تجارت در معارف و سیره علوی
مقدمه
بدون توجه به این نکته که کالاهای عرضه شده در بازار، در داخل کشور اسلامی تولید شده است یا خارج آن. حال به این مسئله میپردازیم که آیا در دیدگاه امام علی(ع) تفاوتی میان ارائه این دو نوع کالا در بازار اسلامی وجود دارد یا خیر؟ با استفاده از روایتی به تبیین این موضوع میپردازیم. امام صادق(ع) میفرماید: امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: «مادامی که این امت لباس بیگانه نپوشند و از غذاهای آنان استفاده نکنند، در خیر خواهند بود؛ و هنگامی که چنین کنند، خداوند آنان را ذلیل خواهد کرد»[۱]. حضرت عدم استفاده از «لِبَاسَ الْعَجَمِ» و «أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ» را مطرح کرده است، ولی وجود قرینه «هَذِهِ الْأُمَّةُ» که امت رسول الله(ص) میباشد، نشان میدهد که مفهوم عجم در برابر عرب نیست؛ بلکه مقصود، غیرمسلمانان و بیگانگانند. در واقع، حضرت تأکید میکند که وابستگی به بیگانگان، امر مذمومی است و امت اسلامی هرگز نباید در پوشاک و خوراک خود به آنان نیازمند باشند؛ چه در این صورت ذلیل خواهند شد. بنابراین هنگامی که استفاده از پوشاک و خوراک بیگانه امر مذمومی تلقی میگردد. بیتردید خرید و فروش این اجناس نیز در بازار اسلامی مذموم است.
از روایت یاد شده نکاتی مهم در این زمینه به دست میآید:
- تأکید حضرت بر پوشاک و خوراک، از آن روی است که اینها اساسیترین نیازهای مادی بشرند و در واقع قوام و استواری جامعه به این دو وابسته است. از نظر امام علی(ع) نیازمندیهای ضروری جامعه، حتماً باید در درون آن تأمین شود و از این رو که در جامعه آن روز، خوراک و پوشاک مهمترین نیازها محسوب میشد، به بیان همین در اکتفا کردهاند و اگر مانند روزگار ما، بسیاری از کالاهای دیگر، غیر از پوشاک و خوراک، جزء نیازمندیهای اساسی جامعه به حساب میآمد، جامعه اسلامی در آنها نیز نباید نیازمند بیگانگان باشد. شاید علت اساسی فرمایش امام این باشد که اگر بیگانگان به هر دلیل، با کشور اسلامی درگیر شدند، نتوانند صدور چنین کالاهایی را وجه المصالحه قرار داده، باجخواهی کنند.
- خرید کالاهای اساسی از خارج، و استفاده از آنها، القا کننده روحیه خودکمبینی در جامعه است؛ و این، مانع شکوفایی استعدادها میشود؛ زیرا جامعه احساس میکند که حتی قادر نیست نیازهای اولیه خود را تأمین کند، یا این که تولید این کالاها در داخل کشور اسلامی ضرورت ندارد.
- ورود کالاهای بیگانه به بازار جامعه اسلامی، با آن جاذبههای ویژهاش، آرام آرام فرهنگ بیگانگان را نیز به همراه خود میآورد؛ به گونهای که جامعه در تمام عرصههای مصرف، اعم از خوراک و پوشاک و حتی چگونگی آراستن ظواهر زندگی فردی و اجتماعی، از آنان تأثیر میپذیرد. از سوی دیگر بازخورد بازار، خود عامل تشویق به تولید کالاهایی است که در آن عرضه میشود. از این رو عرضه کالای بیگانه، به این طریق نیز موجب تقویت و گسترش فرهنگ بیگانه میشود و این خود در نهایت منجر به ذلت جامعه اسلامی خواهد شد.
- کارکرد اساسی بازار در هر جامعه، رونق بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی است. بدین معنا که مجموعه فعالیتهایی که اصناف و اقشار مختلف در زمینه اقتصاد انجام میدهند، سرانجام به بازار خواهد آمد و در نتیجه مبادله آنچه تولید شده است، فعالیت اقتصادی، استمرار مییابد. اما اگر بازار به جای اینکه تولیدات داخلی را عرضه کند، به عرضه کالاهای ضروری و اساسی که به دست بیگانگان تولید شده بپردازد، صرفاً عاملی خواهد شد برای گسترش فعالیتهای اقتصادی در کشورهای بیگانه، نه رونق و پویایی تولیدات داخلی.
- در عین حال تأکید حضرت بر خوراک و پوشاک و به تعبیر دیگر نیازهای اساسی، بدین معنا است که تجارت با بیگانگان در عرصههای دیگر مانعی ندارد؛ مادامی که کالاهای وارداتی، از کالاهای اساسی محسوب نشود، و به صورت اهرم فشاری در اختیار بیگانگان قرار نگیرد. همانگونه که ارائه کالاهای مصرفی بیگانه میتواند موجب تشویق به تولید آنها در داخل کشور شود، واردات این کالاها میتواند عاملی برای گسترش تولید و رشد اقتصادی جامعه تلقی گردد؛ مشروط بر اینکه فرهنگ مصرفی را که در تعارض با فرهنگ اسلامی است، ارائه نکنند. به خصوص اگر این کالاها، واسطهای باشند، بدین معنا که در تولیدات کالاهای دیگر از آن استفاده شود، ورودشان میتواند موجب ایجاد اشتغال در جامعه شود و ارزش افزوده داخلی را گسترش داده، عاملی برای رونق اقتصادی گردد. امیرالمؤمنین(ع) کاملاً به این موضوع توجه داشتهاند: «کسی که گندم بخرد بر مالش افزوده میشود و کسی که آرد بخرد نصف مالش میرود و کسی که نان بخرد تمام مالش را از دست میدهد»[۲]. امام در این روایت خرید کالاهای واسطهای را سودمند دانستهاند و از خرید کالاهای نهایی نهی فرمودهاند؛ گرچه روی کلام حضرت با خریدهای شخصی است، ولی میتوان از آن این اصل کلی را در اقتصاد استخراج کرد که فروش و استفاده از کالاهای واسطهای میتواند عاملی برای رونق اقتصادی جامعه گردد و استفاده از کالاهای مصرفی نهایی که با اولین مصرف از بین میرود، چنین مزیتی ندارد. کالاهای واسطهای در چرخه تولید تحرک ایجاد کرده، اثرات مطلوبی بر شاخصهای کلان اقتصادی، نظیر اشتغال، تولید و افزایش درآمد سرانه، بر جای میگذارد.
- از لفظ «عجم» که مقصود «بیگانه» است، استفاده میشود که تا حد ممکن باید از ورود، عرضه و مصرف کالاهای اساسی که از کشورهای بیگانه وارد کشورهای اسلامی میشود ممانعت ورزید؛ اما مبادله کالاها اعم از کالای اساسی و غیراساسی، بین کشورهای اسلامی و ارتباط متقابل این کشورها و ایجاد بازارهای مشترک بین آنها بسیار مطلوب است و مرزبندیهای جغرافیایی بین کشورهای اسلامی، نباید مانع حضور وعرضه کالاهای تولید شده کشورهای اسلامی دیگر گردد. استحکام اینگونه روابط، نه تنها مایه ذلت این کشورها نمیشود، بلکه موجب عزت روزافزون تمام کشورهای اسلامی نیز خواهد شد.[۳]
منابع
پانویس
- ↑ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَقُولُ لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَيْرٍ مَا لَمْ يَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ يَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّلِّ»؛ (برقی، ابوجعفر احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۱۷۸، ح۱۵۰۴ و ص۲۲۲، ح۱۶۶۹؛ بحارالانوار، ج۶۳، ص۳۲۳).
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۲۳، ح۲۲۹۳۸.
- ↑ نظرپور، محمد تقی، مقاله «بازار»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۵۴۲.