آبرو در فقه اسلامی
مقدمه
«آبرو» بر حیثیّتی از انسان اطلاق میشود که درخور ستایش یا سرزنش است؛ خواه در خود او باشد یا در خانواده و کسانی که به گونهای با او پیوند دارند. از آبرو به ناموس نیز تعبیر میشود. از این عنوان در بابهای گوناگون فقهی، مانند طهارت، صلات، حج، جهاد و تجارت سخن رفته و احکامی بر آن مترتّب گشته است.
شریعت اسلام برای آبروی انسان همانند جان او ارزش ویژهای قائل شده است؛ تا آنجا که دفاع از آبرو را واجب دانسته و ریختن خون تجاوز کننده به آن را در بعضی موارد با شرایطی، و نیز ترک مهمترین واجبات را در راستای حفظ آن، روا دانسته است. برای مثال، رفتن به حج، [۱] ادامه نماز، [۲] فراهم آوردن آب برای وضو و غسل [۳] و یا امر به معروف و نهی از منکر، اگر موجب به خطر افتادن آبروی انسان شود،[۴] از وجوب میافتد.
از موارد جواز غیبت موردی است که حفظ آبروی غیبت شونده منوط به آن است. [۵] دفع مهاجمی که قصد عِرض انسان را دارد واجب است. در صورت عدم توانایی بر دفع، فرار واجب است و تسلیم جز در صورت عدم امکان فرار و به خطر افتادن جان، جایز نیست [۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ وسائل الشیعة، ج۲۵، ص:۲۶۰ ـ ۲۶۱
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص:۴۴۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص:۶۶
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۹، ص:۴۱۱
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۱، ص:۳۷۱
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۲، ص:۶۸
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۵۲-۶۵۵
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۹۸.