فرجام ستمگران به حضرت فاطمه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

کیفر ستمگران به فاطمه (س) در دنیا

از نظر فقهی کسی که به چهارده معصوم ناسزا بگوید یا عملی توهین آمیز در مورد آنان انجام دهد، حکمش قتل است. حضرت فاطمه (س) از معصومین است و هرگونه اسائه ادب و جرئت و جسارت و بغض و کینه عملی به آن حضرت، کیفر شدیدی را در پی دارد. اسلام در مقابل رأفت و رحمت در برابر پاسداری از ارزش‌ها قاطع و باصلابت است. از حضرت امام صادق (ع) رسیده که: چون حضرت مهدی (ع) ظهور کند، پس از اقداماتی، به کیفر قاتلان ستمگر مادرش فاطمه (س) می‌پردازد...[۱].

رسول خدا هنگامی که مکه را فتح کرد، همه را آزاد ساخته و از انتقام گرفتن چشم پوشی کرد، ولی از چهار نفر زن و هفت نفر مرد نگذشت و آنها را مهدورالدم اعلان کرد و آنها عبارتند از:

  1. عکرمه بن ابی جهل،
  2. هبار بن اسود،
  3. عبدالله بن سعد بن ابی سرح،
  4. مقیس بن حبابه،
  5. حویرث بن نفیذبن وهب،
  6. عبدالله بن خطل،
  7. هند دختر عتبه،
  8. ساره کنیز عمرو بن هاشم،
  9. قرتنا و قریبه: این دو زن از کنیزان عبدالله بن خطل بودند که با آوازخوانی، به هجو پیامبر و سب و دشنام آن حضرت می‌پرداختند[۲]. مرحوم صاحب جواهر نیز از این دو کنیز، که با آوازخوانی پیامبر را هجو می‌کردند، یاد نموده است[۳].
  10. کعب بن اشرف: او شاعری یهودی بود که با شنیدن خبر پیروزی مسلمانان در جنگ بدر، به مکه رفت و به قریش تسلیت گفت. وی با سرودن اشعار درباره کشته شدگان بدر، قریش را به انتقام از مسلمانان تحریک می‌کرد. او پس از بازگشت به مدینه، شروع به سرودن اشعار عشقی و جنسی درباره زنان مسلمان نمود و این کار موجب آزردگی خاطر مسلمانان گردید[۴].

از جمله این اشخاص که واجب القتل اعلام شد، هبار بن اسود[۵] بود. او هنگامی که دختر بزرگ پیامبر، حضرت زینب عازم مدینه بود، به تعقیبش پرداخت و با نیزه‌ای که به وی زد، باعث شد آن بانوی گرامی بچه‌ای را که در شکم داشت، سقط کند. رسول گرامی فرمود: هر کجا به هبار دست یافتید، دست‌ها و پاهای او را قطع نموده و سپس او را به قتل رسانید: «اقْطَعُوا يَدَيْهِ وَ رِجْلَيْهِ إِنْ قَدِرْتُمْ ثُمَّ اقْتُلُوهُ»[۶].

ابن ابی الحدید معتزلی هم می‌گوید: من این خبر تاریخی پیامبر را به نقیب خود، ابوجعفر خواندم. او گفت: پیامبر به جهت ترساندن زینب و سقط جنین وی، خون هبار را مباح اعلان کرد (او اضافه کرد:) از این حدیث استفاده می‌شود که اگر پیامبر خدا در زمان فاطمه (س) زنده بود، خون آنانی را که فاطمه (س) را ترسانده و محسنش را کشتند، مباح اعلان می‌فرمود.

ابن ابی الحدید پرسید: اجازه می‌دهی من جریان ترساندن فاطمه (س) و کشته شدن محسنش را از تو نقل کنم؟ او گفت: از من نقل نکن و بطلان آن را نیز نقل نکن؛ زیرا من متوقفم[۷].

بنابراین از دیدگاه تشیع و تسنن، کیفر دشمنان و ستمکاران به فاطمه (س) قتل است و دانشمندان فریقین به آن اذعان دارند. چرا چنین نباشد در حالی که او برگزیده خداوند و حورای انسیه است و مایه مباهات بشر در دنیا و آخرت و منزلتی والا در جهان خاکی و جنت الهی دارد. درباره منزلت او در روز قیامت، رسول گرامی اسلام می‌فرماید: قسم به آن خدایی که مرا به حق فرستاده است، جهنم شعله‌ای می‌کشد که هیچ پیامبر و یا فرشته مقربی از هراس او در امان نیست و همگی بی‌هوش می‌شوند. یک منادی صدا می‌زند: ای جهنم! خداوند به تو می‌گوید آرام باش تا فاطمه (س)، دختر محمد (ص) عبور نماید و به بهشت روانه گردد»[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۵۲، ص۳۸۶.
  2. طبقات الکبری، محمد بن سعد کاتب واقدی، ج۲، ص۱۰۳؛ السیرة النبویة، ابو محمد جمال الدین عبدالملک بن هشام، ج۴، ص۵۲؛ تاریخ یعقوبی، احمد بن اسحاق یعقوبی، ج۲، ص۶۰.
  3. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید معتزلی، ج۱۷، ص۲۷۵؛ محمد بن حسن النجفی، همان ج۲۱، ص۴۳۴.
  4. تاریخ الرسل والملوک، محمد بن جریر طبری، ج۲، ص۴۸۸ و ۴۸۹.
  5. هبار بن اسود: وی نخستین کسی است که به زینب، دختر رسول خدا، در حال هجرت از مکه به مدینه، حمله نمود و باعث سقط جنین او گردید. (تاریخ الرسل و الملوک، محمد بن جریر طبری، ج۲، ص۴۷۰؛ اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ابن اثیر، ج۴، ص۶۰۸ و ۶۰۹).
  6. همان ج۱۸، ص۱۴.
  7. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۱۴، ص۱۹۳.
  8. «... وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ إِنَ جَهَنَّمَ لَتَزْفِرُ زَفْرَةً لَا يَبْقَى مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ إِلَّا صَعِقَ فَيُنَادَى إِلَيْهَا أَنْ يَا جَهَنَّمُ يَقُولُ لَكِ الْجَبَّارُ اسْكُنِي بِعِزِّي وَ اسْتَقِرِّي حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ (ص) إِلَى الْجِنَانِ»؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۲۲، ص۴۹۲.
  9. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی ج۵، ص ۱۷۳۸.