مهاجرین در نهج البلاغه
مهاجران به اولین مسلمانانی کسانی که در سختترین شرایط به خداوند و پیامبر (ص) ایمان آورده و بهدلیل فشار و آزار مشرکان و در راه دین و عقیده همراه با پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه هجرت کردند، مهاجرین اطلاق میشود.
معناشناسی
به مسلمان نخستین، یعنی اولین کسانی که در سختترین شرایط به خداوند و رسالت پیامبر اکرم (ص) ایمان آوردند و در راه پیشرفت اسلام سختیهای فراوان متحمل شدند و همراه با پیامبر اکرم (ص) بهدلیل فشار و آزار مشرکان و در راه دین و عقیده، از مکه به مدینه هجرت کردند، مهاجرین اطلاق میشود. به مردم مدینه نیز که به آنها کمک کردند انصار گفته میشود[۱].
هجرت عامل پیشرفت اسلام
این مهاجرت سبب پیشرفت اسلام شد، پیامبر اکرم (ص) به کمک مهاجران و انصار مدینة النبی را تأسیس کرد. حضرت (ص) توانست در طول ۲۳ سال، اسلام را به یک دین جهانی تبدیل کند.
مهاجرین در قرآن
خداوند سبحان در قرآن کریم مهاجران و انصار را ستایش میکند: "و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند، خدا از ایشان خشنود است و آنان [نیز] از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر [درختان] آنها نهرها روان است. همیشه در آن جاودانهاند. این است همان کامیابی بزرگ"[۲]
اما در عین حال آنان را بری از خطا و اشتباه نمیداند: "خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند ـ پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد ـ بخشایش آورد، سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است[۳].
در عقیده تشیع مصونیت از خطا و اشتباه تنها در مورد معصومین (ع) صادق است، در حالیکه اهل سنت برای صحابه پیامبر چنین مقامی قائلاند اما با وجود افرادی مانند معاویة بن ابی سفیان در میان صحابه که فسق و فجورشان امری ثابت شده و روشن است، بطلان این موضع روشن میشود[۴].
مهاجرین پس از پیامبر (ص)
مهاجران و انصار گرچه سابقهای درخشان در کارنامه دوران پیامبر اکرم (ص) داشتند، اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، جز اندکی از صحابه، پیام پیامبر اکرم (ص) در روز غدیر و فرازهای فراوانی از گزینش امام علی (ع) بهعنوان جانشین، وصی و خلیفه بعد از پیامبر (ص) را به فراموشی سپردند و سرانجام چنان شد که با ابوبکر بهعنوان خلیفه اول بیعت کردند[۵].
امام علی (ع) و مهاجران
امام علی (ع) در جواب فتنهها و بهانهتراشیهای معاویه در فرازی، خود را از گروه مهاجران در راه خدا میخواند و شأن و منزلت مهاجران را با بنیامیه که اسیران آزادشده لقب یافتند، مقایسه میکند[۶]. در فرازی دیگر میفرماید: آزادشدگان و فرزندانشان کجا، دخالت در تعیین مهاجران نخستین و ترتیب درجات آنها و شناساندن جایگاهشان کجا[۷]. امام (ع) در همین نامه از مجاهدتهای مهاجران و برتریهای خاندان بنیهاشم نسبت به مهاجران یاد میکند.
امام در فرازی دیگر در ارتباط با نحوه تعیین خلیفه و شبههای که معاویه ایجاد کرده بود، با اشاره به گروه مهاجران و انصار مینویسد: "همانگونه که مردم با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند به من هم دست بیعت دادند. اگر این قانون است، [پس باید برای همه] یکسان باشد، پس حاضران را نسزد که دیگری را به خلافت گزینند و غایبان نباید او را رد کنند. اگر شورا حجت است، قطعاً شورای مهاجر و انصار در عالیترین درجه اعتبار شکل گرفت. پس اگر آنان بر امامت مردی همداستان شدند و او را به رهبری پذیرفتند، خدا نیز به این امر راضی است. پس اگر کسی با سرزنش و بدعت از فرمان او سرپیچد، با هشدار به راه حقش بازگردانند، وگرنه با او بستیزند که راه اهل ایمان را وانهاده و در چاهی که برکنده درافتاده است[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۵۰-۷۵۱.
- ↑ ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾؛ سوره توبه، آیه۱۰۰.
- ↑ ﴿لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ﴾؛ سوره توبه، آیه ۱۱۷.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۵۰-۷۵۱.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۵۰-۷۵۱.
- ↑ خاندان امیه که پس از فتح مکه برای نجات خویش اسلام آوردند و پیامبر دستور به آزادی آنها داد، از اینرو به آنها فرزندان اسیران آزادشده میگویند.
- ↑ «وَ مَا لِلطُّلَقَاءِ وَ أَبْنَاءِ الطُّلَقَاءِ وَ التَّمْيِيزَ بَيْنَ الْمُهَاجِرِينَ الْأَوَّلِينَ وَ تَرْتِيبَ دَرَجَاتِهِمْ وَ تَعْرِيفَ طَبَقَاتِهِمْ»؛ نهج البلاغه، نامه ۲۸.
- ↑ «إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ عَلَى مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَكُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ؛ وَ إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا، فَإِنْ خَرَجَ عَنْ أَمْرِهِمْ خَارِجٌ بِطَعْنٍ أَوْ بِدْعَةٍ رَدُّوهُ إِلَى مَا خَرَجَ مِنْهُ، فَإِنْ أَبَى قَاتَلُوهُ عَلَى اتِّبَاعِهِ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَلَّاهُ اللَّهُ مَا تَوَلَّى»؛ نهج البلاغه، نامه ۶.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۵۰-۷۵۱.