منابع ربانی به عنوان یکی از منابع علم امام به چه معناست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
منابع ربانی به عنوان یکی از منابع علم امام به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیمنابع علم امام
تعداد پاسخ۱ پاسخ

منابع ربانی به عنوان یکی از منابع علم امام به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

زهرا یوسفی

سرکار خانم زهرا یوسفی در کتاب «علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی» در این‌باره گفته‌ است:

«منابع ربانی، سرچشمه‌های رحمانی از جانب خداوند متعال است که از آنها به شیوه‌های گوناگون علم به امام می‌رسد که از این نوع علم با نام‌های متفاوتی از جمله علم لدنی، علم تحدیثی، موهبتی، اعطایی، کشفی، شهودی و... یاد شده که میان هر کدام تفاوت‌هایی هست. دست‌یابی به منابع الهامی از راه‌های عادی ممکن نیست و امام از طریق وحی و الهام، لوح محفوظ و خواب‌های صادق از این منابع بهره‌مند می‌شود.

۱. وحی و الهام الهی: اکثر متکلمان و محدثان شیعه، الهام و تحدیث را جزء منابع علم ائمه معصومین معرفی می‌کنند و معتقدند فرق اساسی بین منابع علم ائمه و پیامبر (ص) در مسئله وحی است. وحی بر ائمه نازل نمی‌شود و اصل خاتمیت، پیامبری بعد از رسول اکرم (ص) را بسته است. با وجود این شیعه اعتقاد دارد بر اساس آیات قرآن کریم، برخی بندگان خدا مانند خضر[۱]، ذی‌القرنین[۲]، مریم[۳]، مادر موسی[۴] و همسر ابراهیم[۵] با ملائکه ارتباط داشته‌اند و حقایق ملکوتی بر قلب‌هایشان القا می‌شده است. بنابراین، ارتباط و سخن گفتن با ملائکه از منظر قرآن کریم برای غیر انبیا نیز امکان دارد.

شیخ مفید معتقد است عقل، نزول وحی بر ائمه را رد نمی‌کند، چنان‌که عقل بر بعثت نبی دیگر بعد پیامبر ما و نسخ شریعت محمدی نیز منعی ندارد و منع نزول وحی بر آنها به حسب نقل (رجوع به قرآن و سنت پیامبر (ص)) و اجماع علمای امت ثابت می‌شود. از این رو گرچه آنان نبی نیستند، از بندگان صالح خداوندند و اگر کسی قائل شود بعد پیامبر (ص) بر او وحی می‌شود، خطا کرده است. پس این که ائمه سخن ملائکه را می‌شنوند، از نظر عقلی جایز است[۶].

در خصوص الهام و تحدیث در روایات مطالبی از ائمه معصومین (ع) ذکر شده است. احادیث وارده در مورد این موضوع را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود که ائمه در برخی موارد به صراحت و در بعضی دیگر به تلویح درباره الهام سخن گفته‌اند. مفید در بعضی آثارش در مورد منشأ علوم ائمه روایاتی بیان کرده است که تصریح بر این دارند که بخشی از علوم آنان از طریق «الهام و تحدیث» است. ایشان «تحدیث» به معنای شنیده شدن صدای فرشتگان از سوی امامان را عقلاً و شرعاً جایز می‌داند. به اعتقاد وی، فقها و محدثان شیعه معتقدند ائمه (ع) می‌توانند سخن ملائکه را بشنوند، بی‌آن‌که آنان را مشاهده نمایند و این از جهت عقلی ممکن است و چنین چیزی برای صدیقان شیعه که معصوم‌اند نیز ممتنع نیست. در صحت این مطلب درباره امامان و برخی شیعیان نیکوکار و صالح، اخباری با حجت و برهان آشکار وجود دارد، اما نوبختیان و گروهی از امامیه که شناختی از اخبار و روایات ندارند، این عقیده را رد می‌کنند، چون دقت نظر نداشته و راه درستی نرفته‌اند[۷].

از مطالب مذکور دانسته شد شیخ مفید از قول به امکان عقلی شنیدن صدای ملائک و ایحاء برای امام فراتر می‌اندیشد و نزول وحی بر ائمه را هم از نظر عقلی جایز می‌داند، اما در تحقق وحی برای امامان، به دلیل اجماع امت بر منع، قائل به منع می‌شود. وی برای تقریب به اذهان این را امری مانند بعثت پیامبری پس از پیامبر اکرم (ص) ترسیم نموده که از حیث عقلی جایز، اما اجماع امت با توجه به علم به این که این امر بر خلاف تعالیم دین اسلام است، قاطعانه و یقینی، آمدن پیامبری پس از پیامبر خاتم (ص) را ممنوع می‌داند[۸]. از دیدگاه او ارتباط با ملکوتیان بر غیر انبیا امری ممکن است، چنان که بر مادر موسی وحی می‌شد. وی تأکید می‌کند منظور از وحی، وحی اصطلاحی به کار رفته در مورد پیامبر (ص) نیست؛ چراکه با توجه به وجود اجماع بر عدم نزول وحی پس از رسول الله (ص) وحی با آن معنا خاتمه یافته است[۹].

وی در ادامه می‌گوید: «ما معتقدیم خداوند متعال بعد از پیامبر به اولیای خود کلماتی را القا می‌کند که به آنها وحی گفته نمی‌شود»[۱۰]. مفید علاوه بر استدلال عقلی بر نقل نیز تکیه نموده است و با ذکر احادیثی بیان می‌کند ائمه معصومین هم علم خود را از طریق چیزی شبیه وحی دریافته‌اند، اما وحی نیست، بلکه القای بر قلب یا الهام است. اینک از باب استشهاد، چند مورد نقل می‌شود. از امام صادق (ع) سؤال شد: «علم عالمان شما امامان چگونه است؟ آیا در قلبش القا می‌شود یا با گوش می‌شنود؟ امام (ع) فرمودند: وحی است، از نوع وحی به مادر موسی»[۱۱].

در روایت دیگر، امام موسی کاظم (ع) در پاسخ سوال علی بن یقطین (علم عالمان شما از طریق سماع و شنیدن است یا الهام) فرمودند: «گاهی به صورت شنیدنی است و گاه الهامی و گاهی به دو صورت تحقق پیدا می‌کند»[۱۲].

بنابراین شیخ مفید از لحاظ عقلی و نقلی، وحی، الهام و تحدیث را به عنوان منابع اساسی علم امام پذیرفته که به صورت نقر و اسماع، یعنی افکندن در دل یاگوش است و منکرانش را نوبختیان و علت را ناآگاهی‌شان از روایات دانسته است[۱۳]. پس از قبول الهام و تحدیث به عنوان منابع اساسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، لازم است در خصوص مصادیق علم الهامی که در روایات به آنها پرداخته شده (مانند تمثل ستونی از نور، افزایش علم در هر شب جمعه و عرضه اعمال بندگان به امام) نظر مفید را بیان نمود. شیخ مفید به دلیل رویکرد خاصش درباره این مصادیق، به صورت موردی به آنها نپرداخته است، اما با توجه به مبانی پیش‌گفته او می‌توان به فحوای دیدگاه‌اش دراین باره پی برد. درواقع بعید به نظر می‌آید که وی با این مصادیق مخالف باشد؛ زیرا مفید هم از روایات آگاه می‌باشد و نیز الهامی بودن علم امام را عقلاً و نقلاً پذیرفته است. چنین کارهایی اولاً: از سوی خداوند متعال محال عقلی نیست؛ ثانیاً: روایات فراوانی به طرق گوناگون درباره این مصادیق وارد شده که شیخ مفید در موارد مشابه، تعبد خود با آنها را نشان داده است.

۲. لوح: از دیگر مصادر علم امام از نظر شیخ مفید، «لوح» یا همان کتاب خداوند متعال است که تمام اتفاقات تا روز قیامت در آن نوشته شده است. وی آیه ۱۰۵ سوره مبارکه انبیاء[۱۴] را به عنوان دلیلی بر مدعای خود ذکر می‌کند. در باور مفید، لوح، ذکر است و قلم چیزی است که خداوند با آن نوشته‌های لوح را ایجاد نموده و لوح را منبعی قرار داده است که فرشتگان علم غیب و وحی را از آن دریابند. پس زمانی که خداوند اراده نماید تا ملائکه را بر غیب مطلع کند یا آنان را به سوی انبیا فرستد، آنان را از لوح مطلع می‌نماید[۱۵]. البته میان متکلمان اتفاق نظر وجود ندارد که آیا منظور از این لوح، همان لوح محفوظ است یا چیز دیگر؛ چراکه روایات در این زمینه چندگانه است.

۳. رؤیای صادقه: خواب‌های صادق به عنوان نوعی از الهامات الهی، منشأ و منبعی دیگر برای علوم ائمه اطهار تلقی می‌شود. آنها علاوه بر اینکه در بیداری از عنایات خداوند متعال برخوردارند، در خواب و رؤیا نیز از تأییدات الهی بهره‌مندند و از غیب آگاه می‌شوند[۱۶]. در قرآن کریم به برخی خواب‌های پیامبران تصریح شده است؛ مثلاً حضرت ابراهیم خلیل (ع) در خواب از قربانی کردن فرزندش در راه خدا مطلع گردید[۱۷]. همچنین طبق آیه قرآن، پیامبر (ص) ورود مسلمانان به مسجدالحرام و انجام دادن اعمال عمره را در رؤیا مشاهده نمود[۱۸] و یوسف (ع) نیز به حکایت نبوت خویش از طریق خواب واقف گردید[۱۹]. حضرات معصومین نیز مانند پیامبران الهی بسیاری از علوم غیبی را از طریق رؤیا مشاهده می‌کردند. شیخ مفید در کتاب اوائل المقالات در این مورد چنین می‌گوید: رؤیای رسولان، انبیا و ائمه، صادق است و دروغ نمی‌گوید و این که خدای تعالی آنان را از خواب‌های پریشان و باطل نگاه می‌دارد، در این خصوص اخبار فراوانی از ایشان رسیده است[۲۰].

شیخ مفید علاوه بر روایت مذکور، آیات قرآنی در سوره فتح و داستان حضرت یوسف (ع) یا حضرت ابراهیم (ع) را مؤیدی بر ادعای خود می‌شمارد[۲۱]. بر این اساس، خواب‌های صادق منبع علمی قابل اعتمادی است و منشأ برخی علوم ائمه، رویاهایشان بوده است»[۲۲]

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. ﴿فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا «و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
  2. ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا * إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا * فَأَتْبَعَ سَبَبًا * حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا قُلْنَا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْنًا «و از تو درباره ذو القرنین می‌پرسند بگو: برایتان از او خبری را خواهم خواند * ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم * پس، راهی را پی گرفت * تا به سرزمین غروب خورشید رسید، آن را چنان یافت که در چشمه‌ای پرلوش و لای غروب می‌کند و در نزدیکی آن گروهی را یافت؛ گفتیم: ای ذو القرنین! (خود دانی) یا آنان را عذاب می‌کنی و یا درباره آنان (راه) نیکی را در پیش می‌گیری» سوره کهف، آیه ۸۳-۸۶.
  3. ﴿فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا * قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا * قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا «و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت * (مریم) گفت: من از تو، به (خداوند) بخشنده پناه می‌برم؛ اگر پرهیزگاری (از من دور شو) * گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم» سوره مریم، آیه ۱۷-۱۹.
  4. ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد» سوره قصص، آیه ۷.
  5. ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ * فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ * وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت: درود (بر شما)! دیری نپایید که (ابراهیم) گوساله‌ای بریان آورد * و چون دید که دستشان به سوی آن دراز نمی‌شود؛ آنان را ناآشنا یافت و از ایشان هراسی در دل نهاد؛ گفتند: مهراس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم * و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۶۹-۷۱.
  6. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۸.
  7. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۹ و ۷۰.
  8. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۸.
  9. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۸؛ همو، تصحیح الاعتقاد، ص۱۲۱ و ۱۲۲.
  10. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۱۲۱: عندنا أن الله تعالی یسمع الحجج بعد نبیه (ص) کلاماً یلقیه إلیهم فی علم مایکون لکنه لایطلق علیه اسم الوحی.
  11. شیخ مفید، الإختصاص، ص۲۸۶: «عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا عِلْمُ عَالِمِكُمْ أَ جُمْلَةٌ يُقْذَفُ فِي قَلْبِهِ أَوْ يُنْكَتُ فِي أُذُنِهِ فَقَالَ وَحْيٌ كَوَحْيِ أُمِّ مُوسَى‌».
  12. شیخ مفید، الإختصاص، ص۲۸۶: «عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى (ع) عِلْمُ عَالِمِكُمْ سَمَاعٌ أَمْ إِلْهَامٌ فَقَالَ قَدْ يَكُونُ سَمَاعاً وَ يَكُونُ إِلْهَاماً وَ يَكُونَانِ مَعاً».
  13. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۹ و ۷۰.
  14. ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  15. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۷۴.
  16. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۴۲.
  17. ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.
  18. ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد» سوره فتح، آیه ۲۷.
  19. ﴿إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ «(یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند» سوره یوسف، آیه ۴.
  20. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۷۰: «و أقول: ان منامات الرسل و الانبیاء والائمة (ع) صادقة لا تکذب، و إن الله تعالی عصمهم عن الاحلام، بذلک جاءت الاخبار عنهم».
  21. شیخ مفید، الفصول المختارة، ص۱۲۹.
  22. زهرا یوسفی، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی ص ۱۶۱.