فقر اقتصادی
فقر اقتصادی از مصادیق فقر مذموم است.
مقدمه
- فقر در لغت، بهمعنای شکسته استخوان پشت و به مفهوم حاجت و نیاز است. فقیر شخص نیازمند است. احتیاج را از آنرو فقر گفتهاند که به منزله شسته شدن فقار ظهر (ستون فقرات) است. فقر، بهمعنای ناداری، تهیدستی و تنگدستی نیز آمده است[۱]. واژه فقر از مفاهیمی است که معانی مختلف دارد. گرچه فقر اقتصادی امری مذموم و نکوهیده است، اما فقر در مفاهیمی میتواند ارزش تلقی شود[۲].
- محرومیت از امکانات ضروری، غذا و خوراک. در این حالت طاقت و توان انسان از دست میرود، سلامتش بهمخاطره میافتد و در مرز زندگی و مرگ در تکاپوست. در فقر اقتصادی انسان در چشمها خوار میشود. فقر، بر خلاف تصور برخی، هرگز محصول مشیت و قضا و قدر الهی نیست. قرآن کریم نیز فقر اقتصادی را در مواردی چند مطرح کرده و از آن بهعنوان پدیدهای شوم یاد میکند. امام علی (ع) میفرماید: بارخدایا! با توانگری، آبرویم را پاس دار و با فقر و تنگدستی، فر و شکوهم را ناچیز مدار[۳]. همچنین فقر را مرگ بزرگ میداند[۴]. امام علی (ع) فقر اقتصادی را ابزار خواری نفس میداند[۵].
علل فقر اقتصادی از دیدگاه امام علی (ع)
- امام علی (ع) در بیان عوامل فقر به جوانب مختلف این موضوع میپردازد[۶].
- حکمت الهی (آزمایش): حضرت علی (ع) گاه فقر اقتصادی را نوعی امتحان الهی برمیشمرند: بسا احسان پیاپی خدا، گناهکار را گرفتار کند و پردهپوشی خدا او را مغرور سازد و با ستایش مردم فریب خورد و خداوند هیچ کس را همانند مهلت دادن مورد آزمایش قرار نداد[۷][۸].
- ویژگیهای افراد: برخی از ویژگیها عبارتاند از:
- سستی و تنبلی و بیکاری: یکی از مهمترین حلقههای پیوند میان دنیا و آخرت، اصل تناسب تلاش و پاداش است. این اصل در دنیا نیز نقش اساسی دارد. انسانها سست و تنبل و بیکار درِ نعمتها را به روی خود میبندند و بهتدریج به فقر مبتلا میشوند. افزایش بیکاری و کاهش در پوشش نیازهای اساسی هر یک بهطور مستقیم در میزان فقر تأثیر دارند. امام علی (ع) میفرماید: هر کس تن به سستی دهد حقوق را پایمال کند[۹][۱۰].
- اندیشههای نادرست: در بررسی علل عقبماندگی مسلمانان گفته میشود که شاید رسوخ باورهای نادرست در جامعه، مسلمانان را دچار انحطاط کرده باشد. همه چیز را در آخرت خلاصه کردن و تحقیر زندگی دنیا از جمله این باورهاست. امام علی (ع) گرچه در سخنان خود به حقیقت دنیا اشاره داشته و مردمان را به پرهیز از دنیاطلبی دعوت کرده است، اما حقیقت دنیا را در تعارض با آخرت نمیداند؛ چنانکه به یکی از مردمان که گوشه عزلت گزیده بود و به کار دنیا نمیپرداخت، فرمود: ای دشمن جان خویش! شیطان سرگردانت کرده است! آیا به زن و فرزندانت رحم نمیکنی؟ گمان میکنی که خداوند نعمتها را بر تو حلال کرده و از اینکه از آنها استفاده میکنی ناخشنود میشود[۱۱][۱۲].
- کوتاهی ثروتمندان در انجام وظیفه خود: تمام عوامل پدید آمدن و گسترش فقر را نمیتوان به فقیران نسبت داد. به کار بردن روشهای نادرست به وسیله اغنیا نیز موجب پیدایی فقر میشود[۱۳].
- انباشته شدن ثروت نزد توانگران و ثروتمندان: امام علی (ع) میفرماید: همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایهداران قرار داده است، پس فقیری گرسنه نمیماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان درباره گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید[۱۴][۱۵].
- بخل: بخل آن است که شخص بخیل نتواند دیگری را به حالت نعمت و ثروت مادی و معنوی ببیند، چه رسد به آنکه خود احسان و انفاق کند. این افراد با به کار نگرفتن سرمایه خود نهتنها خویش را از دستیابی به سود محروم میکنند، بلکه با بیحرکت شدن چرخه سرمایهگذاری و در نتیجه ظهور بیکاری، فقر را برای جامعه به ارمغان میآورند، از سوی دیگر از جهت مصرف، بخل، توانمندان را وادار میکند تا نیاز حاجتمندان را برطرف نکنند و از مسئولیت خود سرباز زنند. امام میفرماید: بخل ورزیدن کانون تمام عیبها و مهاری است که انسان را بهسوی هر بندی میکشاند.[۱۶][۱۷].
- احتکار و گرانفروشی بازرگانان: این عمل اغلب بهمنظور کسب سود بیشتر در اوضاع نابسامان اقتصادی صورت میگیرد. مالکیت در اسلام بهمعنای اختیار تام و کامل نیست و انسانها نمیتوانند هرگونه که بخواهند و بیهیچ مسئولیتی در اموال تصرف کنند. امام (ع) میفرماید: در میان بازرگانان کسانی هستند که تنگنظر و بدمعامله و بخیل و احتکار کنندهاند که تنها با زورگیی به سود خود میاندیشند و کالا را به هر قیمتی که میخواهند میفروشند... پس، از احتکار جلوگیری کن[۱۸][۱۹].
- ربا: سرمایهدار با بهکارگیری سرمایه بدون کار و استفاده از بهره پول، ثروتها میاندوزد و گروه زیادی را تهیدست میسازد. اموال مانند خون باید در یک سیستم و نظام متعادل و متوازن اقتصادی در تمام اندام اجتماع جریان یاد و در هر جا نیاز انسانها را برآورده سازد. اما در نظام ربوی در عضوی از اندام اجتماع متراکم میشود و دیگر اعضای دچار کمخونی یا بیخونی میشوند. بنابراین فساد اموال که علت تحریم ربا شمرده شده است ناظر به اموال جامعه و مردمی است که روابط ربوی میان ایشان حاکم باشد. قرآن کریم میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقی مانده است واگذارید[۲۰]. امام علی (ع) نیز میفرماید: لعنت کرد پیامبر ربا را و خورنده آن و دهنده آن را و فروشنده و خریدار و نویسنده آن را[۲۱].[۲۲].
- مدیریت غیر متخصص (ناواردان و کمفهمان): امام رضا (ع) نابسامانی، بیعدالتی، تبعیض و فقر را به عللی نسبت میدهد که از آن جمله به کار گماردن جاهلان و ناآگاهان و غیر متخصصان است. امام علی (ع) نیز بدی تدبیر را علت فقر میپندارند[۲۳].
- مدیریت خائن: در امور کارگزارانت نیکو بنگر و آنان را پس از آزمایش به کار گمار[۲۴][۲۵].
- انحصار منابع در دست طبقه خاصی از مردم: ظلم و حاکمان برای برتری دادن گروهی خاص بر توده مردم سبب تمرکز امکانات جامعه در نقطهای خاص و فقیر شدن دیگران خواهد شد. این گروه که معمولاً از نزدیکان حاکمان ستمکارند با جمعآوری اموال از قرار گرفتن فقیران در چرخه گردش درآمد جلوگیری میکنند. امام میفرماید: از این اندوهناکم که بیخردان و تباهکاران این امت امور آنان را بهدست گیرند و مال خدا را بین خود دست به دست بگردانند و بندگان او را محروم و برده خود کنند[۲۶][۲۷].
- نظام مالیاتی ناکارآمد: اگر مالیاتها پرداخت و جمعآوری شوند، اما دولت در تخصیص بهینه آن برای آبادانی کوتاهی کند، فقر در جامعه نفوذ میکند. امام علی (ع) نیز میفرماید: حاکمی که مالیات بگیرد اما به آبادانی نپردازد، کشور را نابود و مردم آن را هلاک میکند[۲۸][۲۹].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 621.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 621.
- ↑ «اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِيَ بِالْإِقْتَارِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶
- ↑ نک: حکمت ۱۵۴
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 621- 622.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 623.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۶۰
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 623.
- ↑ «مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۹
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 623.
- ↑ «يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ، لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ، أَمَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ؟ أَتَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا؟ أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 623.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 623.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ، فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۸
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 624.
- ↑ «الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ، وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوء»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۸
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 624.
- ↑ «أَنَّ فِي کَثِير مِنْهُمْ ضِيقاً فَاحِشاً وَ شُحّاً قَبِيحاً وَاحْتِکَاراً لِلْمَنَافِعِ وَتَحَکُّماً فِي الْبِيَاعَاتِ، وَذَلِکَ بَابُ مَضَرَّة لِلْعَامَّةِ، وَعَيْبٌ عَلَى الْوُلاَةِ؛ فَامْنَعْ مِنَ الاِحْتِکَارِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 624.
- ↑ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ؛ سوره بقره، آیه ۲۷۸.
- ↑ «لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الرِّبا و آکلَهُ وَ بایعَهُ وَ مُشْتَرِیهُ وَ کاتِبَهُ وَ شاهِدَیهِ»؛ وسايل الشيعه- جلد 12- صفحه 430
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 624.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 625.
- ↑ نهج البلاغه، نامههای ۵۳ تا ۷۲
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 625.
- ↑ «وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ [هَذِهِ الْأُمَّةَ] أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا، فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا»؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 625.
- ↑ «وَمَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَأَهْلَکَ الْعِبَادَ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 625.