مقام خزانه‌داری علم الهی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

از جمله مقامات امامان معصوم (ع) مقام خزانه‌داری علم الهی است که در زیارت جامعه کبیره با عبارت «وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ‏» آمده است.

معناشناسی

"خزنه" و "خزّان" جمع "خازن" است، از ریشه "خزن" به معنای "نگهداری و حفظ چیزی، هرچه باشد؛ مادّی یا معنوی". گفته می‌شود: "خزنت السرّ؛ یعنی سرّ را مکتوم داشتم". "مخزن" به معنای "محلّ حفظ چیزی" است. "خزانه، اسم مکانی است که در آن چیزی حفظ می‌گردد"[۱].

مؤلّف التحقیق فی کلمات القرآن الکریم می‌گوید: "ریشه این مادّه به معنای جمع و ضبط و نگهداری در محلّ معیّنی است، خواه این امر مادّی و جسمانی باشد، یا روحانی، همانند مالی که در مخزن، حفظ می‌گردد، یا علمی که در قلب حفظ می‌شود و مانند صفاتی که در نفس، محفوظ می‌گردد"[۲].[۳]

علم نامحدود خداوند

امامان معصوم (ع) خزانه‌دار علم ذات مقدّس ربوبی‌اند. علم خداوند، علم نامحدود است؛ چنان‌که می‌فرماید: ﴿وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۴]، ﴿وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۵]، ﴿أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ[۶]، ﴿لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ[۷]، ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَىَ عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء[۸].[۹]

امامان معصوم (ع)، مظهر علوم خداوند

امامان معصوم (ع) مظهر این علم گسترده‌اند، با این تفاوت که علم خداوند، علم استقلالی است و علم امامان معصوم (ع) تبعی و عرضی و با اذن خداوند است؛ لذا حضرت امام صادق (ع) فرمود: "اگر امام بخواهد چیزی را بداند، خدا آن را به او می‌آموزد"[۱۰]. براین اساس است که گاه اراده خداوند در مقطعی به این تعلّق می‌گیرد که علمی اعطا نگردد و در مقطعی دیگر، ذات مقدّس ربوبی اعطا می‌کند.

در داستان حضرت یعقوب (ع) می‌بینیم که حضرت یوسف (ع) در نزدیکی او؛ یعنی در سرزمین کنعان در چاه محبوس بود، ولی ندانست، اما از هشتاد فرسخی کنعان "مسیر ده روز آن زمان" گفت: ﴿إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلاَ أَن تُفَنِّدُونِ[۱۱].

امامان معصوم (ع) را از این نظر، می‌توان به مسافرانی تشبیه کرد که در یک شب تاریک و ظلمانی، از بیابانی که ابرها آسمان را فرا گرفته است، می‌گذرند، لحظه‌ای در آسمان برق می‌زند و تا اعماق بیابان را روشن می‌سازد و همه چیز در برابر چشمان این مسافران روشن می‌شود، اما لحظه‌ای دیگر، خاموش می‌شود و تاریکی همه‌جا را فرا می‌گیرد به طوری که هیچ چیز به چشم نمی‌خورد.

در حدیثی از امام صادق (ع) می‌خوانیم: "خداوند میان خودش و امام، ستونی از نور قرار داده که از این طریق به امام می‌نگرد و امام نیز از این طریق به پروردگارش و هنگامی که بخواهد چیزی را بداند، در آن ستون نور، نظر می‌افکند و از آن آگاه می‌شود"[۱۲].

در تاریخ نقل شده: "شتر پیامبر (ص) هنگام عزیمت به تبوک، گم شد، هیچ‌کس نمی‌دانست کجاست؟ برخی از منافقان از این ماجرا سوء استفاده کردند و این زمزمه را سر دادند که او چگونه پیامبری است؟ و چگونه ادّعای اخبار از آسمان را دارد که جای شتر گمشده خود را نمی‌داند؟! پیامبر (ص) فرمود: "من چیزی جز آنچه خدا به من می‌آموزد، نمی‌دانم، اکنون خدا مرا راهنمایی کرده که شتر من در این صحرا در فلان درّه است و زمام آن به درختی پیچیده و از رفتن بازمانده، بروید و آزادش کنید و بیاورید"[۱۳].[۱۴]

علم گسترده اهل بیت (ع) در روایات اهل سنت

علم گسترده اهل بیت (ع) از حقایقی است که در روایات شیعه و اهل سنت بر آن تأکید شده است. حسکانی از علمای اهل سنت می‌گوید: پیامبر اکرم (ص) در رابطه با اهل بیت (ع) فرمود: "آنان دروازه‌های علم در امّت من هستند"[۱۵]. سیوطی در الدرّالمنثور نقل کرده است که پیامبراکرم (ص) فرمود: "ما اهل بیتی هستیم که معدن علم هستیم"[۱۶] و بلاذری روایت کرده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: "آل پیامبر، معدن علم و ریشه رحمت الهی هستند"[۱۷].[۱۸]

علم گسترده امامان (ع) و در روایات شیعه

در روایات شیعه، از امامان معصوم (ع) به عنوان «خَزَنَةُ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏»، «عَیْبَةَ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏»، «أَعْلَمُ‏ النَّاسِ‏‏‏‏‏‏‏‏»، «الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»، «مَعْدِنَ‏ الْعِلْمِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»، «عَیْشُ‏ الْعِلْمِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» و... یاد شده است[۱۹].

  1. امام صادق (ع) فرمود: "من آنچه در آسمان‌ها و زمین است می‌دانم و آنچه در بهشت و دوزخ است و گذشته و آینده را می‌دانم، سپس اندکی تأمّل کرد و دید این سخن بر شنوندگان گران آمد، فرمود: من این مطالب را از کتاب خدای عزّوجلّ می‌دانم، خدای عزّوجلّ می‌فرماید: بیان هر چیز در قرآن است"[۲۰].
  2. حضرت در روایت دیگری فرمودند: "من زاده رسول خدایم و به قرآن دانایم، در قرآن است آغاز خلقت و آنچه تا روز قیامت رخ دهد و خبر آسمان و زمین و خبر بهشت و دوزخ و خبر گذشته و آینده، تمام اینها را می‌دانم؛ چنان‌که به کف دست خود می‌نگرم، همانا خدا می‌فرماید: در قرآن است بیان آشکار هر چیز"[۲۱].
  3. ابو بصیر به امام باقر (ع) عرض کرد: "عالِمِ شما را چگونه بشناسیم؟. حضرت فرمود: عالِمِ ما از پیش خود علم غیب ندارد و اگر خداوند او را به خود واگذارد مانند یکی از شما خواهد بود ولکن الآن خبر داده می‌شود به آنچه در شب اتّفاق خواهد افتاد و در شب خبر داده می‌شود به آنچه در روز اتّفاق خواهد افتاد؛ اینها یکی پس از دیگری به ما گفته می‌شود، به این ترتیب از حوادث تا روز قیامت آگاه خواهیم شد"[۲۲]. این روایت به صراحت، هم سنخن از این دارد که [[امامان معصوم (ع) خزائن علم خداوندند و هم اینکه این علمشان برخاسته از خداوند است و به اذن اوست و بدون آن، ائمه (ع) از این موهبت، بهره‌مند نمی‌گردند.

در کتاب اصول کافی بابی تحت این عنوان آمده است: «بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ (ع) وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ خَزَنَةُ عِلْمِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»[۲۳]، در این باب شش روایت نقل شده از جمله آنکه:

  1. امام صادق (ع) فرمود: "ما ولیّ امر خدا بوده، نیز گنجینه علم خدا و صندوق وحی او هستیم"[۲۴].
  2. امام کاظم (ع) از پدر بزرگوارش امام صادق (ع) چنین روایت می‌کند: "خدای عزّوجلّ ما را آفرید و آفرینش ما را نیکو ساخت و ما را صورتگری کرد و نیکو تصویر نمود و ما را در آسمان و زمینش خزانه‌دار ساخت و برای ما درخت سخن گفت و به وسیله عبادت ما خدای عزّوجلّ عبادت شد و اگر ما نبودیم، خداپرستیده نمی‌شد"[۲۵].[۲۶]

اقسام علوم خداوند

علوم خداوند بر دو قسم است:

  1. برخی از علوم، اختصاص به خداوند دارد و کسی از آن مطّلع نیست حتّی ملائکه مقرّب و انبیای مرسلش.
  2. برخی از علوم است که خداوند آن را در اختیار بندگان برگزیده‌اش قرار داده است.

امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش امام باقر (ع) نقل کرده است که: "خداوند را علمی اختصاصی است و علمی عمومی؛ اما علم خاصّ خداوند علمی است که اختصاصی اوست و حتّی ملائکه مقرّب خویش و انبیای مرسلش را از آن مطّلع نساخته است و اما علم عامّ خداوند علمی است که خداوند، ملائکه مقرّبش را و نیز انبیای مرسلش را بر آن مطّلع ساخته و آن علم از سوی پیامبر اکرم (ص) به ما منتقل شده است"[۲۷].[۲۸].

تفاوت دو وصف «"خُزَّانَ‏ الْعِلْمِ» و «خَزَنَةً لِعِلْمِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏»

در یکی از فرازهای گذشته امامان معصوم (ع) را به عنوان «خُزَّانَ‏ الْعِلْمِ» خواندیم و اینک در این فراز آنان را به عنوان «خَزَنَةً لِعِلْمِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» می‌خوانیم، تفاوت این دو وصف چیست؟. پاسخ آن است که: در «خُزَّانَ‏ الْعِلْمِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» سخن این است که امامان معصوم (ع) خزانه‌دار علم خداوندند، اما اینکه چه کسی این سمت را به آنان وا گذاشته، محور نظر نیست، ولی در «خَزَنَةً لِعِلْمِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»، نظر به این است که این خزانه‌داری را خداوند به آنان عنایت کرده است. به عبارت فنّی «خُزَّانَ‏ الْعِلْمِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» نظر به مبدأ قابلی دارد و «خَزَنَةً لِعِلْمِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» نظر به مبدأ فاعلی، از سوی دیگر، در «خُزَّانَ‏ الْعِلْمِ» مطلق علم مطرح و از علم الهی ساکت است، اما در «خَزَنَةً لِعِلْمِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» آن ذوات مقدّس، خزینه علم الهی شمرده شده‌اند که مقامی برتر است[۲۹].

خداوند علم غیب خود را در اختیار هرکس نمی‌گذارد و تنها ویژگانی که مورد رضایت حضرتش هستند، از این نعمت متنعّم می‌گردند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ[۳۰].

امامان معصوم (ع) که خزانه‌دار علم خداوندند نیز این علم را آنجا که مُجازند، تنها در اختیار شایستگان می‌گذارند و سفارش کلّی اهل بیت (ع) این است که "حکمت" را در اختیار نااهلان قرار ندهید. امام صادق (ع) فرمود: "حدیث ویژه ما را حتّی انبیا و فرشتگان و انسان‌های امتحان داده نیز تحمّل نمی‌کنند البتّه مراد، انبیای غیر اولوالعزم‌اند"[۳۱]. از امام هادی (ع) سؤال شد منظور امام صادق (ع) از این جمله چیست؟ جواب چنین آمد که: "منظور این است که ما مخزن علوم و اسرار هستیم، ما می‌توانیم علوم را در خود نگه داریم ولی آنها قدرت نگهداری ندارند و به افراد دیگر منتقل می‌کنند"[۳۲].

رسول اکرم (ص) فرمود: "حکمت را به غیر اهلش عرضه نکنید؛ چون به حکمت، ظلم خواهید کرد و از غیر اهلش کتمان نکنید که به آنان ظلم خواهید کرد"[۳۳]. سید حیدر آملی، قبل از طرح برخی از مباحث عمیق توحیدی و امثال آن، بحث مفصّلی درباره "تقیّه و لزوم کتمان سرّ" مطرح کرده می‌گوید: "در عین حال که بیان اسرار الهی برای اهلش لازم است، افشای آن نیز نزد هر کسی جایز نیست"[۳۴].

در روایت است: "شخصی که گمان می‌کرد تناقضاتی در قرآن کریم وجود دارد، بر امیرالمؤمنین (ع) وارد شد و سؤالات خود را با آن حضرت در میان گذاشت، حضرت به تمام پرسش‌های او پاسخ داد تا به آخرین سؤال که درباره مرگ و فرشتگان مأمور آن بود، رسید، آنگاه فرمود: هر صاحب علمی نمی‌تواند علم خودش را برای همه مردم تفسیر کند؛ چون مردم دارای مراتبی هستند؛ برخی قوی و برخی ضعیف‌اند، از سوی دیگر، برخی از علوم، قابل تحمّل و برخی غیرقابل تحمّل است مگر آنکه خداوند تحمّل آن را آسان گرداند و اولیای خاصّ خود را به کمک و یاری ایشان وا دارد. آنگاه به وی فرمود: همین مقدار تو را کفایت می‌کند که بدانی خدای سبحان محیی و ممیت است و بندگان خودش را به دست هرکس ـ ملائکه یا غیر ملائکه ـ که بخواهد، توفّی می‌کند..."[۳۵]. کنایه از اینکه لازم نیست امثال تو دنبال ظرایف و لطایف بروند؛ چون ظرفیّت و تحمّل درک آن را ندارند[۳۶].

منابع

پانویس

  1. معجم مقاییس اللغه، ص۲۹۶.
  2. "أنّ الأصل الواحد فی هذه المادّة هو الجمع و الضبط فی محلّ و مورد معیّن، و هذا المعنی أعمّ من أن یکون المخزون مادّیّا أو معنویّا أو یکون- المخزن جسمانیّا أو روحانیّا، کما فی المال المضبوط فی الخزانة، و العلوم المضبوطة فی‏ القلب‏، و الصفات‏ المخزونة فی‏ النفس‏‏‏‏‏‏‏"؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۴۷.
  3. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۲۱۰.
  4. بدانید که خداوند به هر چیزی آگاه است؛ سوره بقره، آیه۲۳۱.
  5. خداوند می‌داند آنچه در آسمان‌ها و زمین وجود دارد و خداوند به هر چیزی آگاه است؛ سوره بقره، آیه۲۳۱.
  6. آگاه باشید! که خداوند بر هر چیزی، احاطه دارد؛ سوره فصلت، آیه۵۴.
  7. همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از دید او دور نمی‌ماند؛ سوره سبأ، آیه۳.
  8. بی‌گمان خداوند است که هیچ چیز در زمین و آسمان بر او پوشیده نیست؛ سوره آل عمران، آیه۵.
  9. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۲۱۱.
  10. «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ‏ أَنْ‏ یَعْلَمَ‏ شَیْئاً أَعْلَمَهُ‏ اللَّهُ‏ ذَلِک‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸، ح٣.
  11. من بوی یوسف را احساس می‌کنم اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید؛ سوره یوسف، آیه۹۴.
  12. «جَعَلَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْإِمَامِ عَمُوداً مِنْ‏ نُورٍ یَنْظُرُ اللَّهُ‏ بِهِ إِلَی الْإِمَامِ وَ یَنْظُرُ الْإِمَامُ إِذَا أَرَادَ عِلْمَ شَیْ‏ءٍ نَظَرَ فِی ذَلِکَ النُّورِ فَعَرَفَه‏‏‏‏‏‏‏»؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۳۴.
  13. «انی والله ما اعلم الّا ما علّمنی الله وقد دلّنی الله علیها وهی فی هذا الوادی فی شعب کذا وکذا وقد حبستها شجرة بزمامها فانطلقوا حتّی تأتونی بها فذهبوا فجاؤا بها‏‏‏»؛ السیرة النبویّه، ج۴، ص۱۶۶.
  14. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۲۱۲ ـ ۲۱۳.
  15. «هُمْ‏ أَبْوَابُ‏ الْعِلْمِ‏ فِی‏ أُمَّتِی»؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۸.
  16. «نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ... وَ مَعْدِنَ الْعِلْمِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶.
  17. «آل محمّد معدن العلم و اصل الرحمه»؛ انساب الأشراف، ج۲، ص۳۸۵؛ برای تفصیل بیشتر ر. ک: موسوعة الامامة فی نصوص اهل السنّه، ج۳، ص۴۴۹ - ۴۳۷.
  18. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۲۱۴-۲۱۵.
  19. اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص۱۹۷ - ۱۸۳.
  20. «إِنِّی لَأَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ أَعْلَمُ مَا فِی الْأَرَضِینَ وَ أَعْلَمُ مَا فِی الْجَنَّةِ وَ أَعْلَمُ مَا فِی النَّارِ وَ أَعْلَمُ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ ثُمَ‏ مَکَثَ‏ هُنَیْئَةً فَرَأَی‏ أَنَ‏ ذَلِکَ کَبُرَ عَلَی مَنْ سَمِعَهُ فَقَالَ عَلِمْتُ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْ‏ء‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶۱، ح ۲.
  21. «قَدْ وَلَدَنِی‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏(ص) وَ أَنَا أَعْلَمُ کِتَابَ اللَّهِ وَ فِیهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ فِیهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّةِ وَ خَبَرُ النَّارِ وَ خَبَرُ مَا کَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ کَائِنٌ أَعْلَمُ ذَلِکَ کَمَا أَنْظُرُ إِلَی کَفِّی إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۶۱، ح ۸.
  22. «إِنَ‏ عَالِمَنَا لَا یَعْلَمُ‏ الْغَیْبَ‏، وَ لَوْ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَی نَفْسِهِ لَکَانَ کَبَعْضِکُمْ، وَ لَکِنْ یُحَدَّثُ فِی السَّاعَةِ بِمَا یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَ فِی السَّاعَةِ بِمَا یَحْدُثُ بِالنَّهَارِ، الْأَمْرَ بَعْدَ الْأَمْرِ، وَ الشَّیْ‏ءَ بَعْدَ الشَّیْ‏ءِ بِمَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ مختصر بصائر الدرجات، ص۱۱۳.
  23. امامان (ع) والیان امر الهی و خزانه‌دار علم او هستند.
  24. «نَحْنُ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ خَزَنَةُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عَیْبَةُ وَحْیِ اللَّه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۹۲، ح۱.
  25. «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَنَا فَأَحْسَنَ‏ خَلْقَنَا وَ صَوَّرَنَا فَأَحْسَنَ صُوَرَنَا وَ جَعَلَنَا خِزَانَةً فِی سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ لَنَا نَطَقَتِ الشَّجَرَةُ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَوْلَانَا مَا عُبِدَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۹۳، ح ۶.
  26. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۲۱۵ ـ ۲۱۷.
  27. «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَی عِلْماً خَاصّاً وَ عِلْماً عَامّاً فَأَمَّا الْعِلْمُ الْخَاصُّ فَالْعِلْمُ الَّذِی لَمْ یُطْلِعْ عَلَیْهِ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَاءَهُ الْمُرْسَلِینَ وَ أَمَّا عِلْمُهُ الْعَامُّ فَإِنَّهُ عِلْمُهُ الَّذِی أَطْلَعَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَاءَهُ الْمُرْسَلِینَ وَ قَدْ وَقَعَ إِلَیْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ»؛ التوحید، ص۱۳۸، ح ۱۴.
  28. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم، ج۲، ص۲۱۷ ـ ۲۱۸.
  29. ادب فنای مقرّبان، ج۴، ص۱۳۱ - ۱۳۰.
  30. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه۲۶ ـ ۲۷.
  31. «إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۱.
  32. «إِنَ‏ الْمَلَکَ‏ لَا یَحْتَمِلُهُ‏ حَتَّی‏ یُخْرِجَهُ‏ إِلَی مَلَکٍ غَیْرِهِ وَ النَّبِیُّ لَا یَحْتَمِلُهُ حَتَّی یُخْرِجَهُ إِلَی نَبِیٍّ غَیْرِهِ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یَحْتَمِلُهُ حَتَّی یُخْرِجَهُ إِلَی مُؤْمِنٍ غَیْرِهِ فَهَذَا مَعْنَی قَوْلِ جَدِّی»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۰۱، ح ۴.
  33. «لَا تُؤْتُوا الْحِکْمَةَ غَیْرَ أَهْلِهَا فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُم‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ بحارالأنوار، ج۲، ص۷۸.
  34. ادب فنای مقرّبان، ج۱، ص۱۸۵؛ جامع الأسرار و منبع الأنوار (مقدمة مشتملة علی کتمان الأسرار و....
  35. بحارالأنوار، ج۹۳، ص۱۴۱؛ ادب فنای مقرّبان، ج۱، ص۱۸۶.
  36. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲، ص۲۱۸ ـ ۲۲۱.