بحث:آیه اهل ذکر: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «متن آیه: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '==مفهوم‌شناسی==' به '== معناشناسی ==')
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: [[آیه]] اشاره به یک اصل عمومی عقلایی است که [[جاهل]] به [[اهل خبره]] مراجعه می‌کند<ref> المیزان، ج ۱۲ ص:۲۷۵.</ref> در امور [[دین]] و پیمودن راه [[سعادت]] و کسب [[معارف الهی]] و یافتن [[راه خدا]] و [[تفسیر]] [[کلام]] اللّه و دست یافتن به [[عقاید]] حقّه، باید به [[اهل بیت]]{{عم}} [[رجوع]] کرد که آگاه‌ترین و دین‌شناس‌ترین مردمند. در [[روایات]] بسیاری توصیه شده در امور [[دین]]، به [[اهل بیت]]{{ع}} مراجعه کنید و [[دین]] خود را از آنان بیاموزید و از این [[خاندان]] با عناوینی همچون: خازنان [[علم الهی]]، [[وارثان]] [[علوم پیامبران]]، [[داناترین]] [[مردم]]، [[راسخان در علم]]، معدن و سرچشمۀ [[علوم]] و [[دانا]] به هرچه که بوده و خواهد بود و... یاد شده است<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص۱۷۵.</ref> این [[آیه]]، [[مرجعیت]] [[دینی]] [[اهل بیت]] را تبیین می‌کند و معیاری برای نقد [[افکار]] و اندیشه‌هاست، چون آنان آموزگاران [[دین]] و آگاهان به [[شریعت]] الهی‌اند و از سوی [[خداوند]] [[حجت]] قرار داده شده‌اند. بنابراین، [[آیه]] می‌تواند مورد استناد دربارۀ [[امامت]] و [[رهبری]] هم باشد، چون [[اهل بیت]]، به عنوان آگاه‌ترین انسان‌هایی که [[وارث]] [[علم]] و [[حکمت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[دانا]] به [[قرآن]] و شریعت‌اند، باید در مصدر [[حکومت]] و [[ولایت]] قرار گیرند و جلوی [[بدعت‌ها]] و [[انحرافات]] را بگیرند و کلامشان [[فصل خصومت]] کند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۲.</ref>
[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: [[آیه]] اشاره به یک اصل عمومی عقلایی است که [[جاهل]] به [[اهل خبره]] مراجعه می‌کند<ref> المیزان، ج ۱۲ ص:۲۷۵.</ref> در امور [[دین]] و پیمودن راه [[سعادت]] و کسب [[معارف الهی]] و یافتن [[راه خدا]] و [[تفسیر]] [[کلام]] اللّه و دست یافتن به [[عقاید]] حقّه، باید به [[اهل بیت]]{{عم}} [[رجوع]] کرد که آگاه‌ترین و دین‌شناس‌ترین مردمند. در [[روایات]] بسیاری توصیه شده در امور [[دین]]، به [[اهل بیت]]{{ع}} مراجعه کنید و [[دین]] خود را از آنان بیاموزید و از این [[خاندان]] با عناوینی همچون: خازنان [[علم الهی]]، [[وارثان]] [[علوم پیامبران]]، [[داناترین]] [[مردم]]، [[راسخان در علم]]، معدن و سرچشمۀ [[علوم]] و [[دانا]] به هرچه که بوده و خواهد بود و... یاد شده است<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص۱۷۵.</ref> این [[آیه]]، [[مرجعیت]] [[دینی]] [[اهل بیت]] را تبیین می‌کند و معیاری برای نقد [[افکار]] و اندیشه‌هاست، چون آنان آموزگاران [[دین]] و آگاهان به [[شریعت]] الهی‌اند و از سوی [[خداوند]] [[حجت]] قرار داده شده‌اند. بنابراین، [[آیه]] می‌تواند مورد استناد دربارۀ [[امامت]] و [[رهبری]] هم باشد، چون [[اهل بیت]]، به عنوان آگاه‌ترین انسان‌هایی که [[وارث]] [[علم]] و [[حکمت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[دانا]] به [[قرآن]] و شریعت‌اند، باید در مصدر [[حکومت]] و [[ولایت]] قرار گیرند و جلوی [[بدعت‌ها]] و [[انحرافات]] را بگیرند و کلامشان [[فصل خصومت]] کند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۲.</ref>


==مفهوم‌شناسی==
== معناشناسی ==
===مفهوم‌شناسی [[اهل]]===
===مفهوم‌شناسی [[اهل]]===
[[أهل]] به معنای [[خانواده]] و [[خاندان]] آمده است. [[اهل]] الرجل در اصل کسانی‌اند که با او در یک [[خانه]] [[زندگی]] می‌کنند، بعد به طور مجاز به کسانی که آنها را یک [[نسب]] جمع می‌کند [[اهل بیت]] آن مرد گفته‌اند. [[اهل]] در صورتی استعمال می‌شود که میان افراد، پیوند جامعی بوده باشد. به همین جهت در [[قرآن کریم|قرآن مجید]] آمده: "{{متن قرآن|أَهْلَ الْكِتَابِ}}، {{متن قرآن|أَهْلُ الإِنجِيلِ}}، {{متن قرآن|أَهْلِ الْقُرَى}}، {{متن قرآن|أَهْلُ الْمَدِينَةِ }}، {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}، {{متن قرآن|أَهْلَ الذِّكْرِ }}، {{متن قرآن|أَهْلَ هَذِهِ الْقَرْيَة}}، {{متن قرآن|أَهْلِ النَّارِ }}، {{متن قرآن|َ أَهْلُ التَّقْوى‏}} وَ {{متن قرآن|َ أَهْلُ الْمَغْفِرَة}}»<ref>راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص ۹۶.</ref><ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص ۱۳۵.</ref> [[قرآن کریم]] آنان را که با [[پیغمبری]] هم [[عقیده]] باشند و به او [[ایمان]] آورند، [[اهل]] و ذریۀ او می‌داند و کسانی را که [[فرزند]] نسبی وی باشند در صورت [[ایمان]] نیاوردن، از [[اهل]] او بیرون می‌داند، مانند پسر [[حضرت نوح]]{{ع}}<ref>سوره هود، آیۀ:۴۵.</ref>. بنابراین، [[اهل ذکر]] به کسانی که در مسألۀ ذکر با یکدیگر اشتراک دارند اطلاق می‌شود<ref>[[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>
[[أهل]] به معنای [[خانواده]] و [[خاندان]] آمده است. [[اهل]] الرجل در اصل کسانی‌اند که با او در یک [[خانه]] [[زندگی]] می‌کنند، بعد به طور مجاز به کسانی که آنها را یک [[نسب]] جمع می‌کند [[اهل بیت]] آن مرد گفته‌اند. [[اهل]] در صورتی استعمال می‌شود که میان افراد، پیوند جامعی بوده باشد. به همین جهت در [[قرآن کریم|قرآن مجید]] آمده: "{{متن قرآن|أَهْلَ الْكِتَابِ}}، {{متن قرآن|أَهْلُ الإِنجِيلِ}}، {{متن قرآن|أَهْلِ الْقُرَى}}، {{متن قرآن|أَهْلُ الْمَدِينَةِ }}، {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}، {{متن قرآن|أَهْلَ الذِّكْرِ }}، {{متن قرآن|أَهْلَ هَذِهِ الْقَرْيَة}}، {{متن قرآن|أَهْلِ النَّارِ }}، {{متن قرآن|َ أَهْلُ التَّقْوى‏}} وَ {{متن قرآن|َ أَهْلُ الْمَغْفِرَة}}»<ref>راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص ۹۶.</ref><ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص ۱۳۵.</ref> [[قرآن کریم]] آنان را که با [[پیغمبری]] هم [[عقیده]] باشند و به او [[ایمان]] آورند، [[اهل]] و ذریۀ او می‌داند و کسانی را که [[فرزند]] نسبی وی باشند در صورت [[ایمان]] نیاوردن، از [[اهل]] او بیرون می‌داند، مانند پسر [[حضرت نوح]]{{ع}}<ref>سوره هود، آیۀ:۴۵.</ref>. بنابراین، [[اهل ذکر]] به کسانی که در مسألۀ ذکر با یکدیگر اشتراک دارند اطلاق می‌شود<ref>[[حسین عبدالمحمدی بنچناری|عبدالمحمدی بنچناری، حسین]]، [[بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت (مقاله)|بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت]].</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۳۳

متن آیه: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۱].

آیه ۴۳ سوره نحل را که به لزوم پرسش از اهل ذکر فرمان داده، "آیه سؤال" گفته‌اند: [۲]. شهرت این آیه به آیه سؤال، بیش‌تر در علم اصول مطرح است و از آن بر لزوم تقلید از فقیهان و نیز حجت خبر واحد [۳] و حجیت فتوا [۴] استدلال کرده‌اند. در روایتی از امام باقر(ع) "اهل ذکر" بر امامان(ع) تطبیق شده است[۵][۶].

مقدمه

قرآن کریم می‌فرماید: اگر نمی‌دانید، از آگاهان و اهل ذکر بپرسید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۷] رجوع به آگاهان و دانایان در هر مسأله‌ای، امری عقلانی و طبیعی است و رجوع جاهل به عالم مبنای ارتباطات بشری است[۸]

مرجعیت علمی و دینی بعد از پیامبر اکرم(ص) از مسائلی است که در بین فرق اسلامی همواره مورد اختلاف بوده است. پیروان مکتب اهل بیت معتقدند ایمه(ع) با توجه به دارا بودن مقام عصمت و علم لدنی که در جای خود با براهین عقلی و نقلی اثبات شده است، تنها مرجع علمی بعد از پیامبر اعظم(ص) هستند که برای فهم درست کتاب و سنت باید به ایشان مراجعه کرد و برای اثبات ادعای خود علاوه بر دلایل عقلی به آیات و روایاتی استدلال می‌کنند که یکی از این آیات، آیۀ ۴۳ سورۀ نحل است که در سورۀ انبیاء آیۀ ۷ هم آمده است: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۹][۱۰].

علامه طباطبایی می‌گوید: آیه اشاره به یک اصل عمومی عقلایی است که جاهل به اهل خبره مراجعه می‌کند[۱۱] در امور دین و پیمودن راه سعادت و کسب معارف الهی و یافتن راه خدا و تفسیر کلام اللّه و دست یافتن به عقاید حقّه، باید به اهل بیت(ع) رجوع کرد که آگاه‌ترین و دین‌شناس‌ترین مردمند. در روایات بسیاری توصیه شده در امور دین، به اهل بیت(ع) مراجعه کنید و دین خود را از آنان بیاموزید و از این خاندان با عناوینی همچون: خازنان علم الهی، وارثان علوم پیامبران، داناترین مردم، راسخان در علم، معدن و سرچشمۀ علوم و دانا به هرچه که بوده و خواهد بود و... یاد شده است[۱۲] این آیه، مرجعیت دینی اهل بیت را تبیین می‌کند و معیاری برای نقد افکار و اندیشه‌هاست، چون آنان آموزگاران دین و آگاهان به شریعت الهی‌اند و از سوی خداوند حجت قرار داده شده‌اند. بنابراین، آیه می‌تواند مورد استناد دربارۀ امامت و رهبری هم باشد، چون اهل بیت، به عنوان آگاه‌ترین انسان‌هایی که وارث علم و حکمت پیامبر(ص) و دانا به قرآن و شریعت‌اند، باید در مصدر حکومت و ولایت قرار گیرند و جلوی بدعت‌ها و انحرافات را بگیرند و کلامشان فصل خصومت کند[۱۳]

معناشناسی

مفهوم‌شناسی اهل

أهل به معنای خانواده و خاندان آمده است. اهل الرجل در اصل کسانی‌اند که با او در یک خانه زندگی می‌کنند، بعد به طور مجاز به کسانی که آنها را یک نسب جمع می‌کند اهل بیت آن مرد گفته‌اند. اهل در صورتی استعمال می‌شود که میان افراد، پیوند جامعی بوده باشد. به همین جهت در قرآن مجید آمده: "﴿أَهْلَ الْكِتَابِ، ﴿أَهْلُ الإِنجِيلِ، ﴿أَهْلِ الْقُرَى، ﴿أَهْلُ الْمَدِينَةِ ، ﴿أَهْلَ الْبَيْتِ، ﴿أَهْلَ الذِّكْرِ ، ﴿أَهْلَ هَذِهِ الْقَرْيَة، ﴿أَهْلِ النَّارِ ، ﴿َ أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ ﴿َ أَهْلُ الْمَغْفِرَة»[۱۴][۱۵] قرآن کریم آنان را که با پیغمبری هم عقیده باشند و به او ایمان آورند، اهل و ذریۀ او می‌داند و کسانی را که فرزند نسبی وی باشند در صورت ایمان نیاوردن، از اهل او بیرون می‌داند، مانند پسر حضرت نوح(ع)[۱۶]. بنابراین، اهل ذکر به کسانی که در مسألۀ ذکر با یکدیگر اشتراک دارند اطلاق می‌شود[۱۷]

مفهوم‌شناسی ذکر

ذکر در لغت عبارت است از حفظ و یادآوری چیزی. گاهی مراد از ذکر هیئت نفسانی است که شخص به واسطه آن می‌تواند آنچه را از دانایی به دست آورده حفظ کند... و گاهی به حضور شییء در قلب و هکذا به قول اطلاق می‌شود[۱۸][۱۹].

ذکر در اصطلاح قرآن

واژۀ ذکر در قرآن معانی مختلفی دارد مانند:

  1. یاد کردن و یادآوری: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا [۲۰] و یا ﴿وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ [۲۱]
  2. معارف الهی: ﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۲۲]
  3. قرآن: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[۲۳]
  4. وحی: ﴿أَؤُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ [۲۴]
  5. رسول خدا: ﴿أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا[۲۵][۲۶]

اهل الذکر در قرآن

این واژۀ در دو آیۀ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۲۷] و آیۀ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۲۸] آمده است و در اینکه مصداق اهل الذکر چه کسانی هستند مورد اختلاف واقع شده است.

مصداق اهل الذکر از نظر مفسران

اهل کتاب مصداق اهل الذکرند

برخی از مفسران قائلند اهل کتاب و مخصوصاً یهودیان مصداق اهل الذکر هستند زیرا آیه ۴۳ سورۀ نحل بیانگر کیفیت ارسال رُسُل و انزال کتب آسمانی است؛ زیرا مشرکان می‌‌گفتند بشر نمی‌تواند پیامبر باشد. لذا این گروه از مفسران می‌گویند: با دقت در سخنان مشرکان و سیاق آیات سوره نحل معلوم می‌شود، رسالت در بشر عادی محقق می‌شود اگر قبول ندارید از اهل ذکر یعنی اهل کتاب بپرسید. چرا؟ چون مشرکان با علمای اهل کتاب رابطه صمیمی داشتند و مورد احترام آنان بودند و به برتری آنان ایمان داشتند؛ مخصوصاً با در نظر داشتن اینکه یهودی‌ها دشمن رسول خدا بودند و نبوتش را رد می‌کردند[۲۹]

این دیدگاه بیشتر در میان مفسران اهل سنت رواج دارد[۳۰]. البته برخی از مفسران شیعه[۳۱] نیز این مطلب را آورده‌اند. اینان اضافه می‌کنند: اگر آیه را به تنهایی در نظر بگیریم، با توجه به اینکه مورد مخصِّص نیست، آیه شریفه قاعده کلی بیان می‌کند که هم سائل و هم مسئول و هم مسئول عنه عام است، یعنی هر جاهلی هرچه را نمی‌داند باید از عالم به آن بپرسد یعنی آیه بیانگر قاعده عمومی رجوع جاهل به عالم است[۳۲]

اشکالات این دیدگاه

  1. استفاده از سیاق برای تفسیر آیه همیشه صحیح نیست چه اینکه برخی از آیات مختص اهل بیت(ع) است اما سیاق چنین چیزی را نشان نمی‌دهد، مانند آیۀ تطهیر: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۳۳] و یا آیه ابلاغ: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۳۴].
  2. خداوند در هیج آیه‌ایی از اهل کتاب به اهل ذکر تعبیر نفرموده است بلکه در غالب موارد از یهودیان و نصاری با عنوان اهل الکتاب یاد شده است.
  3. خداوند متعال اهل ذکر را به طور مطلق و بدون هیچ قید و شرطی مرجع علمی قرار داده است، یعنی هرچه اهل ذکر بیان کردند آن را بپذیرید. این پذیرش نسبت به اهل کتاب صحیح نیست زیرا مرجع علمی باید دارای دو شاخصه صدق خبری و صدق مخبری باشد. به شهادت آیات متعدد در قرآن، اهل کتاب فاقد هر دو ویژگی بودند[۳۵] پس از بعثت رسول گرامی اسلام(ص)، اهل کتاب انسان‌های صالح نبودند، چون طبق شریعت حضرت عمل نمی‌کردند. بنابراین، مقصود از اهل ذکر نمی‌تواند اهل کتاب باشد[۳۶].

مطلق اهل علم مصداق اهل الذکرند

اگر آیۀ اهل الذکر را جدای از آیات قبل و بعد در نظر بگیریم و بگوییم آیه از سه حیث سائل و مسئول و مسئول عنه عام است، محذوری که دارد این است که اگر پرسش از اهل ذکر واجب است اعتماد به جواب نیز باید واجب باشد. اما قبول این مطلب مشکل است. تنها در صورتی می‌‌توان آیه را به طور مطلق پذیرفت که مسئول معصوم و دارای علم لدنی باشد. برای این امر نیز مصداقی غیر از اهل بیت وجود ندارد و با توجه به روایاتی که درباره جایگاه علمی و دینی اهل بیت داریم، مرجعیت علمی اهل بیت برای پاسخ گویی به پرسش‌های دینی قطعی خواهد بود[۳۷].

اهل الذکر اهل بیت(ع) هستند

عده‌ایی از مفسران با توجه به روایاتی که در ذیل آیه آمده است مراد از اهل الذکر را اهل بیت(ع) می‌دانند[۳۸] مجموع این روایات که از [[پیامبر(ص) و ائمه(ع) رسیده اگر به حد تواتر نرسند در حد استفاضه هستند و می‌توان به آنها اعتماد کرد[۳۹]

طبقه‌بندی روایات اهل الذکر

روایات مربوط به اهل الذکر در سه بخش قابل تقسیم‌بندی است:

  1. روایاتی که پیامبر(ص) را ذکر و اهل بیت(ع) را اهل ذکر معرفی می‌کند: امام باقر(ع) دربارۀ آیۀ: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۴۰] فرمودند: «رَسُولُ اللَّهِ(ص) الذِّكْرُ أَنَا وَ الْأَئِمَّةُ أَهْلُ‏ الذِّكْر»[۴۱]. معرفه بیان شدن دال بر انحصار ذکر در پیامبر(ص) و اهل الذکر در اهل بیت(ع) است[۴۲].
  2. روایاتی که قرآن را ذکر و اهل بیت(ع) را اهل ذکر معرفی می‌نماید: امام صادق(ع) می‌فرمایند: «الْكِتَابُ الذِّكْرُ وَ أَهْلُهُ آلُ مُحَمَّدٍ أَمَرَ اللَّهُ بِسُؤَالِهِمْ وَ لَمْ يُؤْمَرُوا بِسُؤَالِ الْجُهَّالِ وَ سَمَّى اللَّهُ الْقُرْآنَ ذِكْراً فَقَالَ تَبَارَك‏‏ ﴿بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»[۴۳][۴۴]؛ و یا حضرت دربارۀ آیۀ ﴿وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ[۴۵] می‌فرمایند: «الذِّكْرُ الْقُرْآنُ‏ وَ نَحْنُ‏ قَوْمُهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْمَسْئُولُون»[۴۶]. امام علی(ع) فرمود: "اهل ذکر ماییم"[۴۷]. امام باقر(ع) نیز در ذیل این آیۀ کیمه فرمود: "امامان از عترت پیامبر خدا(ص) اهل ذکرند"[۴۸][۴۹]. اینکه بعضی روایات پیامبر اکرم(ص) و بعضی از روایات قرآن را ذکر دانسته‌اند با هم منافات ندارد، چون رسول اعظم(ص) و قرآن کریم یادآور خدای متعال هستند و اهل بیت هم اهل رسول اکرم(ص) و هم اهل قرآن هستند[۵۰]
  3. روایاتی که می‌‌گوید اهل کتاب، اهل ذکر نیستند: محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل می‌کند از حضرت پرسیدم:«إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا يَزْعُمُونَ أَنَّ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى‏ ﴿فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‏ أَنَّهُمُ‏ الْيَهُودُ وَ النَّصَارَى‏ قَالَ إِذاً يَدْعُونَهُمْ إِلَى دِينِهِمْ ثُمَّ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ فَقَالَ نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"»[۵۱]. در روایتی دیگر آمده است: در مجلسی که عده‌ای از علما در حضور مأمون عباسی بودند امام رضا(ع) فرمودند: «فَنَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ ﴿فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‏ فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ إِنَّمَا عَنَى‏ بِذَلِكَ‏ الْيَهُودَ وَ النَّصَارَى‏ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ(ع) سُبْحَانَ اللَّهِ وَ هَلْ يَجُوزُ ذَلِكَ إِذاً يَدْعُونَّا إِلَى دِينِهِمْ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ أَفْضَلُ مِنْ دِينِ الْإِسْلَامِ فَقَالَ الْمَأْمُونُ فَهَلْ عِنْدَكَ فِي ذَلِكَ شَرْحٌ بِخِلَافِ مَا قَالُوا يَا أَبَا الْحَسَنِ فَقَالَ(ع) نَعَمْ الذِّكْرُ رَسُولُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُهُ»[۵۲]. این روایات نشان می‌دهد اهل بیت(ع) با طرز تفکری که اهل کتاب را اهل الذکر می‌دانست مخالفت می‌کرد[۵۳]

جمع‌بندی

با دقت در آیه ۴۳ سوره نحل مشخص می‌شود آیه در صدد ارجاع مردم به پیامبر(ص) و جانشینان معصوم ایشان است و به نحوی مرجعیت علمی اهل بیت(ع) را تأیید می‌کند[۵۴].

پانویس

  1. و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
  2. نهج الحق، ص ۱۲۰؛ کفایة الاصول، ص ۳۰۰.
  3. الفصول، اصفهانی، ص ۲۷۶.
  4. کفایة الاصول، ص ۳۰۰.
  5. عیاشی، ج۲، ص ۲۶۰؛ التبیان، ج۶، ص ۳۸۴.
  6. خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص۳۸۷ - ۳۸۸.
  7. و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
  8. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲.
  9. و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید؛ سوره انبیاء، آیه: ۷.
  10. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  11. المیزان، ج ۱۲ ص:۲۷۵.
  12. اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص۱۷۵.
  13. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲.
  14. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص ۹۶.
  15. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص ۱۳۵.
  16. سوره هود، آیۀ:۴۵.
  17. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  18. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص ۳۲۸.
  19. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  20. ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید؛ سوره احزاب، آیه: ۴۱.
  21. و یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودمند است؛ سوره ذاریات، آیه: ۵۵.
  22. آیا شگفت می‌دارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا هشدارتان دهد؟ و تا پرهیزگاری ورزید و باشد که بر شما رحمت آورند؛ سوره اعراف، آیه: ۶۳.
  23. بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه: ۹.
  24. آیا در میان ما کتاب آسمانی را تنها بر او فرو افکنده‌اند؟ (خیر)، بلکه او دروغزنی خویشتن‌خواه است؛ سوره قمر، آیه: ۲۵.
  25. خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به سوی روشنایی، از تیرگی‌ها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه: ۱۰- ۱۱.
  26. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  27. و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
  28. و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید؛ سوره انبیاء، آیه: ۷.
  29. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  30. نک. بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج ۳، ص ۲۲۷؛ سمرقندی، بحر العلوم، ج ۲، ص ۲۷۵؛ سیوطی، تفسیر جلالین، ج ۱، ص ۲۷۵؛ حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج ۵، ص ۳۸ و...
  31. نک. طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱۲، ص ۴۲۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۱۴۴ و...
  32. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  33. و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
  34. ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند؛ سوره مائده، آیه: ۶۷.
  35. سورۀ آل عمران، آیات ۶۹، ۷۱ و ۷۲ و سورۀ بقره، آیات ۸۹، ۱۴۶ و ۱۵۹
  36. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  37. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  38. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص ۴۲۴؛ تفسیر الصافی، ج ۳، ص ۱۳۶؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص ۲۵۹ و تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۷.
  39. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  40. و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
  41. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۱۰
  42. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  43. آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه: ۴۴.
  44. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۲۶.
  45. و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید؛ سوره زخرف، آیه:۴۴.
  46. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص ۲۸۶.
  47. «نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْر»؛ مناقب، ج ۳ ص ۹۸
  48. «هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ عِتْرَةِ رَسُولِ اللَّهِ»؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص۱۵۴.
  49. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲.
  50. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  51. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص ۲۱۱
  52. ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص ۵۳۲
  53. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.
  54. عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.