کارکردهای علم غیب در مناصب معصومان چیست؟ (پرسش)
کارکردهای علم غیب در مناصب معصومان چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
کارکردهای علم غیب در مناصب معصومان چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین سید محمود جزائری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان» در اینباره گفته است:
- «کارکرد علم غیب معصوم در منصوبیت از جانب خدا: ریشهایترین بحث در مسأله امامت، "انتصابی و الهی" یا "انتخابی و عادی" بودن آن است. شیعیان معتقد به انتصابی بودن و دیگر مذاهب اسلامی پیرو انتخابی بودن آن هستند. شیعه برای اثبات دیدگاه خود به ادله عقلی و نقلی متعددی استناد کرده است. یکی از دلایل بر این باور شیعه آن است که مقام "امامت" همانند "نبوت" عهدی الهی و از جمله مقاماتی است که خداوند آن را به عهده افرادی که لایق آن باشند میگذارد نه به همه انسانها.
- کارکرد علم غیب معصوم در خلافت مطلق الهی: یکی از عناوینی که در احادیث برای برخی از انبیاء و دوازده امام شیعه استعمال شده است، واژه "خلیفة الله" است [۱] این خلافت، جانشینی حقیقی معنوی است نه جانشینی مکانی و زمانی، یعنی اموری را که خدا اراده نموده است در حوزه خلافت خلیفهاش انجام دهد از طریق آن خلیفه تحقق بخشد.[۲] و یا به معنای محل ظهور اسماء الله در محدوده خلافتش میباشد.[۳] از این رو بر خلاف سایر خلافتها مستلزم داشتن قابلیتها و کمالات فردی فراوان میباشد. (...)
- کارکرد علم غیب معصوم در اسوه و مقتدا بودن: با نگاهی به معنای لغوی "اسوه" و "امام" که معنای حداقلی اصطلاحی را در بر دارد، نزدیکی و ارتباط زیاد این دو لفظ مشخص میگردد: "اُسوه" در لغت مترادف با "قدوه" و به معنای سرمشق، الگو، پیشوا و مقتدا میباشد [۴] و "امام" نیز به معنای پیشوا و مقتدا است.[۵] بنابراین از دریچه لغت، هر امامی اسوه کسانی است که او را مقدم داشته و به او اقتدا نمودهاند. و هر اسوهای نوعی امامت بر الگوپذیرانش دارد. و از این رو هر چند اسوه بودن رکن امامت است اما مختص ائمه معصوم نیست؛ چنانچه قرآن، علاوه بر رسول گرامی اسلام (ص) و حضرت ابراهیم (ع)، همراهان حضرت ابراهیم در اظهار برائت از مشرکان و معبودهای آنان را نیز اسوه نیکوی مسلمانان میداند.[۶] از سوی دیگر با توجه به آنکه انسان به مقتضای فطرت خویش، کمال مطلقخواه و در نتیجه، الگوطلب و الگوپذیر است، حکمت و لطف خدا اقتضاء میکند که انسانهایی به دور از هر گونه بدی و عیب را به عنوان الگوهای عملی، برای بشر قرار دهد؛ تا تحت تأثیر آنها و با تأسی به ایشان به سوی هدف خلقت خود پیش روند.(...)
- کارکرد علم غیب معصوم در هدایت به امر: هدایتگری ائمه اهل بیت (ع)، هدایت همه جانبه بوده و شامل هدایت تکوینی و باطنی، تشریعی و ظاهری، و هدایت پیامبران، [۷] ملائکه و اجنه نیز میشود. لازمه چنین هدایتی تسلط بر نفوس انسانها و ملائکه و اجنه است و چنین تسلطی مستلزم علم به آنهاست. و معلوم است که علم به نفوس تک تک این موجودات نوعی از علم غیب است. بنابراین اگر اهل بیت (ع) علم غیب نداشته باشند گستره هدایتگری آنها بسیار ضیق خواهد شد؛ در حالی که ادلهی فراوان حکایت از شمول هدایت آنها بر تمام عوالم است. (...)
- کارکرد علم غیب معصوم در افتراض طاعت: "افتراض طاعت" بالاترین مقام ائمه (ع) در زمین است، و به معنای واجب الاطاعه بودن به شکل مطلق است؛ یعنی همه مخلوقات حتی ملائکه و انبیاء باید از ائمه اهل البیت اطاعت نمایند حتی در اموری که وحیی از جانب خدا نازل نشده باشد. و این همان ولایت و تسلط تشریعی و تکوینی ایشان بر تمام مخلوقات میباشد که تحت ولایت الهی تحقق یافته است. و تفویض صحیح دین به ایشان از شئون این ولایت تشریعی محسوب میگردد. و از آنجا که این تفویض بر اساس آنچه خدا به طور خاص به ایشان نشان داده و تأدیب خاص الهی و تسدید به روح القدس بوده است،[۸] نتیجه میگیریم که تفویض و به تبع افتراض طاعت، محصول علم غیب اعطائی به آنها است. علاوه بر آنکه آشکارا مشخص است که امامت و وجوب اطاعت امام بر مجموعه نظام ممکنات و به تعبیری ولایت امام بر همه مخلوقات مستلزم علم امام به تمام آنها است، که نوعی علم غیب میباشد.
- کارکرد علم غیب معصوم در حکومت سیاسی: متکلمان امامت را به معنای ریاست عامه بر دین و دنیای مسلمانان معنا نمودهاند که در فصل اول بدان پرداختیم. اما این سخن به معنای یکسان بودن مقصود متکلمان شیعه و اهل سنت نیست؛ چرا که اهل سنت امام را همچون یک رئیس جمهور میدانند که تنها مدیریت سیاسی دارد. اما شیعه حکومت را یکی از شئون امام میداند که در روایات ما با تعابیری نظیر "ساسة العباد"[۹] از این مفهوم یاد شده است. اما در ارتباط علم غیب و رهبری سیاسی ائمه (ع) هر چند ممکن است تصور شود که نیازی به علم غیب نیست اما ذکر نکاتی در این زمینه حائز اهمیت است: (۱): حکومتداری امامان معصوم بر اساس علم به تقدیرات الهی. (۲): حکومت امامان (ع) بر اساس علم به احکام واقعی. (۳): شناخت جزئیات گروهها و احزاب سیاسی با علم غیب. (۴): کشتار در جنگها بر اساس علم غیب.
- کارکرد علم غیب معصوم در منصب قضاوت: منصب قضاوت یکی از شئون و مناصب الهی و مهم پیامبر (ص) میباشد که پس از آن حضرت به امامان (ع) منتقل گردیده است. قرآن کریم در اثبات این شأن نبوی و وجوب مراجعه مردم به ایشان در اختلافات میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ﴾[۱۰] و در جای دیگر میفرماید: ﴿إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ﴾[۱۱] و امام صادق (ع) در مورد وجود همین منصب برای امامان (ع)، در تبیین آیه ﴿إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ﴾ فرمودند: " وَ هِيَ جَارِيَةٌ فِي الْأَوْصِيَاءِ (ع)"[۱۲] یعنی همین منصوب قضاوت پیامبر (ص) برای اوصیای ایشان نیز ثابت است. و از آنجا که این منصب تنها از آنِ کسانی است که از جانب خدا برای قضاوت اذن دارند، امام علی (ع) به شریح قاضی فرمودند: "ای شریح! به تحقیق تو در جایگاهی نشسته ای که کسی نبی یا وصی نبی یا شقی در آن قرار نگرفته است"[۱۳]
- کارکرد علم غیب با توجه به ادله مرجعیت علمی ائمه (ع): (۱): علم غیب و اولی الامر: از ویژگیهای منحصر "اولی الامر" این است که تنها کسانی هستند که عالم به تفسیر واقعی کل قرآن بوده و میتوانند تمام آنچه مردم نیاز دارند را از قرآن استنباط نمایند. (۲): علم غیب و اهل الذکر: اینکه خداوند امر میکند به رجوع مردم به اهل الذکر و پرسش سؤالات و فراگیری معارف از ایشان دلیل بر آن است که اهل الذکر علومی دارند که منحصر در ایشان است و مردم نمیدانند؛ و این به معنای علم غیب است. بنابر این اگر ائمه علم غیب نداشته باشند اهل الذکر نمیشوند و این مخالف تمام روایاتی است که مصداق اهل الذکر را منحصر در اهل بیت (ع) نموده است»[۱۴].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ محمد کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۸، باب نادر جامع فی فضل الإمام و صفاته.
- ↑ فتح الله نجارزادگان و همکار، پیوند مفهوم خلیفة الله در قرآن با امامت از دیدگاه متکلمان فریقین، ص۱۴.
- ↑ حسین باقری، علی نصیری، سید احمد میریان، مقاله: «بررسی معناشناسی و تفسیر آیه خلیفة اللهی».
- ↑ معجم المقاییس اللغة، ج۱، ص۱۰۶؛ قاموس قرآن، ج۱، ص۸۷؛ ابونصر جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۲۶۸.
- ↑ محمد ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ راغب، مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۷.
- ↑ احزاب، آیه۲۱؛ ممتحنه، آیه ۴ و ۶.
- ↑ قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۴۷.
- ↑ کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ۲۶۵ تا ۲۶۸، باب التفویض إلى رسول الله (ص) و إلى الأئمة (ع) فی أمر الدین.
- ↑ محمد ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۰، زیارة جامعة لجمیع الأئمة (ع).
- ↑ ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند «4» فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید؛ سوره نساء، آیه۵۹.
- ↑ ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستادهایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی؛ نساء، آیه۱۰۵.
- ↑ کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص۲۶۸.
- ↑ محمد ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵.
- ↑ [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]، ص۷۶_۱۱۰.