محتوای علوم فراگرفته شده اهل بیت چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
محتوای علوم فراگرفته شده اهل بیت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلوم اهل بیت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

محتوای علوم فراگرفته شده اهل بیت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید علی هاشمی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در این‌باره گفته‌ است:

«اشاره به محتوای علوم فراگرفته شده ائمه (ع)، می‌تواند ما را در تحلیل‌های بعدی درباره ویژگی‌های علوم آنان یاری دهد. برای نمونه، بررسی این ویژگی که علوم ائمه (ع) تام یا افزایش پذیر است، به بررسی محتوای علوم آنان وابسته است.

در روایتی نبوی چنین آمده است: هیچ کس از امت من، غیر از علی S به تمام علوم من آگاه نیست. خداوند عز و جل علمی به من آموخته است که کسی جز من از آن آگاه نیست. به فرشتگان و پیامبرانش نیز دانشی آموخته است. پس هر چه را به فرشتگان و پیامبر انش آموخته است، من می‌دانم و به من دستور داده است که آن را به او (علی S) بیاموزم که این کار را انجام دادم. پس هیچ کس از امتم جز او از تمام علم و فهم و حکمت من آگاه نیست[۱]. از امیر المؤمنین S درباره علم پیامبر a پرسیدند. فرمود: «علم پیامبر a، علم تمام پیامبران و علم به حوادث گذشته و آینده تا قیامت است». سپس فرمود: "قسم به کسی که جانم در دست اوست، من به علم پیامبر a و آنچه رخ داده و از این زمان تا قیامت رخ خواهد داد، آگاهم"[۲]. از این روایت این گونه استفاده می‌شود که آن حضرت تمام علوم ممکن برای انسان‌ها را از پیامبر اکرم a آموخته است.

از امیرالمؤمنین S، نقل شده است که علم به حلال و حرام‌ها تا قیامت، مرگ‌ها و بلاها و فصل الخطاب[۳]، بخشی از همان هزار باب علم است که رسول خدا a به ایشان آموختند[۴]. در روایتی، امیرمؤمنان S از حوادث آینده خبر دادند. یکی از افراد با تعجب به امام S عرض کرد:... به شما علم غیب داده شده است؟! امام S فرمودند: این علم غیب نیست؛ بلکه علمی است که از فردی صاحب علم آموخته شده است[۵]. در این روایت، امیر المؤمنین S علم به برخی حوادث آینده را از علومی معرفی کردند که از پیامبر اکرم a آموخته بودند.

از امام حسن مجتبی S نقل شده است که خداوند مبارک و بلندمرتبه به پیامبرش حلال و حرام و تنزیل و تأویل (قرآن) را آموخت و رسول خدا a تمام علمش را به علی S آموخت[۶]. در برخی از روایات امام صادق S به نیز تصریح شده است که علم حلال و حرام و تنزیل و تأویل قرآن، از علومی بوده که پیامبر به امیرالمؤمنین S آموخته است[۷]. در برخی از این روایات آمده است که رسول خدای افزون بر علم حلال و حرام، علم آنچه را که مردم به آن نیاز دارند، به امیر المؤمنین S آموخت[۸]. در روایات پیشین دیدیم که این علوم از امیرالمؤمنین به دیگر ائمه (ع) منتقل شده است. بنا بر روایتی از امام رضا S علومی مانند علم به زمان مرگ افراد، حوادث آینده، انساب و موالید مسلمانان، شناخت جریان‌ها و فرقه‌ها، شناخت ایمان یا نفاق افراد با دیدن آنها، و کتابی که در آن نام شیعیان و نام پدران آنان آمده، از علوم ائمه (ع) معرفی شده است[۹].

بنابراین نگاهی به روایات نشان می‌دهد که علوم مختلفی از طریق تعلیم به امیرالمؤمنین S و امامان دیگر منتقل شده است. علوم تفسیر و تأویل قرآن، اسم اعظم، حلال و حرام، خبرهای گذشته و آینده، حوادث و مرگ‌ها، انساب و فرقه‌ها، حکمت، فصل الخطاب، آنچه مردم به آن نیازمندند، علم پیامبران گذشته و تمام علومی که خداوند به پیامبران و فرشتگانش آموخته است، از علومی معرفی شده‌اند که پیامبر a به امیرالمؤمنین S آموخته‌اند و سپس این علوم نسل به نسل به یکایک ائمه (ع) منتقل شده است»[۱۰]

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. ر.ک: محمد بن علی صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۳؛ سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۵۶۶. اگر چه این روایت به دلیل وجود ابان بن ابی عیاش، ضعیف شمرده شده است، روایات معتبر دیگری محتوای آن را تأیید می‌کنند. افزون بر آن این محتوا در برخی نقل‌های دیگر با سندهای دیگر نیز نقل شده است. ر.ک: احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص۶۰؛ علی بن موسی بن طاووس، الیقین باختصاص مولانا علی S بإمرة المؤمنین، ص۳۵۰؛ همو، التحصین الأسرار ما زاد من کتاب الیقین، ص۵۸۲.
  2. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۷. سند این روایت، صحیح است.
  3. فصل الخطاب، کلامی است که دیگر جایی برای گفت و گو و مجادله بیشتر نمی‌گذارد و چنان روشن و قاطع است که جز پذیرش آن راهی نمی‌ماند.
  4. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۰۵ و ۳۵۸؛ سند این دو روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: محمد بن علی صدوق، الخصال، ج۲، ص۶۴۳ و ۶۴۶؛ محمدبن محمد مفید، الاختصاص، ص۲۸۳ و ۳۰۰.
  5. ر.ک: سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸، ص۱۸۶.
  6. ر.ک: قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴؛ سیدهاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر، ج۳، ص۳۵۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۳۳۰. محتوای این روایت با روایات دیگری که مشابه همین محتوا را درباره ائمه به نقل کرده‌اند، تأیید می‌شود.
  7. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۹۰-۲۹۲. بیش از ده روایت در این منبع با این محتوا از آن حضرت نقل شده است که افزون بر مستفیض بودن آنها، برخی روایات این باب صحیح السندند، مانند روایت شماره ۲ و ۴؛ و برخی موثق‌اند، مانند روایت شماره ۳ و ۹.
  8. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۹۲.
  9. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۱۹۔۱۲۰؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۵۵، سند این روایت، صحیح است.
  10. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۱۷۳.