قرائت در قرآن
مقدمه
منظور آن دسته از آیاتی است که به گونهای به اصل موضوع قرائت و خواندن متن این کتاب و یا به صورت کلی و در آداب، کیفیت و احکام آن مثل - مَسّ - ﴿لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾[۱] اشاره دارد. اهمیت این بحث به این جهت است که در عصر نزول روش اصلی تعلیم نوشتار و نقل معارف با کتابت نبوده و انتقال از صورت خواندن انجام میگرفته و عمده حفظ این کتاب با خواندن و نقل صوت تحقق یافته است.
- ﴿وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۲]. نکته: خداوند خطاب به پیامبر و هنگامی که قرآن را میخوانی ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ ﴾ پس از وسوسههای شیطان رانده شده، به خدا پناه ببر ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾ البته منظور تنها ذکر جمله «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» نیست، بلکه باید این “ذکر” را تبدیل به “فکر” کنیم و علامه طباطبایی مینویسد:”استعاذه” طلب پناه است، و معنا این است که وقتی قرآن میخوانی از خدای تعالی بخواه مادامی که مشغول خواندن هستی از اغوای شیطان رجیم پناهت دهد، پس استعاذهای که در این آیه بدان امر شده حال و وظیفه قلب و نفس قرآنخوان است، او مأمور شده مادامی که مشغول تلاوت است این حقیقت، یعنی استعاذه به خدا را در دل خود بیابد، نه اینکه به زبان بگوید: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» و این استعاذة زبانی و امثال آن سبب و مقدمه برای ایجاد آن حالت نفسانی است نه اینکه خودش استعاذه باشد، و اگر به خود این سخن استعاذه بگوییم مجازاً گفتهایم، خدای تعالی هم نفرموده هر وقت قرآن میخوانی بگو «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» بلکه فرموده: هر وقت قرآن میخوانی از خدا پناه بخواه[۳].
- ﴿وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا * وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا﴾[۴].
- ﴿وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا﴾[۵].
- ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ * تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ * أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ﴾[۶]. نکته: خداوند اعلام میکند آنچه محمد (ص) آورده قرآن کریم است ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ﴾ و به این ترتیب به مشرکان لجوج که پیوسته اصرار داشتند این آیات نوعی از کهانت است، و یا العیاذ باللَّه سخنانی است جنونآمیز، یا همچون اشعار شاعران، یا از سوی شیاطین است، پاسخ میگوید که این وحی آسمانی است و سخنی است که آثار و عظمت و اصالت از آن ظاهر و نمایان است، و محتوای آن حاکی از مبدأ نزول آن میباشد این کتاب را جز پاکان نمیتوانند مس کنند ﴿لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾ بسیاری از مفسران به پیروی از روایاتی که از امامان معصوم (ع) وارد شده این آیه را به عدم جواز مس کتابت قرآن بدون غسل و وضو تفسیر کردهاند. در حالی که گروه دیگری آن را اشاره به فرشتگان مطهری میدانند که از قرآن آگاهی دارند، یا واسطه وحی بر قلب پیامبر (ص) بودهاند، نقطه مقابل مشرکان که میگفتند: این کلمات را شیاطین بر او نازل کردهاند! بعضی نیز آن را اشاره به این معنی میدانند که حقایق و مفاهیم عالی قرآن را جز پاکان درک نمیکنند، همانگونه که در آیه ۲ سوره بقره میخوانیم: ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾[۷] و به تعبیر دیگر حداقل پاکی که روح “حقیقتجویی” است برای درک حداقل مفاهیم آن لازم است، و هر قدر پاکی و قداست بیشتر شود درک انسان از مفاهیم قرآن و محتوای آن افزون خواهد شد[۸]. ولی هیچ منافاتی در میان این سه تفسیر وجود ندارد و ممکن است همه در مفهوم آیه جمع باشد.
- ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۹].
- ﴿لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ * إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ * فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ﴾[۱۰]
- ﴿سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى﴾[۱۱]. نکته: خداوند خطاب به پیامبر میگوید: ما به زودی - قرآن را - بر تو میخوانیم و هرگز فراموش نخواهی کرد ﴿سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى﴾ علامه طباطبائی مینویسد: البته باید توجه داشت که در مورد بحث که میفرماید ما به زودی تو را اقراء میکنیم، به معنای اقرای معمول در بین خود افراد معمولی نیست، که استاد گوش بدهد و غلطهای شاگرد را تصحیح کند، و یا جایی که خوب نخوانده خوب خواندن را به او بیاموزد، چون چنین چیزی از رسول خدا (ص) سابقه نداشته، و معهود نیست که چیزی از قرآن را خوانده باشد، و چون به علت فراموشی خوب نخوانده و یا به غلط خوانده، خدای تعالی فرموده باشد تو بخوان و من گوش میدهم، تا درست خواندن را به تو یاد دهم، بلکه منظور از اقراء در خصوص مورد، این است که ما چنین قدرتی به تو میدهیم که درست بخوانی و خوب بخوانی، و آنطور که نازل شده و بدون کم و کاست و غلط و تحریف بخوانی، و خلاصه آنچه را که نازل شده فراموش نکنی. و جمله ﴿سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى﴾ وعدهای است از خدای تعالی به پیامبرش، به اینکه علم به قرآن و حفظ قرآن را در اختیارش بگذارد، به طوری که قرآن را آنطور که نازل شده همواره حافظ باشد، و هرگز دچار نسیان نگردد، و همانطور که نازل شده قرائتش کند، و ملاک در تبلیغ رسالت و وحی به همانطور که وحی شده همین است. و جمله ﴿إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ﴾ استثنایی است که تنها به منظور بقای قدرت الهی بر اطلاقش آورده شده، میخواهد بفهماند چنین نیست که خدای تعالی بعد از دادن چنین عطیهای دیگر قادر نباشد تو را گرفتار فراموشی کند، نه، بعد از اعطاء هم باز به قدرت مطلقه خود باقی است[۱۲].
- ﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ *... اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ﴾[۱۳]
نکات
در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- خداوند دستور میدهد: و هنگامی که قرآن خوانده شود ﴿وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ﴾ پس بدان با دقت گوش فرا دهید ﴿فَاسْتَمِعُوا لَهُ﴾ و هنگام شنیدن ساکت باشید ﴿وَأَنْصِتُوا﴾ باشد که شما مشمول رحمت شوید (﴿لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾ در این آیه برای مردم دو وظیفه در هنگام قرائت قرآن مشخص شده است: نخست آن که، ساکت باشند و به قرائت قرآن گوش فرا دهند. دوم آن که، با کوشش و دقت آیات قرآن را بشنوند؛
- خداوند خطاب به پیامبر میگوید هنگامی که قرآن میخوانی ﴿وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ﴾ میان تو و آنها که ایمان به آخرت ندارند ﴿جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ﴾ حجاب و پوششی نامرئی قرار میدهیم ﴿حِجَابًا مَسْتُورًا﴾ این حجاب و پرده، همان لجاجت و تعصب و خودخواهی و غرور و جهل و نادانی بود که حقایق قرآن را از دیدگاه فکر و عقل آنها مکتوم میداشت و به آنها اجازه نمیداد حقایق روشنی همچون توحید و معاد و صدق دعوت پیامبر و مانند آن را درک کنند. و از این آیه این درس را میگیریم که اگر کسی بخواهد صراط مستقیم حق را بپوید و از انحراف و گمراهی در امان بماند باید قبل از هر چیز در اصلاح خویشتن بکوشد. و در آیه بعدی خداوند میگوید: بر دلهایشان پوششهایی ﴿وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا﴾ و در گوشهایشان سنگینی قرار دادیم ﴿وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا﴾ و لذا هنگامی که پروردگارت را در قرآن به یگانگی یاد میکنی ﴿وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ﴾ آنها پشت میکنند و رو بر میگردانند ﴿وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا﴾؛
- خداوند در برابر یکی از بهانهگیریهای مخالفان که میگفتند: چرا قرآن یکجا بر پیامبر نازل نشده، و روش نزول آن حتماً تدریجی است پاسخ داده و میگوید: و قرآنی که آیاتش را از هم جدا کردیم ﴿وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ﴾ تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی ﴿لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ﴾ و آن را به تدریج نازل کردیم ﴿وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا﴾ قرآن کتابی است که با حوادث عصر خود یعنی با بیست و سه سال دوران نبوت پیامبر (ص) و رویدادهایش پیوند و ارتباط ناگسستنی دارد. مگر ممکن است همه حوادث ۲۳ سال را در یک روز جمعآوری کرد، تا مسائل مربوط به آن یکجا در قرآن نازل شود؟! در ضمن نزول تدریجی مفهومش ارتباط دائمی پیامبر (ص) با مبدأ وحی بود ولی نزول دفعی ارتباط پیامبر (ص) را بیش از یک بار تضمین نمیکرد[۱۴].
- دستور خداوند به پیامبر و مسلمانان به خواندن مقداری از آیات قرآن در نافله شب و به هنگام بیداری شب ﴿فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ... فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ﴾ البته بدون که این برای خود مشقت و زحمت طاقتفرسا ایجاد کنند زیرا خداوند میخواهد عبادت بر اساس ظرفیت، توان جسمی و توجه - حضور قلب - صورت گیرد همانگونه که میخواهد زندگی شما بر اساس معرفت و تفکر قرآنی عملیاتی شود و شکل گیرد که قرآن وحی خداوند است بر پیامبر برای تزکیه و تعلیم وهدایت انسانها به راه مستقیم اطاعت، وکسب رضایت او[۱۵]؛
- خداوند آداب دریافت و ابلاغ پیام وحی را به پیامبر اعلام میکند و تذکر فشردهای درباره قرآن میدهد و میفرماید: زبانت را به خاطر عجله برای خواندن آن، حرکت مده ﴿لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ﴾ از ابنعباس در کتب حدیث و تفسیر نقل شده است، پیامبر (ص) به خاطر عشق و علاقه شدیدی که به دریافت و حفظ قرآن داشت، هنگامی که پیک وحی آیات را بر او میخواند، همراه او زبان خود را حرکت میداد و عجله میکرد، خداوند او را نهی فرمود که این کار را مکن، خود ما آن را برای تو جمع میکنیم. ﴿إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ﴾ از ناحیه جمعآوری قرآن نگران نباش، ما آیات آن را جمع میکنیم باز هم به وسیله پیک وحی بر تو میخوانیم. و هنگامی که ما بر تو خواندیم از آن پیروی کن و بخوان ﴿فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ﴾ سپس بر ما است که آن را تبیین کنیم ﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ﴾ بنابراین جمع قرآن، و هم تلاوت آن بر تو، و هم تبیین و تفصیل معانی آن هر سه بر عهده ما است، به هیچوجه نگران مباش، آن کس که این وحی را نازل کرده، در تمام مراحل حافظ آن است، تنها وظیفه تو از یک سو پیروی از تلاوت پیک وحی، و از سوی دیگر ابلاغ این رسالت به عامه مردم است؛
- خداوند در اولین پیام وحی پیامبر را به قرائت-خواندن - مأمور کرده و میگوید: بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید ﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ﴾[۱۶].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۹.
- ↑ «و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش بمانید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره اعراف، آیه ۲۰۴.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۹۵.
- ↑ «و چون قرآن بخوانی میان تو و آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند پردهای فراپوشیده مینهیم * و بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (آیات قرآنی) را درنیابند و در گوشهایشان سنگینی (نهادهایم) و هنگامی که در قرآن پروردگارت را به تنهایی یاد کنی با رمیدگی واپس میگریزند» سوره اسراء، آیه ۴۵.
- ↑ «و آن را قرآنی بخشبخش کردهایم تا بر مردم با درنگ بخوانی و آن را خردهخرده فرو فرستادهایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۶.
- ↑ «که این قرآنی ارجمند است، * در نوشتهای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست * فرو فرستادهای از سوی پروردگار جهانیان است * پس آیا این گفتار را سرسری میگیرید؟» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۱.
- ↑ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۲۶۶.
- ↑ «بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه میدارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمیتوانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام میزنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند میجویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ میکنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگتر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.
- ↑ «زبانت را به (خواندن) آن مگردان تا در (کار) آن شتاب کنی * گردآوری و خواندن آن با ماست * پس چون بخوانیمش، از خواندن آن پیروی کن» سوره قیامه، آیه ۱۶-۱۸.
- ↑ «زودا که تو را خواندن (قرآن) آموزیم و دیگر از یاد نمیبری» سوره اعلی، آیه ۶.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۴۳.
- ↑ «بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید * آدمی را از خونپارهای فروبسته آفرید * بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامیترین است * همان که با قلم آموزش داد» سوره علق، آیه ۱-۳.
- ↑ برگزیده تفسیر نمونه ج۲، ص۶۷۶.
- ↑ من وحی القرآن، ج۲۳، ص۱۹۲.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۴۳۰-۴۳۵.