باطنیه
مقدمه
باطنیه عنوان فرقههایی که با اعتقادات شیعی به نوعی تفسیر باطنی و درونی و رمزآلود از دین و احکام و معتقدات، باور دارند و آیات قرآن را به نحو خاصّی تأویل میکنند. عمدتاً فرقۀ اسماعیلیّه چنیناند و به آنان قرامطه، خرمیّه، سبعیّه، تعلیمیّه، فدائیان و ملاحده هم گفته میشود و شیعه شش امامیاند و اعتقادات و نام و تشکیلات خود را پنهان میدارند.[۱] به جهت آنکه در احکام دین و مذهب تأویلاتی دارند و به گمان خودشان به باطن شریعت عمل میکنند، به آنان باطنیّه گفته میشود. ملاحده نیز عنوانی است که مخالفانشان به آنان میدهند و تفکّر آنان را الحادی میشمرند. مؤسس این فرقه را عبدالله بن میمون اهوازی گفتهاند[۲].
باطنیه
«باطنیه» را میتوان لقب تمام فرقههایی دانست که برای ظاهر امر شرعی، قائل به وجود باطنی میباشند؛ چنانکه این امر در برخی از فرقههای صوفیه هم به چشم میخورد[۳]. «باطنیه» به صورتی خاص بر «اسماعیلیه» اطلاق میشود و نویسندگان تاریخ فرقههای اسلامی، عناوین متعدد دیگری چون «قرامطه، سبعیه، خرمیه، بابکیه، محمره، تعلیمیه، خرمدینیه، فدائیان، حشاشیش و ملاحده» را نیز به ایشان نسبت دادهاند[۴].
مشخصه مذهبی «باطنیه» این است که احکام و مقررات ظاهری اسلام را به مقامات باطنی و عرفانی تأویل میکنند و ظاهر شریعت را مخصوص کسانی میدانند که کمخِرَد بوده و از کمال معنوی بینصیبند[۵]. ایشان به تأویل آیات قرآن و احادیث روی آورده، با دست کشیدن از ظاهر به تفسیرهای باطنی میپردازند. همچنین معجزات را نپذیرفته و وحی آوردن فرشتگان و نزول آنان از آسمان را انکار میکنند. از دیدگاه «باطنیه» پیغمبران گروهی بودند که پیشوا شدن را دوست داشتند؛ از این رو با قوانین و نیرنگ و دعوی نبوت بر مردم حکومت کردند[۶]. ایشان بر این باورند که محمد بن اسماعیل (فرزند امام جعفر صادق(ع)) نمرده، بلکه در بلاد روم غایب شده است. او آخرین پیامبر اولوالعزم و به لسان قلب ایشان است و با رسالت خود، شریعت محمدی را منسوخ گردانیده است[۷].[۸].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج ۳ ص ۴۸
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۲۰.
- ↑ ر.ک: سیدحسن خمینی، فرهنگ جامع فرق اسلامی، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی و دیگران، دائرةالمعارف تشیع، ج۳، ص۴۸؛ محمد علی مدرس تبریزی، قاموس المعارف، ج۱، ص۲۵۹؛ عبدالقاهر البغدادی الاسفراینی، الفرق بین الفرق، ص۲۸۲.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبائی، شیعه در اسلام، ص۷.
- ↑ عبدالقاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۹۶؛ حسین صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۱۵۳؛ مرزبان کریمی، شیعه (عقاید، وظائف، فرقهها)، ج۱، ص۵۰۲.
- ↑ سعد بن عبد الله الأشعری القمی، المقالات و الفرق، ص۸۴.
- ↑ ابوالحسنی، نفیسه، خاتمیت در قرآن ص ۵۰.