نصر بن علی جهضمی در معارف و سیره رضوی
آشنایی اجمالی
این راوی یکی از محدثان بزرگ عصر خود بوده و شرح حال او در کتب رجال اهل سنت با احترام و تجلیل فراوان آمده است ولی در کتب رجال شیعه نامی از وی نیست، ظاهراً او از علمای اهل سنت بوده ولی به اهل بیت(ع) هم علاقهمند بوده و فضایل آنان را نقل میکرده است و از این جهت مورد آزار و اذیت قرار گرفته و مورد بغض بنی عباس بوده است.
خطیب بغدادی در تاریخ بغداد گوید: ابو عمرو نصر بن علی جهضمی بصری از نوح بن قیس و حاتم بن وردان و معتمر بن سلیمان و سفیان بن عیینة و گروهی دیگر روایت میکند، و از وی اسماعیل بن اسحاق قاضی و مسلم بن حجاج در صحیح و عبدالله بن احمد بن حنبل و احمد بن مسروق طوسی و ابومعشر دارمی و جماعتی دیگر روایت کردهاند.
خطیب گوید: او از بصره وارد بغداد شد و در این شهر اقامت گزید و به نقل حدیث پرداخت، او از علی بن جعفر از پدرش موسی بن جعفر و او از پدرانش(ع) روایت میکرد که رسول خدا(ص) دست حسن و حسین(ع) را گرفتند و فرمودند: هرکس این دو برادر و پدر و مادر آنها را دوست بدارد روز قیامت با من خواهد بود.
عبدالله بن احمد گوید: هنگامی که نصر این روایت را اظهار کرد، متوکل عباسی سخت برآشفت و امر کرد او را هزار تازیانه زدند، در این هنگام جعفر بن عبدالواحد آمد و به متوکل گفت: این مرد از اهل سنت میباشد و با اصرار او متوکل دست از او برداشت. خطیب گوید: متوکل به خیال این که او از شیعیان است وی را تازیانه زد.
او یک روز نزد متوکل بود و متوکل از رفق و مدارا و نرمش سخن میگفت، در این هنگام نصر بن علی این اشعار را خواند:
لم ارمثل الرفق فی لینه | اخرج للعذراء من خدرها | |
من یستعن بالرفق فی امره | یستخرج الحبة من جحرها |
متوکل هنگامی که این ابیات را از روی شنید فورأ قلم و دوات خواست و آن را نوشت، فرهیانی گوید: نصر بن علی یکی از باهوشترین مردمان زمان خود بود، و به طور کلی همه اهل حدیث او را ستودهاند و وی را در نقل اخبار و روایات موثق میدانند، پدرش نیز یکی از محدثان معروف زمان خود بوده و ثقه و مورد اعتماد و اطمینان اهل حدیث بوده است.
خطیب بغدادی گوید: ابوبکر بن ابی دوواد گفته: مستعین باللّه خلیفه عباسی از نصر بن علی دعوت کرد تا منصب قضا را قبول کند، عبدالملک امیر بصره او را دعوت نمود و امر خلیفه را به او رسانید، او گفت: من به منزل خود میروم و از خداوند در این مورد طلب خیر میکنم، او به خانهاش بازگشت و در هنگام ظهر دو رکعت نماز گزارد.
او بعد از نماز دست خود را بلند کرد و گفت: بار خدایا اگر در نزد شما قرب و منزلتی دارم جان مرا بگیر، و بعد از این به خواب رفت، هنگامی که خوابش طول کشید رفتند او را از خواب بیدار کنند ناگهان مشاهده کردند او درگذشته است، نصر بن علی جهضمی در سال دویست و پنجاه درگذشت و در بصره به خاک سپرده شد.
ابن حجر در تهذیب التهذیب گوید: ابو عمرو نصر بن علی بن نصر ازدی جهضمی بصری، از پدرش و یزید بن رزیع و عبدالاعلی و عیسی بن یونس یمامی و گروهی دیگر روایت میکنند، و از وی زکریا سجزی و احمد بن علی مروزی و ابوزرعه و ابوحاتم و ذهلی و بقی بن مخلد و عبدالله بن احمد بن حنبل و عبدان اهوازی و گروهی دیگر روایت کردهاند.
وی نقل میکند عبدالله بن احمد بن حنبل گوید: از پدرم سؤال کردم نصر بن علی چگونه است، پدرم گفت: روایت از وی اشکالی ندارد و او مورد اطمینان است و من از وی رضایت دارم، و ابن ابی حاتم گوید: از پدرم سؤال کردم نصر بن علی را برای من توصیف کنید، پدرم گفت: نصر بن علی نزد من از ابوحفص بهتر و بیشتر مورد اطمینان است و مورد اعتماد میباشد.
ذهبی در تذکرة الحفاظ گوید: ابوعمرو نصر بن علی جهضمی ازدی بصری از حافظان و عالمان و محدثان به شمار است، او از نوح بن قیس و یزید بن زریع و مرحوم بن عبدالعزیز عطار و بشر بن مفضل و فضیل بن سلیمان و گروهی دیگر روایت میکند و از وی صاحبان صحاح سته و زکریا ساجی و ابن خزیمه و ابن ابی داود و گروهی از اهل حدیث روایت میکنند.
عبدالرحمن بن ابی حاتم رازی در کتاب الجرح و التعدیل میگوید: نصر بن علی جهضمی بصری ازدی از نضر بن شیبان روایت کرده، و از وی ابونعیم و مسلم بن ابراهیم و فرزندش علی روایت میکنند، از پدرم شنیدم میگفت که مسلم بن حجاج گفته: نصر بن علی از راستگویان است و حدیث او مورد قبول میباشد و از یحیی بن معین نقل شده که او گفته نصر بن علی از ثقات ماست.
ابن اثیر جزری در کامل التواریخ ضمن حوادث سال ۲۵۰ گوید: در این سال نصر بن علی جهضمی حافظ درگذشت.
ابن عماد حنبلی در شذرات الذهب گفته: درسال ۲۵۰ نصر بن علی جهضمی ابوعمرو بصری صغیر که از ثقات محدثین و حفاظ بزرگ بود درگذشت، او یکی از صاحبان علوم و معارف در زمان خود به شمار میرفت، ابوداود و ترمذی و نسائی هم از وی روایت کردهاند، و سیوطی نیز در طبقات الحفاظ مختصری از حالات او را نقل کرده و گوید: او در سال ۲۵۰ درگذشت.
نصر بن علی جهضمی کتابی به نام موالید الائمه دارد که محدثان از او نقل میکنند، او در این رساله مختصر زاد روز ائمه اطهار را روایت میکند، او از محبان و دوستان اهل بیت(ع) بوده و به همین جهت مؤلفان و محدثان صدر اول چندان توجهی به او نکردهاند، چون در عصر زندگی او خلفای بنی عباس از کسانی که فضایل علی(ع) و اولاد او را نقل میکردند، جلوگیری مینمودند.
او از امام رضا(ع) چند حدیث روایت کرده است، او میگوید: امام رضا(ع) فرمودند: علی بن حسین(ع) در سال ۹۵ درحالی که ۵۶ سال عمر داشتند وفات کردند، او در سال ۳۸ متولد شد و بیست سال با عمویش امام حسن(ع) و پدرش امام حسین(ع) هم زندگی کرد.[۱]
منابع
پانویس
- ↑ عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 496-499.