کارکرد علم غیب معصوم در مقام همطرازی با قرآن چیست؟ (پرسش)
کارکرد علم غیب معصوم در مقام همطرازی با قرآن چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
علم غیب معصوم در مقام همطرازی با قرآن چیست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «کارکردهای علم غیب در وظایف معصومان چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین سید محمود جزائری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان» در اینباره گفته است:
«یکی از شئون و مقامات ائمه (ع) که از احادیثی چون حدیث متواتر، اجماعی میان فرقین و صحیح السند ثقلین استفاده میشود، همطرازی و شباهت علمی ایشان با قرآن است.
- مقصود از همطرازی اهل بیت (ع) با قرآن: بررسی تطبیقی همه جانبه فضائل و مقامات قرآن و اهل بیت (ع)، به دلیل دیدگاههای فراوان و ادله دینی به ظاهر گوناگون، از رسالت این رساله خارج و نیازمند رساله مستقلی میباشد. اما آنچه در اینجا برای ما حائز اهمیت است همطرازی این دو یادگار پیامبر (ص) در شئون مرتبط با علم غیب میباشد. حدیث شریف ثقلین، در چند موضع از ناحیه رسول الله (ص) صادر شده و دارای متون مختلفی میباشد اما قدر مشترک آنها این است آن حضرت، تمسک به قرآن و عترت را با هم عامل هدایت دانسته و آنگاه تصریح نمودند که این دو تا روز قیامت هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند. و این عدم تفکیک را مطلق مطرح نمودند یعنی از هیچ جهتی از هم جدا نمیشوند. زید بن أرقم از رسول الله (ص): "انّی تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللهِ و عترتی اهلَ بیتی؛ فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ".[۱] بر فرض که این اطلاق در سخن نبی مکرم (ص) انصراف به موردی داشته باشد، یکی از یقینیترین وجوه تقارن و مماثلت ثقلین، هدایتگری است. چرا که در بسیاری از نقلهای این حدیث آن حضرت غایت تمسک به کتاب خدا و اهل بیت را عدم گمراهی انسانها برشمردند.[۲] بنابراین هر چیزی که در شأن هدایتگری قرآن دخیل باشد جزء شئون اهل بیت (ع) خواهد بود و حتی اگر در یک مورد، ائمه (ع) فاقد آن شأن قرآن باشند، مستلزم جدایی ثقلین از یکدیگر در همان مورد است. و این با اطلاق نفی ابدی افتراق قرآن و عترت سازگار نیست. قرینه این سخن آن است که پیامبر (ص) تقارن ثقلین با یکدیگر را همچون دو انگشت سبابه خود که در کنار هم قرار داده بودند، دانستند و تصریح نمودند که نسبت این دو، مانند انگشت سبابه و انگشت وسط نیست. "من در میان شما دو چیز باقی گذاردم که تا به آن دو تمسک کردهاید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خداوند و اهل بیتم. خداوند لطیف خبیر با من عهد کرده است که آن دو از یک دیگر جدا نمیشوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند مانند این دو- و حضرت به دو انگشت سبابه خود اشاره فرمودند - و نمیگویم مثل این دو- و حضرت به انگشت سبابه و وسط اشاره کردند- زیرا یکی از این دو انگشت جلوتر از دیگری است. پس به این دو تمسک کنید تا گمراه نشوید، و از آنان پیشی نگیرید که هلاک میشوید، و از آنان عقب نمانید که متفرق میشوید، و به آنان چیزی یاد ندهید که از شما عالمترند"[۳] بنابراین آنچه در برخی نقلهای دیگر حدیث ثقلین آمده که قرآن را اکبر، اعظم یا اطول از اهل بیت معرفی نموده، مقصود برتری مقامات قرآن (خصوصا در بُعد هدایتگری) بر مقامهای اهل بیت (ع) نیست و باید توجیه دیگری برای آن پیدا نمود.[۴] مؤید این سخن احادیث دیگری است که ظهور در ارتباط ناگسستنی و همتایی قرآن و عترت است. مانند حدیث صحیح السند از پیامبر (ص) که فرمودند: "عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِی"[۵] و سخن امیرالمؤمنین (ع) که فرمودند: "انا کلام الله الناطق".[۶]
- شأن علم غیب قرآن و اهل بیت (ع): از جمله شئون قرآن کریم اشتمال بر علوم غیبی است. چرا که:
- این کتاب متشابهات و بطونی دارد که از مردم غایب است. [۷]
- پیشگوییهایی از آینده زمان نزول خویش دارد که برای مردم غیب بود.[۸]
- از گذشتگان خود خبرهایی میدهد که مردم نمیدانستند.[۹]
و به دلیل آنکه قرآن کتاب هدایت است، چنانچه در ابتدای سوره بقره میفرماید: ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ﴾[۱۰] و در سوره جن قرآن را عامل هدایت به رشد معرفی مینماید. پس اشتمال بر این علوم غیبی نیز مؤثر در هدایت مردم و از شئون هدایتگری قرآن است. بنابراین از آنجا که اهل بیت (ع) عدل قرآن و هم پایه علمی آن هستند، ناگزیر برای هدایتگری باید علم غیب داشته باشد، و گرنه به همطرازی آنها با قرآن و اطلاق عدم افتراقشان از قرآن خدشه وارد خواهد شد. در این زمینه امام صادق (ع) فرمودند: "من آنچه در آسمانها و زمین است میدانم و آنچه در بهشت و دوزخ است میدانم و گذشته و آینده را میدانم، سپس اندکی تأمل کرد و دید این سخن بر شنوندگان گران آمد، لذا فرمود: من این مطالب را از کتاب خدای عز و جل میدانم. خدای عز و جل میفرماید: :بیان هر چیز در قرآن است: (اشاره به سوره نحل، آیه۸۹)"[۱۱]»[۱۲].
پرسشهای مصداقی همطراز
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ «من در میان شما دو چیز باقی گذاردم که تا به آن دو تمسک کردهاید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خداوند و اهل بیتم. خداوند لطیف خبیر با من عهد کرده است که آن دو از یک دیگر جدا نمیشوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند»؛ ابن حیون، نعمان، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار (ع)، ج۲، ص۴۷۹، فضائل أهل البیت (ع)، ح۸۴۰؛ محمد ابن بابویه؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۳۴؛ همو، الأمالی، النص، ص۴۱۵، المجلس الرابع و الستون.
- ↑ سلیم، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۶۱۶، ح۸؛ و ج۲، ص۶۴۳، ح۱۱؛ و ج۲، ص۷۶۳، ح۲۵؛ محمد صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۱۳، ۱۷ باب فی قول رسول الله (ص) انّی تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللهِ و عترتی اهلَ بیتی؛ محمد کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۹۴، باب الإشارة و النص علی أمیرالمؤمنین (ع).
- ↑ کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۶۱۶، ح۸؛ و ج۲، ص۶۵۵، ح۱۱؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۳، [المائدة، ۶۷ الی ۸۱]؛ کلینی، محمد، الکافی، ج۲، ص۴۱۵، باب أدنی ما یکون به العبد مؤمنا أو کافرا أو ضالا، ح۱
- ↑ البته در باب افضلیت قرآن نسبت به عترت یا یالعکس و یا تساوی آنها دیدگاههای مختلفی وجود دارد که در اینجا در صدد بیان آنها نیستیم (ر.ک: ابن عطیه- جمیل حمود، أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ج۱، ص۸۱۵) و بر ادعای خویش در مورد کارکرد علم غیب در شباهت با قرآن ادله محکمی ارائه میدهیم.
- ↑ طوسی، محمد، الأمالی، ص۴۶۰، المجلس السادس عشر؛ الحاکم النیسابوری، المستدرک، ج۳ ص۱۲۴.
- ↑ شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۴.
- ↑ محمد صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۰۳، باب فی الأئمة (ع) أنهم الراسخون فی العلم؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۶۱.
- ↑ مانند پیشگویی غلبه مسلمانان بر مسیحیان (روم، آیه۳) و خبر از وقایع قیامت در آیات فراوانی، که قیامت مصداق غیب است
- ↑ آل عمران، آیه۴۴؛ هود، آیه۴۹؛ یوسف، آیه۱۰۲.
- ↑ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است»؛ سوره بقره، آیه۲.
- ↑ صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۲۸، ح۵، باب۶؛ الکافی، ج۱، ص۲۶۱، ح۲، باب أن الأئمة (ع) یعلمون علم ما کان و ما یکون و أنه لا یخفی علیهم الشیء
- ↑ کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان، ص۱۶۵-۱۶۸.