وضو در معارف و سیره علوی
وضوی امام علی(ع)
در روایات ما شیوه وضوی امیرالمؤمنین(ع) نیز نقل شده است که همراه آن، دعای حضرت در هنگام وضو آمده است که بسیار زیباست. امام صادق(ع) میفرماید: روزی امیرالمؤمنین(ع) با محمد بن حنفیه نشسته بودند. حضرت به محمد گفت: ظرف آبی برایم بیاور تا با آن برای نماز وضو بگیرم. محمد ظرف آبی آورد. حضرت کف آبی با دست چپش به دست راستش ریخت و فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً»: به نام خدا آغاز میکنم و حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که آب را پاک قرار داد و آن را پلید قرار نداد»؛ سپس برای استنجا رفت و فرمود: «اللَّهُمَّ حَصِّنْ فَرْجِي وَ أَعِفَّهُ وَ اسْتُرْ عَوْرَتِي وَ حَرِّمْهُ عَلَى النَّارِ»: بار خدایا، دامن مرا (از ارتکاب محرّمات و زنا) حفظ فرما و آن را عفیف دار و بپوشان عورت مرا و بدنم را بر آتش حرام گردان». آنگاه با آب مضمضمه کرد؛ آن را در دهان خود گرداند و فرمود: «اللَّهُمَّ لَقِّنِّي حُجَّتِي يَوْمَ أَلْقَاكَ وَ أَطْلِقْ لِسَانِي بِذِكْرِكَ»: «بار خدایا، در روزی که تو را ملاقات میکنم، حجّتم را به من تلقین فرما و زبانم را به یاد خودت آزاد و روان گردان». سپس استنشاق کرد و آب در بینی خود ریخت و فرمود: «اللَّهُمَّ لَا تُحَرِّمْ عَلَيَّ رِيحَ الْجَنَّةِ وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يَشَمُّ رِيحَهَا وَ رَوْحَهَا وَ طِيبَهَا»: «بار خدایا، بوی بهشت را بر من حرام مگردان و مرا از کسانی قرار ده که بو، نسیم و عطر آن را (با شامّه خود) حسّ میکنند».
بعد از آن صورتش را شست و فرمود: «اللَّهُمَ بَيِّضْ وَجْهِي يَوْمَ تَسْوَدُّ فِيهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِي يَوْمَ تَبْيَضُّ فِيهِ الْوُجُوهُ»: «خداوندا، روزی که رویها در آن روز سیاه میشود، صورت مرا سفید گردان و روزی که رویها در آن روز سفید میگردد، صورت مرا سیاه مگردان»؛ سپس دست راستش را شست و فرمود: «اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كِتَابِي بِيَمِينِي وَ الْخُلْدَ فِي الْجِنَانِ بِيَسَارِي وَ حَاسِبْنِي حِساباً يَسِيراً»: «خداوندا، نامه عملم را به دست راستم بده و برگه اقامت ابدی در بهشت را به دست چپم و مرا با حسابی آسان مورد حسابرسی قرار ده».
سپس دست چپش را شست و فرمود: «اللَّهُمَّ لَا تُعْطِنِي كِتَابِي بِشِمَالِي وَ لَا تَجْعَلْهَا مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِي وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ»: بار خدایا، نامه عمل مرا به دست چپم مده و آن را زنجیر بر گردنم مساز و به تو پناه میآورم [ای پروردگار] از آن پیراهنها که از آتش ساخته شده است». آنگاه سرش را مسح کرد و فرمود: «اللَّهُمَّ غَشِّنِي بِرَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ»: بار خدایا، (جامه) رحمت و برکاتت را بر من بپوشان و مرا با آنها فراگیر»؛ سپس دو پایش را مسح کرد و فرمود: «اللَّهُمَّ ثَبِّتْ قَدَمَيَّ عَلَى الصِّرَاطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الْأَقْدَامُ وَ اجْعَلْ سَعْيِي فِيمَا يُرْضِيكَ عَنِّي يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ»[۱]: خداوندا، قدمهای مرا بر صراط ثابت و استوار دار، در آن روز که قدمها در آن میلغزد و سعی و کوشش مرا در آن چیزی قرار ده که تو از من خشنود و راضی میشوی، ای صاحب شکوه و بزرگواری». آنگاه سرش را بلند کرد و به محمد نگریست و فرمود: «ای محمد، هر کس وضو بگیرد مانند وضویم و مانند دعاهای من بگوید، خداوند از هر قطرهای که با آن وضو میگیرد، ملکی بیافریند که او را تقدیس و تسبیح و تکبیر بگویند؛ پس ثواب آن را خداوند برای او بنویسد تا روز قیامت»[۲].
این دعایی است که امیرالمؤمنین(ع) در هنگام وضو میخواند. ایشان هم روش وضو را یاد داد و هم دعای آن را آموزش داد و این سیره حضرت شایسته پیروی و عمل است. شیخ مفید در مقنعه این دعای وضو را بدون انتساب به امیرالمؤمنین(ع) ذکر کرده و بیان میکند ظرف آب را در سمت راست خود قرار دهد و قبل از دستزدن به آن بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي...»؛ سپس روش وضو را آنگونه که ذکر شد، نقل کرده است[۳]. بدیهی است علی(ع) که اولین مرد مسلمان است و علوم زیادی از پیامبر(ص) آموخته و تا لحظات پایانی عمر پیامبر(ص) با آن حضرت بوده است، از دیگران به وضوی پیامبر(ص) آگاهتر است. امیرالمؤمنین(ع) در نامه خود به محمد بن ابیبکر، استاندارش بر مصر، شیوه گرفتن وضو را برای وی مینویسد که سه بار آب را مضمضمه کند و سه بار استنشاق نماید؛ صورت را بشوید؛ سپس دست راست را، آنگاه دست چپ و بعد سر و دو پا را مسح کند و میافزاید: من دیدم رسول خدا(ص) اینگونه وضو میگیرد و بدان که وضو نصف ایمان است[۴].[۵]
نکاتی در باب اهمیت وضو
سخنی که از امیر مؤمنان نقل شد، نشان میدهد که حضرت وضوی پیامبر(ص) را توضیح میداده است. تعبیر پایانی در کلام حضرت درباره وضو که نصف ایمان است، ممکن است برای برخی سنگین و عجیب باشد که چگونه وضو را نصف ایمان دانسته است. برای روشنشدن مطلب، باید توجه داشت خداوند در قرآن نماز را ایمان نامیده است؛ آنجا که مسلمانان بعد از تغییر قبله گفتند: نمازهای گذشت ما ضایع شده است، آیه نازل شد: ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۶]؛ یعنی خداوند نماز شما را که در گذشته به سوی بیتالمقدس خواندهاید، ضایع نمیکند[۷]؛ بنابراین صحت نماز که از آن به «ایمان» تعبیر شده، به وضو بستگی دارد؛ به همین جهت وضو نصف ایمان دانسته شده است.
در روایات نکات دیگری نیز در باب سیره معصومان درباره وضو آمده که به برخی از آنها اشاره میکنیم: برابر روایات متعددی از امام باقر و امام صادق(ع) و دیگر معصومان، پیامبر(ص) برای غسل یک مَن آب و برای وضو یک چارک آب را کافی میدانست[۸]. علی(ع) در هنگام وضو اجازه نمیداد کسی به وی کمک نماید و برایش آب بریزد. وقتی از این موضوع پرسیدند فرمود: «لَا أُحِبُّ أَنْ أُشْرِکَ فِي صَلَاتِي أَحَداً»[۹]؛ «دوست ندارم در نمازم کسی را شریک نمایم».
حضرت علی(ع) صاحب مِطهَره و آفتابهداری داشت که آب برای حضرت میآورد. نام وی نجی پدر عبدالله بود[۱۰] و هر دو از اعضای شرطةالخمیس بودند[۱۱]؛ با این حال حضرت اجازه ریختن آب به دیگران نمیداد. مشابه آن از امام رضا(ع) نقل شده که اجازه نداد در گرفتن وضو به ایشان کمک شود و درباره علت آن همان سخن امیر مؤمنان(ع) را فرمود[۱۲]. وضوگرفتن با آب وضوی دیگران اشکال ندارد و زمانی که پیامبر(ص) وضو میگرفت، مسلمانان آب وضوی حضرت را که میریخت، میگرفتند و با آن وضو میساختند[۱۳].[۱۴]
وضو در حال تقیه
ازآنجاکه وضوی شیعه با عامه متفاوت است، گاهی شیعیان به دستور معصومان مانند عامه وضو میگرفتند تا به تشیع متهم نشوند و از طرف عامه آزار نبینند و بدین ترتیب با رعایت تقیه جان خود را حفظ میکردند؛ مانند وضوی داوود بن زربی که طریقه انجام وضو را از امام صادق(ع) میپرسد؛ حضرت میفرماید: وضو بگیر سه تا سه؛ بعد فرمود: آیا در بغداد و در میان نیروهای نظامی آنان حاضر نمیشوی؟ گفتم: چرا؛ روزی در منزل مهدی عباسی وضو میگرفتم که یکی از آنان مرا دید و من متوجه دیدن آنان نبودم. فردی که مرا میدید گفت: دروغ میگوید کسی که خیال میکند تو طرفدار فلانی هستی، درحالیکه اینگونه وضو میگیری. گفتم: به خدا سوگند حضرت برای چنین مواردی به من دستور وضوی با تقیه داده است[۱۵].
ظاهراً منظور از سه بار سه بار، شستن صورت و دستهاست که در فقه شیعه بار سوم جایز نیست و ممکن است منظور از سه، شستن پاها باشد؛ یعنی سه بار شستن در برابر دو بار شستن و دو بار مسحکردن. به نظر میرسد این وجه مورد نظر بوده است. کشی این روایت را بهطور مفصل در کتاب رجال[۱۶] نقل کرده است و ابهامات این خبر را توضیح میدهد که به نظر میرسد این نقل خلاصهای از خبر رجال کشی باشد[۱۷].[۱۸]
منابع
پانویس
- ↑ عبارت «ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرامِ» فقط در من لا یحضره الفقیه آمده است (شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۳).
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۵۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۷۰؛ احمد بن محمد برقی، المحاسن، ص۴۵؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۱؛ همو، ترجمه من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۶۸؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۵۴؛ همو، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۱۶: «يَا مُحَمَّدُ مَنْ تَوَضَّأَ مِثْلَ وُضُوئِي وَ قَالَ مِثْلَ قَوْلِي خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ كُلِّ قَطْرَةٍ مَلَكاً يُقَدِّسُهُ وَ يُسَبِّحُهُ وَ يُكَبِّرُهُ فَيَكْتُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ثَوَابَ ذَلِكَ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ».
- ↑ شیخ مفید، المقنعه، ص۴۳.
- ↑ شیخ مفید، الأمالی، ص۲۶۷؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۹.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۴۲.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۷۶؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۸: «فَسَمَّى الصَّلَاةَ إِيمَاناً».
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۱۳۶؛ همو، الإستبصار، ج۱، ص۱۲۱.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۳۵۴.
- ↑ ابنطاووس، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، ص۳۳۳؛ یوسف بن حاتم شامی، الدر النظیم، ص۵۳۷.
- ↑ شیخ مفید، الإختصاص، حاشیه، ص۳.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۶۹: «أَتَوَضَّأُ لِلصَّلَاةِ وَ هِيَ الْعِبَادَةُ فَأَكْرَهُ أَنْ يَشْرَكَنِي فِيهَا أَحَدٌ».
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۴۵.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۸۲. همو، الإستبصار، ج۱، ص۷۱.
- ↑ شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۳۱۲.
- ↑ محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخیار، ج۱، ص۳۳۲.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۴۷.