جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[همبستگی اجتماعی در قرآن]] - [[همبستگی اجتماعی در حدیث]] - [[همبستگی اجتماعی در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[همبستگی اجتماعی در قرآن]] - [[همبستگی اجتماعی در حدیث]] - [[همبستگی اجتماعی در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
یکی از آفتهایی که [[دولت پیامبر]] را [[تهدید]] میکرد بحرانهای ناشی از دگرگونی از [[جامعه جاهلی]] به [[جامعه]] [[نبوی]] بود. بحرانهایی که از یک سو [[کفار]] و [[مشرکان]] و معترضان به پیامبر ایجاد میکردند و از سوی دیگر جمعیتی که خود را [[شهروندان]] [[دولت نبوی]] میدانستند، حال آنکه ویژگیهای هویتی بسیار متفاوتی داشتند، از [[عقاید]] و [[مذاهب]] گوناگون گرفته تا نژادها و [[قبایل]] گاه [[متعارض]]. پیامبر برای حل و رفع این [[بحران]] با برخورداری از تواناییهای نمادین به ویژه بهکارگیری نمادهای [[دینی]]، به [[برانگیختن]] [[حس]] [[همبستگی]] در جامعه کمک کرد. ایشان از [[آغاز بعثت]] اساس همه پیوندهای [[اجتماعی]] و [[انسجام]] و همبستگی اجتماعی را بر پایه [[آموزههای دین]] جدید قرار داد و از همین طریق از بسیاری از تعارضات قومی و قبیلگی جلوگیری کرد. | یکی از آفتهایی که [[دولت پیامبر]] را [[تهدید]] میکرد بحرانهای ناشی از دگرگونی از [[جامعه جاهلی]] به [[جامعه]] [[نبوی]] بود. بحرانهایی که از یک سو [[کفار]] و [[مشرکان]] و معترضان به پیامبر ایجاد میکردند و از سوی دیگر جمعیتی که خود را [[شهروندان]] [[دولت نبوی]] میدانستند، حال آنکه ویژگیهای هویتی بسیار متفاوتی داشتند، از [[عقاید]] و [[مذاهب]] گوناگون گرفته تا نژادها و [[قبایل]] گاه [[متعارض]]. پیامبر برای حل و رفع این [[بحران]] با برخورداری از تواناییهای نمادین به ویژه بهکارگیری نمادهای [[دینی]]، به [[برانگیختن]] [[حس]] [[همبستگی]] در جامعه کمک کرد. ایشان از [[آغاز بعثت]] اساس همه پیوندهای [[اجتماعی]] و [[انسجام]] و همبستگی اجتماعی را بر پایه [[آموزههای دین]] جدید قرار داد و از همین طریق از بسیاری از تعارضات قومی و قبیلگی جلوگیری کرد. | ||
زمانی که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد، دو کار مهم و اساسی انجام داد، نخست بنیان [[برادری]] را بر ویرانه ساختار قبیلگی آن جامعه پیریزی کرده و [[قریش]] و افراد قبایل دیگر را که به مدینه آمده بودند، [[مهاجر]] خواند و قبایل [[اوس و خزرج]] را [[انصار]] نامید. دوم این که میثاقنامه مدینه را که [[حکم]] [[قانون اساسی]] آن دولت [[شهر]] نوبنیاد را داشت و دارای ۴۷ ماده بود، در میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] منعقد کرد. | زمانی که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} وارد [[مدینه]] شد، دو کار مهم و اساسی انجام داد، نخست بنیان [[برادری]] را بر ویرانه ساختار قبیلگی آن جامعه پیریزی کرده و [[قریش]] و افراد قبایل دیگر را که به مدینه آمده بودند، [[مهاجر]] خواند و قبایل [[اوس و خزرج]] را [[انصار]] نامید. دوم این که میثاقنامه مدینه را که [[حکم]] [[قانون اساسی]] آن دولت [[شهر]] نوبنیاد را داشت و دارای ۴۷ ماده بود، در میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] منعقد کرد. | ||
در [[سال اول هجرت]]، انعقاد [[میثاق]] مدینه یا [[پیمان]] [[سیاسی]] و نظامی - که به منشور مدینه نیز [[شهرت]] دارد - زمینههای [[اتحاد]] و همزیستی در جامعه مدینه را فراهم ساخت. این منشور پس از گفتوگوهای جدی و تبادل آرا میان [[نمایندگان]] مسلمانان و مشرکان مدینه و بعدها یهودیان، از سوی پیامبر اعلام گردید. گفتوگوهایی که طبعاً در شرایط [[آزاد]] و فضای سیاسی و اجتماعی متعادلی انجام میگرفت، در نهایت به توافقهایی میان اعضای جامعه مدینه منجر شد. | در [[سال اول هجرت]]، انعقاد [[میثاق]] مدینه یا [[پیمان]] [[سیاسی]] و نظامی - که به منشور مدینه نیز [[شهرت]] دارد - زمینههای [[اتحاد]] و همزیستی در جامعه مدینه را فراهم ساخت. این منشور پس از گفتوگوهای جدی و تبادل آرا میان [[نمایندگان]] مسلمانان و مشرکان مدینه و بعدها یهودیان، از سوی پیامبر اعلام گردید. گفتوگوهایی که طبعاً در شرایط [[آزاد]] و فضای سیاسی و اجتماعی متعادلی انجام میگرفت، در نهایت به توافقهایی میان اعضای جامعه مدینه منجر شد. | ||
در بند دوم این منشور دو مفهوم برجسته [[خودنمایی]] میکند. نخست اطلاق مفهوم «[[امت]]» برای [[جامعه اسلامی]] و دیگری یگانه و مشخص بودن آن، که اشاره به یک واحد [[سیاسی]] معین دارد<ref>ر.ک: محمد حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد و اسناد صدر اسلام، ترجمه سید محمد حسینی، (تهران: سروش، ۱۳۷۴).</ref>. | در بند دوم این منشور دو مفهوم برجسته [[خودنمایی]] میکند. نخست اطلاق مفهوم «[[امت]]» برای [[جامعه اسلامی]] و دیگری یگانه و مشخص بودن آن، که اشاره به یک واحد [[سیاسی]] معین دارد<ref>ر. ک: محمد حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد و اسناد صدر اسلام، ترجمه سید محمد حسینی، (تهران: سروش، ۱۳۷۴).</ref>. | ||
نگاهی به اهمّ اصولی که از لابهلای مندرجات این منشور به دست میآید، نشان از ژرفبینی [[پیامبر]] در تدوین [[قواعد]] [[رفتار]] سیاسی اعضای [[جامعه]] که [[امت واحد]] نامیده شدهاند، دارد. از یک سو [[روابط]] میان [[حاکم]] و [[مردم]]، مناسبات میان [[جامعه سیاسی]] و [[التزام]] به [[عقاید]] مخالف و [[شناسایی]] [[حقوق اقلیتهای دینی]] را تبیین میکند و از سوی دیگر اصول و مقررات و تقسیم [[وظایف]] میان گروههای مختلف را در موقعیتهای نظامی و همپیمانی با اعضای خارج از [[جامعه اسلامی]] تنظیم و اعلام میدارد. | نگاهی به اهمّ اصولی که از لابهلای مندرجات این منشور به دست میآید، نشان از ژرفبینی [[پیامبر]] در تدوین [[قواعد]] [[رفتار]] سیاسی اعضای [[جامعه]] که [[امت واحد]] نامیده شدهاند، دارد. از یک سو [[روابط]] میان [[حاکم]] و [[مردم]]، مناسبات میان [[جامعه سیاسی]] و [[التزام]] به [[عقاید]] مخالف و [[شناسایی]] [[حقوق اقلیتهای دینی]] را تبیین میکند و از سوی دیگر اصول و مقررات و تقسیم [[وظایف]] میان گروههای مختلف را در موقعیتهای نظامی و همپیمانی با اعضای خارج از [[جامعه اسلامی]] تنظیم و اعلام میدارد. | ||
[[پیمان برادری]] از جمله سیاستهایی بود که پیامبر برای [[تغییر]] در مبانی پیوندها در جامعه اسلامی به کار برد. به طور مثال، [[مسلمانان]] [[مدینه]] اعم از [[انصار]] و [[مهاجر]] که در ابتدای [[تأسیس دولت]] مدینه در پرتو [[همبستگی]] [[اعتقادی]]، به [[وحدت اجتماعی]] نیز نائل شده بودند، گاه دچار [[منازعات]] و [[تعصبات قومی]] میشدند. دستهبندی مکی و یثربی و [[عرب]] شمالی و جنوبی اسباب [[اختلافات]] میشد. یکی از راهکارهای حل این منازعات، [[نفوذ]] همپیمانی [[دینی]] به جای [[تعصب قومی]] تحت عنوان «[[عقد اخوت]]» بود که [[پیامبر اسلام]] در انعقاد آن میان انصار و [[مهاجرین]] درنگ نکرد. این امر سبب شد هر دو [[مسلمانی]] که میانشان عقد اخوت خوانده شد، علاوه بر همبستگی دینی، دستکم در موارد ذیل هم [[احساس]] همبستگی و [[مسئولیت]] کنند: | [[پیمان برادری]] از جمله سیاستهایی بود که پیامبر برای [[تغییر]] در مبانی پیوندها در جامعه اسلامی به کار برد. به طور مثال، [[مسلمانان]] [[مدینه]] اعم از [[انصار]] و [[مهاجر]] که در ابتدای [[تأسیس دولت]] مدینه در پرتو [[همبستگی]] [[اعتقادی]]، به [[وحدت اجتماعی]] نیز نائل شده بودند، گاه دچار [[منازعات]] و [[تعصبات قومی]] میشدند. دستهبندی مکی و یثربی و [[عرب]] شمالی و جنوبی اسباب [[اختلافات]] میشد. یکی از راهکارهای حل این منازعات، [[نفوذ]] همپیمانی [[دینی]] به جای [[تعصب قومی]] تحت عنوان «[[عقد اخوت]]» بود که [[پیامبر اسلام]] در انعقاد آن میان انصار و [[مهاجرین]] درنگ نکرد. این امر سبب شد هر دو [[مسلمانی]] که میانشان عقد اخوت خوانده شد، علاوه بر همبستگی دینی، دستکم در موارد ذیل هم [[احساس]] همبستگی و [[مسئولیت]] کنند: | ||
#مساعدت و [[یاری]] همدیگر در دشواریهای سیاسی، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]]؛ | # مساعدت و [[یاری]] همدیگر در دشواریهای سیاسی، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]]؛ | ||
# [[مراقبت]] متعصبانه از یکدیگر در میدانهای [[جنگ]]؛ | # [[مراقبت]] متعصبانه از یکدیگر در میدانهای [[جنگ]]؛ | ||
# [[احساس مسئولیت]] و [[تعصب]] شدید به خانوادههای یکدیگر پس از [[شهادت]] یا [[مرگ طبیعی]] یکی از طرفین؛ | # [[احساس مسئولیت]] و [[تعصب]] شدید به خانوادههای یکدیگر پس از [[شهادت]] یا [[مرگ طبیعی]] یکی از طرفین؛ | ||
#تلاش و یاری متقابل به هنگام [[بیماری]] یا [[تنگدستی]]؛ | # تلاش و یاری متقابل به هنگام [[بیماری]] یا [[تنگدستی]]؛ | ||
# [[کوشش]] جدی برای [[آزادی]] یکدیگر به هنگام [[اسارت]]<ref>بنا به برخی گزارشها، گویا در آغاز، یکی از فواید و نتایج عقد اخوت، ارث بردن آنان از یکدیگر بود، اما بعدها این قانون لغو و نسخ شد. ر.ک: بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۰، به نقل از: غلامحسین زرگرینژاد، تاریخ صدر اسلام «عصر نبوت»، ص۳۵۰.</ref>.<ref>[[علی رضا زهیری|زهیری، علی رضا]]، [[کارویژههای دولت نبوی (مقاله)|مقاله «کارویژههای دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۴۵۶.</ref> | # [[کوشش]] جدی برای [[آزادی]] یکدیگر به هنگام [[اسارت]]<ref>بنا به برخی گزارشها، گویا در آغاز، یکی از فواید و نتایج عقد اخوت، ارث بردن آنان از یکدیگر بود، اما بعدها این قانون لغو و نسخ شد. ر. ک: بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۰، به نقل از: غلامحسین زرگرینژاد، تاریخ صدر اسلام «عصر نبوت»، ص۳۵۰.</ref>.<ref>[[علی رضا زهیری|زهیری، علی رضا]]، [[کارویژههای دولت نبوی (مقاله)|مقاله «کارویژههای دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۴۵۶.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
[[انسجام و همبستگی اجتماعی بهعنوان یکی از کارویژههای نظم سیاسی در سیره سیاسی پیامبر خاتم به چه معناست؟ (پرسش)]] | [[انسجام و همبستگی اجتماعی بهعنوان یکی از کارویژههای نظم سیاسی در سیره سیاسی پیامبر خاتم به چه معناست؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} |