الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
'''[[اربعین امام حسین|اربعین امام حسین]] {{ع}}''' که مصادف با [[روز بیستم صفر]] است، [[روز]] تجدید [[غم]] و [[عزای اهل بیت]]{{عم}} و [[شیعه]] است و [[گرامیداشت]] این روز و [[زیارت امام حسین]] {{ع}} بسیار [[ثواب]] دارد. در اولین [[اربعین سیدالشهداء]] [[جابر بن عبدالله انصاری]] و عطیّه به [[زیارت قبر]] آن [[حضرت]] رفتند.
'''[[حدیث دوات و قلم| حدیث دوات و قلم]]''' اشاره به داستانی دارد که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[سال یازدهم هجرت]]، چهار [[روز]] پیش از [[ارتحال]] خویش [[تصمیم]] گرفت سندی مکتوب درباره موضوع [[خلافت]] و تثبیت [[موقعیت]] و [[جانشینی]] [[امیرالمؤمنین]] علی{{ع}} به یادگار بگذارد؛ چراکه از توطئه‌هایی که دور از چشم ایشان برای [[غصب]] [[مقام خلافت]] [[حضرت]] صورت می‌گرفت به خوبی [[آگاه]] بود. به همین دلیل روزی که سران [[صحابه]] برای [[عیادت]] ایشان آمده بودند، به حاضران فرمود: "کاغذ و دواتی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن [[گمراه]] نشوید".


در [[فرهنگ اسلامی]] و در [[معارف عرفانی]]، عدد چهل (اربعین) جایگاه خاصی دارد. از جمله مواردی که اربعین در [[فرهنگ دینی]]، [[اسلامی]]، عرفانی به کار رفته است مواردی همچون [[کمال عقل انسان]] در [[چهل سالگی]]؛ [[مبعوث شدن پیامبر]] {{صل}} در چهل سالگی و... است اما مهمترین موردی که اربعین در مورد آن به کار می‌‌رود [[چهلمین روز شهادت حسین بن علی]] {{ع}} است که مصادف با [[روز بیستم ماه صفر]] است، روز تجدید غم و عزای اهل بیت و شیعه است و گرامیداشت این روز و زیارت امام حسین {{ع}} و پیاده روی آن بسیار ثواب دارد. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} در [[حدیثی]] [[علامت‌های مؤمن]] را پنج چیز شمرده است: "[[نماز پنجاه و یک رکعت]]، [[زیارت اربعین]]، [[انگشتر کردن در دست راست]]، [[پیشانی بر خاک نهادن]] و "[[بسم الله]]" را در [[نماز]]، آشکارا گفتن".
روشن است که [[هدف]] [[پیامبر]]{{صل}} چیزی جز [[تحکیم]] و تثبیت خلافت [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} و [[لزوم]] [[پیروی]] از [[اهل‌بیت]] خود نبود و این مطلب با توجه به [[حدیث ثقلین]] مشخص می‌شود که [[مورد اتفاق]] جمیع [[محدثان]] از [[اهل تسنن]] و [[تشیع]] است.


از جلوه‌های بسیار زیبای [[اربعین حسینی]] حرکت پیادۀ خیل [[مشتاقان]] آن حضرت است که حماسه‌ای وصف ناشدنی را می‌آفریند، دشمنانی که [[زیارت]] چند هزار نفره سابق را در اربعین حسینی [[تحمل]] نکردند، امروز نظاره‌گر حرکت سیل‌گونه و میلیونی [[زائران]] آن حضرت هستند که به صورت خودجوش و کاملاً مردمی چشمان جهانیان را مات و مبهوت خود ساخته است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «هرکس از [[خانه]] خویش به قصد [[زیارت حسین بن علی بن ابی طالب]] {{ع}} خارج گردد، پس اگر پیاده باشد [[خداوند]] به ازای هر گامی که بر می‌‌دارد برای او یک [[کار نیک]] نوشته و یک کار بد او را [[پاک]] می‌کند تا آنگاه که به [[حائر]] ([[قبر امام حسین]] {{ع}} در [[کربلا]]) رسد، خداوند او را در [[صالحان]] و [[نیکان]] قرار دهد و وقتی زیارت را به پایان رساند او را از [[نجات یافتگان]] قرار داده و به هنگام بازگشت فرشته‌ای به نزد وی آمده و می‌گوید: من فرستادۀ خدایت هستم، خدایت [[سلامت]] می‌رساند و می‌گوید: کارهای خود را از نو سرگیر، که [[گناهان]] گذشته ات مورد [[بخشش]] قرار گرفت».
[[روایت]] شده است که [[عمر بن خطاب]] در [[دیدار]] با [[ابن‌عباس]] گفت: "[[رسول]] [[الله]]، هنگام [[بیماری]]، قصد داشت تا به اسم علی{{ع}} تصریح کند؛ اما من به خاطر [[اسلام]] از این کار ممانعت کردم". [[ابن عباس]]، همۀ [[مصیبت]] و فاجعه را در آن روز [[پنج‌شنبه]] می‌داند که نگذاشتند پیامبر آنچه را می‌خواهد به [[صراحت]] بنویسد. در [[منابع حدیثی]] و [[تاریخی]] از این واقعه به {{عربی|"رَزِیَّةُ یَوْمَ الْخَمِیسِ"}} هم یاد شده است.


یکی از مباحث مهم [[تاریخ عاشورا]] حضور [[اهل بیت]] {{ع}} در [[کربلا]] در اولین [[اربعین]] [[شهادت امام حسین]] {{ع}} است. مشهور میان [[شیعه]]، اربعین روزی است که [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[صحابی بزرگ رسول خدا]]{{صل}} به [[زیارت قبر امام حسین]] {{ع}} نائل شد و همانجا بود که اهل بیت {{ع}} هنگام بازگشت از [[شام]] نیز به [[زیارت مزار امام]] آمده و جابر را [[ملاقات]] کردند.  
[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در مسألۀ [[تعیین جانشین]] و روشن ساختن [[تکلیف]] [[امت]] پس از خود، در طول ۲۳ سال [[پیامبری]] از هیچ [[فرصت]] و موقعیتی فروگذار نکرده بود و امر [[امامت]] را بیان کرده بود. امّا می‌دانست که [[فتنه‌انگیزان]] قدرت‌ [[طلب]] مانع خواهند شد که [[امام علی|امیر المؤمنین]] به خلافت برسد. برای آخرین‌بار و برای اتمام [[حجت]] و اینکه شبهه‌ای نماند و امامت و خلافت و [[وصی]] آن حضرت روشن باشد، در روزهای آخر [[عمر]] خویش فرمود که قلم و کاغذی بیاورند... برخی [[حدس]] می‌زدند که این نکته دربارۀ خلافت است، ازاین‌رو شلوغ کردند و نگذاشتند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} فرموده بود: {{متن حدیث|هَلُمَّ أَکْتُبَ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ}} یا {{متن حدیث|ائْتُونِی بِدَوَاةٍ وَ کَتِفٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً}} و با عبارت‌های دیگر.


اربعین روزی است که برافراشته شدن [[پرچم]] [[پیام]] [[شهادت]] کربلا در آن [[روز]] آغاز شد و روز بازماندگان شهداست. حالا چه در اربعین اول، [[خانوادۀ امام حسین]] {{ع}} به کربلا آمده باشند و چه نیامده باشند.
پس از درخواست [[رسول خدا]]{{صل}} برای آوردن قلم و دوات، برخی گفتند: "قلم و دوات را بیاورید" و برخی گفتند: "نیازی نیست". در پاره‌ای از [[روایات]]، نام آنان که [[مخالفت]] کرده‌اند نیامده است؛ ولی در بخشی از آنها تصریح شده است که [[عمر بن خطاب]] به مخالفت برخاست و گفت: "[[بیماری]] بر [[پیامبر]]{{صل}} چیره شده است (که چنین سخنانی می‌گوید). [[قرآن]] نزد شماست و [[کتاب خدا]] برای ما کافی است". بنابر [[نقلی]] او گفت: "این [[مرد]] (پیامبر) [[هذیان]] می‌گوید".


<div class="mainpage_box_more">[[اربعین امام حسین|ادامه]]</div>
عکس‌العملی که رسول خدا{{صل}} در برابر برخوردهای ناروای جمعی از [[صحابه]] و [[نزاع]] و درگیری آنان از خود نشان داد نیز در خور توجه است. مطابق روایات، پیامبر{{صل}} فرمود: "از پیش من برخیزید (و دور شوید) که نزد من نزاع و [[کشمکش]] سزاوار نیست"؛ این [[روایت]] مشخص می‌کند که رسول خدا{{صل}} تا چه اندازه از [[اختلاف]] و سخنان جسارت‌آمیز آنان ناراحت شده است.
 
<div class="mainpage_box_more">[[حدیث دوات و قلم|ادامه]]</div>

نسخهٔ ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۴

حدیث دوات و قلم اشاره به داستانی دارد که پیامبر اسلام(ص) در سال یازدهم هجرت، چهار روز پیش از ارتحال خویش تصمیم گرفت سندی مکتوب درباره موضوع خلافت و تثبیت موقعیت و جانشینی امیرالمؤمنین علی(ع) به یادگار بگذارد؛ چراکه از توطئه‌هایی که دور از چشم ایشان برای غصب مقام خلافت حضرت صورت می‌گرفت به خوبی آگاه بود. به همین دلیل روزی که سران صحابه برای عیادت ایشان آمده بودند، به حاضران فرمود: "کاغذ و دواتی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن گمراه نشوید".

روشن است که هدف پیامبر(ص) چیزی جز تحکیم و تثبیت خلافت امیرمؤمنان علی(ع) و لزوم پیروی از اهل‌بیت خود نبود و این مطلب با توجه به حدیث ثقلین مشخص می‌شود که مورد اتفاق جمیع محدثان از اهل تسنن و تشیع است.

روایت شده است که عمر بن خطاب در دیدار با ابن‌عباس گفت: "رسول الله، هنگام بیماری، قصد داشت تا به اسم علی(ع) تصریح کند؛ اما من به خاطر اسلام از این کار ممانعت کردم". ابن عباس، همۀ مصیبت و فاجعه را در آن روز پنج‌شنبه می‌داند که نگذاشتند پیامبر آنچه را می‌خواهد به صراحت بنویسد. در منابع حدیثی و تاریخی از این واقعه به "رَزِیَّةُ یَوْمَ الْخَمِیسِ" هم یاد شده است.

رسول خدا(ص) در مسألۀ تعیین جانشین و روشن ساختن تکلیف امت پس از خود، در طول ۲۳ سال پیامبری از هیچ فرصت و موقعیتی فروگذار نکرده بود و امر امامت را بیان کرده بود. امّا می‌دانست که فتنه‌انگیزان قدرت‌ طلب مانع خواهند شد که امیر المؤمنین به خلافت برسد. برای آخرین‌بار و برای اتمام حجت و اینکه شبهه‌ای نماند و امامت و خلافت و وصی آن حضرت روشن باشد، در روزهای آخر عمر خویش فرمود که قلم و کاغذی بیاورند... برخی حدس می‌زدند که این نکته دربارۀ خلافت است، ازاین‌رو شلوغ کردند و نگذاشتند. پیامبر اسلام(ص) فرموده بود: «هَلُمَّ أَکْتُبَ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ» یا «ائْتُونِی بِدَوَاةٍ وَ کَتِفٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً» و با عبارت‌های دیگر.

پس از درخواست رسول خدا(ص) برای آوردن قلم و دوات، برخی گفتند: "قلم و دوات را بیاورید" و برخی گفتند: "نیازی نیست". در پاره‌ای از روایات، نام آنان که مخالفت کرده‌اند نیامده است؛ ولی در بخشی از آنها تصریح شده است که عمر بن خطاب به مخالفت برخاست و گفت: "بیماری بر پیامبر(ص) چیره شده است (که چنین سخنانی می‌گوید). قرآن نزد شماست و کتاب خدا برای ما کافی است". بنابر نقلی او گفت: "این مرد (پیامبر) هذیان می‌گوید".

عکس‌العملی که رسول خدا(ص) در برابر برخوردهای ناروای جمعی از صحابه و نزاع و درگیری آنان از خود نشان داد نیز در خور توجه است. مطابق روایات، پیامبر(ص) فرمود: "از پیش من برخیزید (و دور شوید) که نزد من نزاع و کشمکش سزاوار نیست"؛ این روایت مشخص می‌کند که رسول خدا(ص) تا چه اندازه از اختلاف و سخنان جسارت‌آمیز آنان ناراحت شده است.