دعوت به ایمان آوردن به توحید: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌های وابسته}} +{{مدخل‌ وابسته}}))
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[دعوت به ایمان]]''' و مرتبط با مباحث '''[[فلسفه بعثت]]'''، '''[[تبلیغ]]'''، '''[[دعوت پیامبر]]''' و '''[[وظایف پیامبر]]''' است. "'''[[دعوت به ایمان]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = فلسفه بعثت
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دعوت به ایمان در قرآن]] - [[دعوت به ایمان در حدیث]] - [[دعوت به ایمان در کلام اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل  =  
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[دعوت به ایمان (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  =
}}


'''دعوت به ایمان آوردن به توحید''' یکی از [[اهداف ارسال رسولان الهی]] و [[تبلیغ رسالت الهی]] است.
'''دعوت به ایمان آوردن به توحید''' یکی از [[اهداف ارسال رسولان الهی]] و [[تبلیغ رسالت الهی]] است.


==مقدمه==
== مقدمه ==
{{همچنین|دعوت پیامبر}}
{{همچنین|دعوت پیامبر}}
*[[پیامبران الهی]] با وجود این که هر یک متناسب با شرایط مکانی و زمانی و مقتضیات عصر خود وظایفی برعهده داشتند لکن از سنت‌های ثابتی پیروی می‌کردند و اصول مشترکی در [[دعوت]] ایشان حاکم بود. این اصول کلی و مشترک از یک سو ما را به خطوط اساسی ادیان الهی آشنا می‌سازد و از سوی دیگر حقانیت دعوت آنان را آشکار می‌کند. در آیاتی از [[قرآن کریم]] به این مطلب اشاره شده است مانند: {{متن قرآن|لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ }}<ref> میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره بقره، آیه:۱۳۶.</ref> یا {{متن قرآن|لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ }}<ref> میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.</ref> آیات تأکید می‌کند [[مؤمنان واقعی]] کسانی هستند که میان [[پیامبران الهی]] تفاوتی نمی‌گذارند و به تعلیمات همه آنان ایمان دارند و این گواه روشنی است بر یگانگی اصول کلی تعلیمات انبیا و به همین دلیل کسی که نبوت یک پیامبر را انکار کند مثل آن است که نبوت همه [[انبیا]] را نپذیرفته است. قرآن در مورد قوم ثمود و لوط می‌فرماید همه رسولان را تکذیب می‌کردند<ref>سوره شعراء، آیه: ۱۴۱ و ۱۶۰.</ref> با این که این دو قوم هر کدام بیش از یک پیامبر نداشتند و این به آن دلیل است که دعوت یک [[پیامبر]] دعوت همه [[انبیا]] است.
[[پیامبران الهی]] با وجود این که هر یک متناسب با شرایط مکانی و زمانی و مقتضیات عصر خود وظایفی برعهده داشتند لکن از سنت‌های ثابتی پیروی می‌کردند و اصول مشترکی در [[دعوت]] ایشان حاکم بود. این اصول کلی و مشترک از یک سو ما را به خطوط اساسی ادیان الهی آشنا می‌سازد و از سوی دیگر حقانیت دعوت آنان را آشکار می‌کند. در آیاتی از [[قرآن کریم]] به این مطلب اشاره شده است مانند: {{متن قرآن|لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ }}<ref> میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره بقره، آیه:۱۳۶.</ref> یا {{متن قرآن|لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ }}<ref> میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.</ref> آیات تأکید می‌کند [[مؤمنان واقعی]] کسانی هستند که میان [[پیامبران الهی]] تفاوتی نمی‌گذارند و به تعلیمات همه آنان ایمان دارند و این گواه روشنی است بر یگانگی اصول کلی تعلیمات انبیا و به همین دلیل کسی که نبوت یک پیامبر را انکار کند مثل آن است که نبوت همه [[انبیا]] را نپذیرفته است. قرآن در مورد قوم ثمود و لوط می‌فرماید همه رسولان را تکذیب می‌کردند<ref>سوره شعراء، آیه: ۱۴۱ و ۱۶۰.</ref> با اینکه این دو قوم هر کدام بیش از یک پیامبر نداشتند و این به آن دلیل است که دعوت یک [[پیامبر]] دعوت همه [[انبیا]] است.
* یکی از مهمترین اصول دعوت [[انبیا]] است و به شهادت آیات مختلف قرآن<ref>سوره انبیاء، آیه:۲۵ و سوره نحل، آیه:۳۶.</ref> هر یک از آنها که مبعوث به نبوت می‌شوند نخستین گفتارشان توحید بود و به خاطر تحقق این اصل مهم است که آیات قرآن مکرراً بیان می‌کند که مبارزه با طاغوت‌ها و تخصیص پرستش به خداوند در سرلوحه تعلیمات همه [[انبیا]] بود چرا که تا انسان بنده طاغوت است در اسارت است و آن گاه آزاد می‌شود که تنها بنده خداوند باشد<ref>المیزان، ج۳، ص ۳۸۹ و ۳۹۱؛ تفسیر قرآن العظیم ابن کثیر، ج۷، ص ۲۱۱ و روح البیان، ج۸، ص ۲۴.</ref><ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۸۶.</ref>.


==[[دعوت به توحید در قرآن]]==
یکی از مهمترین اصول دعوت [[انبیا]] است و به شهادت آیات مختلف قرآن<ref>سوره انبیاء، آیه:۲۵ و سوره نحل، آیه:۳۶.</ref> هر یک از آنها که مبعوث به نبوت می‌شوند نخستین گفتارشان توحید بود و به خاطر تحقق این اصل مهم است که آیات قرآن مکرراً بیان می‌کند که مبارزه با طاغوت‌ها و تخصیص پرستش به خداوند در سرلوحه تعلیمات همه [[انبیا]] بود چرا که تا انسان بنده طاغوت است در اسارت است و آن گاه آزاد می‌شود که تنها بنده خداوند باشد<ref>المیزان، ج۳، ص ۳۸۹ و ۳۹۱؛ تفسیر قرآن العظیم ابن کثیر، ج۷، ص ۲۱۱ و روح البیان، ج۸، ص ۲۴.</ref>.<ref>[[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۸۶.</ref>
{{اصلی|دعوت به توحید در قرآن}}
*{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلاَّ نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ}}<ref>« و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید»؛ سوره انبیا، آیه ۲۵.</ref>
*{{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}.<ref>سوره نحل، آیه ۳۶. «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است»؛ ر . ک: هود: آيه ۵۰ ـ ۵۲ و ۶۱ و ۸۴، اعراف: آيه ۶۵.</ref>


==[[دعوت به توحید در حدیث]]==
== دعوت به توحید در قرآن ==
{{اصلی|دعوت به توحید در حدیث}}
# {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلاَّ نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ}}<ref>«و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید»؛ سوره انبیا، آیه ۲۵.</ref>.
*الکافی ـ به نقل از زُهْری ـ: مردانی از قريش به نزد [[امام سجاد|امام زين العابدين]]{{ع}} آمدند و از ايشان پرسيدند: دعوت به دين، چگونه است؟ فرمود: «بگويی: بسم اللّه الرحمن الرحيم. من شما را به خداوند عز و جل و به دينش دعوت می‌کنم و همه آن، دو چيز است: نخست، شناخت خداوند عز و جل و ديگری عمل به رضايت او. شناخت خداوند عز و جل، به اين است که او به يکتايی، مهربانی، [[رحمت]]، [[عزت]]، [[علم]]، قدرت و برتری بر هر چيز، شناخته شود، و به اين که او سوددهنده و زيان‌رساننده و قاهر بر هر چيز است و او کسی است که ديده‌ها او را در نمی‌يابند و او ديده‌ها را در می‌يابد و او لطيف و خبير است، و به اين که [[پیامبر خاتم|محمد]]، بنده و فرستاده اوست و آنچه از جانب خداوند عز و جل آورده، حق است و هر آنچه جز آن باشد، باطل است. اگر آنان [که به اسلامشان فرا خوانده‌ايد]، اين دعوت را اجابت کردند، تمام حقوق مسلمانان، برای آنان نيز خواهد بود و هر آنچه بر عهده مسلمانان است، بر عهده آنان نيز خواهد بود.<ref>«الکافي عن الزّهريّ: دَخَلَ رِجالٌ مِن قُرَيشٍ عَلی عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ {{عم}} فَسَأَلوهُ: کَيفَ الدَّعوَةُ إلَی الدّينِ ؟ قالَ: تَقولُ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ، أدعوکُم إلَی اللّهِ عز و جل، وإلی دينِهِ. وجِماعُهُ أمرانِ: أحَدُهُما: مَعرِفَةُ اللّهِ عز و جل، وَالآخَرُ: العَمَلُ بِرِضوانِهِ. وإنَّ مَعرِفَةَ اللّهِ عز و جل: أن يُعرَفَ بِالوَحدانِيَّةِ، وَالرَّأفَةِ، وَالرَّحمَةِ، وَالعِزَّةِ، وَالعِلمِ، وَالقُدرَةِ، وَالعُلُوِّ عَلی کُلِّ شَيءٍ، وأَنَّهُ النّافِعُ الضّارُّ، القاهِرُ لِکُلِّ شَيءٍ، الَّذي لا تُدرِکُهُ الأَبصارُ، وهُوَ يُدرِکُ الأَبصارَ، وهُوَ اللَّطيفُ الخَبيرُ. وأَنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ، وأَنَّ ما جاءَ بِهِ هُوَ الحَقُّ مِن عِندِ اللّهِ عز و جل، وما سِواهُ هُوَ الباطِلُ. فَإِذا أجابوا إلی ذلِکَ فَلَهُم ما لِلمُسلِمينَ، وعَلَيهِم ما عَلَی المُسلِمينَ». الکافل: ج ۵، ص ۳۶، ح ۱، تهذيب الأحکام: ج ۶، ص ۱۴۱، ح ۲۳۹، وسائل الشيعة: ج ۱۱، ص ۳۱، ح ۱.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵ (کتاب)|دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵]]، ص۷۲ و ۷۳.</ref>
# {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}.<ref>سوره نحل، آیه ۳۶. «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است»؛ ر.ک: هود: آيه ۵۰ ـ ۵۲ و ۶۱ و ۸۴، اعراف: آيه ۶۵.</ref>.


== منابع ==
== [[دعوت به توحید]] در [[حدیث]] ==
{{منابع}}
[[الکافی]] ـ به نقل از زُهْری ـ: مردانی از قريش به نزد [[امام سجاد|امام زين العابدين]]{{ع}} آمدند و از ايشان پرسيدند: [[دعوت]] به دين، چگونه است؟ فرمود: «بگويی: بسم [[اللّه]] [[الرحمن]] الرحيم. من شما را به [[خداوند]] عز و جل و به دينش دعوت می‌کنم و همه آن، دو چيز است: نخست، [[شناخت خداوند]] عز و جل و ديگری عمل به رضايت او. شناخت خداوند عز و جل، به اين است که او به يکتايی، [[مهربانی]]، [[رحمت]]، [[عزت]]، [[علم]]، [[قدرت]] و [[برتری]] بر هر چيز، شناخته شود، و به اين که او سوددهنده و زيان‌رساننده و [[قاهر]] بر هر چيز است و او کسی است که ديده‌ها او را در نمی‌يابند و او ديده‌ها را در می‌يابد و او [[لطيف]] و خبير است، و به اين که [[پیامبر خاتم|محمد]]، [[بنده]] و فرستاده اوست و آنچه از جانب خداوند عز و جل آورده، [[حق]] است و هر آنچه جز آن باشد، [[باطل]] است. اگر آنان [که به اسلامشان فرا خوانده‌ايد]، اين دعوت را [[اجابت]] کردند، تمام [[حقوق]] [[مسلمانان]]، برای آنان نيز خواهد بود و هر آنچه بر عهده مسلمانان است، بر عهده آنان نيز خواهد بود.<ref>{{متن حدیث|الکافي عن الزّهريّ: دَخَلَ رِجالٌ مِن قُرَيشٍ عَلی عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ{{عم}} فَسَأَلوهُ: کَيفَ الدَّعوَةُ إلَی الدّينِ؟ قالَ: تَقولُ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ، أدعوکُم إلَی اللّهِ عز و جل، وإلی دينِهِ. وجِماعُهُ أمرانِ: أحَدُهُما: مَعرِفَةُ اللّهِ عز و جل، وَالآخَرُ: العَمَلُ بِرِضوانِهِ. وإنَّ مَعرِفَةَ اللّهِ عز و جل: أن يُعرَفَ بِالوَحدانِيَّةِ، وَالرَّأفَةِ، وَالرَّحمَةِ، وَالعِزَّةِ، وَالعِلمِ، وَالقُدرَةِ، وَالعُلُوِّ عَلی کُلِّ شَيءٍ، وأَنَّهُ النّافِعُ الضّارُّ، القاهِرُ لِکُلِّ شَيءٍ، الَّذي لا تُدرِکُهُ الأَبصارُ، وهُوَ يُدرِکُ الأَبصارَ، وهُوَ اللَّطيفُ الخَبيرُ. وأَنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ، وأَنَّ ما جاءَ بِهِ هُوَ الحَقُّ مِن عِندِ اللّهِ عز و جل، وما سِواهُ هُوَ الباطِلُ. فَإِذا أجابوا إلی ذلِکَ فَلَهُم ما لِلمُسلِمينَ، وعَلَيهِم ما عَلَی المُسلِمينَ}}، الکافل: ج ۵، ص۳۶، ح ۱، تهذيب الأحکام: ج ۶، ص۱۴۱، ح ۲۳۹، وسائل الشيعة: ج ۱۱، ص۳۱، ح ۱.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵ (کتاب)|دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵]]، ص۷۲ و ۷۳.</ref>
* [[پرونده:110015.jpeg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، '''[http://lib.eshia.ir/27255/15/66 دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۵]'''؛
{{پایان منابع}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[برپا داشتن حجت]]
* [[برپا داشتن حجت]]
* [[اتمام حجت]]
* [[اتمام حجت]]
* [[برانگیختن فطرت و عقل]]
* [[برانگیختن فطرت و عقل]]
* [[احیای انسان]]
* [[احیای انسان]]
* [[خارج ساختن مردم از تاریکی‌ها به نور]]
* [[دعوت به مصالح دین و دنیا]]
* [[دعوت به مصالح دین و دنیا]]
* [[دعوت به ایمان آوردن به غیب]]
* [[دعوت به ایمان آوردن به غیب]]
خط ۵۲: خط ۴۷:
* [[نوید و بیم دادن]]
* [[نوید و بیم دادن]]
* [[فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران]]
* [[فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران]]
{{پایان}}
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان}}


== پرسش‌های وابسته ==
== منابع ==
{{پرسش‌ وابسته}}
{{منابع}}
 
# [[پرونده:110015.jpeg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، '''[http://lib.eshia.ir/27255/15/66 دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۵]'''
{{پایان پرسش‌ وابسته}}
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
 
{{پایان منابع}}
=='''[[:رده:آثار نبوت|منبع‌شناسی جامع نبوت]]'''==
{{منبع‌شناسی جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های نبوت|کتاب‌شناسی نبوت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های نبوت|مقاله‌شناسی نبوت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های نبوت|پایان‌نامه‌شناسی نبوت]].
{{پایان منبع‌شناسی جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{نبوت شناسی}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:دعوت به ایمان]]
[[رده:دعوت به ایمان]]
[[رده:فلسفه بعثت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۰

دعوت به ایمان آوردن به توحید یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.

مقدمه

پیامبران الهی با وجود این که هر یک متناسب با شرایط مکانی و زمانی و مقتضیات عصر خود وظایفی برعهده داشتند لکن از سنت‌های ثابتی پیروی می‌کردند و اصول مشترکی در دعوت ایشان حاکم بود. این اصول کلی و مشترک از یک سو ما را به خطوط اساسی ادیان الهی آشنا می‌سازد و از سوی دیگر حقانیت دعوت آنان را آشکار می‌کند. در آیاتی از قرآن کریم به این مطلب اشاره شده است مانند: ﴿لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ [۱] یا ﴿لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ [۲] آیات تأکید می‌کند مؤمنان واقعی کسانی هستند که میان پیامبران الهی تفاوتی نمی‌گذارند و به تعلیمات همه آنان ایمان دارند و این گواه روشنی است بر یگانگی اصول کلی تعلیمات انبیا و به همین دلیل کسی که نبوت یک پیامبر را انکار کند مثل آن است که نبوت همه انبیا را نپذیرفته است. قرآن در مورد قوم ثمود و لوط می‌فرماید همه رسولان را تکذیب می‌کردند[۳] با اینکه این دو قوم هر کدام بیش از یک پیامبر نداشتند و این به آن دلیل است که دعوت یک پیامبر دعوت همه انبیا است.

یکی از مهمترین اصول دعوت انبیا است و به شهادت آیات مختلف قرآن[۴] هر یک از آنها که مبعوث به نبوت می‌شوند نخستین گفتارشان توحید بود و به خاطر تحقق این اصل مهم است که آیات قرآن مکرراً بیان می‌کند که مبارزه با طاغوت‌ها و تخصیص پرستش به خداوند در سرلوحه تعلیمات همه انبیا بود چرا که تا انسان بنده طاغوت است در اسارت است و آن گاه آزاد می‌شود که تنها بنده خداوند باشد[۵].[۶]

دعوت به توحید در قرآن

  1. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلاَّ نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ[۷].
  2. ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ.[۸].

دعوت به توحید در حدیث

الکافی ـ به نقل از زُهْری ـ: مردانی از قريش به نزد امام زين العابدين(ع) آمدند و از ايشان پرسيدند: دعوت به دين، چگونه است؟ فرمود: «بگويی: بسم اللّه الرحمن الرحيم. من شما را به خداوند عز و جل و به دينش دعوت می‌کنم و همه آن، دو چيز است: نخست، شناخت خداوند عز و جل و ديگری عمل به رضايت او. شناخت خداوند عز و جل، به اين است که او به يکتايی، مهربانی، رحمت، عزت، علم، قدرت و برتری بر هر چيز، شناخته شود، و به اين که او سوددهنده و زيان‌رساننده و قاهر بر هر چيز است و او کسی است که ديده‌ها او را در نمی‌يابند و او ديده‌ها را در می‌يابد و او لطيف و خبير است، و به اين که محمد، بنده و فرستاده اوست و آنچه از جانب خداوند عز و جل آورده، حق است و هر آنچه جز آن باشد، باطل است. اگر آنان [که به اسلامشان فرا خوانده‌ايد]، اين دعوت را اجابت کردند، تمام حقوق مسلمانان، برای آنان نيز خواهد بود و هر آنچه بر عهده مسلمانان است، بر عهده آنان نيز خواهد بود.[۹].[۱۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره بقره، آیه:۱۳۶.
  2. میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.
  3. سوره شعراء، آیه: ۱۴۱ و ۱۶۰.
  4. سوره انبیاء، آیه:۲۵ و سوره نحل، آیه:۳۶.
  5. المیزان، ج۳، ص ۳۸۹ و ۳۹۱؛ تفسیر قرآن العظیم ابن کثیر، ج۷، ص ۲۱۱ و روح البیان، ج۸، ص ۲۴.
  6. اصغری، محمد جواد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.
  7. «و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید»؛ سوره انبیا، آیه ۲۵.
  8. سوره نحل، آیه ۳۶. «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است»؛ ر.ک: هود: آيه ۵۰ ـ ۵۲ و ۶۱ و ۸۴، اعراف: آيه ۶۵.
  9. «الکافي عن الزّهريّ: دَخَلَ رِجالٌ مِن قُرَيشٍ عَلی عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ(ع) فَسَأَلوهُ: کَيفَ الدَّعوَةُ إلَی الدّينِ؟ قالَ: تَقولُ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ، أدعوکُم إلَی اللّهِ عز و جل، وإلی دينِهِ. وجِماعُهُ أمرانِ: أحَدُهُما: مَعرِفَةُ اللّهِ عز و جل، وَالآخَرُ: العَمَلُ بِرِضوانِهِ. وإنَّ مَعرِفَةَ اللّهِ عز و جل: أن يُعرَفَ بِالوَحدانِيَّةِ، وَالرَّأفَةِ، وَالرَّحمَةِ، وَالعِزَّةِ، وَالعِلمِ، وَالقُدرَةِ، وَالعُلُوِّ عَلی کُلِّ شَيءٍ، وأَنَّهُ النّافِعُ الضّارُّ، القاهِرُ لِکُلِّ شَيءٍ، الَّذي لا تُدرِکُهُ الأَبصارُ، وهُوَ يُدرِکُ الأَبصارَ، وهُوَ اللَّطيفُ الخَبيرُ. وأَنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ، وأَنَّ ما جاءَ بِهِ هُوَ الحَقُّ مِن عِندِ اللّهِ عز و جل، وما سِواهُ هُوَ الباطِلُ. فَإِذا أجابوا إلی ذلِکَ فَلَهُم ما لِلمُسلِمينَ، وعَلَيهِم ما عَلَی المُسلِمينَ»، الکافل: ج ۵، ص۳۶، ح ۱، تهذيب الأحکام: ج ۶، ص۱۴۱، ح ۲۳۹، وسائل الشيعة: ج ۱۱، ص۳۱، ح ۱.
  10. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۷۲ و ۷۳.