دین در عصر ظهور
مقدمه
بیگمان حضرت مهدی (ع)، میآید، تا با بیدار کردن فطرتهای خفته، زمینه را برای یکتاپرستی همگان که همانا هدف آفرینش بوده است، فراهم کند. او نه فقط هرگز برای پذیرش باور یکتاپرستی کسی را تحت فشار و اجبار قرار نخوهد داد، بلکه با فراهم کردن بسترهای لازم برای پذیرش این امانت الهی، شهد شیرین خداپرستی را بین همه انسانها عادلانه تقسیم خواهد نمود.
وی با ایجاد شرایط مناسب و از بین بردن موانع، همگان را به اندیشیدن در نشانههای الهی واخواهد داشت. و حاصل این اندیشیدن به مبدأ و معاد، ارمغانی جز پرستش حقیقی خداوند سبحانه و تعالی نخواهد داشت.
روشن است که با فراهم شدن تمام شرایط و رفع تمام موانع، آن کسی که سر تسلیم برابر حقیقت فرود نیاورد، کسی نیست مگر انسانی گستاخ و طغیانگر که با تمام قامت برابر حق به مقابله ایستاده است و بدون شک در چنان شرایطی، آن امام همام او را برنخواهد تابید؛ از این رو است که روایات فراوانی یگانه دین مورد پذیرش در عصر ظهور را، همانا "دین اسلام" دانسته، میگوید در عصر ظهور، ندای توحید در سراسر گیتی حکم فرما خواهد شد. امام حسین (ع) در وصف حضرت مهدی (ع) میفرماید: "خداوند، به وسیله او دین حق را بر تمام ادیان ظهور میبخشد؛ اگر چه مشرکان آن را نپسندند"[۱].
امام صادق (ع) نیز فرمود: "در آن هنگام که قائم قیام کند، هیچ سرزمینی باقی نخواهد ماند، مگر اینکه شهادت به توحید و نبوت در آن ندا داده خواهد شد[۲].
دستور العملهای نوین در عصر ظهور
از ظاهر برخی روایتها این انگاره حاصل میشود که آن حضرت، آیین و روش جدیدی خواهد آورد. و این پرسش پیش میآید که با توجه به اینکه قرآن کریم کتاب جاودان الهی است و اسلام آیین ابدی، چگونه امام مهدی (ع) آیینی جدید و کتابی تازه برای بشریت به ارمغان میآورد؟
پاسخ اینکه او تحکیمبخش دین اسلام و گسترنده قانون قرآن در سراسر گیتی است؛ پس ناگزیر باید اسلام و آموزههای قرآن را به اجتماعات بشری عرضه کند و مردمان را به پذیرش و باور اصول و فروع آن فراخواند. آیین نو و کتاب جدید "دستور العمل" و برنامه و راه و روش تازه و دیگر تعبیرهایی از این دست که در احادیث رسیده[۳]، برای تبیین مسائلی است:
- در گذشته بنا به عللی احکام و معارف فراوانی از مجموعه فرهنگ اسلام، تبیین نگشته یا متناسب با سطح فرهنگ و فکر اجتماع گذشته نبوده است یا زمینه عملی آنها وجود نداشته است. بازگویی چنین معارف و مسائلی، بیگمان برای جامعه اسلامی ناشناخته خواهد بود. چون امام مهدی (ع) این آموزهها را از ظاهر و باطن قرآن کریم استنباط میکرده و به مردم میآموزد، برای آنان تازگی دارد و آیین نو و کتاب جدید انگاشته میشود.
- معارف و احکامی از قرآن کریم و اسلام فراموش شده و از یادها رفته است؛ به گونهای که در جامعه اسلامی ناآشنا و برای مسلمانان ناشناخته است. طرح این مسائل نیز کتاب و آیین نو پنداشته میشود.
- اصول و احکام فراوانی دچار تحریف و دگرگونی معنوی یا موضعی گشته است و امام (ع) آنها را - چنان که در اسلام اصیل بوده است - دیگر باره مطرح میسازد و تحریف و انحرافهای روی داده را روشن میکند و مفهوم حکم یا جایگاه آن را مشخص میسازد. این، با طرز تلقی و برداشت عمومی مردم و برخی از دانشمندان سازگاری ندارد؛ از این رو برنامه جدید و راه و روش تازه حساب میشود.
بنابراین بیشترین مسائلی را که امام بدان توجه خواهد کرد و برای جامعه اسلامی تازه و جدید جلوه میکند و ناشناخته و ناآشنا مینماید، مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و امور مالی و معیشتی است؛ یعنی، موضوعی که انسان سخت به آن نیازمند بوده و بدان نرسیده است.
همین امر نیز مشکل نابسامانی اصلی زندگی بشر امروز را تشکیل میدهد و اجرای آن "برقراری عدل و دادگری در سراسر گیتی" از اقدامهای اصلی امام مهدی (ع) خواهد بود.
برای مثال امام موعود (ع) به موضوع مساوات اسلامی شکل قانونی و الزامی میدهد؛ چنانکه اسحاق بن عمّار میگوید: نزد امام صادق (ع) بودم. آن حضرت از تساوی مردم با یکدیگر و حقی که هرکس بر دیگران دارد، سخن گفت. من سخت در شگفت شدم. فرمود: "این، هنگام رستاخیز قائم ما است که در آن روزگار، واجب همگانی است که به یکدیگر وسایل رسانند و نیرو بخشند"[۴].
این موضوع، در بسیاری دیگر از آموزههای اسلامی آمده است؛ ولی به نام احادیث اخلاقی کنار گذاشته شده و در فقه مطرح نگشته و در برنامههای الزامی حکومتها و اجتماعات اسلامی به صورت اصل و قانون تثبیت نشده است! روشن است که چون این آموزهها عملی شود، به صورت احکامی جدید جلوه میکند و... .
امام مهدی (ع) از طواف مستحب با وجود کثرت طواف واجب، منع میکند[۵]، مساجد و معابد مجلل و تزیین یافته شهرها و آبادیها را خراب میکند و همه زواید و تشریفات و کاشیکاریها و گنبدها و گلدستهها و زیورهای آنها را میپیراید و بودجه آنها را برای رفاه حال انسانها صرف میکند. مساجد و معابد را ساده و بیآرایش و بیآلایش میسازد و ...[۶].
امام مهدی (ع) سود در مبادلات بازرگانی و داد وستدها را برمیدارد و مردمان را مأمور میکند که هر کس به صورت خدمتگزاری نسبت به جامعه کار کند و در برابر کالای عرضه شده سودی نگیرد. و خود نیازهای خود را همینسان از دیگران تأمین میکند[۷].
امام مهدی (ع) بر بیشتر تفسیر و تأویلهایی که در قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) صورت گرفته است، خط بطلان میکشد و آرا و اندیشهها را پیرو قرآن میسازد و در چارچوبهای قرآنی میآورد[۸].
و بدینسان امام، مسائل و معارف و احکام جدیدی را مطرح میکند که برای مردم ناشناخته است و آنها را آیین جدید و کتاب تازه میانگارند و گهگاه با امام بر سر این مسائل درگیر نیز میشوند، و در این صورت جنگ با خودی و جامعه اسلامی رخ میدهد[۹].
فرازهایی از دعای ندبه از این چگونگی، پرده برداشته، میگوید: "کجا است آن کسی که برای تجدید و زنده کردن فرایض و سنن آیین اسلام که محو و فراموش شده ذخیره شده است؟ کجا است آن کسی که برای برگرداندن حقایق ملّت و شریعت دین مقدّس اسلام برگزیده شده است؟ کجا است آنکه برای زنده کردن کتاب آسمانی قرآن و حدودش مورد امید و آرزوست؟ کجا است زندهکننده نشانههای دین و اهل آن؟ ....[۱۰].[۱۱]
پرسش مستقیم
- منظور از دین و قرآن جدیدی که امام مهدی میآورد چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی یأتی بدین جدید یعنی چه؟ (پرسش)
- امام مهدی یأتی بسلطان جدید یعنی چه؟ (پرسش)
- امام مهدی به امر جدید قیام میکند یعنی چه؟ (پرسش)
- امام مهدی یأتی بقضاء جدید یعنی چه؟ (پرسش)
- امام مهدی یأتی بسنة جدیدة یعنی چه؟ (پرسش)
- منظور از دعوت جدید امام مهدی یعنی چه؟ (پرسش)
- منظور از آوردن کتاب جدید توسط امام مهدی یعنی چه؟ (پرسش)
- آیا روایات دین جدید در عصر ظهور را تأیید میکنند؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ «وَ يُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون »، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۷، ح ۳
- ↑ «إذا قام القائم (ع) لا يبقى ارض الا نودي فيها بشهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله»، تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۸۳، ۸۱؛ ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۵۴، ح ۴
- ↑ ر.ک: نعمانی، الغیبة، ص ۳۲۲، ح ۵، ص ۳۲۰، ح ۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۸۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۶۵
- ↑ «إِنَّمَا ذَلِكَ إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَجَبَ عَلَيْهِمْ أَنْ يُجَهِّزُوا إِخْوَانَهُمْ وَ أَنْ يُقَوُّوهُمْ»، شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۲۰، ص ۲۶
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۴، ص ۴۲۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۵
- ↑ ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۰۶، ح ۱۷۵؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۲۶۴؛ قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۵۳، ح ۳۹
- ↑ ر.ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۱۳؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۷، ص ۱۷۸(بنابراین سازوکار اقتصادی در آن زمان به طور کامل با پیش از آن متفاوت خواهد بود)
- ↑ ر.ک: سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸
- ↑ محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۷۵- ۱۷۹
- ↑ «أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ، أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ، أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ، أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِه»، سیّد بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۵۰۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۲ - ۲۳۵.