمال و رفتار انسانهاست که به خود آنان بر میگرداند، یا اینکه توسط انسان صورت میپذیرد، مانند گرفتاریها، مصیبتها، کشتارها، فشارها و نابهسامانیها و سایر اقدامهای نابههنجار که این مشکلات ربطی به خداوند ندارد و همواره از سوی پروردگار مورد نکوهش و انتقاد شدید قرار گرفته است.
معنای لغوی
ماده فتن و فتنه در قرآن بیش از ۶۰ بار به کار رفته و معانی مختلفی به مناسبت سیاق مراد بوده است، چنانکه در کتابهای لغت این کلمه برای معانی مختلفی بیان شده است. به عنوان نمونه در کتاب لسان العرب، برای این واژه، متناسب با سیاق استعمال این کلمه، معانی ذیل را آورده است:
- امتحان و آزمایش "الابتلاء وَالاِمتحان"؛
- گمراهی و گناه "الضَّلال َوالاثم"؛
- انحراف از حق "الميلة عَنِ الحَق"؛
- رسوایی "الفَضيحة"؛
- جنگ و دعواهایی که بین مردم اتفاق میافتد: "ما يقع بَين الناس مِن القتال" و شرک، کفر و عذاب دانسته است[۱]. هر چند به گفته راغب معنای اصلی واژه «فَتن» طلا را داخل آتش کردن میداند، تا ناخالصیهای آن جدا شود.
معنای اصطلاحی در قرآن
این واژه در آیات مختلف در مصداقهای بسیار وسیعی به کار رفته است. آزمون و آزمایش، سختی و بلا، شرک و بتپرستی، ظلم و تعدی، تفرقه و اختلاف، مکر و فریب، قتل و فساد، سلطهیابی ظالمان، هرج و مرج، ایجاد اختلال در نظم عادی امور و... بخشی از مصداقهای فتنه و فتنهانگیزی است که در آیات مختلف بدان اشاره شده است[۲].
تفسیر نمونه در ذیل آیه ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۳] مینویسد: فتنه در اینجا به معنای بلاها و مصائب اجتماعی است که دامن همه را میگیرد و به اصطلاح خشک و تر را میسوزاند و در حقیقت، خاصیت حوادث اجتماعی چنین است، هنگامی که جامعه در ادای رسالت خود کوتاهی کند و بر اثر آن قانونشکنیها و هرجومرجها و ناامنیها و مانند آن به بار آید، نیکان و بدان در آتش آن میسوزند. مفهوم آن این است که افراد جامعه نه تنها موظفاند وظایف خود را انجام دهند، بلکه موظفاند دیگران را هم به انجام وظیفه وادارند، زیرا اختلاف و پراکندگی و ناهماهنگی در مسائل اجتماعی موجب شکست برنامهها خواهد شد و دود آن در چشم همه میرود. نیکان جامعه وظیفه دارند که در برابر بدان سکوت نکنند، اگر سکوت اختیار کنند در سرنوشت آنها نزد خداوند سهیم و شریک خواهند بود[۴]. علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه فوق مینویسد: گو اینکه فتنه مختص به یک دسته است؛ یعنی مختص به ستمکاران و لکن اثر سوء آن دامنگیر همه شده و بر اثر اختلاف، همه دچار ذلت و مسکنت و هر بلا و تلخکامی دیگری میشوند و همه در پیشگاه خدای تعالی مسئول میگردند[۵]. تردیدی نیست که فتنهانگیزی فرصتطلبان، زمینه بروز دشمنی، اختلاف و تفرقه را فراهم ساخته و ظرفیتهای بالقوه اختلاف و تقابل را فعلیت میبخشد[۶].
قرآن کریم و فتنه
در قرآن کریم فتنه از اموری دانسته شده که یا مربوط به خداوند است که از روی حکمت و مصلحت برای آزمایش بندگان انجام میدهد و یا بازتاب اعمال و رفتار انسانهاست که به خود آنان بر میگرداند، یا اینکه توسط انسان صورت میپذیرد، مانند گرفتاریها، مصیبتها، کشتارها، فشارها و نابهسامانیها و سایر اقدامهای نابههنجار که این مشکلات ربطی به خداوند ندارد و همواره از سوی پروردگار مورد نکوهش و انتقاد شدید قرار گرفته است[۷].
این معانی بیشتر به آثار فتنه و یا مقدمات و بستر تحقق فتنه مرتبط است که اگر کسی آزمایش شد، دچار مشکلات و مصیبتها میگردد، یا در موقعیت مقام و قدرت و ثروت در معرض فتنه قرار میگیرد. یا چون موقعیت را نمیشناسد و یا صاحب قدرتی عوامفریبی میکند و یا در اثر جهل تودهها حقیقت موضوع آشکار نمیشود، عدهای دچار فتنه میشوند. یکی از مهمترین نمودها و نمونههای فتنه، جنگها و اختلافهای داخلی و نزاعهای گروهی، حزبی، طایفهای، سیاسی، دینی و مذهبی است که در جوامع دارای منافع مشترک، اتفاق میافتد. این اختلافها و کشمکشها وجهۀ سیاسی، اجتماعی آنان را در نگاه دیگران مخدوش میسازد و از آن تعبیر به فتنه میشود. بنابراین بحث فتنه در این مدخل به آن دسته از آیاتی اشاره دارد که پیامبر را از فلسفه آفرینش و دلیل بر مهلت دیگران و یا دادن امکانات با خبر میسازد و گاه با تعبیر کاف خطاب به ایشان وسیله آگاهی و تربیت را فراهم میسازد که آنچه به آنان دادیم برای امتحان و فتنه است.
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ الله يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ الله شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۸].
- ﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾[۹].
- ﴿لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَالله عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ الله وَهُمْ كَارِهُونَ﴾[۱۰].
- ﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا﴾[۱۱].
- ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ﴾[۱۲].
- ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ﴾[۱۳].
نکات
- متخلفان از دستورات خدا و رسول ایجاد کننده اخلال و فتنه فراگیر در جامعه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً﴾؛
- تخلف از دستورات حیاتبخش خدا و رسول عامل بروز اخلال، هرج و مرج و فتنهای فراگیر در جامعه اسلامی: ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً﴾؛
- ظلم به علی (ع) و مخالفت با خلافت او پس از پیامبر سبب فتنهای فراگیر در جامعه ایمانی: ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً﴾ (ابو ایوب انصاری نقل کرده است که پیامبر به عمار فرمود: پس از من مردمی میآیند که به جان یکدیگر شمشیر میکشند و یکدیگر را میکشند و از یکدیگر بیزاری میجویند. هر گاه با چنین صحنهای مواجه شدی به مردی که سمت راست من نشسته، یعنی علی بن ابی طالب، روی بیاور. اگر همه مردم از یک سو بروند و علی از سوی دیگر، تو از سوی علی برو و مردم را ترک کن. علی تو را از هدایت باز نمیدارد و به هلاکت نمیافکند. ای عمار، طاعت علی، طاعت من و طاعت من طاعت خداست[۱۴]؛
- از میان بردن فتنهها: ﴿حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾ هر چند که بیشتر مفسران آن را محو شرک و بتپرستی معنا کردهاند، اما چون مبارزه با مشرکانی که مانع رسیدن سخن دیگران میشده است و این مبارزه برای جلوگیری از ظلم و ستم آنان نسبت به مسلمانان بوده، به پیامبر خطاب میرسد. شاهد مسئله آیه دیگری است که میگوید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ...﴾[۱۵]. منظور از این فتنه، عذاب و شکنجه بوده و لذا آنجا که کفر موجودیت مادی و معنوی انسانها را به خطر میاندازد و الگوهای حیات را تباه میسازد، چارهای جز مبارزه نیست، با هر وسیله و راهی که ممکن باشد، باید در مرتفع ساختن آن دست به کار شد و اجتماع را از لوث وجود کفر و کافران پاک کرد. لذا آیه قبلی - ۱۹۱ بقره - بیان علت حکم قتال با مشرکین است، زیرا کفار قریش همواره بر ضد مسلمانان قیام کردند و به هر صورت ممکن آنان را آزار دادهاند ﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾ و کفر آنان و رفتار زشت و دور از انسانیت آنان به مراتب از قتل و کشتار خطرناکتر است ﴿وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ﴾؛
- در این باره در مقام تسلی برای شرکت نکردن عدهای در جنگ و جهاد خطاب به پیامبر میفرماید: ﴿لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا﴾ اگر همراه شما به سوی میدان جهاد خارج میشدند چیزی جز اضطراب و تردید به شما نمیافزودند و به سرعت در بین مردم به فتنه انگیزی (و ایجاد تفرقه و نفاق و آشوب) میپرداختند؛
- معنای دیگر واژه «فتنه» در حق پیامبر است که در آیات مختلف به کار رفته است. معنایش این است که مشرکین نزدیک بود تو را بفریبند و تو را از آنچه وحی کردیم منحرف نمایند ﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ﴾ تا مرامی مخالف حق، در پیشگیری و اعمالی بر خلاف آن انجام دهی و بدین وسیله به ما افتراء ببندی ﴿لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ﴾ و این معنای فتنه فریب دادن است که یکی از آثار یا علل آن است؛
- خداوند به پیامبر دستوری میدهد که در حقیقت منظور از آن عموم مسلمانان است و میگوید: و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادی که به گروههایی از آنها - کفار و مخالفان - دادهایم میفکن ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ﴾ آری! این نعمتهای ناپایدار، شکوفههای زندگی دنیاست ﴿زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾ شکوفههایی که زود میشکفد و پژمرده میشود و پرپر میگردد و بر روی زمین میریزد، و چند صباحی بیشتر پایدار نمیماند. در عین حال اینها همه برای آن است که ما آنان را در آن بیازماییم ﴿لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ﴾ دراین جا فتنه به معنای آزمایش به کار رفته است؛
- نخستین معنا و فهم کلی کلمه در فلسفه آفرینش است، که هر انسانی باید مرگ را بچشد ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ البته ما شما را به بدیها و نیکیها امتحان میکنیم ﴿وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً﴾ و سرانجام به سوی ما باز میگردید ﴿وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ﴾ جایگاه اصلی شما در این جهان نیست، بلکه جای دیگری است، شما تنها برای دادن امتحان به اینجا میآیید[۱۶].
منابع
پانویس
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۳۲۱-۳۱۷.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۳؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۲۶.
- ↑ «و از فتنهای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمیرسد (بلکه دامنگیر همه میشود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۳۰.
- ↑ سیدمحمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۶۴.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۵۵.
- ↑ مفردات، ص۳۷۲.
- ↑ «ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید و از فتنهای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمیرسد (بلکه دامنگیر همه میشود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۴-۲۵.
- ↑ «و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همانجا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند» سوره بقره، آیه ۱۹۱و ۱۹۳.
- ↑ «اگر در میان شما روانه میشدند جز شرّ به شما نمیافزودند و در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه میکردند و آنان میان شما جاسوسانی دارند و خداوند به (حال) ستمگران داناست بیگمان آنان پیشتر هم فتنهجویی کردند و کارها را برای تو دگرگون ساختند تا آنکه حق فرا رسید و فرمان خداوند آشکار شد با آنکه آنان نمیپسندیدند» سوره توبه، آیه ۴۷ و ۶۸.
- ↑ «و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بیگمان دوست میگرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.
- ↑ «و به آنچه با آن دستههایی از آنان را بهرهمند گرداندهایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان دادهایم) تا آنان را در آن بیازماییم» سوره طه، آیه ۱۳۱.
- ↑ «هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
- ↑ ترجمه مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۹۴.
- ↑ «به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۳۵۳.