قسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، [[فرهنگ‌نامه' به 'سعیدیان‌فر و ایازی، [[فرهنگ‌نامه')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[قسم در قرآن]] - [[قسم در معارف دعا و زیارات]] - [[قسم در معارف و سیره سجادی]] - [[قسم در جامعه‌شناسی اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[قسم در قرآن]] | [[قسم در حدیث]] | [[قسم در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[قسم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
منظور آن دسته از سوگندهایی است که خطاب به [[پیامبر]] شده (أَنْتَ، کاف خطاب، مثل: إِنَّکَ) و زبان خاصی را در [[پیام]] [[وحی]] نشان می‌دهد و این سوگندها صورت‌های متفاوتی دارد، در باره [[وحی]]، [[رسالت]] و [[سلامت]] [[قرآن]] و یا ترتیبات این کتاب و ناظر به اهداف [[رسالت]] ایشان بیان شده است. در بیشتر این سوگندها ربط خاصّی با مسائل [[تربیتی]] و [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] و شخص [[پیامبر]] و القای قطعیت و جزمیت برای مخاطب دارد؛ زیرا [[هدف]] از این سوگندها به [[شمس]]، [[قمر]]، [[نجم]] می‌شود، جلب توجه بیشتر به [[جهان هستی]] است که با ظرافت و [[زیبایی]] مخصوصی، از مسائل گوناگونی از [[طبیعت]] می‌شود. ذکر قسم به [[خورشید]]، ماه، [[ستارگان]] و بادها، سپس ابرها و بعد از آن، کشتی‌ها و نهرها و سرانجام روییدن گیاهان بیان شده است تا [[اندیشه‌ها]] را متوجه آن نموده و مخاطبان پس از [[پیامبر]] را به بحث و [[تحقیق]] در پیرامون آن [[تشویق]] نماید. مجموعه‌ای از سوگندها در اوایل سوره‌های مکی به میان می‌آید. همچنین از این نکته نمی‌توان [[غافل]] شد که بیشتر این سوگندها تناسب نزدیکی با مسائل چالش برانگیز مخاطبان در [[انکار وحی]] یا [[شخصیت پیامبر]] و [[عقاید]] و [[مشکلات]] [[فکری]] آن عصر [[مردم]] [[مکه]] دارد، زیرا می‌دانیم که یکی از ناباوری‌های آنان عالم پس از [[مرگ]] است در حالی که یکی از [[دلایل]] امکان [[معاد]]، مسئله زنده کردن زمین‌های مرده به [[وسیله]] [[باران]] است که بارها در [[قرآن]] به عبارات مختلف ذکر شده است، بدین ترتیب سوگندهایی که در آغاز برخی از این [[سوره‌ها]] آمده، پیوند و تناسب روشنی با نتیجه این قسم‌ها دارد؛ زیرا حرکت ابرها و [[نزول]] باران‌ها و در نتیجه زنده شدن زمین‌های مرده، خود [[قدرت الهی]] را به ما نشان می‌دهد. به هر حال [[ارزش]] این سوگندها بیش‌تر زمانی معلوم می‌شود که ما دوره‌ای را که در آن سوگندهای گوناگون متعارف و زبان [[مردم]] [[قوم]] بوده، مدّنظر قرار دهیم. دوره‌ای که هیچ‌کدام از این پدیده‌ها مورد اعتبار نبود. نه [[آسمان]] و نه [[زمین]]، نه کوه و تل و تپه و نه دشت و صحرا، نه خشکی و نه دریاها، نه [[ستارگان]] [[آسمان]] و نه موجودات ارضی و زمینی؛ نه حیوانات و نباتات، نه جمادات و موجودات بی‌جان و نه حتّی [[انسان]] و [[ملک]]. و توجّه دادن [[آیات قرآن]] در آن زمان به این همه پدیده‌هایی که به منزله [[آیات]] [[خداوند]] هستند، نشان از تحولی است که در بین برخی از افراد هوشمند و طالب [[معرفت]] ایجاد کرده و مقدمه‌ای برای رویکرد [[اهل]] [[دانش]] به این همه پدیده‌ها برای توجه و [[شناخت]] کرده است.


البته برخی از [[دانشمندان اسلامی]] درباره این دسته از قسم‌های [[قرآن]] به نکته‌ای دیگر اشاره کرده‌اند و گفته‌اند: [[هدف]] از این سوگندها، [[تشویق]] و تحریص [[مردم]] به [[شناخت]] [[طبیعت]] و [[آفرینش]] [[خداوند]] به صورت کلی بوده است، تا در نتیجه، آنان به مطالعه و تحصیل [[علوم طبیعی]] و نجومی بپردازند و آگاهی‌های عمیق کسب کنند، اما این بیان می‌تواند [[هدف]] [[درجه]] دوم محسوب شود و [[قرآن]] در قلمرو و [[مقام]] بیان این مسائل توجه به اهداف [[معنوی]] و [[تربیتی]] است و جالب این جاست که بیشتر این قسم‌ها در سوره‌های مکی، جای دارد که نشان می‌دهد نسبتی میان دوران پیش از [[هجرت]] و بهره‌گیری از قسم برای بیان مطالب [[اعتقادی]] و [[معارف دینی]] وجود دارد. از این رو، سوگندها به‌گونه‌ای [[انتخاب]] شده‌اند که در [[جزا]] یا پاسخ قسم اثر می‌گذارند و همنوایی آنها با سایر [[آیات]]، تأثیر ویژه‌ای بر آن عبارات می‌گذارد. شاید [[بهترین]] مثال [[آیات]] ۱ تا ۱۰ [[سوره شمس]] است که چهار زوج قسم با موجودات یا پدیده‌هایی که [[تقابل]] دارند ([[خورشید و ماه]]، روز و [[شب]]، [[آسمان]] و [[زمین]]، و آن‌چه نفس را شکل داده و [[فجور]] و تقوای آن را در آن نهاده است) به عنوان زمینه و تمهید مقدمه است برای بیان [[تقابل]] بین کسی که نفس/ [[دل]] خود را [[پاکیزه]] می‌دارد، و کسی که آن را [[پست]] و [[فرومایه]] می‌دارد. این سبک و سیاق خطابی در [[وحی]] متأخّر ([[مدنی]]) کم‌نمونه‌تر است. گاه عباراتی هست که فقط یک [[سوگند]] در آغاز آن می‌آید. و در [[وحی]] دوره [[مدنی]]، اصولاً قسم به ندرت می‌آید.
== مقدمه ==
[[خدا]]، در [[قرآن کریم]]، به اموری چون ذات خود، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، ماه، [[خورشید]] و بسیاری چیزهای دیگر [[سوگند]] یاد کرده است. [[هدف]] از این سوگند هم، علاوه بر تأکید بر آن چیز، بیان [[عظمت]] و تفهیم [[ارزش]] و [[منزلت]] [[نعمت‌های خداوند]] و تلاش برای [[قرب]] به اوست<ref>تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۱۶.</ref>. برای مثال، [[نفس انسان]] آن‌چنان [[ارزشمند]] است که [[خداوند]] پس از چند بار سوگند خوردن به چیزهای دیگر، به آن پرداخته است<ref>{{متن قرآن|وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا * وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا * وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا * وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا * وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا * وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا}} «سوگند به خورشید و روشنایی آن * و به ماه چون از پی آن درآید * و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند * و به شب چون آن را فرا پوشاند * و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد * و به زمین و آنکه آن را بگسترد * و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت» سوره شمس، آیه ۱-۷.</ref>.


البته خطاب قسم‌ها در [[سوره‌ها]] متفاوت است، در برخی از آنها خیلی روشن نیست که در اشاره به [[پیامبر]] باشد، مثلاً وقتی سخن از قلم می‌کند و با [[ضمیر]] “انت” بیان می‌کند، که روشن می‌شود، رابطه‌ای میان قلم و [[وحی]] و [[نگارش]] آن وجود دارد. اما برخی از آنها که با اسم ظاهر و یا [[ضمیر]] در اشاره به آن [[حضرت]] بیان شده است. مثلاً [[سوره ضحی]] با این سوگندها در [[آیات]] آغازین آن نازل شد و شاید اشاره به آن داشته باشد که تابش [[انوار]] [[وحی]] بر [[قلب]] [[پیامبر]] به منزله [[آفتاب]] است که [[حیات]] و [[زندگی]] را [[نشاط]] می‌بخشد و موجب [[شادابی]] و بالیدن گیاهان می‌شود و [[دوران فترت]] پس از آن به مثابه [[شب]] است آن هنگام که فرو می‌افتد تا آرام گیرند و [[آدمیان]] برای [[کار و تلاش]] روز بعد، خود را آماده سازند.
[[امام علی]] {{ع}} با سوگند خوردن به خدای [[کعبه]] بر ارزشمند بودن [[شهادت]] خود، در [[محراب]] [[عبادت]]، تأکید کرد که فرمود: {{متن حدیث|فُزْتُ‏ وَ رَبِ‏ الْكَعْبَةِ}}<ref>مصباح‌الشریعه، ص۱۹.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}}، با استناد به [[آیات]] [[سوره ذاریات]]<ref>{{متن قرآن|وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ * فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ}} «و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است * پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۲-۲۳.</ref> که خدا سوگند می‌خورد روزی [[انسان]] را تأمین کند، می‌فرماید: بار الها! این سوگند صریح تو، ما را از دغدغه تأمین روزی رها می‌سازد<ref>نیایش بیست‌ونهم.</ref>. با نگاه به [[سیره علمی]] و عملی [[امام]] {{ع}}، این سخن نمی‌تواند حاکی از [[تنبلی]]، ولنگاری و بی‌برنامه بودن برای تأمین روزی باشد، بلکه ما را به [[پرهیز]] از [[بخل]]، [[زیاده‌خواهی]]، شادخواری، تک‌خوری و... رهنمون می‌سازد. به عبارت دیگر اگر بپذیریم که [[خدا]] حتماً روزی ما را تأمین می‌کند، [[شیوه]] درآمد و [[مصرف]] آن را نیز باید از او [[تعلیم]] بگیریم. در مورد [[سوگند]] سه نکته زیر قابل [[تأمل]] است:
#{{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ * مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ * وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ * وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند * تو، به (برکت) نعمت پروردگارت، دیوانه نیستی * و بی‌گمان تو را پاداشی بی‌پایان است * و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۱-۴.</ref>.
#{{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد؛ * که همنشین شما گمراه و بیراه نیست * و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>.
#{{متن قرآن|وَالضُّحَى * وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى * مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى * وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى * وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}<ref>«سوگند به روشنایی روز، * و سوگند به شب چون آرام گیرد * که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است * و بی‌گمان جهان واپسین برای تو از این جهان بهتر است * و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۱-۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ * وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ * إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ}}<ref>«و به شب چون پشت کند (و باز رود)، * و به بامداد چون بردمد * که این (قرآن) بازخوانده فرستاده‌ای گرامی است» سوره تکویر، آیه ۱۷-۱۹.</ref>.
#{{متن قرآن|ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ * بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ}}<ref>«قاف، سوگند به قرآن بلند جایگاه * بلکه کافران از اینکه بیم‌دهنده‌ای از میان خودشان برای آنان آمد به شگفتی افتادند و گفتند: این چیزی شگرف است» سوره ق، آیه ۱-۲.</ref>.
#{{متن قرآن|لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ * وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ}}<ref>«نه، سوگند می‌خورم به این شهر، * که تو در این شهر ساکنی * که بی‌گمان انسان را در رنج آفریده‌ایم» سوره بلد، آیه ۱ -۲ و ۴.</ref>.
#{{متن قرآن|لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«(امّا) به جان تو سوگند که آنان در سرمستی خویش سرگشته بودند» سوره حجر، آیه ۷۲.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ}}<ref>«و از هر سوگندخواره فرومایه‌ای فرمان مبر!» سوره قلم، آیه ۱۰.</ref>.
#{{متن قرآن|زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref>«کافران گمان کردند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم که برانگیخته خواهید شد سپس از آنچه کرده‌اید آگاهتان خواهند کرد و این برای خداوند آسان است» سوره تغابن، آیه ۷.</ref>.
#{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و کافران گفتند برای ما رستخیز نخواهد آمد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند و خردتر و کلان‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است» سوره سبأ، آیه ۳.</ref>.
#{{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ * وَمَا لَا تُبْصِرُونَ * إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ}}<ref>«نه، سوگند به آنچه می‌بینید، * و به آنچه نمی‌بینید * که این (قرآن) بازخوانده فرستاده‌ای گرامی است * و گفتار شاعر نیست؛ اندک ایمان می‌آورید» سوره حاقه، آیه ۳۸-۴۱.</ref>.
#{{متن قرآن|وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ * قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ}}<ref>«و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم) * مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق» سوره بروج، آیه ۳-۴.</ref>.
#{{متن قرآن|یس * وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ * إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ* عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«یا، سین * سوگند به قرآن حکیم * همانا تو بی‌گمان از فرستادگانی* بر راهی راست می‌دارد» سوره یس، آیه ۱-۴.</ref>.
#{{متن قرآن|وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا * إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ }}<ref>«سوگند به بادهای فرستاده پی در پی * بی‌گمان آنچه به شما وعده می‌دهند، روی‌دادنی است» سوره مرسلات، آیه ۱و ۷.</ref>.
#{{متن قرآن|وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref>«سوگند به روزگار * که آدمی در زیانمندی است» سوره عصر، آیه ۱-۲.</ref> '''نکته''': {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ}} در این کلمه به عصر [[سوگند]] یاد شده، و از نظر مضمونی که دو [[آیه]] بعد دارد، بسا مناسب‌تر آن باشد که منظور از عصر، [[عصر ظهور]] [[رسول خدا]]{{صل}} باشد، که عصر [[طلوع]] [[اسلام]] بر افق مجتمع بشری، و [[ظهور]] و [[غلبه حق بر باطل]] است، چون مضمون دو [[آیه]] بعد این است که [[خسران]] عالم [[انسان]] را فراگیر است و تنها کسانی را فرا نمی‌گیرد که از [[حق]] [[پیروی]] نموده، و در برابر آن [[صبر]] کنند، و این [[اقلیت]] عبارتند از کسانی که به [[خدا]] و روز [[جزا]] [[ایمان]] آورده و [[عمل صالح]] کنند<ref>ترجمه تفسیرالمیزان، ج۲۰، ص۶۰۹.</ref>.
#{{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>.
#{{متن قرآن|تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«سوگند به خداوند که ما به سوی امّت‌های پیش از تو (نیز پیامبرانی) فرستاده‌ایم امّا شیطان کردار آنان را در چشمشان آراست، پس او در آن روز سرور آنهاست و آنان را عذابی دردناک خواهد بود» سوره نحل، آیه ۶۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلًا}}<ref>«و اگر بخواهیم بی‌گمان آنچه را بر تو وحی کرده‌ایم از میان می‌بریم آنگاه تو در برابر ما برای خود در آن باره نگهبانی نخواهی یافت» سوره اسراء، آیه ۸۶.</ref>.
#{{متن قرآن|لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«اگر منافقان و بیماردلان و شایعه‌افکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمی‌انگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۶۰.</ref>.
#{{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref>.
#{{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ}}<ref>«گرداندن رؤیت را به آسمان، می‌بینیم پس رؤیت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و اگر برای اهل کتاب هر نشانه‌ای بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو هم پیرو قبله آنان نخواهی بود و آنها نیز پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود؛ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بی‌گمان از ستمکارانی» سوره بقره، آیه ۱۴۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به سوی تو آیاتی روشن فرو فرستاده‌ایم و جز نافرمانان کسی بدان انکار نمی‌ورزد» سوره بقره، آیه ۹۹.</ref>.


==نکات==
=== سوگند دادن خدا ===
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
با [[عنایت]] به نیایش‌های [[حضرت سجاد]] {{ع}} در [[صحیفه]]، سوگند دادن خدا، اگر در جهت تأکید بر خواسته‌های مفید و سازنده باشد، امری مطلوب است. [[امام سجاد]] {{ع}}، [[خداوند]] را به نام‌های نهانش سوگند داده و از او خواسته است که وی را از گرمای [[آتش]] فوق [[طاقت]] بشری [[جهنم]] [[حفظ]] کند: «بار خدایا! تو را به نام‌های نهانیت سوگند می‌دهم... که بر این [[جان]] بی‌تاب و این مشت استخوان [[ناتوان]] [[رحمت]] آوری. کسی که طاقت تاب آفتابت را ندارد، چگونه می‌تواند آتش دوزخت را [[تحمل]] کند؟ و کسی که تاب بانگ رعد تو را ندارد، چگونه بانگ [[قهر]] تو را تحمل کند»<ref>نیاش پنجاهم.</ref>.
# قسم [[خداوند]] به قلم و ابزار [[نوشتن]] برای [[تنزیه]] [[پیامبر]] از [[جنون]]، به [[واسطه نعمت]] و [[لطف]] [[پروردگار]]: {{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ * مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به کتاب‌ها و نوشته‌ها، جهت تاکید برپاداش بی پایان [[خداوند]] به [[پیامبر]]: {{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ... * وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به کتاب‌ها و نوشته‌ها، برای [[اخلاق]] بزرگ [[پیامبر]]: {{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ... * وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[پیامبر]] و [[قرآن]] جهت تأکید بر [[گمراه]] نبودن و [[هدایت]] پیشه بودن آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى}}. [[حسین]] بن خالد از [[امام]] ابی الحسن [[رضا]]{{ع}} [[روایت]] کرده که در پاسخ درباره {{متن قرآن|النَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ}}<ref>«و گیاه و درخت سجده می‌آورند» سوره الرحمن، آیه ۶.</ref> فرمود: {{متن قرآن|النَّجْمُ}} [[رسول الله]] است و [[خداوند]] او را در [[جایگاه]] مختلف به این نام نامیده است سپس [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى}} را قرائت کرد<ref>نورالثقلین ج۵ ص۱۴۵.</ref>. و بعضی گفته‌اند: مراد از {{متن قرآن|النَّجْمُ}}، “قرآن” است چون [[قرآن]] به طور نجومی (تدریجی) نازل شده است<ref>ر.ک: المیزان ج۹ ص۴۱.</ref>.
# [[سوگند]] [[خداوند]] به گسترش [[نور]] [[خورشید]] برای بیان وانگذاشتن [[پیامبر]] به حال خود و تأکید بر [[خشم]] نکردن بر آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|وَالضُّحَى *... مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[نور]] [[خورشید]] درباره اعطا به [[پیامبر]] در [[آخرت]] به [[میزان]] [[رضایت]] آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|وَالضُّحَى *... وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[شب]] و صبح، برای تأکید بر [[ابلاغ]] [[قرآن]] به [[پیامبر]] به [[وسیله]] فرستاده‌ای بزرگوار -[[جبرئیل]]: {{متن قرآن|وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ * وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ * إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ}}؛
#تأکید بر [[حقانیت]] [[رسالت پیامبر]] [[فلسفه]] [[سوگند]] [[خداوند]] به [[قرآن مجید]]: {{متن قرآن|ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ * بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[مکه]] [[شهر]] زادگاه و محل اقامت [[پیامبر]] برای [[آفریده]] شدن [[انسان]]، در [[رنج]] و [[سختی]]: {{متن قرآن|لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ * وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[جان]] [[پیامبر]] جهت تأکید بر سرمستی و [[گمراهی]] [[قوم لوط]]: {{متن قرآن|لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ}}؛
# [[لزوم]] خودداری [[پیامبر]] از [[اطاعت]] انسان‌های زیاد قسم خورنده و دون صفت: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ}}؛
#قسم [[پیامبر]] به [[پروردگار]] برای حتمیت تحقّق [[روز قیامت]]: {{متن قرآن|زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ...}}، {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ}}؛
# قسم [[خداوند]] به تمامی پدیده‌ها و حقایق دیدنی و شناختنی [[جهان هستی]]، برای منتسب نمودن [[قرآن]] به فرستاده‌ای بزرگوار -[[جبرئیل]] یا [[پیامبر]] - نه شاعر: {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ * وَمَا لَا تُبْصِرُونَ * إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ}}؛
# قسم [[خداوند]] به [[پیامبر]] در [[جایگاه]] “شاهد” - خلایق - در [[روز قیامت]] برای تأکید بر [[لعن]] [[اصحاب اخدود]]: {{متن قرآن|وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ * قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ}}. در [[روایت]] [[ابن عبّاس]] و سعید بن مسیّب گویند منظور از [[شاهد]] [[محمّد]]{{صل}} است و مشهود [[روز قیامت]] است<ref>ترجمه مجمع البیان، ج۲۶، ص۴۱۸.</ref>؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[قرآن]] [[حکمت]] آمیز، برای تاکید بر حقّانیت و [[درستی]] [[رسالت پیامبر]]: {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ * إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[قرآن]]، جهت تأکید بر بودن [[پیامبر]] در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ *... عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}؛
# قسم [[خداوند]] به [[آیات]] نازل شده بر [[پیامبر]] برای حتمی بودن [[وعده خداوند]]: {{متن قرآن|وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا * إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ }}{{متن قرآن|وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا}}: وَ الْمُرْسَلاتِ مقسم بها، و منظور از مرسلات: آیاتی است که بر زبان [[جبریل]] به [[محمد]]{{صل}} است<ref>موسوعة القرآنیه، ج۱۱، ص۴۱۲.</ref>.
#قسم به [[عصر پیامبر]] جهت تأکید بر خسارت بار بودن وضع [[انسان‌ها]]: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[ربوبیت]] خویش، جهت بیان [[بی‌ایمانی]] اعراض‌کنندگان از [[قضاوت]] [[پیامبر]]: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] به خود جهت تأکید بر ارسال پیامبرانی پیش از [[پیامبر اسلام]]: {{متن قرآن|تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ...}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] برای تأکید بر داشتن [[قدرت]] محو و زایل نمودن تمامی [[معارف]] [[وحی]] شده به [[پیامبر]] در صورت تعلق [[مشیت]] ذات [[حق]]: {{متن قرآن|وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ...}} معنای [[آیه]] مورد بحث - و [[خدا]] داناتر است - چنین خواهد شد آن [[روح]] که بر تو نازل می‌شود و [[قرآن]] را به امر ما به تو [[القاء]] می‌کند از تحت [[قدرت]] ما خارج نیست و قسم می‌خورم که اگر بخواهیم همان [[روح]] را که کلمه [[القاء]] شده ما به تو است، از بین می‌بریم، آن وقت است که دیگر کسی را که به نفع تو و علیه ما [[وکیل]] به آن باشد نخواهی یافت یعنی کسی را نخواهی جست که از تو [[دفاع]] نموده و ما را محکوم و مجبور به برگرداندن آن نماید<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۷۸.</ref>.
# [[سوگند]] [[خداوند]] جهت [[تهدید]] [[منافقان]] [[مدینه]]، به مسلّط گردانیدن [[پیامبر]] بر آنان، در صورت دست بر نداشتن از توطئه‌گری آنان: {{متن قرآن|لَئِنْ<ref>{{متن قرآن|لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} در اثبات سوگند بودن به این نکته ادبی توجه شود که لام در لئن برای آماده کردن معنای قسم است و إن شرطیه است و {{متن قرآن|لَمْ}} حرف نفی و قلب و جزم است و {{متن قرآن|يَنْتَهِ}} فعل مضارع مجزوم به لم و به مثابه فعل شرط است و کلمه المنافقون فاعل او و الذین عطف علی المنافقون است و {{متن قرآن|فِي قُلُوبِهِمْ}} خبر مقدم و مرض مبتدای مؤخر و جمله اسمیه و صله موصول است. (اعراب القرآن و بیانه، ج۸، ص۴۸).</ref> لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]]، برای [[صادق بودن]] رؤیای [[پیامبر]] درباره داخل شدن در [[مسجد الحرام]]، در حال [[امنیت]] و پس از تراشیدن سر و انجام [[عمل]] [[تقصیر]]: {{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] جهت حتمی بودن اعطای [[قبله]] مورد [[رضایت]] [[پیامبر]] به آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ<ref>{{متن قرآن|فَلَنُوَلِّيَنَّكَ}} {{عربی|الفاء عاطفة للتعلیل، و اللام موطّئة للقسم}} (اعراب القرآن و بیانه، ج۱، ص۲۰۷).</ref> قِبْلَةً تَرْضَاهَا...}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]] برای اعلام قطعیت [[تسلیم نشدن]] [[اهل کتاب]] در برابر [[قبله]] [[مسلمانان]]، و [[پیروی]] نکردن [[پیامبر]] از [[قبله]] آنان: {{متن قرآن|وَلَئِنْ<ref>{{متن قرآن|وَلَئِنِ}} {{عربی|واو استئنافیة، و اللام موطّئة للقسم، و إن شرطیة}}: (اعراب القرآن، ج۱، ص۲۰۹).</ref> أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ...}}؛
# [[سوگند]] [[خداوند]]، برای بیان [[عظمت]] اعطای [[آیات]] روشن به [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۴۴۵.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
همچنین سوگند دادن خداوند به [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل‌بیت]] او، برای درخواست [[امور خیر]]، رواست. امام سجاد {{ع}} در نیایش‌های خود، مکرر خداوند را به [[محمد]] {{صل}} و خاندانش سوگند می‌دهد که او را از درگاه خویش نا [[امید]] نگرداند: {{متن حدیث|فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ، أَن لَا تَرُدَّنِي‏ خَائِباً}}؛ «تو را به خودت و به [[محمد و آل محمد]] {{صل}} سوگند می‌دهم که مرا [[نومید]] باز نگردانی»<ref>نیایش سیزدهم.</ref>.


==منابع==
او همچنین خداوند را به پیامبر [[برگزیده]] و محبوبش محمد {{صل}} سوگند داده است که [[توفیق]] [[توبه]]، [[دوری از گناه]] و برخورداری از [[عفو]] خود را نصیب او گرداند: «بار الها! تو را به برگزیده [[خلقت]] سوگند می‌دهم... که در این [[روز]] مرا همانند کسانی که به تو [[پناه]] آورده‌اند، از [[گناه]] [[بیزاری]] جسته‌اند، توبه کرده‌اند و به [[آمرزش]] تو پیوسته‌اند، خلعت عفو و رحمت خود را بپوشانی»<ref>نیایش چهل‌وهفتم.</ref>.
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:قسم]]
=== سوگند دادن [[انسان]] ===
[[رده:مدخل]]
... در [[نظام]] [[قضایی]] [[اسلام]]، برای حل برخی دعاوی، از سوگند دادن متّهم استفاده می‌شود و این هنگامی است که اگر هیچ راهی برای رد یا [[اثبات]] دعوی باقی نماند، از متهم می‌خواهند، با رعایت [[آداب]] و تشریفاتی، با [[سوگند]] خوردن از [[حق]] خود [[دفاع]] کند. به این کار اصطلاحاً “سوگند دادن” گفته می‌شود.
 
=== سوگند خوردن [[انسان]] ===
از منظر [[قرآن]] و [[روایات]]، اتکای انسان به سوگند برای تأکید بر اهمیت امور مثبت و سازنده ناروا تلقی نمی‌شود. [[خداوند عزیز]] انسان را به خاطر سوگندهایی که از روی بی‌توجهی یا در حال [[عصبانیت]] و بدون [[فکر]] و [[اراده]] و پرحرفی و [[عجله]] از او سر می‌زند [[مؤاخذه]] نمی‌کند<ref>{{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}} «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست می‌کند و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵؛ {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹؛ تفسیر نور، ج۱، ص۳۵۷.</ref>.
 
در واقع، اگرچه [[قرآن کریم]] از اینکه ما [[خدا]] را [[هدف]] سوگندهای خود قرار دهیم و به ناحق به او قسم خوریم [[نهی]] کرده است<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}} «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>. اما در عین حال، در مواردی که کسی سوگندی یاد کند و از عهده تعهدی که کرده است برنیاید و نتواند آن را محقق سازد، برای جبران آن کفّاره [[پیش‌بینی]] شده است<ref>{{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref>، یعنی قابل [[بخشش]] است.
 
همچنین استفاده ابزاری از [[سوگند]] و بازگشت از [[تعهد]] به بهای ناچیز<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}} «آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.</ref>؛ و سوگند دروغین و منافقانه<ref>{{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} «سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند» سوره منافقون، آیه ۲.</ref>؛ [[سوگند]] برای [[تقلب]] و [[فریب]] [[مردم]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} «و سوگندهایتان را (دستمایه) نیرنگی میان خود نسازید مبادا گامی پس از استواری بلغزد و برای آنکه (مردم را) از راه خداوند باز داشتید بدی را بچشید؛ و شما راست عذابی سترگ» سوره نحل، آیه ۹۴.</ref>؛ و بالاخر سوگند برای [[نفی]] [[معاد]]<ref>{{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}} «و سخت‌ترین سوگندهاشان را به خداوند خوردند که خداوند کسی را که می‌میرد (دیگر) برنمی‌انگیزد؛ چرا، به وعده‌ای واجب که بر عهده اوست (بر می‌انگیزد) امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۳۸.</ref> به [[قهر]] و [[عذاب الهی]] منجر خواهد شد.<ref>تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی،... ، تهران، ۱۳۷۴، دارالکتب الاسلامیه؛ تفسیر نور، محسن؛ قرائتی، مؤسسه درس‌هایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین {{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایسته‌نژاد|شایسته‌نژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سوگند»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۴.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[علی اکبر شایسته‌نژاد|شایسته‌نژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «سوگند»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:اصطلاحات فقهی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۱

مقدمه

خدا، در قرآن کریم، به اموری چون ذات خود، روز قیامت، فرشتگان، ماه، خورشید و بسیاری چیزهای دیگر سوگند یاد کرده است. هدف از این سوگند هم، علاوه بر تأکید بر آن چیز، بیان عظمت و تفهیم ارزش و منزلت نعمت‌های خداوند و تلاش برای قرب به اوست[۱]. برای مثال، نفس انسان آن‌چنان ارزشمند است که خداوند پس از چند بار سوگند خوردن به چیزهای دیگر، به آن پرداخته است[۲].

امام علی (ع) با سوگند خوردن به خدای کعبه بر ارزشمند بودن شهادت خود، در محراب عبادت، تأکید کرد که فرمود: «فُزْتُ‏ وَ رَبِ‏ الْكَعْبَةِ»[۳]. امام سجاد (ع)، با استناد به آیات سوره ذاریات[۴] که خدا سوگند می‌خورد روزی انسان را تأمین کند، می‌فرماید: بار الها! این سوگند صریح تو، ما را از دغدغه تأمین روزی رها می‌سازد[۵]. با نگاه به سیره علمی و عملی امام (ع)، این سخن نمی‌تواند حاکی از تنبلی، ولنگاری و بی‌برنامه بودن برای تأمین روزی باشد، بلکه ما را به پرهیز از بخل، زیاده‌خواهی، شادخواری، تک‌خوری و... رهنمون می‌سازد. به عبارت دیگر اگر بپذیریم که خدا حتماً روزی ما را تأمین می‌کند، شیوه درآمد و مصرف آن را نیز باید از او تعلیم بگیریم. در مورد سوگند سه نکته زیر قابل تأمل است:

سوگند دادن خدا

با عنایت به نیایش‌های حضرت سجاد (ع) در صحیفه، سوگند دادن خدا، اگر در جهت تأکید بر خواسته‌های مفید و سازنده باشد، امری مطلوب است. امام سجاد (ع)، خداوند را به نام‌های نهانش سوگند داده و از او خواسته است که وی را از گرمای آتش فوق طاقت بشری جهنم حفظ کند: «بار خدایا! تو را به نام‌های نهانیت سوگند می‌دهم... که بر این جان بی‌تاب و این مشت استخوان ناتوان رحمت آوری. کسی که طاقت تاب آفتابت را ندارد، چگونه می‌تواند آتش دوزخت را تحمل کند؟ و کسی که تاب بانگ رعد تو را ندارد، چگونه بانگ قهر تو را تحمل کند»[۶].

همچنین سوگند دادن خداوند به پیامبر (ص) و اهل‌بیت او، برای درخواست امور خیر، رواست. امام سجاد (ع) در نیایش‌های خود، مکرر خداوند را به محمد (ص) و خاندانش سوگند می‌دهد که او را از درگاه خویش نا امید نگرداند: «فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ، أَن لَا تَرُدَّنِي‏ خَائِباً»؛ «تو را به خودت و به محمد و آل محمد (ص) سوگند می‌دهم که مرا نومید باز نگردانی»[۷].

او همچنین خداوند را به پیامبر برگزیده و محبوبش محمد (ص) سوگند داده است که توفیق توبه، دوری از گناه و برخورداری از عفو خود را نصیب او گرداند: «بار الها! تو را به برگزیده خلقت سوگند می‌دهم... که در این روز مرا همانند کسانی که به تو پناه آورده‌اند، از گناه بیزاری جسته‌اند، توبه کرده‌اند و به آمرزش تو پیوسته‌اند، خلعت عفو و رحمت خود را بپوشانی»[۸].

سوگند دادن انسان

... در نظام قضایی اسلام، برای حل برخی دعاوی، از سوگند دادن متّهم استفاده می‌شود و این هنگامی است که اگر هیچ راهی برای رد یا اثبات دعوی باقی نماند، از متهم می‌خواهند، با رعایت آداب و تشریفاتی، با سوگند خوردن از حق خود دفاع کند. به این کار اصطلاحاً “سوگند دادن” گفته می‌شود.

سوگند خوردن انسان

از منظر قرآن و روایات، اتکای انسان به سوگند برای تأکید بر اهمیت امور مثبت و سازنده ناروا تلقی نمی‌شود. خداوند عزیز انسان را به خاطر سوگندهایی که از روی بی‌توجهی یا در حال عصبانیت و بدون فکر و اراده و پرحرفی و عجله از او سر می‌زند مؤاخذه نمی‌کند[۹].

در واقع، اگرچه قرآن کریم از اینکه ما خدا را هدف سوگندهای خود قرار دهیم و به ناحق به او قسم خوریم نهی کرده است[۱۰]. اما در عین حال، در مواردی که کسی سوگندی یاد کند و از عهده تعهدی که کرده است برنیاید و نتواند آن را محقق سازد، برای جبران آن کفّاره پیش‌بینی شده است[۱۱]، یعنی قابل بخشش است.

همچنین استفاده ابزاری از سوگند و بازگشت از تعهد به بهای ناچیز[۱۲]؛ و سوگند دروغین و منافقانه[۱۳]؛ سوگند برای تقلب و فریب مردم[۱۴]؛ و بالاخر سوگند برای نفی معاد[۱۵] به قهر و عذاب الهی منجر خواهد شد.[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۱۶.
  2. ﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا * وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا * وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا * وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا * وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا * وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا «سوگند به خورشید و روشنایی آن * و به ماه چون از پی آن درآید * و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند * و به شب چون آن را فرا پوشاند * و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد * و به زمین و آنکه آن را بگسترد * و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت» سوره شمس، آیه ۱-۷.
  3. مصباح‌الشریعه، ص۱۹.
  4. ﴿وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ * فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است * پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۲-۲۳.
  5. نیایش بیست‌ونهم.
  6. نیاش پنجاهم.
  7. نیایش سیزدهم.
  8. نیایش چهل‌وهفتم.
  9. ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست می‌کند و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵؛ ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹؛ تفسیر نور، ج۱، ص۳۵۷.
  10. ﴿وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.
  11. ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.
  12. ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ «آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند، در جهان واپسین بی‌بهره‌اند و خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد و آنان را پاکیزه نمی‌دارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.
  13. ﴿اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند» سوره منافقون، آیه ۲.
  14. ﴿وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ «و سوگندهایتان را (دستمایه) نیرنگی میان خود نسازید مبادا گامی پس از استواری بلغزد و برای آنکه (مردم را) از راه خداوند باز داشتید بدی را بچشید؛ و شما راست عذابی سترگ» سوره نحل، آیه ۹۴.
  15. ﴿وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ «و سخت‌ترین سوگندهاشان را به خداوند خوردند که خداوند کسی را که می‌میرد (دیگر) برنمی‌انگیزد؛ چرا، به وعده‌ای واجب که بر عهده اوست (بر می‌انگیزد) امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۳۸.
  16. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی،... ، تهران، ۱۳۷۴، دارالکتب الاسلامیه؛ تفسیر نور، محسن؛ قرائتی، مؤسسه درس‌هایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین (ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳.
  17. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «سوگند»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۴.