سازش در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = سازش
| موضوع مرتبط = سازش
| عنوان مدخل  = سازش
| عنوان مدخل  = سازش
| مداخل مرتبط = [[سازش در لغت]] - [[سازش در قرآن]] - [[سازش در حدیث]] - [[سازش در فقه اسلامی]] - [[سازش در فقه سیاسی]] - [[نفی سازش در معارف و سیره نبوی]] - [[نفی سازش در معارف و سیره امام علی]]
| مداخل مرتبط = [[سازش در لغت]] - [[سازش در قرآن]] - [[سازش در فقه سیاسی]] - [[نفی سازش در معارف و سیره نبوی]] - [[نفی سازش در معارف و سیره علوی]] - [[نفی سازش در معارف و سیره پیامبران]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==تأکید [[قرآن کریم]] بر [[عدم مداهنه]]==
== تأکید [[قرآن کریم]] بر [[عدم مداهنه]] ==
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} جلوه‌گر [[حق]] به تمام معنا بود، چنان که [[خدای سبحان]] او را فرمود: {{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} جلوه‌گر [[حق]] به تمام معنا بود، چنان که [[خدای سبحان]] او را فرمود: {{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>.
[[رسول خدا]]{{صل}} درهای [[رحمت]] را بر [[بشر]] گشود و [[راه هدایت]] را هموار نمود که وجود او و [[رسالت]] او این بود<ref>میلاد او تجلی [[نابودی بت‌پرستی]] و آشکاری [[حق‌پرستی]] بود چنان که از [[علی]]{{ع}} نقل شده است: {{متن حدیث|لَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} أُلْقِيَتِ‏ الْأَصْنَامُ‏ فِي‏ الْكَعْبَةِ عَلَى وُجُوهِهَا فَلَمَّا أَمْسَى سُمِعَ صَيْحَةٌ مِنَ السَّمَاءِ {{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}} }} (چون رسول خدا{{صل}} متولد شد، بت‌هایی که در [[کعبه]] گذاشته بودند بر رو درافتادند و چون [[شام]] شد این ندا از [[آسمان]] رسید که: حق فرا رسید و [[باطل]] از میان رفت، بی‌گمان باطل از میان رفتنی است).
[[رسول خدا]] {{صل}} درهای [[رحمت]] را بر [[بشر]] گشود و [[راه هدایت]] را هموار نمود که وجود او و [[رسالت]] او این بود<ref>میلاد او تجلی [[نابودی بت‌پرستی]] و آشکاری [[حق‌پرستی]] بود چنان که از [[علی]] {{ع}} نقل شده است: {{متن حدیث|لَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أُلْقِيَتِ‏ الْأَصْنَامُ‏ فِي‏ الْكَعْبَةِ عَلَى وُجُوهِهَا فَلَمَّا أَمْسَى سُمِعَ صَيْحَةٌ مِنَ السَّمَاءِ {{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}} }} (چون رسول خدا {{صل}} متولد شد، بت‌هایی که در [[کعبه]] گذاشته بودند بر رو درافتادند و چون [[شام]] شد این ندا از [[آسمان]] رسید که: حق فرا رسید و [[باطل]] از میان رفت، بی‌گمان باطل از میان رفتنی است).


[[مناقب ابن شهر آشوب]]، ج۱، ص۳۱؛ [[بحارالانوار]]، ج۱۵، ص۲۷۴؛ منتهی الآمال، ج۱، ص۱۸. و از [[عبد الله بن مسعود]] و دیگران نقل شده است که در [[روز فتح مکه]]، [[پیامبر]] وارد [[مسجد الحرام]] شد و سیصد و شصت بتی را که از [[قبایل عرب]] برگرد [[خانه کعبه]] چیده بودند، هر یک را پس از دیگری با عصای خود سرنگون می‌ساخت و پیوسته می‌فرمود: {{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}. المغازی، ج۲، ص۸۳۲؛ سیرة ابن [[هشام]]، ج۴، ص۳۷؛ صحیح البخاری، ج۵، ص۲۶۴؛ أنساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۱؛ [[فتوح البلدان]]، ص۵۳؛ [[تفسیر مجمع البیان]]، ج۳، ص۴۳۵؛ [[الکامل]] فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۲؛ [[عیون]] الاثر، ج۲، ص۱۹۴؛ [[تاریخ]] الذهبی، ج۲، ص۵۴۵؛ سیرة [[ابن کثیر]]، ج۲، ص۱۹۱؛ البدایة و النهایة، ج۴، ص۳۴۵؛ [[شفاء]] الغرام، ج۲، ص۱۹۱؛ [[عبد]] علی بن جمعة العروسی الحویزی، [[تفسیر نورالثقلین]]، صححه و علق علیه و [[اشرف]] علی طبعه [[هاشم]] الرسولی المحلاتی، دارالکتب العلمیة، [[قم]]، ج۳، ص۲۱۲-۲۱۳.</ref>، و در این [[راه]] با باطل و [[ستم]] [[مداهنه]] ننمود. [[خداوند]] به بیان‌های مختلف در کتاب شریفش [[پیامبر]] را به [[عدم مداهنه]] [[فرمان]] داده است. گاهی بدین صورت:
[[مناقب ابن‌شهرآشوب]]، ج۱، ص۳۱؛ [[بحارالانوار]]، ج۱۵، ص۲۷۴؛ منتهی الآمال، ج۱، ص۱۸. و از [[عبد الله بن مسعود]] و دیگران نقل شده است که در [[روز فتح مکه]]، [[پیامبر]] وارد [[مسجد الحرام]] شد و سیصد و شصت بتی را که از [[قبایل عرب]] برگرد [[خانه کعبه]] چیده بودند، هر یک را پس از دیگری با عصای خود سرنگون می‌ساخت و پیوسته می‌فرمود: {{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}. المغازی، ج۲، ص۸۳۲؛ سیرة ابن [[هشام]]، ج۴، ص۳۷؛ صحیح البخاری، ج۵، ص۲۶۴؛ أنساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۱؛ [[فتوح البلدان]]، ص۵۳؛ [[تفسیر مجمع البیان]]، ج۳، ص۴۳۵؛ [[الکامل]] فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۲؛ [[عیون]] الاثر، ج۲، ص۱۹۴؛ [[تاریخ]] الذهبی، ج۲، ص۵۴۵؛ سیرة [[ابن کثیر]]، ج۲، ص۱۹۱؛ البدایة و النهایة، ج۴، ص۳۴۵؛ [[شفاء]] الغرام، ج۲، ص۱۹۱؛ [[عبد]] علی بن جمعة العروسی الحویزی، [[تفسیر نورالثقلین]]، صححه و علق علیه و [[اشرف]] علی طبعه [[هاشم]] الرسولی المحلاتی، دارالکتب العلمیة، [[قم]]، ج۳، ص۲۱۲-۲۱۳.</ref>، و در این [[راه]] با باطل و [[ستم]] [[مداهنه]] ننمود. [[خداوند]] به بیان‌های مختلف در کتاب شریفش [[پیامبر]] را به [[عدم مداهنه]] [[فرمان]] داده است. گاهی بدین صورت:


{{متن قرآن|فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پس، از دروغ‌انگاران پیروی مکن!» سوره قلم، آیه ۸.</ref>.
{{متن قرآن|فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پس، از دروغ‌انگاران پیروی مکن!» سوره قلم، آیه ۸.</ref>.
خط ۳۹: خط ۳۹:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:سازش]]
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش