نصوص جلی که متکلمان امامیه بر امامت امام علی نقل کرده‌اند چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نصوص جلی که متکلمان امامیه بر امامت امام علی نقل کرده‌اند چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیامامت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

نصوص جلی که متکلمان امامیه بر امامت امام علی نقل کرده‌اند چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

علی ربانی گلپایگانی

حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «براهین و نصوص امامت» در این‌باره گفته‌ است:

«متکلمان امامیه در کتاب‌های کلامی خود نمونه‌هایی از نصوص جلی بر امامت امیرالمؤمنین (ع) را نقل کرده‌اند. در این میان، سه حدیث اول پیش‌تر مورد استناد واقع شده است:

  1. حدیث: «سَلِّمُوا عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ‌»؛ “بر علی (ع) به‌عنوان امیرمؤمنان سلام بگویید”.
  2. حدیث: «هذا خلیفتی فیکم من بعدی فاسمعوا له و اطیعوا »؛ “این (علی (ع)) جانشین من در بین شماست، سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید”.
  3. حدیث الدار که وقتی پیامبر اکرم (ص) از سوی خدای متعال مأموریت یافت که نبوت خود را به خویشاوندانش ابلاغ کند: ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ[۱]، سه نوبت، آنان را به خانه ابوطالب دعوت و پس از پذیرایی از آنها مأموریت خویش را به آنان ابلاغ کرد، و فرمود: «ایکم یؤازرنی علی هذا الأمر حتی یکون أخی و وصیی و خلیفتی من بعدی» «کدام‌یک از شما مرا یاری می‌کند تا برادر، وصی و جانشینم باشد”. آنان به پیامبر (ص) پاسخ ندادند، جز علی (ع) که در هر سه نوبت، وفاداری خود را به پیامبر اعلان کرد و پیامبر (ص) در نوبت سوم به او فرمود: «أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي‌»؛ “تو برادر، وصی و جانشین من هستی”[۲].
  4. «عَلِيٌّ إِمَامَكُمْ »[۳]؛ “علی پیشوای شماست”.
  5. «أنت أخی و وصی و خلیفتی من بعدی و قاضی دینی »[۴] (به کسر دال)؛ “تو برادر، وصی و جانشین من پس از من، و قاضی دین من هستی”.
  6. «الم ترض أن تکون اخی و وصییّ و خلیفتی من بعدی»[۵]؛ “آیا خشنود نیستی که برادر، وصی و جانشین من پس از من باشی؟”
  7. «أنت سید المسلمین و امام المتقین و قائد الغر المحجلین »[۶]؛ “تو بزرگ مسلمانان و پیشوای پرهیزگاران و پیشاهنگ روسپیدانی”.
  8. «إِنَّ اللَّهَ اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَارَنِي منها فجعلنی نبیّاً، ثمّ اطّلع ثانیة فاختار منها علیّا فجعله اماما، ثمّ أمرنی أن اتّخذه أخا و وصیّاً و وزیرا »[۷]؛ “خداوند به زمین نظری خاص کرد و مرا برگزید و پیامبر قرار داد، سپس نظر دیگری کرد و علی را برگزید و امام قرار داد، آن‌گاه به من دستور داد که او را برادر، وصی و وزیر خود قرار دهم”.
  9. عبداللّه بن سمره می‌گوید که به پیامبر (ص) گفتم: “ای رسول خدا، مرا به طریق نجات ارشاد کن”. پیامبر (ص) فرمود: “ای فرزند سمره! هرگاه اهواء و آرا، مختلف و پراکنده شد بر تو باد به رجوع به علی بن ابی‌طالب (ع)، زیرا او امام امت من و جانشین من بر آنان است”[۸]؛
  10. سلمان فارسی می‌گوید بر پیامبر (ص) وارد شدم دیدم حسین (ع) را بر دامن دارد و چشمان او را می‌بوسد و می‌گوید: “تو بزرگ و فرزند بزرگ هستی، تو امام و پدر امامان هستی، تو حجت و فرزند حجت و پدر نُه حجت هستی که نهمین آنان قائم آنان است”[۹].
  11. ابن عباس از پیامبر (ص) روایت کرده است که پروردگارم در معراج به من فرمود: ای محمد! چرا از میان آدمیان، فردی را به عنوان وزیر، برادر و وصی خود برنگزیده‌ای؟” گفتم: “چه کسی را برگزینم؟” خداوند فرمود: “ای محمد! علی بن ابی طالب را برای تو اختیار کرده‌ام”[۱۰].
  12. وقتی آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱۱] نازل شد، جابر بن عبداللّه به پیامبر (ص) گفت: “ای رسول خدا! خدا و رسولش را شناخته‌ام، اما اولی‌الأمر- که خداوند، اطاعت از آنان را با اطاعت از تو همراه کرده است - چه کسانی‌اند؟” رسول خدا (ص) فرمود: “آنان جانشینان من هستند که اولین آنها علی بن ابی طالب (ع) است”[۱۲].
  13. اصبغ بن نباته گفته است: امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب (ع) به‌سوی ما بیرون آمد، در حالی‌که دستش در دست فرزندش حسن بود، و می‌گفت که پیامبر (ص) به سوی مسلمانان بیرون آمد، در حالی‌که دست من در دست او بود و می‌گفت: “برترین خلق پس از من و سیّد آنان این برادرم است. او پیشوای هر مسلمان و امیر هر مؤمنی پس از من است. [سپس حضرت علی (ع) فرمود] آگاه باشید که من می‌گویم: برترین خلق پس از من و سید آنان این فرزندم است. او پیشوای هر مسلمان و مولای هر مؤمنی پس از من است”[۱۳]؛
  14. سلمان فارسی گفته است که پیامبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: “خداوند به سوی زمین، نظر خاصی کرد و پدرت را برگزید. سپس نظر خاص دیگری کرد و همسرت را برگزید. آن‌گاه به من وحی کرد که تو را به ازدواج او درآورم، و وی را ولی و وزیر برگزینم، و جانشین خود در امّتم قرار دهم: پس پدرت برترین پیامبران، و همسرت برترین اوصیاست و تو نخستین فردی از خویشان من هستی که به من ملحق خواهی شد”[۱۴].
  15. زید بن ارقم می‌گوید شنیدم پیامبر (ص) به علی (ع) می‌فرمود: “تو امام و خلیفه پس از من هستی”[۱۵].
  16. از زبیر سؤال شد درباره علی (ع) از پیامبر (ص) چه شنیده است، گفت: “شنیدم که می‌فرمود: علی (ع) با حق و حق با علی (ع) است، و او امام و خلیفه پس از من است. وی بر تأویل می‌جنگد، چنان‌که من بر تنزیل جنگ کردم”[۱۶].
  17. عمار بن یاسر می‌گوید در برخی از غزوات با پیامبر (ص) بودم و علی (ع) پرچمداران سپاه دشمن را کشته و جمع آنان را متفرق ساخته بود. نزد پیامبر (ص) آمدم و گفتم: “ای رسول خدا! به‌درستی که علی (ع) حق جهاد در راه خدا را ادا کرد”. رسول خدا (ص) فرمود: “زیرا او از من و من از اویم او وارث علم من، و قضاکننده دین من، و تحقق‌بخش به وعده من، و جانشین من است. جنگ با او جنگ با من، و جنگ با من جنگ با خداست، و سازش با او سازش با من، و سازش با من سازش با خداست”[۱۷].
  18. اصبغ بن نباته گفته است: عمران بن حصین می‌گفت از پیامبر (ص) شنیدم که به علی بن ابی طالب (ع) می‌فرمود: “تو وارث علم من، و امام و خلیفه پس از من هستی”[۱۸].
  19. حذیفة بن یمان می‌گوید: به پیامبر (ص) گفتم: “چه کسی را جانشین خود قرار می‌دهی؟” پیامبر (ص) فرمود: “موسی بن عمران، چه کسی را جانشین خود ساخت؟” گفتم: “یوشع بن نون”. پیامبر (ص) فرمود: “وصی و جانشین من علی بن ابی طالب (ع) است که پیشوای نیکان و قاتل کافران است، و هر کس او را واگذارد، به خذلان خدا گرفتار خواهد شد”[۱۹]»[۲۰].

پانویس

  1. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  2. ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۴؛ تقریب المعارف، ص۱۳۷-۱۳۵؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۰؛ کشف المراد، ص۴۹۷؛ اللوامع الالهیة، ص۳۳۵؛ ارشاد الطالبین، ص۳۳۹؛ المسلک فی اصول‌الدین، ص۲۲۱؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.
  3. الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ص۳۰۶.
  4. کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.
  5. کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.
  6. کشف المراد، ص۴۹۸ و ۵۱۰.
  7. اللوامع الإلهیة، ص۳۳۵؛ المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۱-۲۲۲.
  8. اللوامع الإلهیة، ص۳۳۶؛ المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲.
  9. اللوامع الإلهیة، ص۳۳۶.
  10. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۱؛ کمال الدین، ص۲۵۰.
  11. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  12. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲؛ کمال الدین، ص۲۵۳.
  13. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۲-۲۲۳؛ کمال الدین، ص۲۵۹.
  14. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۳؛ کمال الدین، ص۲۶۳.
  15. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۴؛ کفایة الأثر، ص۱۱۰؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۱۹.
  16. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الأثر، ص۱۱۴؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۲۶.
  17. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۱۲۰؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۰.
  18. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۱۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۰.
  19. المسلک فی اصول الدین، ص۲۲۵؛ کفایة الاثر، ص۲۲۶؛ کفایة الاثر، ص۱۳۶؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.
  20. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۱۰۰.