جبر و اختیار در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = جبر و اختیار | عنوان مدخل = جبر و اختیار | مداخل مرتبط = جبر و اختیار در قرآن - جبر و اختیار در کلام اسلامی - جبر و اختیار در فقه سیاسی - جبر و اختیار در معارف و سیره علوی - جبر و اختیار در نهج البلاغه | پرسش مرتبط...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | ==انسان و اختیار== | ||
{{همچنین|انسان}} | |||
از مبادی [[تصدیقی]] موضوع [[هدایت]] و [[ضلالت]]، [[آزادی]] و [[اختیار انسان]] است. بیگمان، هدایت و ضلالت در حوزه [[تشریع]] و [[تکلیف]]، بدون [[حق]] [[انتخاب]] و [[تصمیمگیری]] معنا نخواهد داشت. [[امام علی]]{{ع}} در پاسخ به کسی که [[قضا و قدر الهی]] را مستلزم مجبور بودن انسان میپنداشت، فرمود: | از مبادی [[تصدیقی]] موضوع [[هدایت]] و [[ضلالت]]، [[آزادی]] و [[اختیار انسان]] است. بیگمان، هدایت و ضلالت در حوزه [[تشریع]] و [[تکلیف]]، بدون [[حق]] [[انتخاب]] و [[تصمیمگیری]] معنا نخواهد داشت. [[امام علی]]{{ع}} در پاسخ به کسی که [[قضا و قدر الهی]] را مستلزم مجبور بودن انسان میپنداشت، فرمود: | ||
اگر قضا و قدر الهی مستلزم مجبور بودن انسان در [[افعال]] خویش میبود، [[پاداش]] و [[کیفر]] [[بیهوده]] مینمود و [[وعد و وعید]] [[عبث]] میبود. [[خداوند سبحان]]، بندگانش را بر اساس اختیار امر کرده و برای برحذر داشتن از [[پلیدیها]] [[نهی]] کرده است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۷۸.</ref>. | اگر قضا و قدر الهی مستلزم مجبور بودن انسان در [[افعال]] خویش میبود، [[پاداش]] و [[کیفر]] [[بیهوده]] مینمود و [[وعد و وعید]] [[عبث]] میبود. [[خداوند سبحان]]، بندگانش را بر اساس اختیار امر کرده و برای برحذر داشتن از [[پلیدیها]] [[نهی]] کرده است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۷۸.</ref>. |
نسخهٔ ۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۲
انسان و اختیار
از مبادی تصدیقی موضوع هدایت و ضلالت، آزادی و اختیار انسان است. بیگمان، هدایت و ضلالت در حوزه تشریع و تکلیف، بدون حق انتخاب و تصمیمگیری معنا نخواهد داشت. امام علی(ع) در پاسخ به کسی که قضا و قدر الهی را مستلزم مجبور بودن انسان میپنداشت، فرمود: اگر قضا و قدر الهی مستلزم مجبور بودن انسان در افعال خویش میبود، پاداش و کیفر بیهوده مینمود و وعد و وعید عبث میبود. خداوند سبحان، بندگانش را بر اساس اختیار امر کرده و برای برحذر داشتن از پلیدیها نهی کرده است[۱]. امام د در ادامه میفرماید که خداوند پیامبران را بازیگرانه برنینگیخته و کتاب آسمانی را بیهوده برای بندگان فرو نفرستاده و آسمانها و زمین و آنچه را بین آنها است، باطل و بیهدف نیافریده است. معنای گفتار امام این است که اگر اصل اختیار و آزادی تکوینی انسان در تصمیمگیری و انتخاب انکار شود، هدایت تشریعی و بلکه آفرینش الهی، فلسفه حکیمانه خود را از دست میدهد و تفسیر خرد پذیر و معقول نمییابد. این بدان رو است که انسان به منزله غایت و هدف آفرینش است و فلسفه آفرینش انسان نیز بر این است که آزموده شود و از گذر انتخاب و تلاش به کمال مطلوب رسد. این حقایق، بنیادهای جهانبینی الهیاند و آیات قرآن و احادیث معصومین بر آنها تصریح و تأکید کردهاند. بنابراین، اصل اراده و اختیار انسان از شالودههای جهانبینی الهی است و زیربنای هدایت و ضلالت انسان. به دلیل جایگاه بنیادین اختیار در جهانبینی الهی، مذاهب و فرق اسلامی - جزگروهی اندک شمار - اصل اختیار را پذیرفتهاند؛ هر چند در تفسیر و باز نمودنش، بسیاری از آنان راه خطا پیمودهاند و گروهی، اختیار را بر پایه «کسب» و گروهی بر اساس «تفویض» تفسیر کرده است. تفسیر درست همان است که در مکتب اهل بیت(ع) آمده است: نظریه امر بین الأمرین. این نظریه را نخست امام علی(ع) مطرح ساخت و دیگر امامان معصوم(ع) به تبلیغ و تفسیرش پرداختند.[۲].
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۷۸.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «هدایت و ضلالت»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۱۷۷.