کیفیت روش شنیداری برای دریافت علم افزون امام چگونه است؟ (پرسش)
کیفیت روش شنیداری برای دریافت علم افزون امام چگونه است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | نقر در گوش معصوم |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
کیفیت روش شنیداری برای دریافت علم افزون امام چگونه است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین یارمحمدیان در کتاب «ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت» در اینباره گفتهاند:
«از روشهای شاخص در چگونگی دریافت علم افزون، طنینانداز شدن آن در گوش شریف امام است. در احادیث از این روش با دو کلیدواژه نقر و نکت یاد شده است[۱]. برخلاف روش دریافت قلبی، در این روش ردپایی از واژه قذف مشاهده نمیکنیم.
بر اساس معنای لغوی این دو واژه، محتوای این دست از احادیث آن است که صدایی در گوش امام طنینانداز میشود و علم و اثر لازم را در آن به جای میگذارد و این چنین علم به امام انتقال مییابد و علم ایشان افزایش پیدا میکند.
در بحث زمان و مکان ازدیاد علم امام اشاره خواهیم کرد، روش دریافت شنیداری از همان دوران حمل و نوزادی در اختیار امام قرار میگیرد[۲]. میتوان گفت، صدایی که به امام میرسد، صدای فرشته یا روح است[۳]. در چند روایت تصریح شده که رخداد روش شنیداری، مربوط به سخن گفتن فرشته با امام است[۴] نیز در روایات بسیاری، صدای مورد نظر، ظهور در صدای فرشته یا روح دارد[۵]. این شواهد ما را به این باور رهنمون میسازد که در رویداد دریافت شنیداری، غالباً صدای روح و فرشته در گوش مبارک امام طنینانداز میشود. البته این بدان معنا نیست که دریافت شنیداری، منحصر در صدای فرشته یا روح است؛ زیرا در دو حدیث به دریافت بیواسطه نیز اشاره شده است[۶]. بر این اساس چه بسا خداوند بیواسطه، صدایی را به گوش امام برساند. اگر از این دو حدیث بگذریم یا آنها را بر دریافت با واسطه فرشته حمل کنیم، میتوان گفت، میان روش دریافت شنیداری با کلیدواژه “تحدیث” رابطه این همانی وجود دارد؛ به این حدیث توجه کنید: عبدالغفارجازی گزارش داده که خدمت امام صادق (ع) عرض کردم: فردی حدیثی برای من نقل کرد که بیانگر آن است که حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) محدَّث بودهاند. به او گفتم: چگونه رخداد تحدیث واقع میگردد؟ وی گفت: تحدیث بدین شیوه روی میدهد که صدای فرشته در گوش آن دو امام طنینانداز شده و اثر خود را بر جای خواهد گذاشت. امام صادق (ع) سخن او را تأیید کرده و فرمودند: درست گفته است.[۷].
البته برای چندمین بار تأکید میشود که بر اساس مبانی اعتقادی شیعه، رویداد تحدیث، سخن گفتن فرشتگان و پیام آوری فرشتگان برای امام، بدون ادعای وحی تشریعی است. از همین رو در آموزههای ائمه اطهار (ع)، نبیّ انگاری امام به خاطر سخن گفتن فرشته با او، به شدت نفی شده است. ایشان این مقام امام را از نوع محدَّث بودن جناب آصف بن برخیا، حضرت خضر و جناب ذوالقرنین برشمردهاند؛ نگاه کنید: حمران بن أعین گزارش داده که از امام باقر (ع) پرسیدم: آیا شما به من نفرمودید که حضرت علی (ع) مُحدَّث بودند؟ حضرت فرمودند: بله! پرسیدم: چه کسی با او سخن میگفت؟ حضرت فرمودند: فرشتهای با او سخن میگفت. پرسیدم: یعنی باور کنیم که ایشان نبی یا رسول بودهاند؟ حضرت فرمودند: خیر، بلکه مثل او همانند آصف بن برخیا، خضر و ذوالقرنین است. آیا این سخن به تو نرسیده که از حضرت علی (ع) راجع به ذوالقرنین سؤال شد؛ از ایشان پرسیدند: آیا ذوالقرنین پیامبر بوده است؟ حضرت علی (ع) فرمودند: خیر، بلکه او بندهای بود که خدا را دوست میداشت؛ درنتیجه خدا نیز او را دوست داشت و او خود را برای خداوند خالص گردانیده بود؛ خدا نیز خیرخواهی را برای او تمام کرده بود؟! امام باقر (ع) در پایان فرمودند: حضرت علی (ع) نیز همانند ذوالقرنین است یعنی نبی نبود؛ بلکه بنده خالص خدا بود؛ درنتیجه ملائکه با او سخن میگفتند.[۸].
نکته دیگر راجع به دریافت شنیداری اینکه، شاید بتوان گفت علیالقاعده و به طور معمول، کیفیت سخن گفتن ملائکه مانند تکلم انسان و به زبان عربی است. در احادیثی نوع صدایی که در گوش امام طنینانداز میگردد را به افتادن زنجیری آهنین در طشت فلزی تمثیل نمودهاند[۹]. این نشانگر آن است که این صدا از نوع گویش انسانی نمیباشد[۱۰]؛ زیرا صدای افتادن زنجیر همانند صدای انسان نیست. این تمثیل تنها بیانگر تیزی صدا است و نشان میدهد هیچ انسان معمولیای نمیتواند به طور مداوم آن را بشنود. از ناحیه ایجاد کننده صدا، یعنی فرشته، کیفیت تولید صدا، شبیه صدای انسان نیست. اگر چنین باشد، باید گفت فرشته صدایی ویژه، غیر از گویش انسان در گوش امام ایجاد میکند، اما امام از آنها سخنانی انسانگونه درک میکند و این چنین بر علمش افزوده میشود. با این حال اگر کسی امام را در این حالت مشاهده نماید، چنان مینماید که انسانی در حال تکلم با او است[۱۱].
پرسشی دیگر که از زمانهای دور مطرح بوده آن است که امام، چگونه درمی یابد که دریافت شنیداری او، صدای فرشته بوده و صدای دیگری مانند صدای شیطان نمیباشد؟ باید گفت عصمت، به ویژه عصمت از سهو و خطا، مانع از چنین پنداری است. با این حال امام کسی است که شیطان نمیتواند بر او تسلط یابد و در او نفوذ کند[۱۲]. علاوه بر اینکه اساساً اگر صدای فرشته یا روح را همانند صدای انسانی ندانیم، در این صورت میتوان گفت، نوع صدایی که به گوش امام میرسد، متفاوت بوده و امام در این رخداد، صدایی ویژه میشنود. بنابراین اساساً امکان اشتباه در آن وجود ندارد؛ نه اینکه صدا مشابه انسان باشد و آنگاه بگوییم، امام به خاطر عصمتش اشتباه نمیکند. دیگر این که هنگام دریافت علم، سکینه ویژهای بر امام القا میشود که امام با یقین کامل اطمینان مییابد، صدایی که میشنود، صدای فرشته است، نه مثلاً شیطان. درصد اطمینان این ادعا، به قدری بالا است که بر فرض محال، اگر شیطان بخواهد این صدا را در گوش امام ایجاد کند، او را حالی دهشتناک فرا میگیرد[۱۳] و راه هرگونه نفوذ بر او بسته خواهد شد.
سخن پایانی درباره دریافت شنیداری آنکه، تفاوتهایی که در نکت و قذف قلبی گفته شد، در این روش نیز با اندک تفاوت و شرحی مطرح است. تنها در این جا نقر به جای قذف نشسته و تقریباً کارایی آن را دارد. تفاوت اساسیای که مطرح است، تفاوت میان “نکت و نقر قلبی” و “نکت و نقر شنیداری” است. این دو، کیفیت جداگانه در اخذ علم هستند. علم، گاه به روش نکت و نقر در قلب به امام میرسد و گاه امام آن را به روش نکت و نقر شنیداری اخذ میکند و دیگر بار از هر دو روش آن را دریافت میکند[۱۴]؛ بدین معنا که در همان حالی که علم بر قلب امام وارد میگردد، امام محتوای علم افزون را با گوش خود نیز میشنود»[۱۵].
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۲۳۱-۲۳۲، ۳۱۶-۳۱۹، ۳۲۶-۳۲۸، ۴۳۹، ح۱ و ص۴۴۲، ح۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۴؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۱۸۶؛ همو، اختصاص، ص۲۸۶-۲۸۷؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۸.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۴۳۲-۴۳۴، ۴۳۹، ۴۴۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸.
- ↑ در برخی از احادیث، علم افزونی که در گوش امام طنینانداز میشود را از ناحیه خداوند دانستهاند و در برخی دیگر، آن را از سوی ملائکه بیان داشتهاند. تعدادی از احادیث نیز مجمل است و در آنها از شخصی که علم افزون را برای امام میآورد، به خلقی اعظم از جبرئیل و میکائیل تعبیر کردهاند. البته این «خلق اعظم» در روایات دیگر به روح تبیین شده است؛ ر.ک: به دو پانوشت بعدی. نیز ر.ک: برقی، احمد بن محمد، محاسن، ج۲، ص۳۱۵؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۳۱، ح۱ و ص۲۳۲ح ۵، ۷ و ص۴۵۵-۴۵۸.
- ↑ برقی، احمد بن محمد، محاسن، ج۲، ص۳۱۸، ۳۶۶-۳۷۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۴؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۱۸۶.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۳۱-۲۳۲، ۳۱۷-۳۱۸، ۳۶۹-۳۷۳؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۷۴، ۱۷۶-۱۷۷؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۲۸۶؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۸.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۴۳۹، ح۱ و ۴۴۲، ح۶؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۲۸۶.
- ↑ «عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ الْجَازِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ فُلَاناً حَدَّثَنِي أَنَّ عَلِيّاً (ع) وَ الْحَسَنَ (ع) كَانَا مُحَدَّثَيْنِ قَالَ قُلْتُ كَيْفَ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّهُ كَانَ يُنْكَتُ فِي آذَانِهِمَا قَالَ صَدَقَ» صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۲۱.
- ↑ «عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع) أَ لَسْتَ حَدَّثْتَنِي أَنَّ عَلِيّاً (ع) كَانَ مُحَدَّثاً قَالَ بَلَى قُلْتُ مَنْ يُحَدِّثُهُ قَالَ مَلَكٌ يُحَدِّثُهُ قَالَ قُلْتُ فَأَقُولُ إِنَّهُ نَبِيٌّ أَوْ رَسُولٌ قَالَ لَا بَلْ مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَيْمَانَ وَ مَثَلُ صَاحِبِ مُوسَى وَ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْنِ أَ مَا بَلَغَكَ أَنَّ عَلِيّاً (ع) سُئِلَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ فَقَالُوا كَانَ نَبِيّاً قَالَ لَا بَلْ كَانَ عَبْداً أَحَبَّ اللَّهَ فَأَحَبَّهُ وَ نَاصَحَ اللَّهَ فَنَصَحَهُ فَهَذَا مَثَلُهُ» صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۶۶. نیز ر.ک: همان، ص۳۲۳، ۳۶۷، ۳۷۳.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۴۴، ۲۳۱-۲۳۳، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۷۳؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاصی، ص۲۸۷؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۸.
- ↑ حدیثی با همین واژگان (استماع صوتی مانند افتادن زنجیر در طشت آهنین) راجع به پیامبران وجود دارد که در آن میفرماید: پیامبر از صدای آهنین میفهمد که مقصود فرشته چیست. این کاملاً ظهور در متفاوت بودن گویش ملک با نوع گویش انسان دارد؛ ر.ک: صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۷۰، ح۶.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۶، ح۷.
- ↑ ﴿إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾ «بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۴۰؛ ﴿إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ﴾ «بیگمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند» سوره حجر، آیه ۴۲؛ ﴿إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا﴾ «تو بر بندگان من چیرگی نداری و پروردگارت (آنان را) کارساز، بس» سوره اسراء، آیه ۶۵؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۲۳؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۱۸، ح۲ و ص۴۱۹، ح۱؛ کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر، ص۲۲۶؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ج۲، ص۳۰۱، ح۱۱۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۸، ص۳۵؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۵، ح۳۱۹۱. نیز ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۸، ص۲۳۴.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۱۸، ح۲.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۱۶-۳۱۷، ۳۲۶-۳۲۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۴.
- ↑ یارمحمدیان، محمد تقی، ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت ص ۲۶۵-۲۷۰.