نیایش سی و دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = صحیفه سجادیه
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}


{{امامت}}
== مقدمه ==
 
این [[نیایش]] [[امام سجاد]] {{ع}} است پس از ادای [[نماز]] نافله شب. هرچند همه اوقات شب و [[روز]] برای [[راز و نیاز]] و نجوای عاشقانه با [[خدا]] مناسب است، اما نیمه‌های شب چیز دیگری است. [[خداوند]] در [[قرآن]] بارها به شب [[سوگند]] خورده است و [[شب‌زنده‌داری]] را بر [[پیامبر]] [[واجب]] فرموده: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«ای جامه بر خویش پیچیده * شب را- جز اندکی- بپای خیز» سوره مزمل، آیه ۱-۲.</ref>.
==مقدمه==
این [[نیایش]] آن [[حضرت]] است پس از ادای [[نماز]] [[نافله شب]].
هرچند همه اوقات [[شب]] و [[روز]] برای [[راز و نیاز]] و نجوای عاشقانه با [[خدا]] مناسب است، اما نیمه‌های شب چیز دیگری است. [[خداوند]] در [[قرآن]] بارها به شب [[سوگند]] خورده است و [[شب‌زنده‌داری]] را بر [[پیامبر]] [[واجب]] فرموده: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«ای جامه بر خویش پیچیده * شب را- جز اندکی- بپای خیز» سوره مزمل، آیه ۱-۲.</ref>.


و در ادامه این [[آیات]] می‌فرماید: برخاستن در شب گام‌های تو را [[استوار]] و سخنان تو را محکم می‌کند. خداوند برای [[نماز شب]] پاداشی بیان فرموده که کسی جز خودش نمی‌داند<ref>{{متن قرآن|فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} «پس هیچ کس نمی‌داند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که می‌کردند نهفته‌اند» سوره سجده، آیه ۱۷.</ref>.
و در ادامه این [[آیات]] می‌فرماید: برخاستن در شب گام‌های تو را [[استوار]] و سخنان تو را محکم می‌کند. خداوند برای [[نماز شب]] پاداشی بیان فرموده که کسی جز خودش نمی‌داند<ref>{{متن قرآن|فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} «پس هیچ کس نمی‌داند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که می‌کردند نهفته‌اند» سوره سجده، آیه ۱۷.</ref>.


علاوه بر اهمیت نماز و نماز شب، در [[سیره]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} چیزی به نام تعقیبات یعنی نیایش‌های بعد از [[نمازها]] را می‌بینیم که این [[دعا]] هم به نوعی [[تعقیب نماز]] شب است و نشان‌دهنده این است که [[نمازگزار]] با تمام‌شدن نماز همچنان [[تشنه]] و [[مشتاق]] راز و نیاز با [[خالق]] خویش است.
علاوه بر اهمیت نماز و نماز شب، در [[سیره]] [[اهل‌بیت]] {{عم}} چیزی به نام تعقیبات یعنی نیایش‌های بعد از [[نمازها]] را می‌بینیم که این [[دعا]] هم به نوعی [[تعقیب نماز]] شب است و نشان‌دهنده این است که [[نمازگزار]] با تمام‌شدن نماز همچنان [[تشنه]] و [[مشتاق]] راز و نیاز با [[خالق]] خویش است.
[[امام]] [[عارفان]] ابتدا لب به [[ستایش خدا]] می‌گشود: «ای خداوندی که از آن توست [[پادشاهی]] [[ابدی]] جاویدان؛ ای خداوندی که از آن توست آن [[سلطه]] نیرومند بی‌مددِ هیچ [[لشکر]] و هیچ [[یاور]]؛ ای خداوندی که از آن توست [[عزت]] و [[غلبه]] [[جاودانه]]، هرچند روزگاران بگذرند و سال‌ها به سر آیند و زمان‌ها و روزها سپری شوند.
[[امام]] [[عارفان]] ابتدا لب به [[ستایش خدا]] می‌گشود: «ای خداوندی که از آن توست [[پادشاهی]] [[ابدی]] جاویدان؛ ای خداوندی که از آن توست آن [[سلطه]] نیرومند بی‌مددِ هیچ [[لشکر]] و هیچ [[یاور]]؛ ای خداوندی که از آن توست [[عزت]] و [[غلبه]] [[جاودانه]]، هرچند روزگاران بگذرند و سال‌ها به سر آیند و زمان‌ها و روزها سپری شوند.


خط ۱۴: خط ۱۷:


آن‌گاه [[بندگی]] و کوچکی خود را اظهار می‌نماید و [[طلب]] [[عفو]] می‌کند: "من، بنده‌ای هستم به [[عمل]] [[ناتوان]] و به [[آرزو]] بزرگ، رشته پیوندها از کف داده‌ام مگر [[رحمت]] توام سررشته به دست دهد، و [[سلسله]] امیدم از [[دل]] گسیخته، جز سلسله عفو تو که در آن چنگ زده‌ام.
آن‌گاه [[بندگی]] و کوچکی خود را اظهار می‌نماید و [[طلب]] [[عفو]] می‌کند: "من، بنده‌ای هستم به [[عمل]] [[ناتوان]] و به [[آرزو]] بزرگ، رشته پیوندها از کف داده‌ام مگر [[رحمت]] توام سررشته به دست دهد، و [[سلسله]] امیدم از [[دل]] گسیخته، جز سلسله عفو تو که در آن چنگ زده‌ام.
«ای [[خداوند]] من، چون خواهم [[طاعات]] خویش بر شمرم اندک است و چون بخواهم به [[معاصی]] خود اعتراف کنم بسیار است. [[بنده]] تو، هرچه [[بدکردار]] بود، [[بخشایش]] خود از او دریغ نداری، پس مرا ببخشای».
«ای [[خداوند]] من، چون خواهم [[طاعات]] خویش بر شمرم اندک است و چون بخواهم به [[معاصی]] خود اعتراف کنم بسیار است. [[بنده]] تو، هرچه [[بدکردار]] بود، [[بخشایش]] خود از او دریغ نداری، پس مرا ببخشای». «ای خداوند من، [[علم]] تو بر [[اعمال]] [[نهان]] ما احاطه دارد و هر نهان در برابر علم تو آشکار است. نه خردترین چیزها از تو پوشیده است و نه هیچ [[راز]] نهانی از تو پنهان».
«ای خداوند من، [[علم]] تو بر [[اعمال]] [[نهان]] ما احاطه دارد و هر نهان در برابر علم تو آشکار است. نه خردترین چیزها از تو پوشیده است و نه هیچ [[راز]] نهانی از تو پنهان».


سپس [[امام]] به خطر [[وسوسه‌های شیطان]] پرداخته و عاجزانه از خداوند [[پناه]] می‌طلبد: «ای خداوند من! [[شیطان]]، آن [[دشمن]] تو که از تو [[زمان]] خواست تا مرا بفریبد و تو زمانش دادی، و برای [[گمراه]] ساختن من از تو تا [[روز قیامت]] مهلت‌طلبید و تو مهلتش [[عطا]] کردی، اینک بر من [[غلبه]] یافته است.
سپس [[امام]] به خطر [[وسوسه‌های شیطان]] پرداخته و عاجزانه از خداوند [[پناه]] می‌طلبد: «ای خداوند من! [[شیطان]]، آن [[دشمن]] تو که از تو [[زمان]] خواست تا مرا بفریبد و تو زمانش دادی، و برای [[گمراه]] ساختن من از تو تا [[روز قیامت]] مهلت‌طلبید و تو مهلتش [[عطا]] کردی، اینک بر من [[غلبه]] یافته است. پس در آن حال که از [[گناهان]] [[خرد]] که هلاک من در آنها بود و [[گناهان بزرگ]] که [[تباهی]] مرا در پی داشت، به سوی تو می‌گریختم، مرا به سر درآورد. تا چون [[مرتکب معصیت]] تو شدم و به [[کردار]] زشتم سزاوار [[خشم]] تو گشتم، لگام عذر خویش باز چید و سخن کفرش بر من خواند، سپس بر من پشت کرد و از من [[بیزاری]] جست و به [[راه]] شوم خود رفت و در وادی [[تنهایی]] در برابر [[غضب]] تو رهایم ساخت و بر آستان خشم تو مطرودم بیفکند. نه شفیعی که در نزد تو شفاعتم کند، نه [[نگهبانی]] که در برابر تو ایمنی‌ام بخشد، نه حصاری که از چشم توام پنهان دارد، نه پناهگاهی که از خشم توام پناه دهد».
پس در آن حال که از [[گناهان]] [[خرد]] که هلاک من در آنها بود و [[گناهان بزرگ]] که [[تباهی]] مرا در پی داشت، به سوی تو می‌گریختم، مرا به سر درآورد. تا چون [[مرتکب معصیت]] تو شدم و به [[کردار]] زشتم سزاوار [[خشم]] تو گشتم، لگام عذر خویش باز چید و سخن کفرش بر من خواند، سپس بر من پشت کرد و از من [[بیزاری]] جست و به [[راه]] شوم خود رفت و در وادی [[تنهایی]] در برابر [[غضب]] تو رهایم ساخت و بر آستان خشم تو مطرودم بیفکند. نه شفیعی که در نزد تو شفاعتم کند، نه [[نگهبانی]] که در برابر تو ایمنی‌ام بخشد، نه حصاری که از چشم توام پنهان دارد، نه پناهگاهی که از خشم توام پناه دهد».


[[امام زین‌العابدین]]{{ع}} [[عبادات]] خود را هیچ انگاشته و فقط به [[کرم]] [[خداوند]] [[دل]] بسته است: {{متن حدیث|وَ لَا أَسْتَشْهِدُ عَلَى صِيَامِي نَهَاراً، وَ لَا أَسْتَجِيرُ بِتَهَجُّدِي‏ لَيْلًا...}}؛ «ای خداوند من، هیچ روزی را [[نیک]] [[روزه]] نداشته‌ام تا آن را به [[شهادت]] گیرم و هیچ شبی را نیک زنده‌دار نبوده‌ام تا به آن [[پناه]] جویم و هیچ مستحبی به جای نیاورده‌ام تا در خور [[تمجید]] باشم. اگر به جای آورده‌ام، [[فرایض]] تو بوده که هرکه ضایعش گذارد به [[هلاکت]] رسید.»...
[[امام زین‌العابدین]] {{ع}} [[عبادات]] خود را هیچ انگاشته و فقط به [[کرم]] [[خداوند]] [[دل]] بسته است: {{متن حدیث|وَ لَا أَسْتَشْهِدُ عَلَى صِيَامِي نَهَاراً، وَ لَا أَسْتَجِيرُ بِتَهَجُّدِي‏ لَيْلًا...}}؛ «ای خداوند من، هیچ روزی را [[نیک]] [[روزه]] نداشته‌ام تا آن را به [[شهادت]] گیرم و هیچ شبی را نیک زنده‌دار نبوده‌ام تا به آن [[پناه]] جویم و هیچ مستحبی به جای نیاورده‌ام تا در خور [[تمجید]] باشم. اگر به جای آورده‌ام، [[فرایض]] تو بوده که هرکه ضایعش گذارد به هلاکت رسید.»...


«بارخدایا، در اینجا کسی [[ایستاده]] است که به سبب [[اعمال]] خود، از تو شرمنده، بر خود [[خشمگین]] و از تو [[خشنود]] است. پس با [[قلبی]] [[خاشع]] و گردنی کج و پشتی خمیده از بار [[گناه]]، [[امیدوار]] به تو و ترسان از تو به پیشگاه تو ایستاده است. سزاوارتر از تو کس نیافته که دل در او بندد، یا از او بترسد، یا از او بپرهیزد. ای [[پروردگار]] من، آنچه را بدان [[امید]] بسته‌ام به من ارزانی دار و از آنچه بیمناکم [[امان]] ده».
«بارخدایا، در اینجا کسی [[ایستاده]] است که به سبب [[اعمال]] خود، از تو شرمنده، بر خود [[خشمگین]] و از تو [[خشنود]] است. پس با [[قلبی]] [[خاشع]] و گردنی کج و پشتی خمیده از بار [[گناه]]، [[امیدوار]] به تو و ترسان از تو به پیشگاه تو ایستاده است. سزاوارتر از تو کس نیافته که دل در او بندد، یا از او بترسد، یا از او بپرهیزد. ای [[پروردگار]] من، آنچه را بدان [[امید]] بسته‌ام به من ارزانی دار و از آنچه بیمناکم [[امان]] ده».
آری این‌گونه [[امام]] [[راه]] و رسم [[بندگی]] را به ما می‌آموزد.<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیایش سی و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۸۳.</ref>
آری این‌گونه [[امام]] راه و رسم [[بندگی]] را به ما می‌آموزد<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیایش سی و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۸۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[شب زنده‌داری]]
* [[شب زنده‌داری]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «نیایش سی و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «نیایش سی و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


[[رده:نیایش سی و دوم]]
[[رده:صحیفه سجادیه]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۴

مقدمه

این نیایش امام سجاد (ع) است پس از ادای نماز نافله شب. هرچند همه اوقات شب و روز برای راز و نیاز و نجوای عاشقانه با خدا مناسب است، اما نیمه‌های شب چیز دیگری است. خداوند در قرآن بارها به شب سوگند خورده است و شب‌زنده‌داری را بر پیامبر واجب فرموده: ﴿يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا[۱].

و در ادامه این آیات می‌فرماید: برخاستن در شب گام‌های تو را استوار و سخنان تو را محکم می‌کند. خداوند برای نماز شب پاداشی بیان فرموده که کسی جز خودش نمی‌داند[۲].

علاوه بر اهمیت نماز و نماز شب، در سیره اهل‌بیت (ع) چیزی به نام تعقیبات یعنی نیایش‌های بعد از نمازها را می‌بینیم که این دعا هم به نوعی تعقیب نماز شب است و نشان‌دهنده این است که نمازگزار با تمام‌شدن نماز همچنان تشنه و مشتاق راز و نیاز با خالق خویش است. امام عارفان ابتدا لب به ستایش خدا می‌گشود: «ای خداوندی که از آن توست پادشاهی ابدی جاویدان؛ ای خداوندی که از آن توست آن سلطه نیرومند بی‌مددِ هیچ لشکر و هیچ یاور؛ ای خداوندی که از آن توست عزت و غلبه جاودانه، هرچند روزگاران بگذرند و سال‌ها به سر آیند و زمان‌ها و روزها سپری شوند.

سلطه تو را آن پیروزمندی است که نه آغاز شناسد و نه انجام. ملک تو را رفعتی است که هیچ چیزش در نیابد و توصیف واصفان هرچه فرا رود، به فروترین پایه آن رفعت و اعتلا که برای خود برگزیده‌ای نخواهد رسید. در ساحت تو اوصاف گم شود و رشته هر نعمتی گسسته آید و اندیشه مردمان، هرچند دقیق و لطیف، در پیشگاه کبریای تو حیران ماند».

آن‌گاه بندگی و کوچکی خود را اظهار می‌نماید و طلب عفو می‌کند: "من، بنده‌ای هستم به عمل ناتوان و به آرزو بزرگ، رشته پیوندها از کف داده‌ام مگر رحمت توام سررشته به دست دهد، و سلسله امیدم از دل گسیخته، جز سلسله عفو تو که در آن چنگ زده‌ام. «ای خداوند من، چون خواهم طاعات خویش بر شمرم اندک است و چون بخواهم به معاصی خود اعتراف کنم بسیار است. بنده تو، هرچه بدکردار بود، بخشایش خود از او دریغ نداری، پس مرا ببخشای». «ای خداوند من، علم تو بر اعمال نهان ما احاطه دارد و هر نهان در برابر علم تو آشکار است. نه خردترین چیزها از تو پوشیده است و نه هیچ راز نهانی از تو پنهان».

سپس امام به خطر وسوسه‌های شیطان پرداخته و عاجزانه از خداوند پناه می‌طلبد: «ای خداوند من! شیطان، آن دشمن تو که از تو زمان خواست تا مرا بفریبد و تو زمانش دادی، و برای گمراه ساختن من از تو تا روز قیامت مهلت‌طلبید و تو مهلتش عطا کردی، اینک بر من غلبه یافته است. پس در آن حال که از گناهان خرد که هلاک من در آنها بود و گناهان بزرگ که تباهی مرا در پی داشت، به سوی تو می‌گریختم، مرا به سر درآورد. تا چون مرتکب معصیت تو شدم و به کردار زشتم سزاوار خشم تو گشتم، لگام عذر خویش باز چید و سخن کفرش بر من خواند، سپس بر من پشت کرد و از من بیزاری جست و به راه شوم خود رفت و در وادی تنهایی در برابر غضب تو رهایم ساخت و بر آستان خشم تو مطرودم بیفکند. نه شفیعی که در نزد تو شفاعتم کند، نه نگهبانی که در برابر تو ایمنی‌ام بخشد، نه حصاری که از چشم توام پنهان دارد، نه پناهگاهی که از خشم توام پناه دهد».

امام زین‌العابدین (ع) عبادات خود را هیچ انگاشته و فقط به کرم خداوند دل بسته است: «وَ لَا أَسْتَشْهِدُ عَلَى صِيَامِي نَهَاراً، وَ لَا أَسْتَجِيرُ بِتَهَجُّدِي‏ لَيْلًا...»؛ «ای خداوند من، هیچ روزی را نیک روزه نداشته‌ام تا آن را به شهادت گیرم و هیچ شبی را نیک زنده‌دار نبوده‌ام تا به آن پناه جویم و هیچ مستحبی به جای نیاورده‌ام تا در خور تمجید باشم. اگر به جای آورده‌ام، فرایض تو بوده که هرکه ضایعش گذارد به هلاکت رسید.»...

«بارخدایا، در اینجا کسی ایستاده است که به سبب اعمال خود، از تو شرمنده، بر خود خشمگین و از تو خشنود است. پس با قلبی خاشع و گردنی کج و پشتی خمیده از بار گناه، امیدوار به تو و ترسان از تو به پیشگاه تو ایستاده است. سزاوارتر از تو کس نیافته که دل در او بندد، یا از او بترسد، یا از او بپرهیزد. ای پروردگار من، آنچه را بدان امید بسته‌ام به من ارزانی دار و از آنچه بیمناکم امان ده». آری این‌گونه امام راه و رسم بندگی را به ما می‌آموزد[۳].[۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «ای جامه بر خویش پیچیده * شب را- جز اندکی- بپای خیز» سوره مزمل، آیه ۱-۲.
  2. ﴿فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «پس هیچ کس نمی‌داند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که می‌کردند نهفته‌اند» سوره سجده، آیه ۱۷.
  3. صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
  4. بهشتی، سید جواد، مقاله «نیایش سی و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۸۳.