اثبات عصمت حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | ||
{{همچنین|دلیل عقلی عصمت امام}} | {{همچنین|دلیل عقلی عصمت امام}} | ||
از آنجا که در [[روایات]] [[اهل بیت]]{{ع}} عنوان {{متن حدیث|حجة الله علی الحجج}} یعنی [[حجت خدا]] بر سایر [[حجتها]] که مراد همان [[امامان معصوم]]{{ع}} است، بر | از آنجا که در [[روایات]] [[اهل بیت]]{{ع}} عنوان {{متن حدیث|حجة الله علی الحجج}} یعنی [[حجت خدا]] بر سایر [[حجتها]] که مراد همان [[امامان معصوم]]{{ع}} است، بر [[حضرت زهرا]]{{س}} اطلاق شده<ref>در روایتی از امام عسكرى {{ع}} نقل شده كه آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|نَحْنُ حُجَجُ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَليَنا}}، «ما حجّتها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش هستیم و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما است»، طیب، تفسير أطيب البيان، ج ۱۳، ص ۲۳۶.</ref>، میتوان در اثبات عقلی [[عصمت]] آن حضرت به برخی ادله عقلی [[لزوم عصمت]] [[حجج الهی]] اعم از پیامبران و امامان، استناد کرد. | ||
علاوه بر آن میتوان از این [[روایت]] نیز استفاده کرد که میفرماید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص۵۱۲.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۲۱-۲۲۳؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۶۸.</ref>؛ با این دو مقدمه که به تصریح برخی [[روایات]]، حضرت [[فاطمه]]{{س}}، یکی از [[حجج الهی]] است، از طرفی در این روایت تصریح شده که عدم [[شناخت]] [[حجت الهی]] مساوی با [[گمراهی]] و [[ضلالت]] در [[دین]] است، نتیجه | علاوه بر آن میتوان از این [[روایت]] نیز استفاده کرد که میفرماید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص۵۱۲.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۲۱-۲۲۳؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۶۸.</ref>؛ با این دو مقدمه که به تصریح برخی [[روایات]]، حضرت [[فاطمه]]{{س}}، یکی از [[حجج الهی]] است، از طرفی در این روایت تصریح شده که عدم [[شناخت]] [[حجت الهی]] مساوی با [[گمراهی]] و [[ضلالت]] در [[دین]] است، نتیجه اینکه خود حجت الهی قطعا [[معصوم]] از هر [[گناه]]، [[خطا]] و لغزشی خواهد بود؛ چراکه در غیر این صورت گمراهی دیگران از دین در صورت عدم شناخت و [[تبعیت]] از او، معنا نخواهد داشت. | ||
== اثبات نقلی عصمت حضرت فاطمه == | == اثبات نقلی عصمت حضرت فاطمه == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==== آیه تطهیر ==== | ==== آیه تطهیر ==== | ||
{{اصلی|آیه تطهیر}} | {{اصلی|آیه تطهیر}} | ||
[[خداوند متعال]] در [[قرآن مجید]] میفرمایند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این آیه از اراده خداوند به از بین بردن رجس از اهل بیت{{ع}} خبر داده است. بر اساس روایات معتبر، مراد از اهل بیت{{ع}} در آیه | [[خداوند متعال]] در [[قرآن مجید]] میفرمایند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این [[آیه]] از [[اراده خداوند]] به از بین بردن [[رجس]] از [[اهل بیت]]{{ع}} خبر داده است. بر اساس روایات معتبر، مراد از اهل بیت{{ع}} در [[آیه تطهیر]]، [[پنج تن آل عبا]] هستند که [[خداوند متعال]] افزون بر [[اراده]] از بین بردن رجس، تحقق این فعل را نیز در مورد آنها در نظر داشته است؛ زیرا آیه در مقام [[مدح]] و منقبت اهل بیت{{ع}} است. (یعنی [[اراده خدا]] در آیه اراده تکوینی است) و از بین بردن رجس و [[پلیدی]] از اهل بیت{{ع}}، به معنای [[عصمت]] آنهاست<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۳۵ و ۳۳۶.</ref>. | ||
==== آیه اصطفای حضرت مریم ==== | ==== آیه اصطفای حضرت مریم ==== | ||
[[قرآن کریم]] در [[فضیلت]] حضرت مریم{{س}} میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ}}<ref>«و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است».، سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>. با توجه به این آیه روشن است که [[خداوند]] حضرت مریم{{س}} را [[پاک]] و [[مطهر]] کرده و او را از میان [[زنان]] [[جهان]] برگزیده است. چه اینکه [[برگزیده خدا]] کسی است که دارای [[مقام عصمت]] باشد مثل [[انبیاء]] و [[اوصیاء]] انبیاء و این آیه دلالت دارد بر اینکه [[حضرت مریم]]{{س}} دارای مقام عصمت بوده است. [[طهارت]] مطلقه عبارت از طهارت ظاهریه از کثافات و نجاسات مثل حیض و نفاس و طهارت [[باطنیه]] از [[معاصی]] و [[اخلاق]] [[رذیله]] و طهارت معنویه از توجّه به غیر [[خدا]]ست و حضرت مریم{{س}} دارای جمیع این مراتب بود<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۳.</ref>. | [[قرآن کریم]] در [[فضیلت]] حضرت مریم{{س}} میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ}}<ref>«و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است».، سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>. با توجه به این آیه روشن است که [[خداوند]] حضرت مریم{{س}} را [[پاک]] و [[مطهر]] کرده و او را از میان [[زنان]] [[جهان]] برگزیده است. چه اینکه [[برگزیده خدا]] کسی است که دارای [[مقام عصمت]] باشد مثل [[انبیاء]] و [[اوصیاء]] انبیاء و این آیه دلالت دارد بر اینکه [[حضرت مریم]]{{س}} دارای مقام عصمت بوده است. [[طهارت]] مطلقه عبارت از طهارت ظاهریه از کثافات و نجاسات مثل حیض و نفاس و طهارت [[باطنیه]] از [[معاصی]] و [[اخلاق]] [[رذیله]] و طهارت معنویه از توجّه به غیر [[خدا]]ست و حضرت مریم{{س}} دارای جمیع این مراتب بود<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۳.</ref>. | ||
با این حال اطلاق آیه مورد بحث دربارۀ فضیلت | با این حال اطلاق آیه مورد بحث دربارۀ فضیلت حضرت مریم با [[روایات]] وارده در [[افضلیت]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} مقید میشود<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ص۲۴۷.</ref>. وقتی ثابت شود که [[حضرت زهرا]]{{س}} افضل از تمام زنان عالم هستند، پس بر حضرت مریم{{س}} نیز [[برتری]] خواهد داشت. در این صورت اگر ویژگی [[عصمت]] برای حضرت مریم [[ثابت]] گردد، این ویژگی به طریق اولی برای حضرت زهرا{{س}} به [[اثبات]] خواهد رسید. چنانچه در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز چنین نقل شده است که [[فرشتگان الهی]] نزد [[فاطمه زهرا]]{{س}} میآمدند با او حرف میزدند و [[آیات الهی]] را بر او میخواندند و همان تعبیراتی که نسبت به مریم{{س}} در [[قرآن]] آمده را به فاطمه زهرا{{س}} خطاب کرده و میگفتند: {{متن حدیث|یا فاطمه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ}}<ref>حسینی، سید محمد باقر، قطره از دریا نشانی میدهد، ص۴۰.</ref>.<ref>[[ریحانه لطیفی]]، [[محمد مهدی کریمینیا]]، [[مجتبی انصاری مقدم]]، [[عصمت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه آیات و روایات (مقاله)|عصمت حضرت فاطمه زهرا{{س}} از دیدگاه آیات و روایات]].</ref> | ||
=== روایات دال بر عصمت حضرت فاطمه === | === روایات دال بر عصمت حضرت فاطمه === | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
{{همچنین|اثبات عصمت حضرت فاطمه در حدیث}} | {{همچنین|اثبات عصمت حضرت فاطمه در حدیث}} | ||
==== اول: احادیث دال بر لزوم تمسک به [[اهل بیت]] ==== | ==== اول: احادیث دال بر لزوم تمسک به [[اهل بیت]] ==== | ||
احادیثی که [[عصمت اهل بیت]]{{ع}} را [[اثبات]] میکنند مانند [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] از جمله دلایل عصمت فاطمه {{س}} شمرده شدهاند<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]، ص۲۷؛ [[فاطمه محقق|محقق، فاطمه]]، [[عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن (کتاب)|عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن]]، ص۲۵۶.</ref>. این [[احادیث]] که بر عصمت اهل بیت{{ع}} دلالت دارند، به طریق اولی [[عصمت حضرت زهرا]] {{س}} را اثبات میکنند؛ زیرا فاطمه{{س}} به طور مسلم از [[اهل بیت]]{{ع}} است<ref>[[فاطمه محقق|محقق، فاطمه]]، [[عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن (کتاب)|عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن]]، ص۲۵۶.</ref>. به گفته [[علامه مجلسی]]، احادیثی که بر وجوب [[تمسک به اهل بیت]] {{ع}} دلالت دارند مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه، بر [[عصمت حضرت فاطمه]] {{س}} نیز دلالت دارند؛ زیرا وجوب | احادیثی که [[عصمت اهل بیت]]{{ع}} را [[اثبات]] میکنند مانند [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] از جمله دلایل عصمت فاطمه {{س}} شمرده شدهاند<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]، ص۲۷؛ [[فاطمه محقق|محقق، فاطمه]]، [[عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن (کتاب)|عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن]]، ص۲۵۶.</ref>. این [[احادیث]] که بر عصمت اهل بیت{{ع}} دلالت دارند، به طریق اولی [[عصمت حضرت زهرا]] {{س}} را اثبات میکنند؛ زیرا فاطمه{{س}} به طور مسلم از [[اهل بیت]]{{ع}} است<ref>[[فاطمه محقق|محقق، فاطمه]]، [[عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن (کتاب)|عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن]]، ص۲۵۶.</ref>. به گفته [[علامه مجلسی]]، احادیثی که بر وجوب [[تمسک به اهل بیت]] {{ع}} دلالت دارند مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه، بر [[عصمت حضرت فاطمه]] {{س}} نیز دلالت دارند؛ زیرا وجوب تمسک فقط برای [[معصومان]] [[ثابت]] است. شخصی که [[مرتکب گناه]] میشود، نه تنها تمسک و [[پیروی]] از او [[واجب]] نیست، بلکه از باب [[نهی از منکر]]، منع و [[انکار]] او واجب است<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۴۰.</ref>. | ||
==== دوم: احادیث صریح بر [[عصمت اهل بیت]] ==== | ==== دوم: احادیث صریح بر [[عصمت اهل بیت]] ==== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==== چهارم: [[حدیث فاطمة بضعة منی]] ==== | ==== چهارم: [[حدیث فاطمة بضعة منی]] ==== | ||
حدیث نبوی {{متن حدیث|فاطمه بضعة منی}} یکی از روایات دال بر [[عصمت حضرت زهرا]]{{س}} است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۹، ص۳۳۵.</ref>. بر اساس این حدیث که در جوامع روایی [[فریقین]] به اتفاق نقل شده، [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در [[شأن]] دختر گرامی خویش فرموده است: {{متن حدیث|فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله}}؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد [[خدا]] را آزرده است» | حدیث نبوی {{متن حدیث|فاطمه بضعة منی}} یکی از روایات دال بر [[عصمت حضرت زهرا]]{{س}} است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۹، ص۳۳۵.</ref>. بر اساس این حدیث که در جوامع روایی [[فریقین]] به اتفاق نقل شده، [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در [[شأن]] دختر گرامی خویش فرموده است: {{متن حدیث|فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله}}؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد [[خدا]] را آزرده است». صدر و ذیل این [[روایت]] به نقلهای مختلفی در منابع آمده، اما مفهوم همه آنها یکی است<ref>جهت مشاهده تمامی نقلها ر.ک: امینی، نظرة فی کتاب البدایة و النهایة، بیتا، ص١٠۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۲۸۳؛ جلالی، محمدرضا، المنهج الرجالی و العمل الرائد فی الموسوعة الرجالیة لسید البروجردی، ص٢٧۶؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۱۱.</ref>. | ||
در این روایت، [[خشنودی]] و ناخشنودی [[حضرت زهرا]]{{س}} محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که [[خداوند]] جز به [[اعمال صالح]] | در این روایت، [[خشنودی]] و ناخشنودی [[حضرت زهرا]]{{س}} محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که [[خداوند]] جز به [[اعمال صالح]] خشنود نمیشود و به [[گناه]] و [[نافرمانی]] از دستوراتش [[رضایت]] نمیدهد، اگر حضرت زهرا{{س}} گناهی مرتکب میشد یا حتی [[فکر]] انجام آن را در سر میپروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که "حدیث بضعة"، [[رضایت الهی]] را با خشنودی حضرت فاطمه{{س}} پیوند داده است. بنابراین این روایت به [[عصمت]] هم جانبه آن حضرت دلالت دارد<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]، ص۲۷.</ref>. | ||
==== پنجم: [[برتری]] به واسطه سیادت بر سایر [[زنان]] ==== | ==== پنجم: [[برتری]] به واسطه سیادت بر سایر [[زنان]] ==== | ||
در [[روایات]] صادره از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و اهل بیت{{ع}} از [[حضرت زهرا]]{{س}} با عنوان سیده و سرور زنان هر دو [[جهان]] و نیز سیدۀ زنان اهل بهشت نام برده شده است<ref>علل الشرائع، ص۱۸۲، باب ۱۴۶، ح۱؛ إحقاق الحقّ، ج۵، ص۴۱، ح۶۵</ref>. آنچه از این روایات برداشت میشود برتری حضرت زهرا{{س}} بر تمامی زنان حتی [[حضرت مریم]]{{س}} است و از آنجا که [[قرآن کریم]] صراحتا مقام | در [[روایات]] صادره از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و اهل بیت{{ع}} از [[حضرت زهرا]]{{س}} با عنوان سیده و سرور زنان هر دو [[جهان]] و نیز سیدۀ زنان اهل بهشت نام برده شده است<ref>علل الشرائع، ص۱۸۲، باب ۱۴۶، ح۱؛ إحقاق الحقّ، ج۵، ص۴۱، ح۶۵</ref>. آنچه از این روایات برداشت میشود برتری حضرت زهرا{{س}} بر تمامی زنان حتی [[حضرت مریم]]{{س}} است و از آنجا که [[قرآن کریم]] صراحتا مقام اصطفا و [[طهارت]] را که مساوی با [[عصمت]] است برای حضرت مریم{{س}} [[ثابت]] نموده، به طریق اولی این مقام برای کسی که [[برتر]] از اوست نیز به [[اثبات]] خواهد رسید؛ چراکه شخص غیر [[معصوم]] نمیتواند [[افضل]] از معصوم باشد<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱.</ref>. روشن است کسی که سیده و سرور زنان [[اهل بهشت]] حتی مریم{{س}} است، هرگز در [[زندگی]] خویش دچار [[لغزش]] و [[انحراف]] نشده و این همان [[مقام عصمت]] است. | ||
==== ششم: [[روایت]] [[اسوه]] بودن حضرت [[فاطمه]]{{س}} برای [[امام زمان]]{{ع}} ==== | ==== ششم: [[روایت]] [[اسوه]] بودن حضرت [[فاطمه]]{{س}} برای [[امام زمان]]{{ع}} ==== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
بدیهی است که فاطمه [[زهرا]] {{س}} پرورش یافته [[مکتب]] [[نبوی]] و [[جان]] [[پیامبر]]{{صل}} است؛ لذا اگر [[حضرت مهدی]]{{ع}} فاطمه زهرا{{س}} را الگوی خویش معرفی میفرماید، در [[حقیقت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} را الگو دانسته است؛ چون [[مکارم اخلاقی]] پیامبر در پاره تن وی جمع است و فاطمه{{س}} آئینه تمام نمای پیامبر{{صل}} است. از طرفی اگر [[امام]] که شکی در [[عصمت]] او نیست، شخص دیگری غیر از امام را به عنوان الگوی خویش معرفی نماید، بدان معناست که آن شخص نیز [[حجت]] بوده و در نتیجه [[معصوم]] است یعنی هرگز [[خطا]] و اشتباهی از او سر نمیزند و الا [[الگوگیری]] شخص معصوم از غیر معصوم عقلا و شرعا مردود است. | بدیهی است که فاطمه [[زهرا]] {{س}} پرورش یافته [[مکتب]] [[نبوی]] و [[جان]] [[پیامبر]]{{صل}} است؛ لذا اگر [[حضرت مهدی]]{{ع}} فاطمه زهرا{{س}} را الگوی خویش معرفی میفرماید، در [[حقیقت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} را الگو دانسته است؛ چون [[مکارم اخلاقی]] پیامبر در پاره تن وی جمع است و فاطمه{{س}} آئینه تمام نمای پیامبر{{صل}} است. از طرفی اگر [[امام]] که شکی در [[عصمت]] او نیست، شخص دیگری غیر از امام را به عنوان الگوی خویش معرفی نماید، بدان معناست که آن شخص نیز [[حجت]] بوده و در نتیجه [[معصوم]] است یعنی هرگز [[خطا]] و اشتباهی از او سر نمیزند و الا [[الگوگیری]] شخص معصوم از غیر معصوم عقلا و شرعا مردود است. | ||
==== | ==== هفتم: [[حدیث کساء]] ==== | ||
یکی از جریاناتی که در زمان [[پیامبر]] خاتم{{صل}} اتفاق افتاد، ماجرای جمع شدن پنج [[نور]] [[مقدس]]؛ [[پیامبر خاتم]]، [[امیرالمؤمنین]]، [[حضرت زهرا]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} در زیر عبا یا کسای [[رسول خدا]]{{صل}} در [[خانه حضرت فاطمه]]{{س}} است. در [[حدیثی]] با همین نام نقل شده، هنگامی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و چهار نفر از [[اهل بیت]] آن حضرت زیر عبا جمع شدند، [[پیامبر]]{{صل}} [[دست]] به سوی [[آسمان]] بلند کرد و چنین [[دعا]] کرد «پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند، آنها را از هر [[رجس]] و [[پلیدی]] [[پاک]] گردان» سپس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«[[خداوند]] فقط مى خواهد پليدى و [[گناه]] را از شما [[اهل]] بيت دور كند و كاملًا شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> نازل گشت و این چنین [[خدا]] دعای پیامبرش را [[مستجاب]] کرد. | یکی از جریاناتی که در زمان [[پیامبر]] خاتم{{صل}} اتفاق افتاد، ماجرای جمع شدن پنج [[نور]] [[مقدس]]؛ [[پیامبر خاتم]]، [[امیرالمؤمنین]]، [[حضرت زهرا]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} در زیر عبا یا کسای [[رسول خدا]]{{صل}} در [[خانه حضرت فاطمه]]{{س}} است. در [[حدیثی]] با همین نام نقل شده، هنگامی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و چهار نفر از [[اهل بیت]] آن حضرت زیر عبا جمع شدند، [[پیامبر]]{{صل}} [[دست]] به سوی [[آسمان]] بلند کرد و چنین [[دعا]] کرد «پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند، آنها را از هر [[رجس]] و [[پلیدی]] [[پاک]] گردان» سپس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«[[خداوند]] فقط مى خواهد پليدى و [[گناه]] را از شما [[اهل]] بيت دور كند و كاملًا شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> نازل گشت و این چنین [[خدا]] دعای پیامبرش را [[مستجاب]] کرد. | ||
از چنین شان نزولی، پیرامون این جریان به روشنی دو نکته قابل استفاده است | از چنین شان نزولی، پیرامون این جریان به روشنی دو نکته قابل استفاده است | ||
# نخست اینکه مراد از اهل بیت{{ع}} همین کسانی هستند که زیر عبا قرار گرفتهاند که حضرت [[فاطمه]]{{س}} هم یکی از آنهاست<ref>اگر چه در این مورد بین [[اهل سنت]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد. ر.ک: تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۲۵، ص۱۶۸؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۲، ولی مشهور بین آنها با توجه به شان نزولی که برخی دیگر از اهل سنت نقل کردهاند این است که: «مراد از اهل بیت [[همسران پیامبر]]، علی، فاطمه، حسن و حسین{{ع}} هستند. رک، ارشیف ملتقی اهل الحدیث، ج۲۳، ص۴۱۰. </ref>. | # نخست اینکه مراد از اهل بیت{{ع}} همین کسانی هستند که زیر عبا قرار گرفتهاند که حضرت [[فاطمه]]{{س}} هم یکی از آنهاست<ref>اگر چه در این مورد بین [[اهل سنت]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد. ر.ک: تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۲۵، ص۱۶۸؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۲، ولی مشهور بین آنها با توجه به شان نزولی که برخی دیگر از اهل سنت نقل کردهاند این است که: «مراد از اهل بیت [[همسران پیامبر]]، علی، فاطمه، حسن و حسین{{ع}} هستند. رک، ارشیف ملتقی اهل الحدیث، ج۲۳، ص۴۱۰. </ref>. | ||
# دوم اینکه خداوند [[اراده]] کرده است | # دوم اینکه خداوند [[اراده]] کرده است هر گونه پلیدی را از اهل بیت{{ع}} دور کند. از این روی اهل بیت{{ع}} در دو مقام [[اعتقاد]] و عمل، به [[عصمت]] رسیدهاند<ref>مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج۲۵، ص۱۶۸.</ref>.<ref>المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۳۰۹.</ref> | ||
==== | ==== هشتم: روایات [[القاب حضرت فاطمه]] ==== | ||
در برخی [[روایات]] القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به صراحت بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتاند از: [[فاطمه]]؛ صدیقه؛ طاهره و مطهره؛ بتول؛ [[معصومه]]؛ حوراء انسیه؛ زکیه؛ [[طیبه]]؛ [[تقیه]] و نقیه؛ [[صفیه]]؛ راضیه، رضیه و مرضیه<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰؛ [[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۱۹ ـ ۳۰.</ref>. | در برخی [[روایات]] القابی برای [[حضرت فاطمه]]{{س}} نقل شده که یا به صراحت بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتاند از: [[فاطمه]]؛ صدیقه؛ طاهره و مطهره؛ بتول؛ [[معصومه]]؛ حوراء انسیه؛ زکیه؛ [[طیبه]]؛ [[تقیه]] و نقیه؛ [[صفیه]]؛ راضیه، رضیه و مرضیه<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰؛ [[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۱۹ ـ ۳۰.</ref>. | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
# [[پرونده:136861.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت - سلیمیان (کتاب)|'''درسنامه مهدویت''']] | # [[پرونده:136861.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت - سلیمیان (کتاب)|'''درسنامه مهدویت''']] | ||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | # [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | ||
# [[پرونده:1379712.jpg|22px]] [[فاطمه محقق|محقق، فاطمه]]، [[عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن (کتاب)|'''عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن''']] | # [[پرونده:1379712.jpg|22px]] [[فاطمه محقق|محقق، فاطمه]]، [[عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن (کتاب)|'''عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن''']] | ||
# [[پرونده:1379591.jpg|22px]] [[عبدالحسین کافی]]، [[جواد شفیعیان حیدری]]، [[عصمت فاطمه (مقاله)|'''عصمت فاطمه''']]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]] | # [[پرونده:1379591.jpg|22px]] [[عبدالحسین کافی]]، [[جواد شفیعیان حیدری]]، [[عصمت فاطمه (مقاله)|'''عصمت فاطمه''']]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۱
عصمت حضرت زهرا (س) با توجه به ادله عقلی و نقلی قابل اثبات است. از آنجا که در روایات عنوان «حجة الله علی الحجج» بر حضرت زهرا (س) اطلاق شده، میتوان در اثبات عقلی عصمت ایشان به برخی ادله عقلی لزوم عصمت حجج الهی اعم از پیامبران و امامان، استناد کرد. با این وجود جهت اثبات عصمت حضرت فاطمه (س) به ادله نقلی متعددی اعم از آیات و روایات استناد شده است. از میان آیات، میتوان به دو آیه تطهیر و اصطفای حضرت مریم اشاره کرد. از میان روایات نیز میتوان به احادیثی همچون ثقلین و سفینه که در شأن اهل بیت(ع) صادر شده و علاوه بر افضلیت و اثبات امامت برای امامان اثنا عشر، عصمت آنها را نیز ثابت میکنند، اشاره کرد. گذشته از این احادیث، میتوان به حدیث «بضعة منی»، حدیث «اسوه بودن حضرت فاطمه برای امام زمان»، حدیث «رضا و سخط الهی»، حدیث کساء و نیز احادیث که القابی خاص را برای حضرت فاطمه(س) بیان میکنند، استناد کرد.
معناشناسی عصمت
معنای لغوی
عصمت، واژهای عربی و از ماده «عَصِمَ يَعْصِمُ» است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: «مَسَکَ» به معنای حفظ و نگهداری[۱]، دوم: «مَنَعَ» به معنای مانع شدن[۲] و سوم به معنای وسیله بازداشتن[۳]. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کردهاند[۴].[۵]
در اصطلاح متکلمان
در علم کلام دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
- عصمت به معنای لطف: مرحوم شیخ مفید نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه خداوند متعال، همان توفیق و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله حجج الهی برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است[۶]. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون سیدمرتضی، شیخ طوسی، نوبختی، نباطی[۷] و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند.
- عصمت به معنای ملکه: پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی آن را به نقل از فلاسفه، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمیشود و این بنا بر اندیشه حکماست[۸]. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند[۹].[۱۰]
اثبات عقلی عصمت حضرت فاطمه
از آنجا که در روایات اهل بیت(ع) عنوان «حجة الله علی الحجج» یعنی حجت خدا بر سایر حجتها که مراد همان امامان معصوم(ع) است، بر حضرت زهرا(س) اطلاق شده[۱۱]، میتوان در اثبات عقلی عصمت آن حضرت به برخی ادله عقلی لزوم عصمت حجج الهی اعم از پیامبران و امامان، استناد کرد.
علاوه بر آن میتوان از این روایت نیز استفاده کرد که میفرماید: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»[۱۲].[۱۳]؛ با این دو مقدمه که به تصریح برخی روایات، حضرت فاطمه(س)، یکی از حجج الهی است، از طرفی در این روایت تصریح شده که عدم شناخت حجت الهی مساوی با گمراهی و ضلالت در دین است، نتیجه اینکه خود حجت الهی قطعا معصوم از هر گناه، خطا و لغزشی خواهد بود؛ چراکه در غیر این صورت گمراهی دیگران از دین در صورت عدم شناخت و تبعیت از او، معنا نخواهد داشت.
اثبات نقلی عصمت حضرت فاطمه
آیات
آیه تطهیر
خداوند متعال در قرآن مجید میفرمایند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱۴]. این آیه از اراده خداوند به از بین بردن رجس از اهل بیت(ع) خبر داده است. بر اساس روایات معتبر، مراد از اهل بیت(ع) در آیه تطهیر، پنج تن آل عبا هستند که خداوند متعال افزون بر اراده از بین بردن رجس، تحقق این فعل را نیز در مورد آنها در نظر داشته است؛ زیرا آیه در مقام مدح و منقبت اهل بیت(ع) است. (یعنی اراده خدا در آیه اراده تکوینی است) و از بین بردن رجس و پلیدی از اهل بیت(ع)، به معنای عصمت آنهاست[۱۵].
آیه اصطفای حضرت مریم
قرآن کریم در فضیلت حضرت مریم(س) میفرماید: ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ﴾[۱۶]. با توجه به این آیه روشن است که خداوند حضرت مریم(س) را پاک و مطهر کرده و او را از میان زنان جهان برگزیده است. چه اینکه برگزیده خدا کسی است که دارای مقام عصمت باشد مثل انبیاء و اوصیاء انبیاء و این آیه دلالت دارد بر اینکه حضرت مریم(س) دارای مقام عصمت بوده است. طهارت مطلقه عبارت از طهارت ظاهریه از کثافات و نجاسات مثل حیض و نفاس و طهارت باطنیه از معاصی و اخلاق رذیله و طهارت معنویه از توجّه به غیر خداست و حضرت مریم(س) دارای جمیع این مراتب بود[۱۷].
با این حال اطلاق آیه مورد بحث دربارۀ فضیلت حضرت مریم با روایات وارده در افضلیت حضرت فاطمه(س) مقید میشود[۱۸]. وقتی ثابت شود که حضرت زهرا(س) افضل از تمام زنان عالم هستند، پس بر حضرت مریم(س) نیز برتری خواهد داشت. در این صورت اگر ویژگی عصمت برای حضرت مریم ثابت گردد، این ویژگی به طریق اولی برای حضرت زهرا(س) به اثبات خواهد رسید. چنانچه در روایتی از امام صادق(ع) نیز چنین نقل شده است که فرشتگان الهی نزد فاطمه زهرا(س) میآمدند با او حرف میزدند و آیات الهی را بر او میخواندند و همان تعبیراتی که نسبت به مریم(س) در قرآن آمده را به فاطمه زهرا(س) خطاب کرده و میگفتند: «یا فاطمه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ»[۱۹].[۲۰]
روایات دال بر عصمت حضرت فاطمه
اول: احادیث دال بر لزوم تمسک به اهل بیت
احادیثی که عصمت اهل بیت(ع) را اثبات میکنند مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه از جمله دلایل عصمت فاطمه (س) شمرده شدهاند[۲۱]. این احادیث که بر عصمت اهل بیت(ع) دلالت دارند، به طریق اولی عصمت حضرت زهرا (س) را اثبات میکنند؛ زیرا فاطمه(س) به طور مسلم از اهل بیت(ع) است[۲۲]. به گفته علامه مجلسی، احادیثی که بر وجوب تمسک به اهل بیت (ع) دلالت دارند مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه، بر عصمت حضرت فاطمه (س) نیز دلالت دارند؛ زیرا وجوب تمسک فقط برای معصومان ثابت است. شخصی که مرتکب گناه میشود، نه تنها تمسک و پیروی از او واجب نیست، بلکه از باب نهی از منکر، منع و انکار او واجب است[۲۳].
دوم: احادیث صریح بر عصمت اهل بیت
پیامبراکرم(ص) در حدیثی در مقام بیان مصادیق معصومان به معصوم بودن حضرت فاطمه(س) تصریح کردهاند آنجا که فرمودند: «پنج نفر از میان ما اهل بیت، معصوم هستند، به آن حضرت عرض شد، آنها چه کسانی هستند؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: آنها من، علی، فاطمه، حسن و حسین هستیم[۲۴].
سوم: حدیث دال بر وجوب اطاعت همه مخلوقات از حضرت فاطمه
از روایاتی که بر وجوب اطاعت از حضرت(س) دلالت دارند[۲۵]، نیز عصمت آن حضرت برداشت شده است. در روایتی به نقل از محمد بن سنان، از امام محمد تقی (ع) درباره اختلاف شیعه سؤال شده و آن حضرت، پس از اشاره به خلقت پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و خلقت دیگر موجودات پس از آنان، فرموده است که خداوند اطاعت از ایشان را برای مخلوقات واجب کرد و کارهای مخلوقات را به ایشان واگذاشت[۲۶]. بنابراین روایت، همه بندگان ملزم شدند که از فاطمه(س) نیز اطاعت کنند و این الزام اطاعت، به صورت مطلق و در هر شرایطی مساوی با عصمت آن شخصی است که به اطاعت مطلق از او امر شدهایم و الا تناقض لازم میآید[۲۷].
چهارم: حدیث فاطمة بضعة منی
حدیث نبوی «فاطمه بضعة منی» یکی از روایات دال بر عصمت حضرت زهرا(س) است[۲۸]. بر اساس این حدیث که در جوامع روایی فریقین به اتفاق نقل شده، پیغمبر اکرم(ص) در شأن دختر گرامی خویش فرموده است: «فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله»؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است». صدر و ذیل این روایت به نقلهای مختلفی در منابع آمده، اما مفهوم همه آنها یکی است[۲۹].
در این روایت، خشنودی و ناخشنودی حضرت زهرا(س) محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمیشود و به گناه و نافرمانی از دستوراتش رضایت نمیدهد، اگر حضرت زهرا(س) گناهی مرتکب میشد یا حتی فکر انجام آن را در سر میپروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که "حدیث بضعة"، رضایت الهی را با خشنودی حضرت فاطمه(س) پیوند داده است. بنابراین این روایت به عصمت هم جانبه آن حضرت دلالت دارد[۳۰].
پنجم: برتری به واسطه سیادت بر سایر زنان
در روایات صادره از پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت(ع) از حضرت زهرا(س) با عنوان سیده و سرور زنان هر دو جهان و نیز سیدۀ زنان اهل بهشت نام برده شده است[۳۱]. آنچه از این روایات برداشت میشود برتری حضرت زهرا(س) بر تمامی زنان حتی حضرت مریم(س) است و از آنجا که قرآن کریم صراحتا مقام اصطفا و طهارت را که مساوی با عصمت است برای حضرت مریم(س) ثابت نموده، به طریق اولی این مقام برای کسی که برتر از اوست نیز به اثبات خواهد رسید؛ چراکه شخص غیر معصوم نمیتواند افضل از معصوم باشد[۳۲]. روشن است کسی که سیده و سرور زنان اهل بهشت حتی مریم(س) است، هرگز در زندگی خویش دچار لغزش و انحراف نشده و این همان مقام عصمت است.
ششم: روایت اسوه بودن حضرت فاطمه(س) برای امام زمان(ع)
امام زمان (ع) در روایتی، حضرت فاطمه(س) را به عنوان اسوه و الگوی خویش معرفی فرمودهاند: «اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ»، الگو و اسوۀ نیکوی من دختر فرستاده خدا (فاطمه زهرا(س)) است[۳۳].
بدیهی است که فاطمه زهرا (س) پرورش یافته مکتب نبوی و جان پیامبر(ص) است؛ لذا اگر حضرت مهدی(ع) فاطمه زهرا(س) را الگوی خویش معرفی میفرماید، در حقیقت پیامبر گرامی اسلام(ص) را الگو دانسته است؛ چون مکارم اخلاقی پیامبر در پاره تن وی جمع است و فاطمه(س) آئینه تمام نمای پیامبر(ص) است. از طرفی اگر امام که شکی در عصمت او نیست، شخص دیگری غیر از امام را به عنوان الگوی خویش معرفی نماید، بدان معناست که آن شخص نیز حجت بوده و در نتیجه معصوم است یعنی هرگز خطا و اشتباهی از او سر نمیزند و الا الگوگیری شخص معصوم از غیر معصوم عقلا و شرعا مردود است.
هفتم: حدیث کساء
یکی از جریاناتی که در زمان پیامبر خاتم(ص) اتفاق افتاد، ماجرای جمع شدن پنج نور مقدس؛ پیامبر خاتم، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین(ع) در زیر عبا یا کسای رسول خدا(ص) در خانه حضرت فاطمه(س) است. در حدیثی با همین نام نقل شده، هنگامی که پیامبر اکرم(ص) و چهار نفر از اهل بیت آن حضرت زیر عبا جمع شدند، پیامبر(ص) دست به سوی آسمان بلند کرد و چنین دعا کرد «پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند، آنها را از هر رجس و پلیدی پاک گردان» سپس آیه ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۳۴] نازل گشت و این چنین خدا دعای پیامبرش را مستجاب کرد.
از چنین شان نزولی، پیرامون این جریان به روشنی دو نکته قابل استفاده است
- نخست اینکه مراد از اهل بیت(ع) همین کسانی هستند که زیر عبا قرار گرفتهاند که حضرت فاطمه(س) هم یکی از آنهاست[۳۵].
- دوم اینکه خداوند اراده کرده است هر گونه پلیدی را از اهل بیت(ع) دور کند. از این روی اهل بیت(ع) در دو مقام اعتقاد و عمل، به عصمت رسیدهاند[۳۶].[۳۷]
هشتم: روایات القاب حضرت فاطمه
در برخی روایات القابی برای حضرت فاطمه(س) نقل شده که یا به صراحت بر عصمت آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتاند از: فاطمه؛ صدیقه؛ طاهره و مطهره؛ بتول؛ معصومه؛ حوراء انسیه؛ زکیه؛ طیبه؛ تقیه و نقیه؛ صفیه؛ راضیه، رضیه و مرضیه[۳۸].
پرسش مستقیم
منابع
- سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام
- حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا
- حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین
- فاریاب، محمد حسین، عصمت امام
- علی شاه علیزاده، علی گرامی، اسماء و اوصاف فاطمه، دانشنامه فاطمی ج۲
- سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت
- تونهای، مجتبی، موعودنامه
- محقق، فاطمه، عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن
- عبدالحسین کافی، جواد شفیعیان حیدری، عصمت فاطمه، دانشنامه فاطمی ج۲
- ریحانه لطیفی، محمد مهدی کریمینیا، مجتبی انصاری مقدم، عصمت حضرت فاطمه زهرا(س) از دیدگاه آیات و روایات، ماهنامه پژوهش و مطالعات اسلامی، تیر ۱۴۰۱، سال چهارم - شماره ۳۶
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
- ↑ ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
- ↑ ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُلسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار میرود.
- ↑ ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.
- ↑ علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.
- ↑ میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۴ - ۳۵.
- ↑ در روایتی از امام عسكرى (ع) نقل شده كه آن حضرت فرمود: «نَحْنُ حُجَجُ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَليَنا»، «ما حجّتها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش هستیم و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما است»، طیب، تفسير أطيب البيان، ج ۱۳، ص ۲۳۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۵۱۲.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۲۲۱-۲۲۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۶۸.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۳۵ و ۳۳۶.
- ↑ «و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است».، سوره آل عمران، آیه ۴۲.
- ↑ طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۳.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ص۲۴۷.
- ↑ حسینی، سید محمد باقر، قطره از دریا نشانی میدهد، ص۴۰.
- ↑ ریحانه لطیفی، محمد مهدی کریمینیا، مجتبی انصاری مقدم، عصمت حضرت فاطمه زهرا(س) از دیدگاه آیات و روایات.
- ↑ سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، ص۲۷؛ محقق، فاطمه، عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن، ص۲۵۶.
- ↑ محقق، فاطمه، عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن، ص۲۵۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۴۰.
- ↑ «منّا خمسة معصومون، قيل: يا رسول الله! من هم؟ قال: أنا و علي و فاطمة و الحسن و الحسين(ع)». ر.ک: العوالم، ج۱۱، ص۸۶، ح۱ و ۲.مشابه این حدیث از امام باقر (ع) نیز نقل شده است.
- ↑ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۰۶.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علیاکبر غفاری، ج۱، ص۴۴۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۵، ص۱۹.
- ↑ ر.ک: کافی و شفیعیان حیدری، مقاله «عصمت فاطمه»، دانشنامه فاطمی ج۲، ص۸۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۹، ص۳۳۵.
- ↑ جهت مشاهده تمامی نقلها ر.ک: امینی، نظرة فی کتاب البدایة و النهایة، بیتا، ص١٠۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۲۸۳؛ جلالی، محمدرضا، المنهج الرجالی و العمل الرائد فی الموسوعة الرجالیة لسید البروجردی، ص٢٧۶؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۱۱.
- ↑ سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، ص۲۷.
- ↑ علل الشرائع، ص۱۸۲، باب ۱۴۶، ح۱؛ إحقاق الحقّ، ج۵، ص۴۱، ح۶۵
- ↑ علی شاه علیزاده، علی گرامی، اسماء و اوصاف فاطمه، دانشنامه فاطمی ج۲، ص۲۱.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۸۶.
- ↑ «خداوند فقط مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاک سازد» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ اگر چه در این مورد بین اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. ر.ک: تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۲۵، ص۱۶۸؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۲، ولی مشهور بین آنها با توجه به شان نزولی که برخی دیگر از اهل سنت نقل کردهاند این است که: «مراد از اهل بیت همسران پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند. رک، ارشیف ملتقی اهل الحدیث، ج۲۳، ص۴۱۰.
- ↑ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج۲۵، ص۱۶۸.
- ↑ المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۳۰۹.
- ↑ حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۵۰؛ علی شاه علیزاده، علی گرامی، اسماء و اوصاف فاطمه، دانشنامه فاطمی ج۲، ص۱۹ ـ ۳۰.