بنیعبدالاشهل: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = بنیعبدالاشهل در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== طایفه بنیعبدالاشهل از شاخههای قبیله اوس و از زیر مجموعههای قبیله بزرگ ازد است. این طایفه، از مهمترین و گرامیترین...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = [[بنیعبدالاشهل در تاریخ اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[بنیعبدالاشهل در تاریخ اسلامی]] - [[بنیعبدالاشهل در معارف و سیره نبوی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۴
مقدمه
طایفه بنیعبدالاشهل از شاخههای قبیله اوس و از زیر مجموعههای قبیله بزرگ ازد است. این طایفه، از مهمترین و گرامیترین طوایف انصار است که در روایتی منسوب به رسول گرامی اسلام(ص)، مورد تمجید و ستایش آن حضرت قرار گرفته، از ایشان در کنار طایفه بنی نجار به عنوان یکی از بهترین بطون انصار نام برده شده است.[۱] این تیره کوچک، همپای قبیله مادری خود اوس، در جریانات و وقایع دوران جاهلی از جمله جنگهای آن دوران حضور داشت و بعد از تابش خورشید اسلام، بواسطه داشتن قلوبی مستعد و پاک، به سرعت اسلام پذیرفتند. آنان پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، از دل و جان به خدمت ایشان در آمدند و همراه با رییس بزرگ و عظیم الشأن خود سعد بن معاذ، همواره از حامیان حضرت و اهداف عالیهشان بودند و بدین ترتیب، نقشی بزرگ در حیات اسلام و مسلمین ایفا نمودند.[۲]
نسب
بنی عبد الأشهل تیرهای از انصار و از شاخههای قبیله اوس است که نسب از عبد الأشهل بن جشم بن حارث بن خزرج بن عمرو بن مالک بن اوس میبرند.[۳] عبد الأشهل بن جشم دارای فرزندانی با اسامی زید، کعب، زعوراء، وحشی و درج بود که نسل وی از ایشان ادامه یافت.[۴] امروزه شاخههایی از این طایفه انصاری، در برخی بلاد عربی در قالب عشایر زندگی میکنند. این عشایر در حال حاضر، به بطونهایی تقسیم میشوند که از جمله آن میتوان از: بنی سلامة، بنی زغبه، آل شمسه، البو مفرج، السویدی، الصفار، الدباغ، الجبور، العبید، الدراج، آل ثابت، آل کعب و آل خلیفة یاد کرد. ضمن این که عشایر آل بدیر - که در ناحیة آل بدیر ساکنند، - نیز، از دیگر بطونی به شمار رفتهاند که نسب شان به عبد الاشهل برمی گردد.[۵].[۶]
مساکن و منازل
مدینه میان دو رشته حره (سنگلاخ) قرار دارد. در طرف شرق، «حرَةُ واقم» قرار دارد که از شمال به کوه احد ختم میشود و تا جنوب این شهر ادامه دارد. در طرف غرب نیز، «حرة وبر» قرار دارد؛ که از شمال تا بئر رومه و از جنوب تا مقابل محلة قباست. این دو حره، شهر مدینه را از دو طرف حفظ کردهاند. بیشتر منازل مدینه در گذشته، از سنگ، آجر و خشت ساخته شده بود. هر قبیلهای افزون بر خانههای معمولی، دژ و چندین قلعة مستحکم داشت که «أطم» نامیده میشد. منطقة بین قبا و مدینه، سبزترین مناطق بود و بهترین میوهها و سبزیها را داشت و مردم برای استراحت، گردش و تفریح به این منطقة آباد میآمدند.[۷] «حرة واقم» در شرق مدینه، دارای بیشترین عمران و آبادی بود. در این منطقه، منازل مسکونی قبایل متعددی از جمله قبایل یهود مانند «بنی نضیر» و «بنی قریظه» و تعدادی از عشایر یهود قرار داشت. همچنین مهمترین بطون اوس در این منطقه سکونت داشتند مانند بنی عبدالاشهل، بنیظفر، بنی حارثه و بنی زعوراء که منازل آنان بیشتر در جانب غرب تا «حره واقم»[۸] قرار داشت.
سمهودی گوید: در جنوب شرقی مدینه محله بنی عبدالاشهل قرار داشت و آنان آطمی ساختند که واقم خوانده میشد. این آطم به حفضیر بن سماک تعلق داشت. به همین سبب به آن ناحیه «واقم» میگفتند. برای بنی عبدالاشهل آطمهای دیگری از جمله آطم «رعل» را ذکر کردهاند.[۹] «قرصه» مکانی بود در طرف شمال شرق حره که منازل بنی عبدالاشهل در آن واقع شده بود. این مکان به سعدبن معاذ تعلق داشت.[۱۰] به مرور زمان و در پی درگیری بنی حارثه با بنیعبدالاشهل، بنی حارثه مجبور به ترک منازل خود شدند و آن را به بنی عبدالأشهل واگذاردند. این مساکن در زمان سمهودی به «دار بنی عبدالأشهل» مشهور بود.[۱۱].[۱۲] منازل بنی عبدالأشهل، بنی حارثه و بنی ظفر در شرق و جنوب شرق مدینه، بهویژه در مناطق «عوالی» و «قباء و «عصبه»، از سرسبزی و طراوت خاصی برخوردار بود و آب فراوانی از چاههای آن استخراج میشد[۱۳] شاید علت درگیری بین اوس و خزرج، در آغاز، ناشی از حسادت خزرجیان به اوسیان و همپیمانان یهودی آنان (بنی قریظه) به خاطر در اختیار داشتن همین زمینهای حاصلخیز باشد. هر چند، عوامل دیگر هم در درگیری بین اوس و خزرج دخالت داشته است. پس از ظهور اسلام و آغاز فتوحات اسلامی، برخی از مردم بنی عبدالاشهل، رفته رفته در سایر بلاد و مناطق اسلامی از جمله عراق و مصر منتشر شدند. بر پایه برخی اخبار، جمعیت قابل توجهی از انصار پس از تشکیل شهرهای نوین اسلامی، در این شهرها بخصوص کوفه ساکن شدند. چندان که در تقسیمبندی شهری کوفه، انصار در کنار ازد و بجیله و خثعم یکی از اسباع کوفه را در زمان حکمرانی امام علی(ع) تشکیل میدادند.[۱۴] همچنین جمعی از انصار، در ایام خلافت عمر بن خطاب، همراه با عمرو بن عاص در فتوحات مصر شرکت داشتند. اما چون تعداد آنها برای داشتن رایت، دیوان یا محلهای خاص کافی نبود، با برخی تیرههای عرب تحت یک رایت گرد آمده، به اهلالرایه معروف شدند و در محله رایة واقع در فسطاط مصر در کنار مردمانی از قبایل قریش، خزاعه، اسلم، غفار، جهینه، ثقیف، عبس بن بغیض، أشجع و... سکونت گزیدند.[۱۵] امروزه در بلاد نجد، حجاز، مصر، یمن و شام عشایری وجود دارند که به نامهایی مانند اشهلی، سویدی و... خوانده میشوند و نسب همگی آنان به این طایفه بر میگردد.[۱۶]
روزگار در صدر اسلام
حیات اقتصادی
بنی عبدالاشهل مانند طوایف دیگر در مدینه به کشاورزی و پرورش نخل اشتغال داشتند. واقدی گوید که اسید بن حضیر در ناحیةٌ «عرض»[۱۷]زمین کشاورزی داشت و در آن جو میکاشت و برای آبیاری آن از بیست شتر آبکش استفاده میکرد. سلمة بن سلامه اشهلی نیز، در همین ناحیه زمین زراعتی داشت و به کشت غلات مشغول بود.[۱۸] وجود زمین زراعتی و شتران آبکش بسیار، میتواند حاکی از وجود آب فراوان در این ناحیه باشد؛ آبی که پس از استخراج با دلو یا حیوانات آبکش از چاه، از آن جهت زراعت استفاده میکردند. از دیگر شواهد متکی بودن اقتصاد مدینه به کشاورزی، واقعه جنگ احد است. در این جنگ که بین ماندن در مدینه یا خارج شدن از آن میان اصحاب اختلاف شد، ایاس بن اوس، از جوانان بنی عبدالاشهل به پیامبر(ص) گفت: «... ما دوست نداریم قریش بگوید: محمد را در قلعهها محاصره کردیم و این موجب گستاخی آنان میشود. آنان زمینهای زراعتی ما را زیر پا گذاشتهاند؛ اگر آنها را بیرون نرانیم نمیتوانیم زراعت کنیم».[۱۹][۲۰]
منابع
- حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت
پانویس
- ↑ بیهقی، دلائل النبوه، ج۵، ص۲۳۹؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۷، ص۲۹۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۶۳۳. و با اندک اختلاف: ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۳۹.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۷۵.
- ↑ سلالات الأوس فی العراق والوطن العربی، علی الربیعی، منتدی العشائر العربیة.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام ج۴، ص۱۳۲؛ احمد ابراهیم الشریف، مکة و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول، ص۲۸۸.
- ↑ احمد ابراهیم الشریف، مکة و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول، ص۲۸۸؛ عبدالعزیز بن ادریس، مجتمع المدینة فی عهد الرسول، ص۱۵۲.
- ↑ سمهودی، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۱، ص۱۹۰.
- ↑ سمهودی، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۳، ص۱۲۸۸ و ۰۱۳۹۰
- ↑ سمهودی، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج۱، ص۱۹۲
- ↑ نقش بنی عبدالأشهل در تحولات مدینه در دوران رسولاکرم(ص)، حسین مرادی نسب، ص۱۱۰.
- ↑ عبدالعزیز بن ادریس، مجتمع المدینه فی عهد الرسول، ص۱۵۳
- ↑ لویی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۲۱ - ۲۲. از جمله ساکنان اشهلی این شهر، میتوان به نام حذیفة بن یمان (ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۶.) و ابوجبیر بن ضحاک (ابن کلبی، جمهره النسب، ص۶۳۵) اشاره کرد.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۲. نیز ر. ک. ابن عبدالحکم، الفتوح، ص۹۸، ۱۱۵ - ۱۱۶؛ نیز ر. ک. مقریزی، الخطط، ج۲، ص۶۰ - ۶۱؛ الحدیثی، أهل الیمن، ص۱۶۷؛ الجبوری، الجوار، ص۱۲۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ وادی، در ناحیة مدینه، در طرف حره واقم قرار گرفته است. ر.ک: محمد محمدحسن شراب، المعالم الاثیره فی السنة و السیره، ص۱۹۱
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۰۷و ۰۲۰۸
- ↑ نقش بنی عبدالأشهل در تحولات مدینه در دوران رسولاکرم(ص)، حسین مرادی نسب، ص۱۱۱.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.