تقلید در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
|||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = تقلید | |||
| عنوان مدخل = تقلید | |||
| مداخل مرتبط = [[تقلید در قرآن]] - [[تقلید در فقه سیاسی]] - [[تقلید در فقه اسلامی]] - [[تقلید در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
[[تقلید]]، [[رجوع مردم به مجتهد]] و [[فقیه]] [[مرجع در مسائل شرعی]] و [[عبادی]] میباشد. شبیه رجوع غیر متخصص به متخصص و [[بیمار]] به پزشک.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۵.</ref> | |||
== | == معناشناسی == | ||
واژه تقلید از کلمه “قلاده” گرفته شده است که به معنای گردنبند میباشد و منظور آن است که شخصی که تقلید مینماید، [[دستورات]] و فتواهای [[مرجع تقلید]] را مانند گردنبند، آویزه گردن [[تعهد]] خود کند و مادامی که شخص مورد تقلید ملتزم به [[اصول اسلام]] است بر تقلید خود [[ثابتقدم]] و [[وفادار]] بماند. [[فقها]]، [[تقلید]] را با عبارات گوناگونی تعریف کردهاند، امّا محتوای همه آنها یکچیز بیشتر نیست. ما در اینجا دو نوع از این تعریفها را ذکر میکنیم: “تقلید، عبارت است از عملی که اشخاص، بر اساس فتوای فقیه معین و مشخص انجام دهند”<ref>تعریف امام خمینی از تقلید: {{عربی|التقلید هو العمل مستنداً إلی فتوی فقیه معین}}؛ (تفصیل الشریعه، ج۱، ص۴۳).</ref>. | واژه تقلید از کلمه “قلاده” گرفته شده است که به معنای گردنبند میباشد و منظور آن است که شخصی که تقلید مینماید، [[دستورات]] و فتواهای [[مرجع تقلید]] را مانند گردنبند، آویزه گردن [[تعهد]] خود کند و مادامی که شخص مورد تقلید ملتزم به [[اصول اسلام]] است بر تقلید خود [[ثابتقدم]] و [[وفادار]] بماند. [[فقها]]، [[تقلید]] را با عبارات گوناگونی تعریف کردهاند، امّا محتوای همه آنها یکچیز بیشتر نیست. ما در اینجا دو نوع از این تعریفها را ذکر میکنیم: “تقلید، عبارت است از عملی که اشخاص، بر اساس فتوای فقیه معین و مشخص انجام دهند”<ref>تعریف امام خمینی از تقلید: {{عربی|التقلید هو العمل مستنداً إلی فتوی فقیه معین}}؛ (تفصیل الشریعه، ج۱، ص۴۳).</ref>. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
بنابراین، تقلید از مجتهد و فقیه، به معنای مراجعه غیرمتخصص به صاحبنظر و متخصص در [[فقه]] و [[احکام دین]] است.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۵.</ref> | بنابراین، تقلید از مجتهد و فقیه، به معنای مراجعه غیرمتخصص به صاحبنظر و متخصص در [[فقه]] و [[احکام دین]] است.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۵.</ref> | ||
==پاسخ به یک [[شبهه]]== | == پاسخ به یک [[شبهه]] == | ||
باتوجه به اینکه تقلید از مرجع تقلید، عین مراجعه مریض و بیمار به پزشک متخصص میباشد، لذا آن شبهه بیاساسی که [[معاندان]] [[فقاهت]] و [[اسلام]] ایجاد کردهاند که تقلید امری [[قبیح]] و [[مذموم]] و مانع [[پیشرفت]] و [[ترقّی]] میباشد، دروغی بیپایه است؛ | باتوجه به اینکه تقلید از مرجع تقلید، عین مراجعه مریض و بیمار به پزشک متخصص میباشد، لذا آن شبهه بیاساسی که [[معاندان]] [[فقاهت]] و [[اسلام]] ایجاد کردهاند که تقلید امری [[قبیح]] و [[مذموم]] و مانع [[پیشرفت]] و [[ترقّی]] میباشد، دروغی بیپایه است؛ | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
مقلِّد از سه [[راه]] میتواند فتوای [[مرجع تقلید]] را به دست آورد: | مقلِّد از سه [[راه]] میتواند فتوای [[مرجع تقلید]] را به دست آورد: | ||
#شنیدن [[فتوا]] از شخص [[مجتهد]]؛ | # شنیدن [[فتوا]] از شخص [[مجتهد]]؛ | ||
#دو نفر و یا یک نفر [[عادل]] از او و یا رساله او نقل کنند؛ | # دو نفر و یا یک نفر [[عادل]] از او و یا رساله او نقل کنند؛ | ||
#[[رجوع]] به رساله بیغلط مجتهد<ref>تحریر الوسیله، ج۱، ص۹، مسأله ۲۱.</ref>. | # [[رجوع]] به رساله بیغلط مجتهد<ref>تحریر الوسیله، ج۱، ص۹، مسأله ۲۱.</ref>. | ||
از مجموع مطالب جایگاه ویژه [[فقاهت]] و [[مرجعیت]] در [[شیعه]] که [[ولایت فقیه]] نامیده میشود معلوم گردید. ولایت فقیه در واقع مضمون چگونگی [[رهبری اسلامی]] و [[شکل حکومت]] آن است و لذا بیانکننده و در برگیرنده اساس و مغز [[فلسفه سیاسی اسلام]] در [[عصر غیبت]] میباشد. | از مجموع مطالب جایگاه ویژه [[فقاهت]] و [[مرجعیت]] در [[شیعه]] که [[ولایت فقیه]] نامیده میشود معلوم گردید. ولایت فقیه در واقع مضمون چگونگی [[رهبری اسلامی]] و [[شکل حکومت]] آن است و لذا بیانکننده و در برگیرنده اساس و مغز [[فلسفه سیاسی اسلام]] در [[عصر غیبت]] میباشد. | ||
ولایت فقیه منصبی است که با مرجعیت هم میتواند مدغم و یکی باشد و هم منفک و جداگانه، بسته به شرایط، هر دو صورت آن [[مشروع]] است. چنانکه در قضیه [[طالوت]] و [[نبیّ]] معاصر او به صورت منفک و در عصر [[داوود]] و [[سلیمان]]{{عم}} به صورت مدغم بوده است.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۶.</ref> | ولایت فقیه منصبی است که با مرجعیت هم میتواند مدغم و یکی باشد و هم منفک و جداگانه، بسته به شرایط، هر دو صورت آن [[مشروع]] است. چنانکه در قضیه [[طالوت]] و [[نبیّ]] معاصر او به صورت منفک و در عصر [[داوود]] و [[سلیمان]] {{عم}} به صورت مدغم بوده است.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[مرجعیت دینی]] | * [[مرجعیت دینی]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']] | # [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:تقلید]] | [[رده:تقلید]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۰۸
مقدمه
تقلید، رجوع مردم به مجتهد و فقیه مرجع در مسائل شرعی و عبادی میباشد. شبیه رجوع غیر متخصص به متخصص و بیمار به پزشک.[۱]
معناشناسی
واژه تقلید از کلمه “قلاده” گرفته شده است که به معنای گردنبند میباشد و منظور آن است که شخصی که تقلید مینماید، دستورات و فتواهای مرجع تقلید را مانند گردنبند، آویزه گردن تعهد خود کند و مادامی که شخص مورد تقلید ملتزم به اصول اسلام است بر تقلید خود ثابتقدم و وفادار بماند. فقها، تقلید را با عبارات گوناگونی تعریف کردهاند، امّا محتوای همه آنها یکچیز بیشتر نیست. ما در اینجا دو نوع از این تعریفها را ذکر میکنیم: “تقلید، عبارت است از عملی که اشخاص، بر اساس فتوای فقیه معین و مشخص انجام دهند”[۲].
“تقلید این است که شخص غیر مجتهد، عمل خود را طبق فتوای مجتهد، در احکام شرعی انجام دهد”[۳]. همچنانکه ملاحظه میفرمایید این دو تعریف ظاهر متفاوت، اما محتوای آنها یکی است.
بنابراین، تقلید از مجتهد و فقیه، به معنای مراجعه غیرمتخصص به صاحبنظر و متخصص در فقه و احکام دین است.[۴]
پاسخ به یک شبهه
باتوجه به اینکه تقلید از مرجع تقلید، عین مراجعه مریض و بیمار به پزشک متخصص میباشد، لذا آن شبهه بیاساسی که معاندان فقاهت و اسلام ایجاد کردهاند که تقلید امری قبیح و مذموم و مانع پیشرفت و ترقّی میباشد، دروغی بیپایه است؛
زیرا اولاً، در اسلام “اجتهاد و استنباط” اصالت دارد و در درجه اول، شخص باید وظایف و تکالیف دینی خود را خودش بتواند از منابع اسلامی به دست آورد و اگر قادر به این کار نشد که معمولاً با توجه به اشتغالات و تقسیم کار و حرفه، اکثریت مردم، توانایی و امکان این را ندارند. اگر میتواند باید عمل به احتیاط کند و اگر هیچ کدام از اینها را نمیتواند باید از متخصص در فقه تقلید نماید. این چیزی است که عقل هر انسان سالم و منصفی آن را میپذیرد و منکر آن قطعاً یا معاند است و یا کمخرد و سفیه.
ثانیاً، در فقه اسلامی این مطلب نیز قید شده است که اگر احیاناً بعد از تقلید روشن گردید که شخص مورد تقلید (مرجع) فاقد شرایط و یا برخی از شرایط افتا و مرجعیت است، تقلید، خود به خود منحل و باطل میشود و باید از شخص مطمئنتری تقلید نماید.
ثالثاً، تقلید فقط در “کیفیت” فروعات دینی و مسائل مبهم و نوظهور اجتماعی و سیاسی روز است، مانند اینکه مسافر چگونه نماز بخواند و یا تشخیص قطبهای ضدّ اسلام و.... اما در اصول دین و ضروریات آن، تقلیدی وجود ندارد؛ یعنی مسلمان در اینکه خدا وجود دارد و یگانگی خداوند مسلّم است، نمیتواند مقلّد کسی باشد، یا در اینکه نماز و روزه جزء اسلامند نمیتواند تقلید کند و بر هیچ مجتهدی نیز حق داده نشده که در موجودیت و موضوعیت این مسائل اجتهاد کند، برای اینکه همه با نص قرآن و سنت است و اجتهاد در مقابل نص، بدعت و حرام است. مجتهد فقط در کیفیت و چگونگی این مسائل اجتهاد میکند. پس، تقلید نیز در زمان غیبت از نظر لزوم و ضرورت، عین بیعت میماند. افراد غیر مجتهد حتما باید تقلید کنند و اگر تقلید نکنند اعمال آنان طبق فتوای همه فقهای بزرگ، باطل است. شخص تقلید کننده را مُقَلِّد و شخص تقلید شونده (مجتهد) را نیز مُقَلَّد مینامند.
مقلِّد از سه راه میتواند فتوای مرجع تقلید را به دست آورد:
- شنیدن فتوا از شخص مجتهد؛
- دو نفر و یا یک نفر عادل از او و یا رساله او نقل کنند؛
- رجوع به رساله بیغلط مجتهد[۵].
از مجموع مطالب جایگاه ویژه فقاهت و مرجعیت در شیعه که ولایت فقیه نامیده میشود معلوم گردید. ولایت فقیه در واقع مضمون چگونگی رهبری اسلامی و شکل حکومت آن است و لذا بیانکننده و در برگیرنده اساس و مغز فلسفه سیاسی اسلام در عصر غیبت میباشد.
ولایت فقیه منصبی است که با مرجعیت هم میتواند مدغم و یکی باشد و هم منفک و جداگانه، بسته به شرایط، هر دو صورت آن مشروع است. چنانکه در قضیه طالوت و نبیّ معاصر او به صورت منفک و در عصر داوود و سلیمان (ع) به صورت مدغم بوده است.[۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۲۳۵.
- ↑ تعریف امام خمینی از تقلید: التقلید هو العمل مستنداً إلی فتوی فقیه معین؛ (تفصیل الشریعه، ج۱، ص۴۳).
- ↑ وهو جعل غیر المجتهد عمله موافقاً لفتوی المجتهد فی الأحکام الشرعیّة؛ علی نقی الحیدری، اصول الاستنباط، ص۲۴۹.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۲۳۵.
- ↑ تحریر الوسیله، ج۱، ص۹، مسأله ۲۱.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۲۳۶.