نیل در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

رودی بزرگ در کشور مصر

«نیل» نام رودی بزرگ و مشهور در کشور مصر[۱]. و از درازترین رودهای دنیا و از جنوب به شمال روان[۲]. و تنها رودی است که دریا نام گرفته است[۳]. سرچشمه اصلی آن از کوه قمر[۴]، در جنوب خط استوا (مرزهای میان تانگانیکا و رواندا اوروندی) آغاز می‌شود و با طول حدود ۶۷۰۰ کیلومتر پس از گذشتن از کشورهای سودان، نوبه، حبشه و مصر به دریای مدیترانه می‌ریزد.

رود نیلِ مصر (بخشی که داخل مصر جاری است) از برخورد دو رود به‌نام‌های نیل ازرق و نیل ابیض در ناحیه خرطوم درست شده و بعد از طی نزدیک ۲۰۰۰ کیلومتر مسافت، در پایین قاهره وارد دلتای خود می‌شود. طغیان سالیانه و مرتب آن بر اثر افزایش آب نیل ازرق در نتیجه ریزش باران‌های شدید و موسمی در ناحیه حبشه است. کوشش برای مهار طغیان رود نیل از ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد تاکنون سابقه دارد. امروزه آب‌های نیل را در مخازن و دریاچه‌های بزرگی همچون دریاچه اُسوان ذخیره کرده و آن را برای آبیاری و کشاورزی به کار می‌گیرند[۵]. آغاز مدّ نیل در ایام گرما و کاهش آب آن در ماه توت قبطی است. افزایش آب به حد معلومی می‌رسد و تمامی سرزمین‌های مصر را فرا می‌گیرد. رود نیل ۷ خلیج به نام‌های اسکندریه، دمیاط، منف، منهی، فیوم، سخا و سردوس دارد. با بالا آمدن آب، خلیج‌ها را باز می‌کنند و آب به همه زمین‌های مصر می‌رسد و شکل دریای آبادی به خود می‌گیرد، چنان‌که میان دو کوه هم بی‌آب نماند[۶]. دره نیل که از میان بیابان‌ها می‌گذرد، به سبب طغیان سالانه آب رودخانه و رسوبات حاصلخیز و آب و هوای یکنواخت، مهد کهن‌ترین تمدن‌های بشری بوده است.

رود نیل سرزمین مصر را به دو بیابان غربی و شرقی قسمت می‌کند[۷]. مردم مصر که می‌دیدند هر سال رود نیل بی‌قطره‌ای باران بالا آمده و از بستر خود سرازیر می‌شود، آن را معبود خود گرفته و معتقد بودند که اشک چشم «ایزیس» (از خدایان مصر باستان) علت طغیان آن است[۸]. اروپاییان در سال ۱۷۷۰ میلادی با کشف سرچشمه آن (دریاچه تانا) معمای طغیان آن را حل کردند[۹]. به‌سبب تأثیر رود نیل در زندگی مردم مناطق اطراف، حکایات بسیاری برای آن در اساطیر و داستان‌ها نقل کرده و خدایانی برایش معتقد شده‌اند[۱۰]. مصر تقریبا بی‌بارندگی[۱۱] و دارای آب و هوای کویری است و اگر رود نیل از آن نمی‌گذشت، بیابانی بایر و فلاتی شنزار می‌شد؛ اما رود نیل هرسال از میانه‌های خرداد تا اواسط آذر، با خروج از بستر خود روی زمین‌های اطراف روان شده و خاک آنجا را حاصلخیز و با برکت می‌کند. بر این پایه، «هرودت» مصر را تحفه‌ای خوانده که نیل آن را به ارمغان آورده است؛ زیرا مصر حاشیه‌ای دراز در دو طرف نیل و تقریبا دارای ۱۰۰۰ کیلومتر طول با عرض متوسط ۱۵ کیلومتر است[۱۲]. کاهش آب نیل از دیرباز، سبب خشکسالی، قحطی، رواج بیماری طاعون و وبا[۱۳] و مرگ و میر می‌شده است؛ همچنین با کاهش آب نیل و تعطیل شدن کشاورزی و دامداری، بیکاری سراسری و انواع فسادها و جرایم، همراه گرسنگی شیوع می‌یافته‌اند. بر اساس گزارش قرآن، مصر چنین خشکسالی را در دوران حضرت یوسف(ع) به خود دیده است. سرزمین مصر در این دوره، ۷ سال دچار خشکسالی شد، به گونه‌ای که همه گندم‌های ذخیره شده در آن ۷ سال خورده شد. دلیل آن خشکسالی، نیآمدن باران و خشک شدن رود نیل بود. و اگر رحمت الهی و دانش و مدیریت یوسف(ع) نبود، مردم گرفتار قحطی و سختی‌های بسیاری می‌شدند[۱۴]. قرآن کریم به صراحت از رود نیل یاد نکرده است؛ اما مفسران ذیل شماری از آیات مربوط به تاریخ بنی‌اسرائیل، واژگانی مانند «یمّ»، «بحر» و «اَنهار» را اشاره به آن رود دانسته‌اند. بر پایه این تفسیرها، جای به آب افکنده شدن موسای نوزاد، شکافته شدن آب برای گذشتن بنی‌اسرائیل و غرق شدن فرعونیان، رود نیل بوده است. ذیل آیاتی از دفن شدن حضرت یوسف(ع) در بستر رود نیل و خونین و طوفانی شدن آب به عنوان عذاب فرعونیان یاد شده است.[۱۵].[۱۶].

دفن حضرت یوسف(ع) در رود نیل

منابع تاریخی[۱۷]، روایی[۱۸] و تفسیری[۱۹] ذیل آیه ۱۰۱ سوره یوسف به ماجرای دفن حضرت یوسف(ع) پرداخته‌اند. در این آیه، آن حضرت با اشاره به حکومت و علم خدادادی خویش از خدا می‌خواهد که او را مسلمان از دنیا برد و به صالحان ملحق کند: ﴿رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ[۲۰]. برپایه گزارش‌های یاد شده، حضرت یوسف(ع) به برادرش یهودا وصیت کرد جسد او را در تابوتی نهد و در بستر نیل دفن کند و نسل به نسل به فرزندان خود وصیت کند که وقتی بنی‌اسرائیل از مصر بیرون می‌روند، جسد او را همراه خود برده و نزد پدرانش دفن کنند[۲۱]. بر اساس برخی گزارش‌ها در پی مرگ حضرت یوسف(ع) مصریان درباره جایگاه دفن او نزاع کردند و هر گروهی خواستار دفن او در منطقه خود بودند. سرانجام، توافق کردند او را درون صندوقی نهاده و در بخش مرکزی نیل ـ جایی که آب‌ها از هم جدا می‌شوند ـ دفن کنند، تا آب جاری به همه مناطق با گذر از جسد او سرزمین آنها را برکت دهد[۲۲]. جسد همچنان در بستر نیل بود، تا اینکه حضرت موسی(ع) به فرمان الهی و هنگام خروج از مصر دستور یافت تابوت وی را با خود برده و در سرزمین مقدّس دفن کند[۲۳]. این گزارش‌ها در کتاب مقدس نیز آمده[۲۴] و به احتمال فراوان از آنجا به منابع مسلمانان راه یافته‌اند.[۲۵].

افکندن موسای نوزاد به رود نیل

به گزارش کتاب مقدس، مادر حضرت موسی(ع) وی را در سه ماهگی، از ترس فرعونیان درون سبدی قیراندود در نیزارهای رود نیل رها ساخت و دختر فرعون آن را از آب گرفت[۲۶]. آیات قرآن و گزارش‌های تفسیری[۲۷] نشان می‌دهند که در پی اقدام فرعون برای کشتن نوزادان پسر بنی‌اسرائیل و مراقبت‌های شدید اعمال شده برای آگاهی از تولد آنها مادر حضرت موسی(ع) که درباره جان نوزادش بیمناک بود، با الهام و هدایت الهی، او را درون صندوقی نهاد و به رود نیل می‌اندازد و به دست دشمن (فرعونیان) نجات می‌یابد: ﴿إِذْ أَوْحَيْنَآ إِلَىٰٓ أُمِّكَ مَا يُوحَىٰ * أَنِ ٱقْذِفِيهِ فِى ٱلتَّابُوتِ فَٱقْذِفِيهِ فِى ٱلْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ ٱلْيَمُّ بِٱلسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّۭ لِّى وَعَدُوٌّۭ لَّهُۥ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةًۭ مِّنِّى وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَيْنِىٓ[۲۸] خاندان فرعون، صندوق حامل موسی(ع) را از آب گرفتند و همسر فرعون از کشتن وی بازداشت: ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ * فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ * وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ[۲۹] بسیاری از مفسران «یمّ» را که درباره دریا به‌کار می‌رود به معنای رود بزرگ نیل دانسته‌اند که بر اثر گسترش و آب فراوان به آن اطلاق شده است[۳۰].[۳۱].

ادعای فرعون درباره مالکیت نیل

هنگامی که از یک سو منطق حضرت موسی(ع) و معجزات گوناگون وی و از سویی دچار شدن مصریان به برخی بلاها و برطرف شدن آن با دعای آن حضرت، در افکار عمومی مصریان اثر گذاشت، فرعون برای پیشگیری از نفوذ بیشتر موسی(ع) خواست که با سفسطه و مغالطه، برتری خود را ثابت کند. بر همین اساس، به قوم خود خطاب کرده و حکومت مصر و رودها و نهرهای بزرگ روان در آن سرزمین را از آنِ خود و زیر فرمان خویش خواند: ﴿وَنَادَىٰ فِرْعَوْنُ فِى قَوْمِهِۦ قَالَ يَـٰقَوْمِ أَلَيْسَ لِى مُلْكُ مِصْرَ وَهَـٰذِهِ ٱلْأَنْهَـٰرُ تَجْرِى مِن تَحْتِىٓ أَفَلَا تُبْصِرُونَ[۳۲] برخی مفسران، «اَنهار» را اشاره به نیل و شاخه‌های آن دانسته‌اند که برپایه تفسیری، زیر نظر و تصرف فرعون و براساس تفسیری دیگر، رودی روان زیر قصر فرعون بوده است[۳۳].[۳۴].

خون و طوفانی شدن رود نیل

برپایه گزارش کتاب مقدس، هنگامی که فرعونیان با وجود دیدن معجزه عصا و ید بیضای حضرت موسی(ع) ایمان نیاوردند، آن حضرت با قدرت الهی، معجزه خون شدن آب رود نیل و مردن همه ماهیان آن را نشان داد[۳۵]. بر اساس گزارش قرآن کریم نیز هنگامی که فرعونیان با اتهام جادوگری به موسی(ع) گفتند که هرگز به وی ایمان نمی‌آورند، خدا آنان را به بلاهایی مانند طوفان، هجوم ملخ‌ها، کنه‌ها، غوک‌ها و خون گرفتار ساخت؛ ولی آنان از سر تکبر کفر ورزیدند و ایمان نیاوردند: ﴿فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ ٱلطُّوفَانَ وَٱلْجَرَادَ وَٱلْقُمَّلَ وَٱلضَّفَادِعَ وَٱلدَّمَ ءَايَـٰتٍۢ مُّفَصَّلَـٰتٍۢ فَٱسْتَكْبَرُوا۟ وَكَانُوا۟ قَوْمًۭا مُّجْرِمِينَ[۳۶] برخی مفسران، مراد از طوفان و خون را طوفانی[۳۷] و خون شدن آب رود نیل[۳۸] دانسته‌اند. هنگامی که فرعونیان می‌خواستند از آب نیل بردارند، آن را خون، ولی بنی‌اسرائیل آن را طبیعی می‌یافتند. بعضی هم مراد از خون را بیماری رعاف (خون دماغ شدن) دانسته و معتقدند که همه فرعونیان به آن گرفتار شدند[۳۹]. بر اساس آیه ۱۳۰ سوره اعراف نیز خدا فرعونیان را به خشکسالی، قحطی و کمبود فرآورده‌های کشاورزی گرفتار ساخت، تا مایه بیداری و حق‌پذیری آنان شود: ﴿وَلَقَدْ أَخَذْنَآ ءَالَ فِرْعَوْنَ بِٱلسِّنِينَ وَنَقْصٍۢ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ[۴۰]. مفسران به نقل از ابن عباس به مواردی مانند مرگ و میر احشام و چارپایان و خشک شدن رودخانه نیل اشاره کرده‌اند[۴۱].[۴۲].

عبور بنی اسراییل از دریا

برپایه گزارش کتاب مقدس، فرعونیان در پی خروج بنی اسرائیل از مصر به تعقیب آنها پرداخته و در ساحل دریای سرخ (قُلْزُم) به آنان رسیدند. حضرت موسی(ع) به فرمان الهی و با عصای خود آب دریا را شکافت و راه خشکی را برای بنی‌اسرائیل باز کرد؛ فرعونیان که در پی بنی‌اسرائیل وارد دریا شده بودند، با خروج آنان از دریا، براثر به هم پیوستن آب غرق شدند[۴۳]. قرآن کریم نیز در آیاتی رخداد عبور بنی‌اسرائیل از دریا و غرق شدن فرعونیان را با برخی تفاوت‌های جزئی گزارش کرده است؛ مانند ﴿فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ * وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ * وَأَنْجَيْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ[۴۴] بیشتر مفسران نیز جای عبور بنی‌اسرائیل و غرق شدن فرعونیان را دریای سرخ (قُلْزُم) دانسته‌اند. در مقابل، برخی مفسران، بحر یاد شده در آیات گذشتن بنی‌اسرائیل و غرق شدن فرعونیان را رود نیل دانسته‌اند[۴۵]. هر چند در لغت به هر رود بزرگی بحر نیز گفته می‌شود[۴۶]، افزون بر ناسازگاری این تفسیر با گزارش کتاب مقدس و دیدگاه بیشتر مفسران، اساسا رود نیل در مسیر حرکت بنی‌اسرائیل به سوی صحرای سینا و سرزمین فلسطین قرار نداشت و تنها مانع آبی بر سر راه آنان، تنگه سوئز در بخش پایانی دریای سرخ بود[۴۷].[۴۸].

ویژگی‌های رود نیل

روان شدن نیل، برخلاف همه رودخانه‌های دیگر، از جنوب به شمال است. هنگام کاهش یافتن و خشک شدن آب رودخانه‌های دیگر در تابستان آب نیل بالا می‌آید و هنگام بالا آمدن آب رودخانه‌های دیگر آب نیل فروکش می‌کند[۴۹]. آب رود نیل شیرین است و در فصل بهار و زمستان به شدت کاهش می‌یابد[۵۰]. نیل در منابع تاریخی یکی از ۵ رودخانه بزرگ دنیا و در کنار رود فرات، دجله، جیحون و سیحون یاد شده است[۵۱]. برخی از مفسران، ذیل آیه ۱۸ سوره مؤمنون که به منابع آبی روی کره زمین اشاره دارد، با ذکر روایتی منسوب به پیامبر(ص)، رود نیل را از رودهای بهشتی دانسته‌اند[۵۲]: ﴿وَأَنزَلْنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءًۢ بِقَدَرٍۢ فَأَسْكَنَّـٰهُ فِى ٱلْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابٍۭ بِهِۦ لَقَـٰدِرُونَ[۵۳]. در برخی تفاسیر، ذیل آیه ۵۷ سوره شعراء رود نیل سرآمد رودهای جهان خوانده شده است[۵۴]: ﴿فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ[۵۵]؛ همچنین رود نیل را از مصادیق «اَنهار» در آیه ۱۵ سوره نحل یاد کرده‌اند[۵۶]: ﴿وَأَلْقَىٰ فِى ٱلْأَرْضِ رَوَٰسِىَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَـٰرًۭا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ[۵۷]. رود نیل را از مصادیق آب گوارای یاد شده در آیه ۲۷ مرسلات هم گفته‌اند[۵۸]: ﴿وَجَعَلْنَا فِيهَا رَوَٰسِىَ شَـٰمِخَـٰتٍۢ وَأَسْقَيْنَـٰكُم مَّآءًۭ فُرَاتًۭا[۵۹].[۶۰].

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۵۰؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۱۴۰۷، «نیل».
  2. مروج الذهب، ج ۱، ص۳۵۴؛ معجم البلدان، ج ۵، ص۳۳۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص۴۸.
  3. مروج الذهب، ج ۱، ص۳۵۴؛ معجم البلدان، ج ۵، ص۳۳۴.
  4. البدء و التاریخ، ج ۴، ص۵۸.
  5. تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص۴۷ - ۵۵؛ الموسوعة الاسلامیة المیسره، ج ۱، ص۲۱۶۰ - ۲۱۶۱؛ نزهة القلوب، ص۲۱۰.
  6. مروج الذهب، ج ۱، ص۳۵۸؛ معجم البلدان، ج ۵، ص۳۳۵.
  7. تاریخ ملل شرق و یونان، ص۲۱ - ۲۲؛ باستان‌شناسی، ص۲۰۷؛ ENCYCLOPEDIA JUDAICA
  8. تاریخ ملل شرق و یونان، ص۲۲.
  9. دائرة المعارف نو، ج ۴، ص۲۹۷۳.
  10. تاریخ ملل شرق و یونان، ص۲۲؛ فرهنگ معین، ج ۶، ص۲۱۷۳، «نیل».
  11. المسالک و الممالک، ص۴۰.
  12. تاریخ ملل شرق و یونان، ص۲۰ ـ ۲۴.
  13. الکامل، ج ۱۰، ص۱۰۰.
  14. نزهة القلوب، ص۲۵۲؛ قاموس کتاب مقدس، ص۹۰۰ ـ ۹۰۱؛ باستان‌شناسی، ص۲۱۳ ـ ۲۱۴.
  15. ﴿رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ «پروردگارا! به من از فرمانروایی پاره‌ای داده‌ای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱؛ ﴿فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ «ما هم بر آنان سیلاب و ملخ و شپش و وزغ و خون را به گونه نشانه‌هایی روشن فرستادیم باز سرکشی ورزیدند و قومی گناهکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۳۳.
  16. قانعی، علی، مقاله «رود نیل»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۹۹.
  17. البدء و التاریخ، ج ۳، ص۷۰؛ الکامل، ج ۱، ص۱۸۷.
  18. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص۱۹۴؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۱۶۲.
  19. مجمع البیان، ج ۵، ص۴۰۸؛ التفسیر الکبیر، ج۱۸، ص۲۱۶؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۳۹.
  20. «پروردگارا! به من از فرمانروایی پاره‌ای داده‌ای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.
  21. روض الجنان، ج ۱، ص۲۷۷ ـ ۲۷۸؛ تاریخ حبیب السیر، ج ۱، ص۸۹.
  22. البدء و التاریخ، ج ۳، ص۷۰؛ روح البیان، ج ۴، ص۴۱ـ ۴۲۰.
  23. الکامل، ج ۱، ص۱۸۷؛ المواعظ و الاعتبار، ج ۱، ص۴۵۶؛ منهج الصادقین، ج ۶، ص۴۴۶.
  24. کتاب مقدس، پیدایش، ۵۰: ۲۵ - ۲۶؛ خروج، ۱۳: ۱۹.
  25. قانعی، علی، مقاله «رود نیل»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۰.
  26. تفسیر تطبیقی، ص۱۳۲؛ p.۳۷۲، ENCYCLOPEDIA JUDAICA،V.۱۲
  27. تفسیر قمی، ج ۲، ص۱۳۵؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۷۷؛ کشف الاسرار، ج ۶، ص۱۲۰.
  28. «آن هنگام که به مادرت آنچه (بایست) وحی می‌شد وحی کردیم * که او را در صندوقی بگذار و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او (فرعون) او را بر دارد و بر تو از خویش مهری افکندم و (خواستم) تا زیر نظر من پرورده شوی» سوره طه، آیه ۳۸-۳۹.
  29. «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد * آنگاه فرعونیان او را (از آب) گرفتند تا به فرجام، دشمن آنان و مایه اندوهشان گردد؛ بی‌گمان فرعون و هامان و سپاه آن دو لغزشکار بودند * و همسر فرعون گفت: روشنی چشمی برای من و توست، او را نکشید باشد که به ما سود رساند یا آنکه او را به فرزندی بگیریم و آنان درنمی‌یافتند (که چه می‌کنند)» سوره قصص، آیه ۷-۹.
  30. جامع البیان، ج ۲۰، ص۳۸؛ التبیان، ج ۸، ص۱۳۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۷۷.
  31. قانعی، علی، مقاله «رود نیل»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۱.
  32. «و فرعون در میان قوم خود بانگ برداشت و گفت: ای قوم من! آیا پادشاهی مصر از آن من نیست در حالی که این جویبارها از زیر (کاخ) من روان است؟ آیا نمی‌بینید؟» سوره زخرف، آیه ۵۱.
  33. التبیان، ج ۹، ص۲۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۷۸.
  34. قانعی، علی، مقاله «رود نیل»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۲.
  35. کتاب مقدس، خروج، ۴: ۱ - ۹: ۷: ۱۷ - ۲۵؛ تفسیر تطبیقی، ص۱۴۴.
  36. «ما هم بر آنان سیلاب و ملخ و شپش و وزغ و خون را به گونه نشانه‌هایی روشن فرستادیم باز سرکشی ورزیدند و قومی گناهکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۳۳.
  37. البحرالمحیط، ج ۵، ص۱۵۰؛ انوار درخشان، ج ۶، ص۴۷۴.
  38. جامع البیان، ج ۹، ص۵۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۲۲؛ قصص الانبیاء، ص۱۷۱.
  39. جامع البیان، ج ۹، ص۵۳؛ التبیان، ج ۴، ص۵۲۲؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۲۲.
  40. «و ما فرعونیان را به خشکسالی‌ها و کاستی فرآورده‌ها دچار کردیم باشد که در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۱۳۰.
  41. زادالمسیر، ج ۳، ص۱۶۷؛ الدرالمنثور، ج ۳، ص۱۰۸؛ روح المعانی، ج ۹، ص۳۱.
  42. قانعی، علی، مقاله «رود نیل»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۲.
  43. کتاب مقدس، خروج، ۱۳:۱۸؛ ۱۵:۴-۵؛ و نیز قاموس کتاب مقدس، ص۴۹۶.
  44. «آنگاه به موسی وحی کردیم که با چوبه‌دست خود به دریا بزن! و دریا شکافت و هر پاره‌ای چون کوه سترگ بود * و دیگران را به آنجا نزدیک گرداندیم * و موسی و هر که با وی بود همگان را رهاندیم» سوره شعراء، آیه ۶۳-۶۵.
  45. مجمع البیان، ج ۴، ص۷۲۶؛ المنار، ج ۹، ص۹۹؛ نمونه، ج ۱۳، ص۲۵۷؛ ج ۲۱، ص۱۷۵ ـ ۱۷۷.
  46. الصحاح، ج ۵، ص۲۰۶۵، «یم»؛ التحقیق، ج ۱، ص۲۱، «بحر».
  47. باستان‌شناسی، ص۲۲۲ - ۲۲۳؛ شبهات و ردود، ص۶.
  48. قانعی، علی، مقاله «رود نیل»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۳.
  49. معجم البلدان، ج ۵، ص۳۳۴؛ اماکن جغرافیایی در قرآن، ج ۱، ص۲۶۸.
  50. معجم البلدان، ج ۵، ص۳۳۴ - ۳۳۶؛ سفرنامه ابن بطوطه، ج ۱، ص۳۳؛ نزهة القلوب، ص۲۰۹ - ۲۱۲.
  51. مقدمه ابن خلدون، ج ۱، ص۴۷؛ سفرنامه ابن بطوطه، ج ۱، ص۳۴.
  52. التبیان، ج ۸، ص۳۵۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۴۰۶.
  53. «و از آسمان آبی به اندازه‌ای (معیّن) فرو فرستادیم آنگاه آن را در زمین جای دادیم و ما به بردن آن بی‌گمان تواناییم» سوره مؤمنون، آیه ۱۸.
  54. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۱۵۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص۷۰ ـ ۷۱.
  55. «آنگاه آنان را از بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارها» سوره شعراء، آیه ۵۷.
  56. مجمع البیان، ج ۵، ص۵۴۵.
  57. «و کوه‌هایی پابرجا را در زمین در افکند تا شما را نجنباند و رودها و راه‌هایی را (پدید آورد) باشد که رهیاب گردید» سوره نحل، آیه ۱۵.
  58. جامع البیان، ج ۲۹، ص۲۹۵؛ التبیان، ج ۱۰، ص۲۲۹؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۳۱.
  59. «و در آن کوه‌هایی فرازمند پدید آوردیم و به شما آبی شیرین و گوارا نوشاندیم» سوره مرسلات، آیه ۲۷.
  60. قانعی، علی، مقاله «رود نیل»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۰۳.