فرشته
ماهیت فرشته
در مورد ماهیت و چیستی فرشتگان در قرآن کریم سخن صریحی به میان نیامده است و این مسئله مورد اختلاف است. بیشتر دانشمندان، فرشتگان را موجوداتی مجرد و غیرمادی میدانند. به نظر متکلمان، فرشتگان اجسامی لطیفاند و میتوانند به شکلهای مختلف درآیند[۱] و فلاسفه آنها را عقول مجرده و نفوس فلکیه میدانند که هیچ ارتباطی با اجسام ندارند[۲].
اثبات وجود فرشتگان
ایمان به وجود فرشتگان از واجبات دینی است و در ردیف ایمان به خدا و پیامبران و کتب آسمانی[۳] جای دارد و برای اثبات وجود فرشتگان راهی جز ادلۀ نقلیه نیست و به حکم ایمان به غیب باید آنها را پذیرفت[۴].
فرشتگان در روایات
روایات بسیاری پیرامون فرشتگان از ائمه معصومین (ع) بیان شده است که برخی از این روایات عبارتاند از:
- امام علی (ع) فرمودند: «از فرشتگانت، برخی را در آسمان هایت جای دادی و از زمین فرابردی. اینان داناترین آفریدگان تو به تو هستند و بیش از همه از تو بیمناکاند و از همه به تو نزدیکترند. ملایکه در صلب هیچ پدری و در رحم هیچ مادری نبودهاند و از نطفۀ ناچیز و پست آفریده نشدهاند و گشت زمان متفرقشان نساخته است با وجود مکانتی که در نزد تو دارند و منزلتی که آنان را داده ای و با آنکه، همه عشق و آرزوشان منحصر در توست و طاعتشان به حدی است که ذره ای از امر تو غفلت روا نمیدارند اگر آنچه را از عظمت تو که نمیدانند به عیان ببینند، اعمال خود را حقیر خواهند شمرد و به تقصیر عبادت معترف خواهند شد و خود را بسی ملامت کنند و بدانند که تو را آنسان که شایسته پرستش توست، نپرستیدهاند و آنسان که سزاوار فرمانبرداری توست، فرمان نبرده اند»[۵].[۶]
- امام سجاد (ع) در دعاهای خویش، نخست بر فرشتگان مقربی مانند اسرافیل، میکائیل، جبرئیل و نیز فرشتگان دیگر درود فرستاده است[۷].[۸]
- امام صادق (ع) فرمودند: خدای عزوجل ملائکه را از نور آفریده است،[۹] نه غذایی میخورند و نه چیزی مینوشند و نه درپی ازدواجاند[۱۰].
ویژگیهای فرشتگان
برخی از ویژگیهای فرشتگان در قرآن و روایات عبارتاند از:
- موجوداتی عاقل و با شعور و بندگان گرامی خداوند هستند[۱۱]؛
- نسبت به خدا عصیان نمیکنند[۱۲]؛
- پیوسته خدا را تسبیح و تقدیس مینمایند[۱۳]؛[۱۴]
- گاهی به صورت انسان در میآیند که به آن "تمثل" گفته میشود[۱۵]؛
- آنان نه میخورند و نه میآشامند و نه نکاح میکنند و به نسیم عرش زندهاند[۱۶]؛
- شمار آنان بسیار است و هیچ گونهای از آفریدگان به شمار آنان نیست[۱۷]؛
- نه خواب دارند و نه سستی و غفلت و نه فراموشی[۱۸]؛
- آنها وظائف مهم و بسیار متنوعی از سوی خداوند بر عهده دارند[۱۹]: نقش فرشتگان در جهان آفرینش نقش واسطه میان پروردگار و جهان هستی است. آنان اجرا کنندۀ فرمان خداوند در جهان هستند[۲۰]. برخی از وظایف آنها عبارت است از: واسطۀ نزول وحی به انسان[۲۱]؛ واسطۀ قبض روح انسان[۲۲]؛ مراقب اعمال بندگان[۲۳]؛ حافظ انسان در برابر حوادث ناگوار و بلایا[۲۴]؛ حامل عرش الهی و شفیع گناهکاران[۲۵]، تغییر شکل به صورت آدمیان[۲۶] و یاری کردن مؤمنان در پیشامدهای سخت مانند جنگها[۲۷]؛ تدبیر کنندۀ امور جهان[۲۸] و گروهی نیز مأمور عذاب اقوام سرکشاند[۲۹].[۳۰]
- مقامات مختلف و مراتب متفاوت دارند؛ خداوند سبحان در قرآن کریم به این امر اشاره دارد: «و هیچ یک از ما (فرشتگان) نیست، مگر اینکه برای او مقام و مرتبهای معین است[۳۱]؛[۳۲] گروهی از آنان پیوسته در سجدهاند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعاند و یارای ایستادن ندارند و گروهی همواره به صف ایستادهاند و پراکنده نمیشوند و برخی پیوسته تسبیح میگویند[۳۳].
عصمت فرشتگان
اثبات عصمت فرشتگان
دلیل عقلی
متکلمان صرفا جهت اثبات عصمت فرشتگان وحی به ادله عقلی استناد کردهاند که تقریر آن چنین است: برای اثبات عصمت فرشتگان در مقام دریافت پیام الهی و ابلاغ آن به انبیا (ع) میتوان به براهین عقلی استدلال کرد. ... هر گونه دلیل عقلی که برای اثبات عصمت انبیا در مقام تلقی و ابلاغ وحی اقامه شده، لزوم عصمت ملائکه وحی را نیز به اثبات میرساند.
غرض اصلی از خلقت آدمی، رسیدن به کمال نهایی و سعادت ابدی است و از طرفی، ابزار و وسایلی که برای درک و شناخت در اختیار انسانها قرار داده شده است؛ یعنی حس و عقل، برای این منظور کفایت نمیکنند، از این رو عقل با توجه به حکمت خداوند در مییابد که حتماً باید راه دیگری در اختیار آدمیان قرار گیرد و آن، راه وحی و نبوت است. طبیعی است که برای حصول و تحقق این منظور باید پیام خداوند به طور کامل و بدون هیچ دستبردی در اختیار انسانها قرار گیرد و این جز با عصمت و مصونیت فرشتگان امکانپذیر نیست؛ چرا که اگر پیام الهی توسط فرشتگان وحی دچار تحریف و تغییر شود؛ یعنی آنها در ابلاغ پیام خداوند معصوم نباشند، در این صورت نقض غرض خواهد شد[۳۴].
دلایل نقلی
برای اثبات عصمت فرشتگان وحی در اموری که مربوط به دریافت ابلاغ وحی نیست و همچنین عصمت سایر فرشتگانی که با مقوله وحی ارتباطی ندارند ـ مانند ملائکهای که مأمور کتابت اعمال آدمیان و یا مأمور نزول برکات آسمانی و مانند آن هستند ـ هر چند که به دلیل کمبود اطلاعات از کیفیت وجودی آنها، نمیتوان برهان عقلی اقامه کرد؛ اما آیات و روایات بسیاری به خوبی بر عصمت این موجودات پاک و ارجمند دلالت دارند.
آیات قرآن کریم
از نظر قرآن کریم، ایمان به ملائکه الهی از ارکان ایمان به غیب بوده و از شرایط ایمان مؤمن محسوب میشود. حدود ۲۰۰ آیه در قرآن در مورد ملائکه، ایمان به آنها، صفات، وظایف و تکالیفشان آمده است. یکی از صفاتی که قرآن برای فرشتگان معرّفی مینماید، عصمت است، میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ[۳۵].
در مورد این آیه به دو نکته باید توجه کرد: اولاً آیه بر اطاعت محض و عدم عصیان ملائکه صراحت دارد. ثانیاً فرشتگان عذاب خصوصیّتی ندارند؛ بلکه نفس فرشته بودن چنین خصوصیتی را لازم میآورد و به اصطلاح باید از ملائکه عذاب بودن، الغاء خصوصیت کرد.
در جای دیگر میفرماید: وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ * لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ [۳۶].
این آیات نیز بر عصمت فرشتگان دلالت دارد. در چند آیه قبل میفرماید: وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ * يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ [۳۷]. که در این آیات نیز اشاره به قدس و پاکی و عبودیّت فرشتگان شده است.
در جای دیگر بعد از بیان این که هریک از فرشتگان مقامی مخصوص دارند که هیچ گاه از آن مقام و جایگاه خود تخطّی نمیکنند، میفرماید: وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ * وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ * وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ[۳۸]. در مجموع آنچه از روح قرآن به طور عام به دست میآید این است که، فرشتگان - موجوداتی پاک و معصوم هستند - امکان خطا و اشتباه و نافرمانی در آنها نیست، مراتب و مسئولیتهای متفاوتی دارند؛ ولی به هرحال، کارگزاران خدای تعالی در ربوبیت و تدبیر و اراده عالم میباشند. هیچ یک به اندازه ذرهای از وظیفه خود تخطّی نمیکنند، بعضی مقرّبتر و به اصطلاح «مطاع» هستند که فرشتگان دیگری را تحت امر خود دارند، چنان که درباره جبرئیل (ع) میفرماید: إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ * مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ [۳۹].
از آیات قرآن کریم سه مطلب عمده و اساسی درباره ملائکه میتوان استفاده کرد[۴۰]:
- فرشتگان موجودات ارجمند و با ارزشی هستند که واسطه بین خداوند و عالم مشهود میباشند؛ به عبارت دیگر، هیچ حادثهای، کوچک یا بزرگ، نیست، مگر اینکه ملائکه در آن دخالت دارند و فرشته یا فرشتگانی بر انجام آن موکلند.
- ملائکه هیچگاه از اوامر الهی سرپیچی نکرده. به غیر خواسته خداوند تن در نمیدهند؛ یعنی اراده آنها مستقل و بریده از اراده و خواست خداوند نیست، از این رو هیچ گاه در انجام فرمانی که از ناحیه خداوند به آنها ارائه شود، سستی و درنگ نکرده، هیچ دستوری از دستورهای الهی را تغییر نمیدهند؛ نه بر آن میافزایند و نه از آن میکاهند: لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ[۴۱]. این، کمال و نهایت عبودیت است که اراده و اعمال موجودی، همگی، مملوک خداوند باشد و ذرهای از فرمان الهی تخلف نکند[۴۲].
- ملائکه مغلوب هیچ نیرو و اراده دیگری واقع نمیشوند. یعنی اگر بخواهند کاری را انجام دهند، آن را بدون کم و کاستی، انجام داده و در این بین هیچ نیرویی قادر به ایجاد خلل و انحراف در کار آنها نیست؛ زیرا که تمامی اعمال و رفتار آنها به امر و اراده خداوند انجام میگیرد: وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ[۴۳]. و اوامر و خواستههای باری تعالی را انجام میدهند: وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ[۴۴]. خداوند هم مغلوب هیچ قدرتی واقع نمیشود: وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ[۴۵]. قرآن کریم از زبان ملائکه میفرماید: وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا[۴۶]. این آیه حکایت از احاطه همهجانبه قدرت خداوند نسبت به ملائکه دارد؛ به نحوی که اراده و قدرتی جز به اذن و مشیت خداوند در آنها تأثیرگذار نیست[۴۷].
از مجموع این ویژگیها که به صورت مطلق بیان شده و اختصاص به گونه خاصی از فرشتگان ندارند، بر میآید که هیچ عاملی، چه از درون و چه از برون، فرشتگان را از انجام تکالیفشان باز نمیدارد. بنابراین همه فرشتگان، معصومند.
روایات
از انبوه روایاتی که عصمت همه فرشتگان را آشکار میکند، به نمونههایی بسنده میکنیم:
- امیرالمؤمنین علی (ع) در مورد خلقت ملائکه خطاب به خداوند عرض میکند: «وَ مَلَائِكَةٌ خَلَقْتَهُمْ وَ أَسْكَنْتَهُمْ سَمَاوَاتِكَ- فَلَيْسَ فِيهِمْ فَتْرَةٌ وَ لَا عِنْدَهُمْ غَفْلَةٌ وَ لَا فِيهِمْ مَعْصِيَةٌ، هُمْ أَعْلَمُ خَلْقِكَ بِكَ...»[۴۸].
- علی (ع) در نهجالبلاغه در خطبه معروف به اشباح درباره آفرینش فرشتگان مطالب بسیار گرانقدر و شگفتانگیزی میفرماید که قسمتهایی از آن را که تناسب بیشتری با بحث ما دارد، در اینجا میآوریم: آنان را در مقامها که دارند، امینِ وحی خود ساخت، و رساندن امر و نهیش را به پیامبران به گردن ایشان انداخت. از دو دلی و ناباوری نگاهشان داشت... نه تیر ناباوری از کمان دو دلی، ایمان استوارشان را نشانه ساخت، و نه سپاه بدگمانی بر اردوی ایمان آنان تاخت و نه بیماری کینه و رشک در آنان رخنه نمود... یقین بدو چنان آنان را از جز خدا بریده که شیفته اویند، تنها آنچه نزد اوست میخواهند، و از دیگری نمیجویند... غفلت، عزم استوارشان را سست نکند، و فریبِ شهوت راهِ همتشان را نزند[۴۹].
- امام زین العابدین (ع) در دعای سوم صحیفه سجادیه درباره ملائکه به خداوند عرض میکند: «اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذِينَ لا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِكَ... وَ لَا يُؤْثِرُونَ التَّقْصِيرَ عَلَى الْجِدِّ فِي أَمْرِكَ... وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ... فَصَلِّ عَلَيْهِمْ، وَ عَلَى الْمَلَائِكَةِ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِمْ... الَّذِينَ لَا تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُءُوبٍ... وَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِيحِكَ الشَّهَوَاتُ، وَ لَا يَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِيمِكَ سَهْوُ الْغَفَلَاتِ»[۵۰].
- امام حسن عسکری (ع) میفرمایند:«إِنَّ مَلَائِكَةَ اللَّهِ مَعْصُومُونَ مَحْفُوظُونَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْقَبَائِحِ بِأَلْطَافِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِمْ:»[۵۱]؛ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ[۵۲].[۵۳]
دیدگاهها درباره عصمت فرشتگان
در این زمینه اقوال و آرای متعددی از سوی علمای اسلامی ابراز شده است که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
- قول به توقف: برخی از علمای اهل سنت (اشاعره) در این زمینه توقف نمودهاند[۵۴]؛ یعنی بعد از آنکه دلایل مخالفان و موافقان را نارسا و غیر برهانی پنداشتهاند، بهتر آن دیدهاند که در این زمینه سخنی نگفته، علم آن را به اهلش واگذارند.
- فقط ملائکه وحی، معصومند: پارهای از علما بر این عقیدهاند که تنها ملائکه وحی- آنها که برای رساندن پیام خاصی از سوی خداوند مأمور میشوند – معصومند[۵۵].
- همه فرشتگان معصومند: نظریه سوم که رأی اکثریت علمای اسلامی و از جمله اجماع علمای شیعه بر آن میباشد، این است که همه فرشتگان، چه ملائکه وحی و چه غیر آنها، از هر گونه نافرمانی و خطایی در اجرای اوامر الهی معصوم و مصون میباشند[۵۶].[۵۷]
فرشتگان معروف
قرآن کریم از بین فرشتگان از دو فرشتۀ جبرائیل و میکائیل و مالِک که مأمور دوزخ است[۵۸] و هاروت و ماروت[۵۹] نام برده است. برترین فرشتگان که در ادعیۀ امامان شیعه نیز از آنها نام برده شده و گرامی داشته شدهاند عبارتاند از: جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل[۶۰].[۶۱] و با تطبیق آیۀ صد و دو سوره نحل و نود و هفت سورۀ بقره میتوان فهمید جبرائیل همان "روح القدس" است که از نامهای دیگر او روح الامین[۶۲]، شدید القوی[۶۳] و رسول کریم[۶۴] است. او همان فرشتهای است که ابراهیم (ع) را از آتش نمرودیان نجات داد و فرعونیان را در نیل غرق کرد و بشارت یحیی (ع) را به زکریا و ولادت عیسی (ع) را به مریم (س) رسانید[۶۵] و قرآن کریم را بر پیامبر اسلام (ص) نازل کرد و طریقۀ عبادت را به او آموخت و در غزوۀ بدر با هزار فرشتۀ دیگر پیامبر (ص) را یاری داد و در معراج، همسفر و راهنمایش بود[۶۶].
از برخی آیات قرآن نیز استفاده میشود جبرائیل بر غیر پیامبران نیز نازل شده است؛ اما نزول وحی به دست جبرائیل تنها ویژۀ پیامبران بوده و برای غیر پیامبران پیامهایی دیگر آورده است و مهمترین کارهای این چهار فرشته عبارتند از: عزرائیل مأمورگرفتن جان انسانها و جبرائیل رابط میان خداوند و پیامبران است[۶۷]، میکائیل، رزق و روزی بندگان[۶۸] و اسرافیل مظهر حیات الهی[۶۹] و دمیدن در صور[۷۰].
فرشتگان و مهدویت
از روایات استفاده میشود فرشتگان مقرب الهی از طرف راست و چپ امام مهدی (ع) حرکت میکنند و او را در تشکیل حکومت واحد جهانی یاری میکنند و خدمتگزار او هستند از جمله: امام باقر (ع) فرمودند: «هرگاه قائم ظهور کند، خداوند او را با فرشتگان نشاندار و... مقرب یاری میکند. جبرئیل پیشاپیش او و میکائیل از طرف راست و اسرافیل از طرف چپ او حرکت میکنند. ابهت و رعب و وحشت به فاصله یک ماه راه از جلو، عقب، چپ و راست او حرکت میکند و فرشتگان مقرب خدا خدمتگزاران او هستند.»..[۷۱].[۷۲]
منابع
پانویس
- ↑ نقد المحصل، ص ۲۳۰.
- ↑ شرح المقاصد، ج ۳، ص۳۶۶.
- ↑ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۹.
- ↑ «مِنْ مَلَائِکَةٍ أَسْکَنْتَهُمْ سَمَاوَاتِکَ وَ رَفَعْتَهُمْ عَنْ أَرْضِکَ هُمْ أَعْلَمُ خَلْقِکَ بِکَ وَ أَخْوَفُهُمْ لَکَ وَ أَقْرَبُهُمْ مِنْکَ لَمْ یَسْکُنُوا الْأَصْلَابَ وَ لَمْ یُضَمَّنُوا الْأَرْحَامَ وَ لَمْ یُخْلَقُوا مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ وَ لَمْ یَتَشَعَّبْهُمْ رَیْبُ الْمَنُونِ وَ إِنَّهُمْ عَلَی مَکَانِهِمْ مِنْکَ وَ مَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَکَ وَ اسْتِجْمَاعِ أَهْوَائِهِمْ فِیکَ وَ کَثْرَةِ طَاعَتِهِمْ لَکَ وَ قِلَّةِ غَفْلَتِهِمْ عَنْ أَمْرِکَ لَوْ عَایَنُوا کُنْهَ مَا خَفِیَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ لَحَقَّرُوا أَعْمَالَهُمْ وَ لَزَرَوْا عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَ لَعَرَفُوا أَنَّهُمْ لَمْ یَعْبُدُوکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ وَ لَمْ یُطِیعُوکَ حَقَّ طَاعَتِکَ»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۰۸.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۶۰۹.
- ↑ ر.ک: صحیفه سجادیه، ۳۹ ـ ۴۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲۲.
- ↑ . مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۵۸، ص ۳۰۶، ح ۱۵.
- ↑ «ان الملائکه لایأکلون ولا یشربون ولا ینکحون و انما یعیشون بنسیم العرش»؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۵۹، ح ۴، ص ۱۷۴.
- ↑ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ«و گفتند خداوند بخشنده (از فرشتگان) فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست؛ بلکه (فرشتهها تنها) بندگانی ارجمندند؛» سوره انبیاء، آیه ۲۶.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص ۱۲.
- ↑ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ«نزدیک است که آسمانها بر فراز سرشان بشکافند و فرشتگان با سپاس پروردگارشان را به پاکی میستایند و برای هر کس که در زمین است آمرزش میخواهند؛ آگاه باشید که بیگمان خداوند است که آمرزنده بخشاینده است» سوره شوری، آیه ۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۲۱.
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج ۴، ص ۳۴۹.
- ↑ میزان الحکمه، ج ۴، ص ۲۹۳.
- ↑ «...لَا یغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُیونِ وَ لَا سَهْوُ الْعُقُولِ وَ لَا فَتْرَةُ الْأَبْدَانِ وَ لَا غَفْلَةُ النِّسْیانِ...»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲۳.
- ↑ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ«در گفتار بر او پیشی نمیجویند و آنان به فرمان وی کار میکنند» سوره انبیاء، آیه ۲۷.
- ↑ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ«پس فرشتگان او را در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود ندا دادند: خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید میدهد که «کلمهای از خداوند» را راست میشمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار و پیامبری از شایستگان است» سوره آل عمران، آیه ۳۹؛ يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ«فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید» سوره نحل، آیه ۲.
- ↑ قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ«بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گماردهاند جان شما را میستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید» سوره سجده، آیه ۱۱.
- ↑ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ«(آدمی باید یاد کند) هنگامی را که دو فرشته فراگیرنده که از راست و چپ (او) نشستهاند، (کارهای او را) فرا میگیرند هیچ سخنی بر زبان نمیآورد مگر آنکه نزد او فرشته مراقبی حاضر است (تا آن سخن را بنویسد)» سوره ق، آیه ۱۷ ـ ۱۸.
- ↑ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند» سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ«کسانی که عرش خداوند را برمیدارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی میستایند و بدو ایمان میآورند و برای مؤمنان آمرزش میخواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کردهاند بیا» سوره غافر، آیه ۷.
- ↑ فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا«و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۷.
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا«ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر (سر) آنان بادی و (نیز) سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره احزاب، آیه ۹.
- ↑ فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا«آنگاه، به فرشتگان کارگزار،» سوره نازعات، آیه ۵.
- ↑ وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ«و چون فرشتگان ما نزد لوط آمدند از (آمدن) آنان پریشان گشت و دستش از (یاری به) آنان کوتاه شد و گفت: امروز روز سختی است!» سوره هود، آیه ۷۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲۳.
- ↑ مَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ«و هیچ یک از ما (فرشتگان) نیست مگر که جایگاهی معیّن دارد» سوره صافات، آیه ۱۶۴.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۶۰۹ ـ ۶۱۰.
- ↑ «مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا یرْکَعُونَ وَ رُکُوعٌ لَا ینْتَصِبُونَ وَ صَافُّونَ لَا یتَزَایلُونَ وَ مُسَبِّحُونَ لا یسْأَمُونَ»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱.
- ↑ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان، ص ۳۳۵.
- ↑ «ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶.
- ↑ «و گفتند خداوند بخشنده (از فرشتگان) فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست؛ بلکه (فرشتهها تنها) بندگانی ارجمندند؛ * در گفتار بر او پیشی نمیجویند و آنان به فرمان وی کار میکنند» سوره انبیاء، آیه ۲۶-۲۷.
- ↑ «و هر کس که در آسمانها و زمین است از آن اوست و آن کسان که نزد اویند از پرستش وی سر باز نمیزنند و خسته نمیشوند * شب و روز (خداوند را) به پاکی ستایش میکنند در حالی که سستی نمیورزند» سوره انبیاء، آیه ۱۹-۲۰.
- ↑ «و هیچ یک از ما (فرشتگان) نیست مگر که جایگاهی معیّن دارد * و ماییم که صفزدگانیم * و ماییم که (خداوند را) به پاکی میستاییم» سوره صافات، آیه ۱۶۴-۱۶۶.
- ↑ «که این (قرآن) بازخوانده فرستادهای گرامی است * توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد* آنجا فرمانگزاری امین است» سوره تکویر، آیه۱۹- ۲۱.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج۱۷، ص۱۲-۱۳.
- ↑ «که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۲۷۵.
- ↑ «و آنان به فرمان وی کار میکنند» سوره انبیاء، آیه ۲۷.
- ↑ «و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶.
- ↑ «و خداوند چنان نیست که چیزی در آسمانها و زمین او را به ستوه آورد» سوره فاطر، آیه ۴۴.
- ↑ «و ما (فرشتگان) جز به فرمان پروردگارت فرود نمیآییم، آینده و گذشته ما و آنچه میان آنهاست، از آن اوست و پروردگارت فراموشکار نیست» سوره مریم، آیه ۶۴.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۸۳.
- ↑ «و فرشتگانی که آنها را آفریدی و در آسمانها جایشان دادی، پس نه سستی در آنها وجود دارد، و نه غفلت میورزند و نه معصیتی از آنها صادر میشود. ایشان از همه آفریدههایت شناخت بیشتری به تو دارند». بحارالانوار، ج۵۶، ص۱۷۵، حدیت ۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۱، ترجمه سید جعفر شهیدی.
- ↑ «بارالها، درود فرست بر حاملان عرشت که در ستایش تو سستی نمیورزند... و در انجام فرمانت، کوتاهی را بر تلاش بر نمیگزینند... و بر جبرئیل که امین وحی تو است... و بر سایر فرشتگان... آنها که تلاش زیاد، دلتنگشان نمیسازد و خواستهها [ی نفسانی] از ثناگویی تو، بازشان نمیدارد و غفلتها از بزرگداشت تو منعشان نمیکند».
- ↑ «فرشتگان خدا، با [کمک] الطاف الهی، از کفر و امور ناپسند، معصوم و در امانند. [چنانکه] خداوند - عز وجل - درباره آنها میفرماید:» بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۲۱.
- ↑ «که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶.
- ↑ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص۳۳۷ ـ ۳۴۰.
- ↑ المواقف، ص۳۶۷؛ شرح المواقف، ج۸ ص۲۸۳.
- ↑ عالم الملائکة الأبرار، ص۳۱. این نظریه را از برخی علمای اسلامی نقل میکند.
- ↑ تفسیر فخر رازی، ج۱، ص۳۸۲؛ گوهر مراد، ص۴۲۵ و ص۴۲۷؛ المیزان، ج۱۴، ص۸۳؛ نورالافهام (شرح الأرجوزة فی علم الکلام)، ج۱، ص۲۴۱-۲۴۲؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۹۱-۹۲ و ج۶، ص۴۳۳- ۴۳۴؛ عالم الملائکة الأبرار، ص۳۱؛ من العقیدة الی الثورة، ج۴، ص۱۹۴-۱۹۵؛ معالم اصول الدین، ص۷۷-۷۸؛ تبسیط العقائد الاسلامیه، ص۱۸۵-۱۸۶.
- ↑ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان، ص۳۳۴.
- ↑ وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ«و فریاد برآورند که ای نگهبان (دوزخ)! کاش پروردگارت کار ما را تمام کند! (او در پاسخ) میگوید: شما (در این عذاب) ماندگار خواهید بود» سوره زخرف، آیه ۷۷.
- ↑ وَ اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلىَ مُلْكِ سُلَيْمَنَ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمَنُ وَ لَاكِنَّ الشَّيَطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلىَ الْمَلَكَينِْ بِبَابِلَ هَرُوتَ وَ مَرُوتَ وَ مَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتىَ يَقُولَا إِنَّمَا نحَْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَينَْ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَ لَا يَنفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْترََئهُ مَا لَهُ فىِ الاَْخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ؛ «و از افسونى كه ديوها به روزگار پادشاهى سليمان مى خواندند پيروى كردند، و سليمان كافر نبود، ولى ديوها كه مردم را جادوگرى مى آموختند كافر بودند و نيز آن افسون كه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابل نازل شد، در حالى كه آن دو به هر كس كه جادوگرى مى آموختند مى گفتند: كار ما فتنه است، مباد كافر شوى. و مردم از آن دو جادوهايى مى آموختند كه مى توانستند ميان زن و شوى جدايى افكنند و آنان جز به فرمان خدا به كسى زيانى نمى رسانيدند و آنچه مردم مى آموختند به آنها زيان مى رسانيد، نه سود. و خود مى دانستند كه خريداران آن جادو را در آخرت بهره اى نيست. خود را به بد چيزى فروختند، اگر مى دانستند.» سورۀ بقره، آیۀ ۱۰۲.
- ↑ ر.ک: صحیفۀ سجادیه.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۱۰.
- ↑ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ«که روح الامین آن را فرود آورده است» سوره شعراء، آیه ۱۹۳.
- ↑ عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى«آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است» سوره نجم، آیه ۵.
- ↑ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ«که این (قرآن) بازخوانده فرستادهای گرامی است. توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد، آنجا فرمانگزاری امین است» سوره تکویر، آیه ۱۹ ـ ۲۱.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲۴.
- ↑ اعلام القرآن، ص ۲۷۷ ـ ۲۷۸.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج۵، ص ۳۰۹.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۶، ص۲۲۱.
- ↑ مشارق انوار الیقین، برسی، ج۱، ص۳۲.
- ↑ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا«و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت (مریم) گفت: من از تو، به (خداوند) بخشنده پناه میبرم؛ اگر پرهیزگاری (از من دور شو) گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم. گفت: چگونه مرا پسری تواند بود که بشری به من دست نزده است و بدکاره هم نبودهام گفت: چنین است؛ پروردگارت میفرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانهای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است.» سوره مریم، آیه ۱۶ ـ ۲۱.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۳۴.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۵۳۷.