وصایت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ']]پژوهشگاه' به ']] پژوهشگاه')
خط ۲۸: خط ۲۸:
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]]پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']]
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۲

مقدمه

وصایت در لغت به معنای سفارش کردن[۱] و در اصطلاح علوم مختلف، معانی متفاوتی دارد و در علم کلام به معنای جانشینی در امر نبوت است[۲]. وصایت به این معنا از سنت‌های رایج همه انبیای الهی است که به امر خداوند هنگام غیبت یا برای زمان بعد از خود وصی انتخاب می‌کردند تا رسالت خویش را ماندگار کنند. رسول خدا(ص) در آخرین لحظات زندگانی، حضرت علی را به عنوان وصی خود انتخاب کرد[۳]، اما دیگر فرقه‌های اسلامی تعیین جانشین را از وظایف امت دانسته‌اند[۴]. وصی از القاب مشهور امام علی(ع) است، که برای آن حضرت به هنگام بیعت[۵]، در جنگ‌های جمل[۶]، صفین[۷]، نهروان[۸] و نیز در سخنان امام حسن(ع)[۹] به کار رفته است. ابوذر در زمان عثمان در مسجد رسول خدا(ص) می‌نشست و حدیث وصایت را برای مردم بازخوانی می‌کرد[۱۰]. امام علی(ع) نیز وصیت و وراثت رسول خدا(ص) را در میان اهل بیت(ع) می‌دانست[۱۱]، چنان که به هنگام بیعت گرفتن از ایشان می‌فرمود: من وصی پیامبرم[۱۲]. آن حضرت در خطبه دیگری ضمن تأکید بر مشروعیت خلافت و امامت اهل بیت(ع) فرمود: وصیت و وراثت حقیقی رسول خدا(ص) در اهل بیت اوست: «وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ»[۱۳].[۱۴]

چیستی وصایت

"وصایت" در لغت، سفارش کردن، توصیه، نوعی عهد و قرارداد مالی است[۱۵] و اصطلاحی کلامی، فقهی و اخلاقی است[۱۶].

انواع وصایت

  1. وصیت در فقه به معنای ولایت دادن به غیر برای اخراج یا استیفای حق میت و سرپرستی طفل و دیوانه از وارثان میت است که معمولا این منصب به پس از فوت موصی مربوط می‌شود[۱۷]. و کسی که عهده‌دار این مسؤولیت می‌شود، وصی است.
  2. وصایت در علم کلام، تعیین جانشین برای پیامبران و امامان (ع) است. اوصیای انبیا وظیفه دارند کارهای پیامبران را پس از فوتشان به پایان برسانند و ادامه دهندۀ راه آنان باشند.
  3. وصیت در بُعد اخلاقی به پند و موعظه‌ای گفته می‌‌شود که یک شخص به دیگری می‌‌گوید تا به آن عمل کند، مثل وصایای امیرالمؤمنین به فرزندان و شیعیانش، یا وصیت امام صادق (ع) به پیروانش نسبت به اهمیت نماز. این وصیت‌ها گاهی مکتوب است و گاهی شفاهی و گفتاری[۱۸]. وصیت‌نامۀ الهی سیاسی امام خمینی یکی از جامع‌ترین وصیت‌هاست که در ابعاد مختلف می‌تواند سرمشق عملی مسلمانان قرار گیرد[۱۹].

وجود وصایت در تمام ادیان

اینکه انسان، کسی را برای حفظ آنچه از خویش بر جای می‌گذارد، به وصایت تعیین کند، مقبول عقل و فطرت انسانی است و همۀ شریعت‌ها و دین‌ها آن را پسندیده‌اند. شریعت اسلام نیز برای وصایت حدود و قوانینی مشخص کرده است. پیامبران الهی (ع) در امت‌های پیشین نیز هنگام غیبت یا برای روزگار پس از خویش، وصی برمی‌گزیدند تا آیین و شریعت خویش را ماندگار سازند و رسالت خود را دوام بخشند و پس از آنان به تبلیغ دین و بیان شریعت بپردازند. آدم، شیث را به وصایت گمارد و نوح، سام را و ابراهیم، اسحاق را و موسی، هارون را و عیسی، شمعون را و سرانجام، پیامبر اسلام (ص) علی (ع) و یازده فرزند معصوم او را به وصایت برنهاد. حقیقت وصایت همان ولایت ـ یعنی سرپرستی و زعامت امور دینی و دنیوی ـ است و پیامبر اسلام (ص) بر آن بسیار ارج می‌نهاد و بارها، با پافشاری تمام، از اهمیت آن سخن گفت که وصایت و ولایت حضرت علی (ع) سیّد الأوصیاء و یازده فرزندش، همسنگ نبوت و قرآن و بلکه روح نبوت است. احادیث در این باره بسیارند و به روشنی و صراحت از اهمیت وصایت و ولایت سخن می‌گویند[۲۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. خلیل، العین، ج۷، ص۱۷.
  2. سید مرتضی، رسائل، ج۴، ص۹۳؛ حلی، نهج الحق، ص۲۱۴.
  3. خوارزمی، المناقب، ص۸۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۹۲.
  4. غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ص۲۳۶.
  5. سید مرتضی، رسائل، ج۴، ص۹۳.
  6. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۷۹.
  7. بلاذری، الانساب الاشراف، ج۳، ص۴۳.
  8. طبری، تاریخ، ج۴، ص۳۴۰.
  9. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۷۲.
  10. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۷۱.
  11. سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۲.
  12. طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۳۳.
  13. سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۲.
  14. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲ ص ۱.
  15. ر. ک: لسان العرب‌، ج ۱۵، ص۳۹۴؛ مجمع البحرین، واژۀ وصیّ.
  16. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۳-۲۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۵۵.
  17. ر. ک: معجم فقه الجواهر، ج ۶، ص ۲۵۶.
  18. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۳-۲۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۵۵.
  19. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۲.
  20. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵۶؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۲.