آیه سأل سائل: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم') |
(←مقدمه) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار | {{جعبه اطلاعات آیات نامدار | ||
| نام آیه = آیه سأل سائل | | نام آیه = آیه سأل سائل | ||
| متن آیه = | | نام تصویر = آیه ۱ تا ۴ سوره معارج.jpg | ||
| توضیح تصویر = | |||
| متن آیه = | |||
| معنی آیه = خواهندهای درخواست عذابی حتمی کرد ... | | معنی آیه = خواهندهای درخواست عذابی حتمی کرد ... | ||
| شماره آیه = ۱ ـ ۴ | | شماره آیه = ۱ ـ ۴ | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
| نتایج آیه = | | نتایج آیه = | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
سومین [[آیه]] نازل شده درباره [[غدیر]]، [[آیات]] ابتدایی [[سوره معارج]] است<ref>ر. ک: عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار، ج۹، ص۳۴۲؛ نفحات الأزهار فی خلاصه عبقات الانوار، ج۸، ص۳۲۳؛ الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۱، ص۴۶۰؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۶، ص۳۵۸؛ الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقه، ص۷۸؛ امامشناسی، ج۷، ص۸۷؛ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیه، ص۲۱۰؛ حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ص۱۹۴؛ غایة المرام و حجه الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام، ج۱، ص۲۷۳؛ المراجعات، ص۴۰۲.</ref>. | سومین [[آیه]] نازل شده درباره [[غدیر]]، [[آیات]] ابتدایی [[سوره معارج]] است<ref>ر.ک: عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار، ج۹، ص۳۴۲؛ نفحات الأزهار فی خلاصه عبقات الانوار، ج۸، ص۳۲۳؛ الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۱، ص۴۶۰؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۶، ص۳۵۸؛ الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقه، ص۷۸؛ امامشناسی، ج۷، ص۸۷؛ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیه، ص۲۱۰؛ حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ص۱۹۴؛ غایة المرام و حجه الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام، ج۱، ص۲۷۳؛ المراجعات، ص۴۰۲.</ref>. [[خداوند]] در این [[سوره]] میفرماید: {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ. لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ}}<ref>«خواهندهای عذابی رخدهنده را خواست که از آن کافران است، بیآنکه بازدارندهای داشته باشد» سوره معارج، آیه ۱.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۱۲۵-۱۲۷.</ref> | ||
[[ | از دلایل حقانیت [[امام علی]] {{ع}} و [[غدیر]]، نزول [[عذاب]] بر [[نعمان بن حارث فهری]] است که [[روز غدیر]]، از [[خدا]] خواست اگر آنچه [[پیامبر خاتم|محمّد]] {{صل}} دربارۀ [[ولایت]] [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} میگوید [[حق]] و از جانب خداست، سنگی از [[آسمان]] بر سرش فرود آید. همان دم سنگی آمد و او را کشت و این [[آیه]] نازل شد<ref>مجمع البیان، ج ۵ ص ۳۵۲، المیزان، ج ۲۰ ص ۷۹، آیهای که آن خواسته را بیان کرده آیه ۳۲ انفال است</ref>. همچنین [[روایت]] شده آنکه [[عذاب]] را برای [[کافران]] از خدا طلبید، [[پیامبر]] بود. نام آن شخص، [[نضر بن حارث]] و [[حارث بن نعمان]] و جز اینها هم ذکر شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۶.</ref>. | ||
بر پایه [[روایات]]، [[شأن نزول]] این آیه، [[جریان غدیر]] و | بر پایه [[روایات]]، [[شأن نزول]] این آیه، [[جریان غدیر]] و اعلام ولایت امیر مؤمنان {{ع}} است که بسیاری از محدّثان و [[مفسّران]] مشهور [[اهل سنت]] در کتابهای خودشان [[نقل]] کردهاند. افرادی همچون: [[سفیان بن سعید ثوری]]، [[ابو اسحاق ثعلبی]]، [[حاکم حسکانی]]، [[سبط ابن جوزی]]، [[شیخ الاسلام حموئی]]، [[نورالدین ابن صبّاغ مالکی]]، [[احمد بن باکثیر مکی]] و شیخ [[محمّد عبده]] از جمله آنهاست<ref>ر.ک: جواهر العقدین، ج۱ ص۹۸؛ فیض القدیر فی شرح الجامع الصغیر، ج۶، ص۲۱۸؛ الفصول المهمّة فی معرفة الأئمّة، ص۴۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۸۲؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۸۱–۳۸۵؛ تفسیر ابن ابیحاتم، ج۲، ص۱۱۷۲، ح۶۶۹.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۱۲۵-۱۲۷.</ref> | ||
== شرح ماجرا == | |||
طبق آنچه در روایات آمده، گزیده ماجرا چنین است: آنگاه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} مسأله ولایت امیر مؤمنان {{ع}} را در غدیر تبیین نمودند و [[مردم]] با [[حضرت علی]] {{ع}} [[بیعت]] کردند. خبر آن، در جای جای منطقه و سرزمینهای مختلف پیچید تا آنان که در این [[حجّ]] با [[رسول خدا]] {{صل}} همراه نبودند نیز، از این خبر [[آگاه]] شدند. | طبق آنچه در روایات آمده، گزیده ماجرا چنین است: آنگاه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} مسأله ولایت امیر مؤمنان {{ع}} را در غدیر تبیین نمودند و [[مردم]] با [[حضرت علی]] {{ع}} [[بیعت]] کردند. خبر آن، در جای جای منطقه و سرزمینهای مختلف پیچید تا آنان که در این [[حجّ]] با [[رسول خدا]] {{صل}} همراه نبودند نیز، از این خبر [[آگاه]] شدند. | ||
در همان روزها نعمان بن حارث فهری با شتر خویش آمد و آن را کنار درِ [[مسجد]] بست و وارد مسجد شد. رسول خدا {{صل}} در مسجد بود و اصحابش پیرامون ایشان نشسته بودند. آن مرد پیشاپیش [[رسول خدا]] {{صل}} بر دو زانو نشست و عرض کرد: ای [[محمد]]! تو به ما [[فرمان]] دادی که [[گواهی]] بدهیم، خدایی جز [[الله]] نیست و تو [[رسول]] خدایی. ما نیز پذیرفتیم. تو به ما فرمان دادی که شبانهروز پنج [[نماز]] بخوانیم. در [[ماه رمضان]] [[روزه]] بگیریم. به [[حج]] [[خانه خدا]] برویم و [[زکات]] [[مال]] را بپردازیم، ما نیز پذیرفتیم، ولی به این اندازه [[راضی]] نشدی، تا این که دست عموزاده خود را بالا بردی و او را بر [[مردم]] [[برتری]] دادی و گفتی: هر کس من مولای او هستم، [[علی]] نیز مولای اوست. این سخن توست یا سخن [[خداوند]]؟ [[پیامبر خدا]] {{صل}} در حالی که دیدگانش قرمز شده بود فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست. این امر از جانب خداوند است و از سوی من نیست<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنَّهُ مِنَ اللَّهِ وَ لَيْسَ مِنِّي}}.</ref>. این گفته را سه مرتبه تکرار نمود. در این هنگام آن مرد برخاست و میگفت: خدایا! اگر آن چه محمد میگوید، [[حق]] است، سنگی از [[آسمان]] بر ما فرو فرست. | در همان روزها نعمان بن حارث فهری با شتر خویش آمد و آن را کنار درِ [[مسجد]] بست و وارد مسجد شد. رسول خدا {{صل}} در مسجد بود و اصحابش پیرامون ایشان نشسته بودند. آن مرد پیشاپیش [[رسول خدا]] {{صل}} بر دو زانو نشست و عرض کرد: ای [[محمد]]! تو به ما [[فرمان]] دادی که [[گواهی]] بدهیم، خدایی جز [[الله]] نیست و تو [[رسول]] خدایی. ما نیز پذیرفتیم. تو به ما فرمان دادی که شبانهروز پنج [[نماز]] بخوانیم. در [[ماه رمضان]] [[روزه]] بگیریم. به [[حج]] [[خانه خدا]] برویم و [[زکات]] [[مال]] را بپردازیم، ما نیز پذیرفتیم، ولی به این اندازه [[راضی]] نشدی، تا این که دست عموزاده خود را بالا بردی و او را بر [[مردم]] [[برتری]] دادی و گفتی: هر کس من مولای او هستم، [[علی]] نیز مولای اوست. این سخن توست یا سخن [[خداوند]]؟ [[پیامبر خدا]] {{صل}} در حالی که دیدگانش قرمز شده بود فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست. این امر از جانب خداوند است و از سوی من نیست<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنَّهُ مِنَ اللَّهِ وَ لَيْسَ مِنِّي}}.</ref>. این گفته را سه مرتبه تکرار نمود. در این هنگام آن مرد برخاست و میگفت: خدایا! اگر آن چه محمد میگوید، [[حق]] است، سنگی از [[آسمان]] بر ما فرو فرست. راوی میگوید: به [[خدا]] [[سوگند]]، هنوز آن مرد به شترش نرسیده بود که خداوند از آسمان سنگی را به سوی او پرتاب کرد و بر فرق او اصابت کرد و از دُبُرش رفت. او ناگهان [[جان]] داد و [[خداوند متعال]] این [[آیه]] را بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل کرد: {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ}}<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۱۲۵-۱۲۷.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۷
مقدمه
سومین آیه نازل شده درباره غدیر، آیات ابتدایی سوره معارج است[۱]. خداوند در این سوره میفرماید: ﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ. لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ﴾[۲].[۳]
از دلایل حقانیت امام علی (ع) و غدیر، نزول عذاب بر نعمان بن حارث فهری است که روز غدیر، از خدا خواست اگر آنچه محمّد (ص) دربارۀ ولایت امیر مؤمنان (ع) میگوید حق و از جانب خداست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. همان دم سنگی آمد و او را کشت و این آیه نازل شد[۴]. همچنین روایت شده آنکه عذاب را برای کافران از خدا طلبید، پیامبر بود. نام آن شخص، نضر بن حارث و حارث بن نعمان و جز اینها هم ذکر شده است[۵].
بر پایه روایات، شأن نزول این آیه، جریان غدیر و اعلام ولایت امیر مؤمنان (ع) است که بسیاری از محدّثان و مفسّران مشهور اهل سنت در کتابهای خودشان نقل کردهاند. افرادی همچون: سفیان بن سعید ثوری، ابو اسحاق ثعلبی، حاکم حسکانی، سبط ابن جوزی، شیخ الاسلام حموئی، نورالدین ابن صبّاغ مالکی، احمد بن باکثیر مکی و شیخ محمّد عبده از جمله آنهاست[۶].[۷]
شرح ماجرا
طبق آنچه در روایات آمده، گزیده ماجرا چنین است: آنگاه پیامبر اسلام (ص) مسأله ولایت امیر مؤمنان (ع) را در غدیر تبیین نمودند و مردم با حضرت علی (ع) بیعت کردند. خبر آن، در جای جای منطقه و سرزمینهای مختلف پیچید تا آنان که در این حجّ با رسول خدا (ص) همراه نبودند نیز، از این خبر آگاه شدند.
در همان روزها نعمان بن حارث فهری با شتر خویش آمد و آن را کنار درِ مسجد بست و وارد مسجد شد. رسول خدا (ص) در مسجد بود و اصحابش پیرامون ایشان نشسته بودند. آن مرد پیشاپیش رسول خدا (ص) بر دو زانو نشست و عرض کرد: ای محمد! تو به ما فرمان دادی که گواهی بدهیم، خدایی جز الله نیست و تو رسول خدایی. ما نیز پذیرفتیم. تو به ما فرمان دادی که شبانهروز پنج نماز بخوانیم. در ماه رمضان روزه بگیریم. به حج خانه خدا برویم و زکات مال را بپردازیم، ما نیز پذیرفتیم، ولی به این اندازه راضی نشدی، تا این که دست عموزاده خود را بالا بردی و او را بر مردم برتری دادی و گفتی: هر کس من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست. این سخن توست یا سخن خداوند؟ پیامبر خدا (ص) در حالی که دیدگانش قرمز شده بود فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست. این امر از جانب خداوند است و از سوی من نیست[۸]. این گفته را سه مرتبه تکرار نمود. در این هنگام آن مرد برخاست و میگفت: خدایا! اگر آن چه محمد میگوید، حق است، سنگی از آسمان بر ما فرو فرست. راوی میگوید: به خدا سوگند، هنوز آن مرد به شترش نرسیده بود که خداوند از آسمان سنگی را به سوی او پرتاب کرد و بر فرق او اصابت کرد و از دُبُرش رفت. او ناگهان جان داد و خداوند متعال این آیه را بر پیامبر (ص) نازل کرد: ﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ﴾[۹].
جستارهای وابسته
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار، ج۹، ص۳۴۲؛ نفحات الأزهار فی خلاصه عبقات الانوار، ج۸، ص۳۲۳؛ الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۱، ص۴۶۰؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۶، ص۳۵۸؛ الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقه، ص۷۸؛ امامشناسی، ج۷، ص۸۷؛ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیه، ص۲۱۰؛ حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ص۱۹۴؛ غایة المرام و حجه الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام، ج۱، ص۲۷۳؛ المراجعات، ص۴۰۲.
- ↑ «خواهندهای عذابی رخدهنده را خواست که از آن کافران است، بیآنکه بازدارندهای داشته باشد» سوره معارج، آیه ۱.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۱۲۵-۱۲۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵ ص ۳۵۲، المیزان، ج ۲۰ ص ۷۹، آیهای که آن خواسته را بیان کرده آیه ۳۲ انفال است
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۶.
- ↑ ر.ک: جواهر العقدین، ج۱ ص۹۸؛ فیض القدیر فی شرح الجامع الصغیر، ج۶، ص۲۱۸؛ الفصول المهمّة فی معرفة الأئمّة، ص۴۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۸۲؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۸۱–۳۸۵؛ تفسیر ابن ابیحاتم، ج۲، ص۱۱۷۲، ح۶۶۹.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۱۲۵-۱۲۷.
- ↑ «وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنَّهُ مِنَ اللَّهِ وَ لَيْسَ مِنِّي».
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۱۲۵-۱۲۷.