عثمان بن مظعون: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] ==پانویس== {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عثمان بن مظعون در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== آشنایی اجمالی == | |||
< | پدرش، [[مظعون بن حبیب]]، مادرش، شیله دختر عنبس، کنیهاش اباسائب و از [[قبیله]] [[بنی جُمح]] بوده است <ref> الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۰۵۳.</ref>. او دو پسر به نامهای [[عبدالرحمن بن عثمان بن مظعون|عبدالرحمن]] و [[سائب بن عثمان بن مظعون|سائب]] داشت<ref> الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۰۰.</ref> و چهاردهمین کسی است که [[اسلام]] آورد<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} اسم پسر خود را [[عثمان]] نهاد و فرمود: او را به یا برادرم [[عثمان بن مظعون]]، عثمان نامیدم<ref>مقاتل الطالبین، ابو الفرج اصفهانی، ص۸۹.</ref>.<ref>[[فرهاد علیزاده|علیزاده، فرهاد]]، [[عثمان بن مظعون (مقاله)|مقاله «عثمان بن مظعون»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۶، ص۲۴۳.</ref> | ||
< | |||
== | ==عثمان بن مظعون== | ||
[[صحابه بزرگ رسول خدا]]{{صل}} بود. کنیهاش [[ابوسائب]] و از [[سابقین در اسلام]] است. وی چهاردهمین فرد است که در [[مکه]] به ندای [[توحید]] [[پیامبر]]{{صل}} لبیک گفته و [[اسلام]] را پذیرفته و یکی از [[مسلمانان]] [[مجاهد]] و [[مبارز]] و از کسانی بوده است که [[دفاع از حریم اسلام]] و [[فداکاری]] در [[حمایت]] از شخص [[رسول خدا]]{{صل}} را در رأس [[وظایف]] و برنامههای [[زندگی]] خویش قرار داده است. | |||
بنا به گفته بعضی از [[مورخان]]، وی [[افتخار]] [[اخوت]] و [[برادری]] رضاعی با رسول خدا{{صل}} را هم داشته است و او از آن عده از مسلمانهاست که «[[هاجر]] الهجرتین» در اثر فشار [[مشرکین مکه]]، هم در [[هجرت به حبشه]] شرکت نمود و هم جزو [[مهاجرین]] به [[مدینه]] بود. طبق گفتار بعضی از مورخان، [[سرپرستی]] مهاجرین [[حبشه]] از طرف رسول خدا{{صل}} بر وی محول شده بود. | |||
ابن مظعون پس از [[هجرت به مدینه]]، گذشته از این که یکی از [[یاران]] [[عابد]] و [[زاهد]] رسول خدا{{صل}} به [[حساب]] میآمد، یکی از چند نفر از [[صحابه]] بود که از دیگر یاران آن حضرت نسبت به [[احکام]] آشناتر و از این لحاظ در میان سایرین معروفتر بودند. | |||
ابن مظعون در [[زهد]] و دوری از [[لذائذ]] زندگی به این جا رسید که تصمیم گرفت حتی بعضی از مباحات را نیز ترک کند، از این رو از [[معاشرت]] با همسرش نیز خودداری ورزید. [[همسر]] او [[شکایت]] به نزد رسول خدا{{صل}} برد، آن حضرت او را از این عمل منع و به انجام وظایف نسبت به [[زن]] و فرزند [[تشویق]] فرمود. ابن مظعون جزو کسانی بود که در دوران [[جاهلی]] نیز لب به شراب نمیزد و شعارش این بود که «شخص [[عاقل]]، هیچگاه به چیزی که [[عقل]] را زایل و موجب [[تمسخر]] دیگران میگردد نزدیک نمیشود». او جزو [[بدریون]] و از یکصد و سیزده نفر صحابه است که در [[جنگ بدر]] شرکت جسته و این افتخار و [[از خودگذشتگی]] را بر افتخارات دیگرش افزوده است. وی معیار و الگوی [[فضیلت]] و [[زهد]] و [[تقوا]] و [[از خودگذشتگی]] معرفی شده است و لذا در [[زیارت ناحیه مقدسه]] آمده است: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى عُثْمَانَ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، سَمِيِّ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ}}<ref>اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۳۸۶؛ استیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۸۷.</ref>. | |||
[[عثمان بن مظعون]] در ذوالحجه [[سال دوم هجرت]]، پس از آنکه در [[جنگ بدر]] شرکت کرد، بدرود [[حیات]] گفت و اولین کسی است از [[مهاجرین]] که در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} پس از تغسیل و تکفین ابن مظعون، در حالی که [[اشک]] میریخت بر پیشانی او بوسه زد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، احکام الاموات، تنقیح المقال، مامقانی، ج۲، ص۲۴۹؛ استیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۸۵.</ref>. | |||
پس از این که پیکر عثمان بن مظعون [[دفن]] گردید، رسول خدا{{صل}} با دست مبارکش قطعه سنگی را به عنوان نشانه و علامت بر [[قبر]] وی [[نصب]] و با این عمل خویش، همانند گفتارش<ref>رسول خدا{{صل}} هنگام مرگ فرزندش ابراهیم فرمود: {{متن حدیث|الحقوه بسلفنا الصالح عثمان بن مظعون}}. (اسد الغابه، ج۳، ص۳۸۷).</ref> یاد او را زنده و قبر او را برای همیشه مشخص فرمود. این قطعه سنگ تا دوران [[خلافت]] [[معاویة بن ابیسفیان]] در روی این قبر قرار داشت و [[صحابه رسول خدا]]{{صل}} و [[مسلمانان]] طبق دستور و [[ارشاد]] آن حضرت به وسیله این علامت، قبر ابن مظعون را میشناختند ولی در [[دوران معاویه]] که [[مروان بن حکم]] امارت [[مدینه]] را به دست گرفت، دستور داد این علامت و این قطعه سنگ را از قبر عثمان بن مظعون برداشتند و در روی قبر [[عثمان بن عفان]] نصب نمودند. [[مروان]] میگفت: به [[خدا]] [[سوگند]] برای من قابل قبول نیست که در قبر عثمان بن مظعون علامتی باشد و با آن شناخته شود. این عمل از نظر [[افکار عمومی]] آن چنان زننده و مورد [[اعتراض]] بود که افراد سرشناس از [[بنیامیه]] نیز اظهار [[مخالفت]] نمودند و به مروان گفتند: چرا قطعه سنگی را که با دست [[رسول خدا]]{{صل}} [[نصب]] شده بود، به جای دیگر منتقل کردی؟ ولی [[مروان]] به این اعتراضها توجهی نکرد و در پاسخ آنان گفت: [[عثمان]] فعثمان! چه فرق میکند آن عثمان یا این عثمان. و گاهی چنین گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] پس از این [[تغییر]] مکان، قابل برگشت نیست<ref>تاریخ المدینه، ابن زباله، ج۳، ص۸۹۴؛ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۰۲؛ اسدالغابه، ج۳، ص۳۸۷.</ref>. | |||
[[قبر]] [[شریف]] [[عثمان بن مظعون]] و جناب ابراهیم فرزند رسول خدا{{صل}} همانند سایر [[قبور]] [[اقوام پیامبر]] [[اسلام]] در [[بقیع]] دارای بقعه و گنبد و بارگاه بوده که بعدها تخریب شده است.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۶۷.</ref>. | |||
==عثمان بن مظعون | == اسلام عثمان بن مظعون == | ||
== | == عثمان بن مظعون و [[هجرت]] == | ||
== | == [[زهد]] و [[عبادت]] عثمان بن مظعون == | ||
==سرانجام عثمان بن مظعون== | == عثمان بن مظعون در [[جنگ بدر]] == | ||
== سرانجام عثمان بن مظعون == | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[قدامة بن مظعون]] (برادر) | * [[قدامة بن مظعون]] (برادر) | ||
* [[عبدالرحمن بن عثمان بن مظعون]] (فرزند) | * [[عبدالرحمن بن عثمان بن مظعون]] (فرزند) | ||
* [[سائب بن عثمان بن مظعون]] (فرزند) | * [[سائب بن عثمان بن مظعون]] (فرزند) | ||
* [[عمر بن خطاب]] (خواهرزاده) | |||
* [[خوله بنت حکیم بن اوقص سلمی]] (همسر) | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100356.jpg|22px]] [[فرهاد علیزاده|علیزاده، فرهاد]]، [[عثمان بن مظعون (مقاله)|مقاله «عثمان بن مظعون»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶''']] | |||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{مهاجران به مدینه}} | |||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۵
آشنایی اجمالی
پدرش، مظعون بن حبیب، مادرش، شیله دختر عنبس، کنیهاش اباسائب و از قبیله بنی جُمح بوده است [۱]. او دو پسر به نامهای عبدالرحمن و سائب داشت[۲] و چهاردهمین کسی است که اسلام آورد[۳]. امیرالمؤمنین (ع) اسم پسر خود را عثمان نهاد و فرمود: او را به یا برادرم عثمان بن مظعون، عثمان نامیدم[۴].[۵]
عثمان بن مظعون
صحابه بزرگ رسول خدا(ص) بود. کنیهاش ابوسائب و از سابقین در اسلام است. وی چهاردهمین فرد است که در مکه به ندای توحید پیامبر(ص) لبیک گفته و اسلام را پذیرفته و یکی از مسلمانان مجاهد و مبارز و از کسانی بوده است که دفاع از حریم اسلام و فداکاری در حمایت از شخص رسول خدا(ص) را در رأس وظایف و برنامههای زندگی خویش قرار داده است. بنا به گفته بعضی از مورخان، وی افتخار اخوت و برادری رضاعی با رسول خدا(ص) را هم داشته است و او از آن عده از مسلمانهاست که «هاجر الهجرتین» در اثر فشار مشرکین مکه، هم در هجرت به حبشه شرکت نمود و هم جزو مهاجرین به مدینه بود. طبق گفتار بعضی از مورخان، سرپرستی مهاجرین حبشه از طرف رسول خدا(ص) بر وی محول شده بود. ابن مظعون پس از هجرت به مدینه، گذشته از این که یکی از یاران عابد و زاهد رسول خدا(ص) به حساب میآمد، یکی از چند نفر از صحابه بود که از دیگر یاران آن حضرت نسبت به احکام آشناتر و از این لحاظ در میان سایرین معروفتر بودند. ابن مظعون در زهد و دوری از لذائذ زندگی به این جا رسید که تصمیم گرفت حتی بعضی از مباحات را نیز ترک کند، از این رو از معاشرت با همسرش نیز خودداری ورزید. همسر او شکایت به نزد رسول خدا(ص) برد، آن حضرت او را از این عمل منع و به انجام وظایف نسبت به زن و فرزند تشویق فرمود. ابن مظعون جزو کسانی بود که در دوران جاهلی نیز لب به شراب نمیزد و شعارش این بود که «شخص عاقل، هیچگاه به چیزی که عقل را زایل و موجب تمسخر دیگران میگردد نزدیک نمیشود». او جزو بدریون و از یکصد و سیزده نفر صحابه است که در جنگ بدر شرکت جسته و این افتخار و از خودگذشتگی را بر افتخارات دیگرش افزوده است. وی معیار و الگوی فضیلت و زهد و تقوا و از خودگذشتگی معرفی شده است و لذا در زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «السَّلَامُ عَلَى عُثْمَانَ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، سَمِيِّ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ»[۶].
عثمان بن مظعون در ذوالحجه سال دوم هجرت، پس از آنکه در جنگ بدر شرکت کرد، بدرود حیات گفت و اولین کسی است از مهاجرین که در بقیع به خاک سپرده شد. رسول خدا(ص) پس از تغسیل و تکفین ابن مظعون، در حالی که اشک میریخت بر پیشانی او بوسه زد[۷]. پس از این که پیکر عثمان بن مظعون دفن گردید، رسول خدا(ص) با دست مبارکش قطعه سنگی را به عنوان نشانه و علامت بر قبر وی نصب و با این عمل خویش، همانند گفتارش[۸] یاد او را زنده و قبر او را برای همیشه مشخص فرمود. این قطعه سنگ تا دوران خلافت معاویة بن ابیسفیان در روی این قبر قرار داشت و صحابه رسول خدا(ص) و مسلمانان طبق دستور و ارشاد آن حضرت به وسیله این علامت، قبر ابن مظعون را میشناختند ولی در دوران معاویه که مروان بن حکم امارت مدینه را به دست گرفت، دستور داد این علامت و این قطعه سنگ را از قبر عثمان بن مظعون برداشتند و در روی قبر عثمان بن عفان نصب نمودند. مروان میگفت: به خدا سوگند برای من قابل قبول نیست که در قبر عثمان بن مظعون علامتی باشد و با آن شناخته شود. این عمل از نظر افکار عمومی آن چنان زننده و مورد اعتراض بود که افراد سرشناس از بنیامیه نیز اظهار مخالفت نمودند و به مروان گفتند: چرا قطعه سنگی را که با دست رسول خدا(ص) نصب شده بود، به جای دیگر منتقل کردی؟ ولی مروان به این اعتراضها توجهی نکرد و در پاسخ آنان گفت: عثمان فعثمان! چه فرق میکند آن عثمان یا این عثمان. و گاهی چنین گفت: به خدا سوگند پس از این تغییر مکان، قابل برگشت نیست[۹]. قبر شریف عثمان بن مظعون و جناب ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) همانند سایر قبور اقوام پیامبر اسلام در بقیع دارای بقعه و گنبد و بارگاه بوده که بعدها تخریب شده است.[۱۰].
اسلام عثمان بن مظعون
عثمان بن مظعون و هجرت
زهد و عبادت عثمان بن مظعون
عثمان بن مظعون در جنگ بدر
سرانجام عثمان بن مظعون
جستارهای وابسته
- قدامة بن مظعون (برادر)
- عبدالرحمن بن عثمان بن مظعون (فرزند)
- سائب بن عثمان بن مظعون (فرزند)
- عمر بن خطاب (خواهرزاده)
- خوله بنت حکیم بن اوقص سلمی (همسر)
منابع
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۰۵۳.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ مقاتل الطالبین، ابو الفرج اصفهانی، ص۸۹.
- ↑ علیزاده، فرهاد، مقاله «عثمان بن مظعون»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۶، ص۲۴۳.
- ↑ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۳۸۶؛ استیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۸۷.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۱، احکام الاموات، تنقیح المقال، مامقانی، ج۲، ص۲۴۹؛ استیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۸۵.
- ↑ رسول خدا(ص) هنگام مرگ فرزندش ابراهیم فرمود: «الحقوه بسلفنا الصالح عثمان بن مظعون». (اسد الغابه، ج۳، ص۳۸۷).
- ↑ تاریخ المدینه، ابن زباله، ج۳، ص۸۹۴؛ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۰۲؛ اسدالغابه، ج۳، ص۳۸۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۶۷.