حضرت سموئیل علیه السلام
مقدمه
سموئیل از واژگان عبری و مرکب از "سمو" (نام یا نام او) و "ئیل" (اللّه) است. معنای لغوی آن را "نام خدا" یا "نام او خدا" گفتهاند.[۱] براساس گزارش کتاب مقدس، مادر سموئیل به سبب آنکه او را از خدا خواسته بود، این نام را بر وی نهاد.[۲] واژه سموئیل در برخی منابع مربوط به کتاب مقدس به صورت صموئیل [۳] و شموئیل[۴] نیز آمده است، همچنین برخی منابع عربی آن را شموئیل،[۵] اشموئیل [۶] و اشماویل[۷] نیز ضبط کردهاند.
سموئیل از پیامبران بنیاسرائیل، معاصر با اوایل دوران زندگی حضرت داود (ع) و آخرین نفر از رهبران الهی موسوم به "داوران" در میان بنیاسرائیل بود.[۸]تاریخ زندگی وی که بخشی از آن با تاریخ پادشاهی طالوت عجین شده، در سِفر "سموئیل اول" از کتاب مقدس گزارش شده است.[۹] گزارش منابع مختلف مسلمانان درباره نام،[۱۰] نسب [۱۱] و زندگی سموئیل [۱۲]بیشترْ از کتاب مقدس اقتباس شده است.
نام سموئیل صریحاً در قرآن نیامده است؛ ولی بیشتر مفسران، پیامبر یاد شده در آیات ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴾[۱۳] را اشموئیل (سموئیل) دانستهاند؛ همچنین برخی اسماعیلِ یاد شده در برخی از آیات ﴿وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[۱۴]، ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا﴾[۱۵]، ﴿وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ﴾[۱۶] را بر وی تطبیق کردهاند [۱۷] که بر خلاف دیدگاه مشهور است[۱۸].[۱۹]
اشموئیل و طالوت
خدای تعالی از خاندان لاوی پیغمبری به نام اشموئیل[۲۰] یا شموئیل مبعوث فرمود و آن پیغمبر الهی چنانکه گفتهاند، در طول چهل سال رنج و مشقت، توانست تا حدودی به وضع سیاسی بنیاسرائیل سرو سامانی بدهد و بیشتر آنها را از بت پرستی و انحراف بازدارد. بنیاسرائیل برای جنگ با دشمنان و باز گرفتن سرزمینهای از دست رفته و شوکت و عظمت خود، از وی خواستند پادشاهی برای آنها تعیین کند تا با سرپرستی و فرمان او با دشمنان بجنگند و او از طرف خدای تعالی طالوت را برای ایشان تعیین کرد. داستان مزبور را خدای تعالی این چنین بیان فرموده است: «آیا داستان آن دسته از بزرگان بنیاسرائیل را پس از موسی نشنیدی که به پیغمبر خود گفتند: پادشاهی برای ما نصب کن تا در راه خدا کارزار کنیم. وی گفت: شاید وقتی کارزار بر شما نوشته (و مقرر) شود کارزار نکنید (و شانه از زیر بار فرمان الهی خالی کنید)؟ گفتند: چرا در راه خدا کار زار نکنیم با این که از دیار و فرزندان خود دور شدهایم، اما وقتی کارزار بر آنها مقرر شد، جز اندکی از ایشان (از جنگ با دشمن) روی بگردانیدند و خدا به کار ستمکاران دانا و آگاه است. پیغمبرشان به ایشان گفت: همانا خداوند طالوت را به پادشاهی شما نصب فرمود. آنها (به صورت اعتراض) گفتند: از کجا وی را بر ما پادشاهی باشد با این که ما به پادشاهی از او سزاوارتریم و او را وسعت مال نیست (و مال فراوان ندارد). پیامبرشان به آنها گفت: نشانه حکومت او این است که صندوق عهد به سوی شما خواهد آمد.»..[۲۱].
بدین ترتیب اشموئیل نشانه پادشاهی و فرمان روایی طالوت را برای ایشان بیان فرمود و پاسخ ایرادشان را نیز داد و طالوت پادشاه بنیاسرائیل شد. مورخان موضوع آمدن تابوت به نزد بنیاسرائیل را چنین نقل کردهاند که وقتی دشمنان بنیاسرائیل تابوت را از آنها گرفتند، به بت خانه خود آورده و در محلی گذاشتند. اما پس از چند روز دردی در گردن خود احساس کردند و دانستند که اثر همان تابوت است. به ناچار جای آن را تغییر دادند، اما هر جا تابوت را میبردند، بلا و مرگ و وبا در آنجا ظاهر میشد، از این رو در صدد برآمدند آن را به بنیاسرائیل بازگردانند و از نزد خود خارج کنند. به همین منظور آن را روی تختی گذاشتند و تخت را بر پشت دو گاو بستند و گاوها را رها کردند تا این که فرشتگان الهی آمدند و گاوها را به سوی بنیاسرائیل سوق دادند و بدین ترتیب تابوت به نزد بنیاسرائیل بازگشت. بنیاسرائیل پس از مشاهده تابوت، اطاعت طالوت را گردن نهادند و آماده فرمان او شدند. طالوت نیز آنها را به جنگ جالوت برد. قرآن کریم ادامه داستان را اینگونه نقل فرموده است: «و چون طالوت سپاهیانش را حرکت داد به آنها گفت: خداوند شما را به نهری آزمایش میکند. هر کس از آن بنوشد از من نیست و هر کس از آن ننوشد از من است مگر آنکس که با دست خویش کفی برگیرد و (چون به نظر رسیدند) جز اندکی از ایشان (دیگران) از نهر نوشیدند»[۲۲]. لشکریان طالوت که به قولی هشتاد هزار و به نقل دیگر هفتاد هزار نفر بودند، سخت تشنه شدند. طالوت به آنها گفت: سر راه شما نهر آبی است[۲۳]، اما هر کس بیش از یک مشت از آن بخورد پیرو من نیست و این آزمایشی است از جانب خدای تعالی تا فرمانبرداری و نافرمانی شما معلوم شود. هنگامی که به آب رسیدند، جز اندکی از آنها که مطابق روایات سیصد و سیزده نفر بودند، بقیه به دستور طالوت عمل نکرده و هر چه توانستند از آن آب خوردند و همین سبب شد که بر تشنگی آنها افزوده شود و سیراب نگردند و در روز کارزار نیز بیتابی و ترس خود را اظهار کنند و بگویند: ما امروز طاقت جنگ با جالوت و سپاهیانش را نداریم. ولی آنها که به دستور عمل کرده و آب نخورده و اگر هم خوردند به جز مشتی از آب نیاشامیدند، تشنگیشان برطرف شد و در وقت جنگ نیز چابک و آماده کارزار شدند و انبوهی لشکر دشمن آنها را مرعوب نساخت و گفتند: «چه بسیار گروههای اندک که به خواست خدا بر گروههای زیاد غلبه کرده و خدا پشتیبان صابران است»[۲۴]. و از خدای تعالی نیز کمکطلبیده و عرض کردند: «پروردگارا! به ما صبر و پایداری بده و بر گروه کافران پیروزمان گردان». بدین ترتیب اهل اخلاص و اطاعت از نافرمانان نفاق پیشه ممتاز شده و طالوت دانست که جز اندکی از لشکریان وی، بقیه آنها افرادی سست عنصر و ناپایدار هستند و در وقت آزمایش، باطن نافرمان خود را آشکار میسازند.[۲۵]
سموئیل در کتاب مقدس
سموئیل در قرآن و تفاسیر
در قرآن خدای بزرگ اشاره به یکی از حوادث عبرتانگیز و سرگذشت گروهی از بنیاسرائیل میکند که بعد از موسی(ع) اتفاق افتاد. قوم یهود که در زیر سلطۀ فرعونیان، ضعیف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبریهای خردمندانه موسی(ع) از آن وضع اسفانگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند. خداوند به برکت این پیامبر نعمتهای فراوانی به آنها بخشیده که از جمله صندوق عهد[۲۶] بود. قوم یهود با حمل این صندوق در جلو لشکر یک نوع اطمینان خاطر و توانایی روحی پیدا میکردند و این قدرت و عظمت تا مدتی بعد از موسی(ع) ادامه داشت، ولی همین پیروزیها و نعمتها کمکم باعث غرور آنها شد و تن به قانونشکنی دادند، سرانجام به دست فلسطینیان شکست خورده و قدرت و نفوذ خویش را همراه صندوق عهد از دست دادند، به دنبال آن چنان دچار پراکندگی و اختلاف شدند که در برابر کوچکترین دشمنان قدرت دفاع نداشتند تا جایی که دشمنان، گروه کثیری از آنها را از سرزمین خود بیرون راندند و حتی فرزندان آنها را به اسارت گرفتند. این وضع سالهایی ادامه داشت تا آنکه خداوند پیامبری به نام «اشموئیل» را برای نجات و ارشاد آنها بر انگیخت، آنها نیز از ظلم و جور دشمنان به تنگ آمده بودند و دنبال پناهگاهی میگشتند، گرد او اجتماع کردند، و از او خواستند رهبر و امیری برای آنها انتخاب کند تا همگی تحت فرمان و هدایت او، یک دل و یک رأی، با دشمن نبردکنند، تا عزت از دست رفته را باز یابند. «اشموئیل» که به روحیات و سست همتی آنان به خوبی آشنا بود در جواب گفت از آن بیم دارم که چون فرمان جهاد در رسد از دستور امیر و رهبر خود سرپیچی کنید و از مقابله و پیکار با دشمن شانه خالی نمایید. آنها گفتند چگونه ممکن است ما از فرمان امیر سرباز زنیم و از انجام وظیفه دریغ نماییم، در حالی که دشمن، ما را از وطن خود بیرون رانده و سرزمینهای ما را اشغال نموده و فرزندان ما را به اسارت برده است. اشموئیل دید که جمعیت با تشخیص درد به سراغ طبیب آمدهاند و گویا رمز عقبماندگی خود را درک کردهاند، به درگاه خداوند روی آورده و خواسته قوم را به پیشگاه وی عرضه داشت به او وحی شد که «طالوت» را به پادشاهی ایشان برگزیدم. اشموئیل عرض کرد خداوندا من هنوز طالوت را ندیده و نمیشناسم وحی آمد ما او را به جانب تو خواهیم فرستاد، هنگامی که او نزد تو آمد فرماندهی سپاه را به او واگذار و پرچم جهاد را به دست وی بسپار![۲۷]
گزینش طالوت از سوی سموئیل
ولادت و نیاکان
پدر و مادر
نام و نسب
کنیهها و القاب
فرزندان
شمایل و صفات ظاهری
صفات و ویژگیهای شخصیتی
قوم و محل سکونت
قوم سموئیل
سرگذشت تاریخی
نبوت و رسالت
امامت و ولایت
علم ویژه الهی
عصمت
فضایل و مناقب
سیره
اصحاب
مخالفان و دشمنان
رحلت و محل دفن
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ قاموس الکتاب المقدس، ص۵۵۲، «صموئیل».
- ↑ کتاب مقدس، اول سموئیل ۲۰: ۱.
- ↑ دائرة المعارف الکتابیه، ج۵، ص۴۴؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۵۵۲.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۵۳۶.
- ↑ التکمیل والاتمام، ص۷۵؛ مبهمات القرآن، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ قصص الانبیاء، ص۳۶۷.
- ↑ المعارف، ص۴۵.
- ↑ قاموس الکتاب المقدس، ص۵۵۲.
- ↑ نک: کتاب مقدس، اول سموئیل، ۱: ۳۱.
- ↑ نک: مبهمات القرآن، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ نک: مبهمات القرآن، ج۱، ص۲۵۰؛ مفحمات الاقران، ص۵۶.
- ↑ قصص الانبیاء، ص۳۷۳-۳۷۷.
- ↑ «آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریستهای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان ماندهایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانهای است» سوره بقره، آیه ۲۴۶-۲۴۸.
- ↑ «و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.
- ↑ «و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درستپیمان و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.
- ↑ «و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.
- ↑ اعلام القرآن، ص۱۰۱، ۱۲۹.
- ↑ نک:التبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ جامع البیان، ج۱۶، ص۱۲۰؛ المیزان، ج۱۴، ص۶۳.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «سموئیل»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
- ↑ در کتاب مجمع البیان، در تفسیر آیه ۱۴۵ سوره بقره گفته است: اشموئیل به عربی اسماعیل است و بعضی احتمال دادهاند که اشموئیل همان اسماعیل صادق الوعد است که در قرآن کریم نامش ذکر شده است و ما در شرح حال فرزندان ابراهیم(ع) داستان اسماعیل صادق الوعد و اختلافی را که مفسران درباره او دارند، ذکر کردهایم.
- ↑ ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ * وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ «آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریستهای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان ماندهایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست * و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست * و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناستو پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر» سوره بقره، آیه ۲۴۶-۲۴۸.
- ↑ ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾ «و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.
- ↑ برخی گفتهاند که نهری ما بین اردن و فلسطین بود و قول دیگر آن است که نهر مزبور نهر فلسطین بود.
- ↑ ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ * وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾ «و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است * و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان» سوره بقره، آیه ۲۴۹-۲۵۰.
- ↑ رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۴۹۸.
- ↑ به زودی ماجرای صندوق عهد و تاریخچه و محتویات آن را خواهیم آورد.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، قصههای قرآن ص ۳۴۹.