عمرو بن قرظه انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام حسین | عنوان مدخل  = عمرو بن قرظه انصاری | مداخل مرتبط = [[عمرو بن قرظه انصاری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{جعبه اطلاعات اصحاب
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عمرو بن قرظه انصاری در تاریخ اسلامی]]</div>
| نام = عمرو بن قرظه انصاری
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مشهور به =
| نام تصویر = آرامگاه شهدای کربلا.jpg   
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = آرامگاه شهدای کربلا
| نام کامل = عمرو بن قرظه انصاری
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله =
| از تیره =   
| پدر = [[قرظة بن کعب انصاری]]   
| مادر = 
| همسر = 
| پسر =
| دختر =
| خواهر =
| برادر = [[علی بن قرظه انصاری]]
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[کوفه]]
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت = [[۶۱ هجری]] 
| محل شهادت = [[کربلا]]
| طول عمر =
| محل دفن = [[کربلا]]
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[امام حسین]]
| از طبقه =
| در جنگ = [[واقعه عاشورا]]  
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها =  
| علت شهرت =   
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


'''عمرو بن قرظه انصاری''' یکی از شخصیت‌های نامی [[کوفه]] بود. او [[روز]] ششم [[محرم]] به [[امام حسین]] {{ع}} پیوست و مورد عنایت [[امام]] قرار گرفت. امام او را واسطه مذاکره با [[عمر سعد]] در نظر گرفت. عمرو در [[روز عاشورا]] بعد از رجزخوانی حماسی و حمایت جانانه از امام {{ع}} و جراحات فراوان به [[شهادت]] رسید.
'''عمرو بن قرظه انصاری''' یکی از شخصیت‌های نامی [[کوفه]] بود. او [[روز]] ششم [[محرم]] به [[امام حسین]] {{ع}} پیوست و مورد عنایت [[امام]] قرار گرفت. امام او را واسطه مذاکره با [[عمر سعد]] در نظر گرفت. عمرو در [[روز عاشورا]] بعد از رجزخوانی حماسی و حمایت جانانه از امام {{ع}} و جراحات فراوان به [[شهادت]] رسید.


==مقدمه==
== مقدمه ==
«عمرو»<ref>برخی منابع نام او را عمیر (الاقبال، ج۳، ص۷۸ (پاورقی)) و برخی عمر (روضة الشهداء، ص۳۱۱، کتابفروشی الاسلامیة) گفته‌اند.</ref> فرزند [[قرظة بن کعب انصاری]]<ref>قرضة بن کعب انصاری خزرجی از صحابه رسول خدا{{صل}} بود که در جنگ‌های احد و دیگر جنگ‎های پس از آن شرکت داشت (الاصابة، ج۵، ص۳۲۹) و شیخ طوسی او را در شمار صحابه امیرمؤمنان{{ع}} و امام حسین{{ع}} آورده است (رجال الطوسی، ص۵۵ و ۷۸) برخی نیز برآنند که وی در جنگ‌های امیرمؤمنان شرکت داشت و علی{{ع}} او را به حکومت فارس گماشت (ابصارالعین، ص۱۵۵، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة).</ref> از شخصیت‌های نامی [[کوفه]] بود. پدرش قرظه از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] بود و در [[جنگ احد]] و دیگر جنگ‌های [[عصر پیامبر]] شرکت داشت و پس از [[رسول خدا]]{{صل}} در [[زمان]] [[خلافت]] [[عمر بن الخطاب]]، از طرف [[خلیفه]] به عنوان [[فقیه]] و [[معلم]] [[فقه]] در کوفه ساکن شد<ref>الاصابه، ج۵، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۵۳۳-۵۳۴؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۵۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۵۶.</ref>.
«عمرو»<ref>برخی منابع نام او را عمیر (الاقبال، ج۳، ص۷۸ (پاورقی)) و برخی عمر (روضة الشهداء، ص۳۱۱، کتابفروشی الاسلامیة) گفته‌اند.</ref> فرزند [[قرظة بن کعب انصاری]]<ref>قرضة بن کعب انصاری خزرجی از صحابه رسول خدا {{صل}} بود که در جنگ‌های احد و دیگر جنگ‎های پس از آن شرکت داشت (الاصابة، ج۵، ص۳۲۹) و شیخ طوسی او را در شمار صحابه امیرمؤمنان {{ع}} و امام حسین {{ع}} آورده است (رجال الطوسی، ص۵۵ و ۷۸) برخی نیز برآنند که وی در جنگ‌های امیرمؤمنان شرکت داشت و علی {{ع}} او را به حکومت فارس گماشت (ابصارالعین، ص۱۵۵، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة).</ref> از شخصیت‌های نامی [[کوفه]] بود. پدرش قرظه از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} در [[مدینه]] بود و در [[جنگ احد]] و دیگر جنگ‌های [[عصر پیامبر]] شرکت داشت و پس از [[رسول خدا]] {{صل}} در [[زمان]] [[خلافت]] [[عمر بن الخطاب]]، از طرف [[خلیفه]] به عنوان [[فقیه]] و [[معلم]] [[فقه]] در کوفه ساکن شد<ref>الاصابه، ج۵، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۵۳۳-۵۳۴؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۵۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۵۶.</ref>.


==واسطه ملاقات امام حسین {{ع}} با [[عمر بن سعد]]==
== واسطه ملاقات امام حسین {{ع}} با [[عمر بن سعد]] ==
عمرو قبل از [[عاشورا]] تا روز ششم محرم در سپاه عمر سعد بود و روز ششم به [[کاروان حسینی]] پیوست و در شمار [[یاران امام حسین]]{{ع}} درآمد، اما جزئیات بیشتری درباره چگونگی [[پیوستن]] او به [[کاروان حسینی]] و نیز از زندگانی‌اش در [[تاریخ]] نیامده است. با اینکه عمرو در [[روز]] ششم [[محرم]] [[خدمت]] [[امام]]{{ع}} آمد و لکن مورد [[عنایت خاص]] حضرت قرار داشت و امام{{ع}} او را جهت [[مذاکره]] نزد عمرسعد فرستاد.
عمرو قبل از [[عاشورا]] تا روز ششم محرم در سپاه عمر سعد بود و روز ششم به [[کاروان حسینی]] پیوست و در شمار [[یاران امام حسین]] {{ع}} درآمد، اما جزئیات بیشتری درباره چگونگی پیوستن او به [[کاروان حسینی]] و نیز از زندگانی‌اش در [[تاریخ]] نیامده است. با اینکه عمرو در [[روز]] ششم [[محرم]] [[خدمت]] [[امام]] {{ع}} آمد و لکن مورد [[عنایت خاص]] حضرت قرار داشت و امام {{ع}} او را جهت [[مذاکره]] نزد عمرسعد فرستاد.


داستان از اینجا شروع شد: در روز هشتم محرم که [[سپاه]] عمرسعد آب را به روی [[حرم حسینی]] بستند، تلاش [[یاران امام]]{{ع}} برای آوردن آب به جایی نرسید. به [[دستور امام]]{{ع}} [[قمر]] [[بنی هاشم]] با سی سوار به سوی [[شریعه]] حرکت نمود تا آب بیاورد. آنان با [[موفقیت]] مشک‌ها را پُر از آب کردند و بازگشتند<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۳۳۶.</ref>.
داستان از اینجا شروع شد: در روز هشتم محرم که [[سپاه]] عمرسعد آب را به روی [[حرم حسینی]] بستند، تلاش [[یاران امام]] {{ع}} برای آوردن آب به جایی نرسید. به [[دستور امام]] {{ع}} [[قمر]] [[بنی هاشم]] با سی سوار به سوی [[شریعه]] حرکت نمود تا آب بیاورد. آنان با [[موفقیت]] مشک‌ها را پُر از آب کردند و بازگشتند<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۳۳۶.</ref>.


امام{{ع}} چون وضع را چنین دید، [[عمرو بن قرظة انصاری]] را نزد عمرسعد فرستاد تا درخواست [[ملاقات امام]]{{ع}} با [[عمر سعد]] را به اطلاع او برساند. عمرسعد از این پیشنهاد استقبال کرد و شب هنگام با بیست نفر از سپاهیانش و [[امام حسین]]{{ع}} نیز با بیست نفر از یارانش در محلی بین دو سپاه حضور یافتند و با هم [[ملاقات]] و گفت وگو کردند<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۵۳۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۵۶.</ref>.
امام {{ع}} چون وضع را چنین دید، [[عمرو بن قرظة انصاری]] را نزد عمرسعد فرستاد تا درخواست [[ملاقات امام]] {{ع}} با [[عمر سعد]] را به اطلاع او برساند. عمرسعد از این پیشنهاد استقبال کرد و شب هنگام با بیست نفر از سپاهیانش و [[امام حسین]] {{ع}} نیز با بیست نفر از یارانش در محلی بین دو سپاه حضور یافتند و با هم [[ملاقات]] و گفت وگو کردند<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۵۳۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۵۶.</ref>.


==حضور پُرشور عمرو در [[روز عاشورا]]==
== حضور پُرشور عمرو در [[روز عاشورا]] ==
عمرو این [[شیعه راستین]] و [[یار]] با وفای [[حسینی]] در روز عاشورا خدمت [[امام]]{{ع}} آمد و پس از کسب اجازه، قدم به میدان گذاشت و این [[رجز]] را خواند:
عمرو این [[شیعه راستین]] و [[یار]] با وفای [[حسینی]] در روز عاشورا خدمت [[امام]] {{ع}} آمد و پس از کسب اجازه، قدم به میدان گذاشت و این [[رجز]] را خواند:


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۲۳: خط ۶۸:
{{ب|''ضَرْبَ غُلَامٍ غَيْرِ نَكْسٍ شَارٍ''|2=''دُونَ حُسَيْنٍ مُهْجَتِي وَ دَارِي''}}
{{ب|''ضَرْبَ غُلَامٍ غَيْرِ نَكْسٍ شَارٍ''|2=''دُونَ حُسَيْنٍ مُهْجَتِي وَ دَارِي''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
:[[سپاه]] [[انصار]] می‌‌دانند از کسی که [[مسئولیت]] [[حفظ جان]] او را به عهده دارم [[حمایت]] می‌کنم؛ همانا ضربه‌های من مانند ضربه‌های [[جوانی]] است که از صحنه نمی‌گریزد و [[جان]] و خانه‌ام فدای حسین باد!<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۴؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۴ و ابصارالعین، ص۱۳۷. کلمه «شاری» در بیت دوم از باب «شری بنفسه» است. و شاید مصرع آخر رجز او که گفت: «دون حسین مهجتی و داری»کنایه به عمرسعد باشد که در شب نهم محرم به امام حسین{{ع}} گفت: اگر با شما باشم می‌‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند! عمرو می‌‌گوید، خون و خانه‌ام فدای حسین باشد.</ref>.
:[[سپاه]] [[انصار]] می‌‌دانند از کسی که [[مسئولیت]] [[حفظ جان]] او را به عهده دارم [[حمایت]] می‌کنم؛ همانا ضربه‌های من مانند ضربه‌های [[جوانی]] است که از صحنه نمی‌گریزد و [[جان]] و خانه‌ام فدای حسین باد!<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۴؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۴ و ابصارالعین، ص۱۳۷. کلمه «شاری» در بیت دوم از باب «شری بنفسه» است. و شاید مصرع آخر رجز او که گفت: «دون حسین مهجتی و داری»کنایه به عمرسعد باشد که در شب نهم محرم به امام حسین {{ع}} گفت: اگر با شما باشم می‌‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند! عمرو می‌‌گوید، خون و خانه‌ام فدای حسین باشد.</ref>.


پس از آنکه ساعتی رزمید، [[خدمت]] [[امام]]{{ع}} بازگشت و خود را سپر [[بلا]] قرار داد و از حضرت [[دفاع]] نمود<ref>ابصارالعین، ص۱۳۸ و بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۲.</ref>.
پس از آنکه ساعتی رزمید، [[خدمت]] [[امام]] {{ع}} بازگشت و خود را سپر [[بلا]] قرار داد و از حضرت [[دفاع]] نمود<ref>ابصارالعین، ص۱۳۸ و بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۲.</ref>.


ابن نما می‌‌گوید: "عمرو بن قرظة، وقتی از میدان رزم خدمت [[حضرت حسین]]{{ع}} بازگشت، پروانه‌وار دور امام{{ع}} می‌‌چرخید و صورت و سینه خود را سپر تیرهای [[دشمن]] قرار داده و نمی‌گذاشت که به [[امام حسین]] صدمه‌ای وارد شود و پس از جراحت‌های زیادی که برداشته بود رو به امام{{ع}} کرد و گفت: ای [[پسر رسول خدا]]، آیا به [[عهد]] خود [[وفا]] کردم؟! حضرت در پاسخ او فرمود: آری، تو زودتر از من وارد [[بهشت]] خواهی شد، [[سلام]] مرا به [[پیامبر خدا]] برسان و بگو که من هم به دنبال تو خواهم آمد!<ref>{{متن حدیث|نَعَمْ أَنْتَ أَمَامِي فِي اَلْجَنَّةِ فَاقْرَأْ رَسُولَ اَللَّهِ{{صل}} اَلسَّلاَمَ وَ أَعْلِمْهُ أَنِّي فِي اَلْأَثَرِ}}</ref>.
ابن نما می‌‌گوید: "عمرو بن قرظة، وقتی از میدان رزم خدمت [[حضرت حسین]] {{ع}} بازگشت، پروانه‌وار دور امام {{ع}} می‌‌چرخید و صورت و سینه خود را سپر تیرهای [[دشمن]] قرار داده و نمی‌گذاشت که به [[امام حسین]] صدمه‌ای وارد شود و پس از جراحت‌های زیادی که برداشته بود رو به امام {{ع}} کرد و گفت: ای [[پسر رسول خدا]]، آیا به [[عهد]] خود [[وفا]] کردم؟! حضرت در پاسخ او فرمود: آری، تو زودتر از من وارد [[بهشت]] خواهی شد، [[سلام]] مرا به [[پیامبر خدا]] برسان و بگو که من هم به دنبال تو خواهم آمد!<ref>{{متن حدیث|نَعَمْ أَنْتَ أَمَامِي فِي اَلْجَنَّةِ فَاقْرَأْ رَسُولَ اَللَّهِ {{صل}} اَلسَّلاَمَ وَ أَعْلِمْهُ أَنِّي فِي اَلْأَثَرِ}}</ref>.


عمرو، پس از شنیدن این سخنان بشارت‌آمیز از [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} بسیار خوشحال شد و به [[نبرد]] خود ادامه داد تا آنکه در اثر جراحات زیادی که برداشته بود روی [[زمین]] افتاد و [[جان]] به جان آفرین [[تسلیم]] کرد و به خیل [[شهیدان کربلا]] پیوست!<ref>الملهوف، ص۱۶۳ و ابصارالعین، ص۱۳۸.</ref> در زیارت ناحیه مقدسه درباره ایشان چنین آمد است: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى عَمْرِو بْنِ قَرَظَةَ اَلْأَنْصَارِيِّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۷۱.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۵۳۷-۵۳۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۵۶.</ref>
عمرو، پس از شنیدن این سخنان بشارت‌آمیز از [[اباعبدالله الحسین]] {{ع}} بسیار خوشحال شد و به [[نبرد]] خود ادامه داد تا آنکه در اثر جراحات زیادی که برداشته بود روی [[زمین]] افتاد و [[جان]] به جان آفرین [[تسلیم]] کرد و به خیل [[شهیدان کربلا]] پیوست!<ref>الملهوف، ص۱۶۳ و ابصارالعین، ص۱۳۸.</ref> در زیارت ناحیه مقدسه درباره ایشان چنین آمد است: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى عَمْرِو بْنِ قَرَظَةَ اَلْأَنْصَارِيِّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۷۱.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۵۳۷-۵۳۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۵۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[قرظة بن کعب انصاری]] (پدر)
* [[قرظة بن کعب انصاری]] (پدر)
* [[علی بن قرظه انصاری]] (برادر)
* [[علی بن قرظه انصاری]] (برادر)
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۰: خط ۸۶:
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']]
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
#[[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۴۶: خط ۹۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اصحاب امام حسین]]
[[رده:عمرو بن قرظه انصاری]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:شهدای واقعه کربلا]]
[[رده:شهدای واقعه کربلا]]
[[رده:قبیله نامعلوم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۴۱

عمرو بن قرظه انصاری
آرامگاه شهدای کربلا
نام کاملعمرو بن قرظه انصاری
جنسیتمرد
پدرقرظة بن کعب انصاری
برادرعلی بن قرظه انصاری
محل زندگیکوفه
تاریخ شهادت۶۱ هجری
محل شهادتکربلا
محل آرامگاهکربلا
از اصحابامام حسین
حضور در جنگواقعه عاشورا

عمرو بن قرظه انصاری یکی از شخصیت‌های نامی کوفه بود. او روز ششم محرم به امام حسین (ع) پیوست و مورد عنایت امام قرار گرفت. امام او را واسطه مذاکره با عمر سعد در نظر گرفت. عمرو در روز عاشورا بعد از رجزخوانی حماسی و حمایت جانانه از امام (ع) و جراحات فراوان به شهادت رسید.

مقدمه

«عمرو»[۱] فرزند قرظة بن کعب انصاری[۲] از شخصیت‌های نامی کوفه بود. پدرش قرظه از اصحاب رسول خدا (ص) در مدینه بود و در جنگ احد و دیگر جنگ‌های عصر پیامبر شرکت داشت و پس از رسول خدا (ص) در زمان خلافت عمر بن الخطاب، از طرف خلیفه به عنوان فقیه و معلم فقه در کوفه ساکن شد[۳].[۴].

واسطه ملاقات امام حسین (ع) با عمر بن سعد

عمرو قبل از عاشورا تا روز ششم محرم در سپاه عمر سعد بود و روز ششم به کاروان حسینی پیوست و در شمار یاران امام حسین (ع) درآمد، اما جزئیات بیشتری درباره چگونگی پیوستن او به کاروان حسینی و نیز از زندگانی‌اش در تاریخ نیامده است. با اینکه عمرو در روز ششم محرم خدمت امام (ع) آمد و لکن مورد عنایت خاص حضرت قرار داشت و امام (ع) او را جهت مذاکره نزد عمرسعد فرستاد.

داستان از اینجا شروع شد: در روز هشتم محرم که سپاه عمرسعد آب را به روی حرم حسینی بستند، تلاش یاران امام (ع) برای آوردن آب به جایی نرسید. به دستور امام (ع) قمر بنی هاشم با سی سوار به سوی شریعه حرکت نمود تا آب بیاورد. آنان با موفقیت مشک‌ها را پُر از آب کردند و بازگشتند[۵].

امام (ع) چون وضع را چنین دید، عمرو بن قرظة انصاری را نزد عمرسعد فرستاد تا درخواست ملاقات امام (ع) با عمر سعد را به اطلاع او برساند. عمرسعد از این پیشنهاد استقبال کرد و شب هنگام با بیست نفر از سپاهیانش و امام حسین (ع) نیز با بیست نفر از یارانش در محلی بین دو سپاه حضور یافتند و با هم ملاقات و گفت وگو کردند[۶].

حضور پُرشور عمرو در روز عاشورا

عمرو این شیعه راستین و یار با وفای حسینی در روز عاشورا خدمت امام (ع) آمد و پس از کسب اجازه، قدم به میدان گذاشت و این رجز را خواند:

قَدْ عَلِمَتْ‏ كَتِيبَةُ الْأَنْصَارِأَنِّي سَأَحْمِي حَوْزَةَ الذِّمَارِ
ضَرْبَ غُلَامٍ غَيْرِ نَكْسٍ شَارٍدُونَ حُسَيْنٍ مُهْجَتِي وَ دَارِي
سپاه انصار می‌‌دانند از کسی که مسئولیت حفظ جان او را به عهده دارم حمایت می‌کنم؛ همانا ضربه‌های من مانند ضربه‌های جوانی است که از صحنه نمی‌گریزد و جان و خانه‌ام فدای حسین باد![۷].

پس از آنکه ساعتی رزمید، خدمت امام (ع) بازگشت و خود را سپر بلا قرار داد و از حضرت دفاع نمود[۸].

ابن نما می‌‌گوید: "عمرو بن قرظة، وقتی از میدان رزم خدمت حضرت حسین (ع) بازگشت، پروانه‌وار دور امام (ع) می‌‌چرخید و صورت و سینه خود را سپر تیرهای دشمن قرار داده و نمی‌گذاشت که به امام حسین صدمه‌ای وارد شود و پس از جراحت‌های زیادی که برداشته بود رو به امام (ع) کرد و گفت: ای پسر رسول خدا، آیا به عهد خود وفا کردم؟! حضرت در پاسخ او فرمود: آری، تو زودتر از من وارد بهشت خواهی شد، سلام مرا به پیامبر خدا برسان و بگو که من هم به دنبال تو خواهم آمد![۹].

عمرو، پس از شنیدن این سخنان بشارت‌آمیز از اباعبدالله الحسین (ع) بسیار خوشحال شد و به نبرد خود ادامه داد تا آنکه در اثر جراحات زیادی که برداشته بود روی زمین افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به خیل شهیدان کربلا پیوست![۱۰] در زیارت ناحیه مقدسه درباره ایشان چنین آمد است: «اَلسَّلاَمُ عَلَى عَمْرِو بْنِ قَرَظَةَ اَلْأَنْصَارِيِّ»[۱۱].[۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. برخی منابع نام او را عمیر (الاقبال، ج۳، ص۷۸ (پاورقی)) و برخی عمر (روضة الشهداء، ص۳۱۱، کتابفروشی الاسلامیة) گفته‌اند.
  2. قرضة بن کعب انصاری خزرجی از صحابه رسول خدا (ص) بود که در جنگ‌های احد و دیگر جنگ‎های پس از آن شرکت داشت (الاصابة، ج۵، ص۳۲۹) و شیخ طوسی او را در شمار صحابه امیرمؤمنان (ع) و امام حسین (ع) آورده است (رجال الطوسی، ص۵۵ و ۷۸) برخی نیز برآنند که وی در جنگ‌های امیرمؤمنان شرکت داشت و علی (ع) او را به حکومت فارس گماشت (ابصارالعین، ص۱۵۵، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة).
  3. الاصابه، ج۵، ص۳۲۹.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص۵۳۳-۵۳۴؛ محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۵۵۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۵۶.
  5. تنقیح المقال، ج۲، ص۳۳۶.
  6. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص۵۳۴؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۵۶.
  7. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۴؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۴ و ابصارالعین، ص۱۳۷. کلمه «شاری» در بیت دوم از باب «شری بنفسه» است. و شاید مصرع آخر رجز او که گفت: «دون حسین مهجتی و داری»کنایه به عمرسعد باشد که در شب نهم محرم به امام حسین (ع) گفت: اگر با شما باشم می‌‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند! عمرو می‌‌گوید، خون و خانه‌ام فدای حسین باشد.
  8. ابصارالعین، ص۱۳۸ و بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۲.
  9. «نَعَمْ أَنْتَ أَمَامِي فِي اَلْجَنَّةِ فَاقْرَأْ رَسُولَ اَللَّهِ (ص) اَلسَّلاَمَ وَ أَعْلِمْهُ أَنِّي فِي اَلْأَثَرِ»
  10. الملهوف، ص۱۶۳ و ابصارالعین، ص۱۳۸.
  11. زیارت ناحیه مقدسه، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۷۱.
  12. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص۵۳۷-۵۳۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۵۶.