بقیع در سیره معصومین: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = بقیع | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = بقیع | ||
| مداخل مرتبط = [[بقیع در سیره معصومین]] | | مداخل مرتبط = [[بقیع در سیره معصومین]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
بقیع از منظر [[معصومان]] دارای [[حرمت]] و جایگاه بسیار والایی بوده و همۀ [[امامان شیعه]] در آن مکان [[مطهر]] حضور مییافتند و به شاگردان، [[یاران]] و شیعیان خود دستور میدادند به بقیع رفته، آن را [[زیارت]] کنند و برای [[اهل]] بقیع و خودشان از [[خدای متعال]] درخواست [[بخشش]] نمایند. [[هدف]] [[ائمه اطهار]] آن بود که نگاه [[احترام]] آمیز آنان به بقیع، برای [[پیروان]] ایشان [[سنت]] شود و بقیع همواره در نظر آنان [[محترم]] باشد | بقیع از منظر [[معصومان]] دارای [[حرمت]] و جایگاه بسیار والایی بوده و همۀ [[امامان شیعه]] در آن مکان [[مطهر]] حضور مییافتند و به شاگردان، [[یاران]] و شیعیان خود دستور میدادند به بقیع رفته، آن را [[زیارت]] کنند و برای [[اهل]] بقیع و خودشان از [[خدای متعال]] درخواست [[بخشش]] نمایند. [[هدف]] [[ائمه اطهار]] آن بود که نگاه [[احترام]] آمیز آنان به بقیع، برای [[پیروان]] ایشان [[سنت]] شود و بقیع همواره در نظر آنان [[محترم]] باشد. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== جایگاه بقیع در [[سیره علوی]] == | == جایگاه بقیع در [[سیره علوی]] == | ||
[[ابوذر غفاری]] نقل کرده است: «شبی دیدم [[پیامبر خدا]] از خانه خویش بیرون آمدند و دست علی را گرفته، به بقیع رفتند»<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص۱۷۶.</ref>. | [[ابوذر غفاری]] نقل کرده است: «شبی دیدم [[پیامبر خدا]] از [[خانه]] خویش بیرون آمدند و دست علی را گرفته، به [[بقیع]] رفتند»<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص۱۷۶.</ref>. | ||
[[امام صادق]] {{ع}} نقل فرمود: «روزی پیامبر خدا {{صل}} در بقیع بودند که علی {{ع}} خبر از پیامبر گرفتند. به وی گفته شد پیامبر در بقیع هستند. علی به بقیع آمد و بر پیامبر [[سلام]] کرد. پیامبر فرمود: بنشین! علی در طرف راست آن حضرت نشست. سپس [[جعفر بن ابی طالب]] در جستجوی پیامبر بود که گفته شد آن حضرت در بقیع است. جعفر هم به بقیع آمد و بر پیامبر سلام کرد. پیامبر فرمود: بنشین جعفر رو به روی پیامبر نشست سپس پیامبر رو به علی کردند و فرمودند: ای علی آیا [[بشارت]] دهم و خبری را بر تو بگویم؟ علی عرض کرد: آری، ای | [[امام صادق]]{{ع}} نقل فرمود: «روزی پیامبر خدا{{صل}} در بقیع بودند که علی{{ع}} خبر از [[پیامبر]] گرفتند. به وی گفته شد پیامبر در بقیع هستند. علی به بقیع آمد و بر پیامبر [[سلام]] کرد. پیامبر فرمود: بنشین! علی در طرف راست آن حضرت نشست. سپس [[جعفر بن ابی طالب]] در جستجوی پیامبر بود که گفته شد آن حضرت در بقیع است. جعفر هم به بقیع آمد و بر پیامبر سلام کرد. پیامبر فرمود: بنشین جعفر رو به روی پیامبر نشست سپس پیامبر رو به علی کردند و فرمودند: ای علی آیا [[بشارت]] دهم و خبری را بر تو بگویم؟ علی عرض کرد: آری، ای پیامبر! پیامبر فرمود: شب گذشته [[جبرئیل]] نزد من بود و خبر داد قائمی که در [[آخرالزمان]] [[قیام]] و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] آکنده شده باشد از نسل فرزندت حسین است...». | ||
از این دست [[روایات]] فراوان است که پیامبر علی را با خود به | از این دست [[روایات]] فراوان است که پیامبر علی را با خود به بقیع میبرد. بعد از [[رحلت پیامبر گرامی اسلام]] علی{{ع}} بر اساس درسهایی که از پیامبر گرفته بودند در بیست و پنج سالی که در [[مدینه]] بودند برای ستردن غمهای [[دل]] خویش و برای سبک شدن [[روح]] بزرگوارش و به جهت [[طلب مغفرت]] برای خفتگان پیامبر و مادرش [[فاطمه بنت اسد]] و عموی گرامیاش عباس و... فراوان به بقیع میرفتند و برای [[اهل]] بقیع [[استغفار]] و با آن گفتگو میکردند. در برخی منابع نقل شده که علی با بقیع سخن گفته است یکی از آنها روایتی است که «[[ابن حمزه طوسی]]» در کتاب «الثاقب فی المناقب» آورده است که به دنبال درخواست برخی از اهالی مدینه [[امیرمؤمنان علی]] به بقیع وارده شد و خطاب به آن قبرستان مطالبی را بیان داشت<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۳.</ref>. | ||
== بقیع در [[سیره فاطمه زهرا]] {{س}} == | == بقیع در [[سیره فاطمه زهرا]] {{س}} == | ||
در منابع و متون [[تاریخی]] نقل شده است که [[فاطمه]] [[زهرا]] با توجه به [[سیره]] پدر بزرگوارش به دو مکان عنایت ویژه داشتند: اول [[احد]] که آن حضرت بعد از رحلت پدر بزرگوارش به احد سر [[قبر]] [[حمزه]] میرفت و میگریست. دوم: بقیع که باز هم با [[اقتدا]] به پیامبر خدا همواره به بقیع میرفت. این مطلب نیز دارای [[شهرت]] تاریخی است که فاطمه {{س}} به بقیع میرفت و به مناجات، [[دعا]] و [[راز و نیاز]] و [[گریه]] میپرداخت. تا آنجا که گریه ممتد [[زهرا]] را در بقیع نمیتوان [[انکار]] کرد و حتی در منابع فراوانی از [[اهل سنت]]، ماجرای بیت الاحزان فاطمه آمده و آنان نیز این مسأله را تقریبا مسلم میدانند. | در منابع و متون [[تاریخی]] نقل شده است که [[فاطمه]] [[زهرا]] با توجه به [[سیره]] پدر بزرگوارش به دو مکان عنایت ویژه داشتند: اول [[احد]] که آن حضرت بعد از رحلت پدر بزرگوارش به احد سر [[قبر]] [[حمزه]] میرفت و میگریست. دوم: بقیع که باز هم با [[اقتدا]] به پیامبر خدا همواره به بقیع میرفت. این مطلب نیز دارای [[شهرت]] تاریخی است که فاطمه {{س}} به بقیع میرفت و به مناجات، [[دعا]] و [[راز و نیاز]] و [[گریه]] میپرداخت. تا آنجا که گریه ممتد [[زهرا]] را در بقیع نمیتوان [[انکار]] کرد و حتی در منابع فراوانی از [[اهل سنت]]، ماجرای بیت الاحزان فاطمه آمده و آنان نیز این مسأله را تقریبا مسلم میدانند. | ||
[[مجلسی]] نقل میکند [[زهرا]] به [[قبرستان بقیع]] میرفت و بر سر [[قبر]] [[شهدا]] و سربازان | [[مجلسی]] نقل میکند [[زهرا]] به [[قبرستان بقیع]] میرفت و بر سر [[قبر]] [[شهدا]] و سربازان فداکار [[احد]] مینشست و [[اشک]] میریخت. علی بن ابی طالب سایبانی در [[بقیع]] بنا کرد که بعدها بیت الأحزان نامیده شد.. آن بانو صبحگاهان دست حسن و حسین را میگرفت و به بقیع میرفت و [[گریه]] میکرد<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۴.</ref>. | ||
== بقیع در نگاه [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} == | == بقیع در نگاه [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} == | ||
امام مجتبی {{ع}} از بقیع خاطرات فراوان دارد. آن حضرت، هم در کنار جد بزرگوارش بوده و حضور آن گرامی را در بقیع مشاهده کرده و هم گریههای پی در پی مادرش | [[امام مجتبی]]{{ع}} از [[بقیع]] خاطرات فراوان دارد. آن حضرت، هم در کنار جد بزرگوارش بوده و حضور آن گرامی را در بقیع مشاهده کرده و هم گریههای پی در پی مادرش زهرا{{س}} را در بقیع به خاطر دارد و نیز از [[سیره]] پدر گرامیاش [[آگاه]] است. از آنها درسها گرفته و به سیرۀ آن بزرگواران [[اقتدا]] کرده است و بالأخره آن حضرت، [[حرمت]] ذاتی بقیعرا به خوبی میشناسد. بنابراین، حضور آن [[سبط]] ارجمند [[پیامبر]] در بقیع، از قطعیات [[تاریخی]] است. | ||
علاوه بر اینها، امام مجتبی {{ع}} از سوی پدر | علاوه بر اینها، امام مجتبی{{ع}} از سوی پدر بزرگوارش، به حضور در بقیع [[مأمور]] شده است. [[قطب الدین راوندی]] نقل کرده است که علی{{ع}} در حادثه عجیبی، [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} را مأمور کرد که به به بقیع برود و فرمان علی{{ع}} را مبنی بر انجام حادثهای عجیب به جای آورد و آن گرامی، امر پدر را به انجام رسانید. | ||
«علی{{ع}} فرمود: نزد فلانی برو و چوب (عصای دست) پیامبر را بگیر و به بقیع رفته، سه بار بر فلان [[صخره]] بزن و بنگر که از آن، چه چیز خارج میشود...». قطب الدین راوندی نقل میکند که [[حسن بن علی]]{{ع}} با اقتدا به سیره جدش، هر پنجشنبه به بقیع میرفت و برای [[اهل]] آن [[طلب مغفرت]] میکرد و آنجا را محل [[استجابت دعا]] میدانست و گاهی هم شبها به تنهایی به بقیع قدم مینهاد و به [[دعا]] و [[مناجات]] میپرداخت<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۴.</ref>. | |||
=== [[وصیت]] امام مجتبی === | === [[وصیت]] امام مجتبی === | ||
گرچه خواسته و توصیه [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} به برادرش [[حسین بن علی]] {{ع}} این بود که در کنار جد بزرگوارش [[دفن]] شود، اما با توجه به حوادثی که | [[وصیت امام مجتبی]]{{ع}}؛ گرچه خواسته و توصیه [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} به برادرش [[حسین بن علی]]{{ع}} این بود که در کنار جد بزرگوارش [[دفن]] شود، اما با توجه به حوادثی که پیشبینی میکرد و با اهمیتی که برای [[بقیع]] قائل بود، در [[وصیت]] خویش به [[برادر]] گرامیاش [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: «برادرم چون پایان مهلتم برسد، [[چشم]] مرا ببند و غسلم بده و کفنم کن و مرا بر سریری گذارده، بر سر [[قبر]] جدم [[پیامبر خدا]]{{صل}} ببر تا پیمانم را با ایشان تجدید کنم، سپس مرا نزد جدهام [[فاطمه]] (بنت اسد) ببر و در آنجا به خاکم بسپار». از این رو پس از شهادتش آن حضرت را در بقیع، در کنار جدهاش [[فاطمه بنت اسد]] دفن کردند<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۴.</ref>. | ||
== بقیع در [[سیره]] [[سید الشهداء]] {{ع}} == | == بقیع در [[سیره]] [[سید الشهداء]] {{ع}} == | ||
امام حسین با [[تأسی]] به سیره جد گرامی و پدر بزرگوار و مادرش زهرا: بقیع را [[محترم]] میشمرد و به حضور در این مکان اصرار داشت؛ به خصوص پس از دفن جدهاش فاطمه بنت اسد و عموی بزرگوارش عباس و به ویژه پس از دفن برادر گرامیاش [[امام مجتبی]] در سیره آن بزرگوار حضور در بقیع [[قطعی]] و مشهور است. [[قطب الدین راوندی]] نقل کرده است: «آن سبط گرامی پس از وداع با جدش [[پیامبر]] و مادرش [[فاطمه]] راهی بقیع گردید و سخنانی را با برادرش داشت و سپس به سمت [[مکه]] خارج گردید. البته قبل از آنکه [[امام]] [[شهید]] به سمت مکه خارج شود بارها در روزهای پنج شنبه در بقیع حاضر میشده است. | [[امام حسین]] با [[تأسی]] به [[سیره]] جد گرامی و پدر بزرگوار و مادرش زهرا: [[بقیع]] را [[محترم]] میشمرد و به حضور در این مکان اصرار داشت؛ به خصوص پس از [[دفن]] جدهاش [[فاطمه بنت اسد]] و عموی بزرگوارش عباس و به ویژه پس از دفن [[برادر]] گرامیاش [[امام مجتبی]] در سیره آن بزرگوار حضور در بقیع [[قطعی]] و مشهور است. [[قطب الدین راوندی]] نقل کرده است: «آن سبط گرامی پس از وداع با جدش [[پیامبر]] و مادرش [[فاطمه]] راهی بقیع گردید و سخنانی را با برادرش داشت و سپس به سمت [[مکه]] خارج گردید. البته قبل از آنکه [[امام]] [[شهید]] به سمت مکه خارج شود بارها در روزهای پنج شنبه در بقیع حاضر میشده است<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۵.</ref>. | ||
== بقیع در [[سیره]] [[امام سجاد]] {{ع}} == | == بقیع در [[سیره]] [[امام سجاد]] {{ع}} == | ||
امام سجاد {{ع}} با [[احترام]] بسیار به بقیع مینگریستند؛ به خصوص پس از [[شهادت امام حسین]] {{ع}} و ماجرای [[عاشورا]]، دو مکان برای امام سجاد {{ع}} بسی آمیخته با [[تکریم]] و احترام بود: | [[امام سجاد]]{{ع}} با [[احترام]] بسیار به [[بقیع]] مینگریستند؛ به خصوص پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} و ماجرای [[عاشورا]]، دو مکان برای امام سجاد{{ع}} بسی آمیخته با [[تکریم]] و احترام بود: | ||
# کنار مرقد [[پیامبر گرامی | # کنار مرقد [[پیامبر گرامی اسلام]]، که بیشتر دعاهای صحیفه در آنجا خوانده شده و ایراد گردیده است. | ||
# | # بقیع، که به نقل صحیفهشناسان، برخی از فقرات دعاهای صحیفه در بقیع ایراد گردیده است. بر این مسأله، [[گواهان]] فراوانی وجود دارد: «[[پرسشگری]] در برخی از کوچههای [[مدینه]] میپرسید: کجایید ای [[اهل]] [[زهد]] در [[دنیا]] و راغبان به به [[آخرت]]؟ پس صدایی از جانب بقیع شنیده شد، ولی معلوم نبود که چه شخصی است. این شخص در واقع [[علی بن الحسین]]، امام سجاد{{ع}} بود». مانند این متن را [[شیخ مفید]] هم در [[ارشاد]] آورده است<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۵.</ref>. | ||
== جایگاه بقیع در [[سیره]] [[امام باقر]] == | == جایگاه بقیع در [[سیره]] [[امام باقر]] == | ||
بقیع نزد [[امام باقر]] {{ع}} نیز از جایگاه ویژهای برخوردار بود و دلایلی مانند [[دفن]] پدر بزرگوار و جده گرامیاش [[فاطمه بنت اسد]] و به احتمال، دفن مادر [[ائمه]]، حضرت [[زهرای مرضیه]] این امر را موجب میشد؛ از همین رو ایجاد یک [[سنت]] در میان شاگردان و نیز شیعیانشان برای رفتن به بقیع و [[محترم]] شمردن آن جزو برنامهها و دستوراتش بود. | بقیع نزد [[امام باقر]] {{ع}} نیز از جایگاه ویژهای برخوردار بود و دلایلی مانند [[دفن]] پدر بزرگوار و جده گرامیاش [[فاطمه بنت اسد]] و به احتمال، دفن مادر [[ائمه]]، حضرت [[زهرای مرضیه]] این امر را موجب میشد؛ از همین رو ایجاد یک [[سنت]] در میان شاگردان و نیز شیعیانشان برای رفتن به بقیع و [[محترم]] شمردن آن جزو برنامهها و دستوراتش بود<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۶.</ref>. | ||
== بقیع از منظر [[امام صادق]] {{ع}} == | == بقیع از منظر [[امام صادق]] {{ع}} == | ||
در اینکه امام صادق {{ع}} نیز با [[تأسی]] به پدر بزرگوارش، در بقیع حضور مییافت شکی وجود ندارد؛ زیرا هم جد بزرگوارش امام سجاد {{ع}} و هم [[امام مجتبی]] {{ع}} و هم مادرش فاطمه بنت اسد و به احتمال، [[قوی]] مادرش حضرت [[زهرا]] در آنجا مدفوناند و هم ذات بقیع از [[احترام]] ویژهای برخوردار است. | در اینکه امام صادق {{ع}} نیز با [[تأسی]] به پدر بزرگوارش، در بقیع حضور مییافت شکی وجود ندارد؛ زیرا هم جد بزرگوارش امام سجاد {{ع}} و هم [[امام مجتبی]] {{ع}} و هم مادرش فاطمه بنت اسد و به احتمال، [[قوی]] مادرش حضرت [[زهرا]] در آنجا مدفوناند و هم ذات بقیع از [[احترام]] ویژهای برخوردار است. | ||
سمهودی میگوید: «[[جعفر بن محمد]] این محل را محل [[استجابت دعا]] میدانست و فرموده است: «در تمام اماکنی که [[پیامبر خدا]] [[دعا]] میکرد و محل آمد و شد آن حضرت بود، برای [[دعا]] شایسته و به [[استجابت]] نزدیک است». | سمهودی میگوید: «[[جعفر بن محمد]] این محل را محل [[استجابت دعا]] میدانست و فرموده است: «در تمام اماکنی که [[پیامبر خدا]] [[دعا]] میکرد و محل آمد و شد آن حضرت بود، برای [[دعا]] شایسته و به [[استجابت]] نزدیک است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۶.</ref>. | ||
== حضور [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} در بقیع == | == حضور [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} در بقیع == | ||
علی بن موسی الرضا {{ع}} نیز با اقتدا به نیاکان و پدران و اجداد طاهرشان به بقیع میرفتند و بر مدفونین بقیع [[سلام]] میدادند و از [[خداوند]] برای [[اهل]] بقیع طلب مغفرت میکردند. | علی بن موسی الرضا {{ع}} نیز با اقتدا به نیاکان و پدران و اجداد طاهرشان به بقیع میرفتند و بر مدفونین بقیع [[سلام]] میدادند و از [[خداوند]] برای [[اهل]] بقیع طلب مغفرت میکردند. | ||
[[علی بن اسباط]] میگوید: «در [[روز عرفه]] خدمت [[امام رضا]] {{ع}} رفتم، حضرت به من فرمود: مرکبم را آماده کن، پس آمادهاش کردم، حضرت به سمت بقیع رفتند تا [[فاطمه]]) را [[زیارت]] کنند. آن حضرت زیارت کردند و من هم زیارت کردم، پس پرسیدم آقای من بر کدام یک از مدفونین [[سلام]] دهم؟ فرمود: [[سلام]] کن بر [[فاطمه زهرا]] {{س}} و بر حسن و حسین و بر [[علی بن الحسین]] و [[محمد بن علی]] و [[جعفر بن محمد]] و [[موسی بن جعفر]] {{ع}}، پس سلام دادم بر سروران خودم و بازگشتم». | [[علی بن اسباط]] میگوید: «در [[روز عرفه]] خدمت [[امام رضا]] {{ع}} رفتم، حضرت به من فرمود: مرکبم را آماده کن، پس آمادهاش کردم، حضرت به سمت بقیع رفتند تا [[فاطمه]]) را [[زیارت]] کنند. آن حضرت زیارت کردند و من هم زیارت کردم، پس پرسیدم آقای من بر کدام یک از مدفونین [[سلام]] دهم؟ فرمود: [[سلام]] کن بر [[فاطمه زهرا]] {{س}} و بر حسن و حسین و بر [[علی بن الحسین]] و [[محمد بن علی]] و [[جعفر بن محمد]] و [[موسی بن جعفر]] {{ع}}، پس سلام دادم بر سروران خودم و بازگشتم». به خاطر عظمت و احترامی که [[بقیع]] نزد [[امام رضا]] {{ع}} داشت، آن حضرت امر میکرد که [[دوستداران]] و [[شیعیان]] خود را در این مکان [[دفن]] کنند<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۶.</ref>. | ||
به خاطر عظمت و احترامی که [[بقیع]] نزد [[امام رضا]] {{ع}} داشت، آن حضرت امر میکرد که [[دوستداران]] و [[شیعیان]] خود را در این مکان [[دفن]] کنند. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۸
بقیع از منظر معصومان دارای حرمت و جایگاه بسیار والایی بوده و همۀ امامان شیعه در آن مکان مطهر حضور مییافتند و به شاگردان، یاران و شیعیان خود دستور میدادند به بقیع رفته، آن را زیارت کنند و برای اهل بقیع و خودشان از خدای متعال درخواست بخشش نمایند. هدف ائمه اطهار آن بود که نگاه احترام آمیز آنان به بقیع، برای پیروان ایشان سنت شود و بقیع همواره در نظر آنان محترم باشد.
مقدمه
«بقیع» یادواره فضیلتها، ایثارها بزرگیها و کرامتهاست پیامبر خدا (ص) به آن مکان تردد فراوانی داشتند و سنتی گرانمایه و سترگ را در حرمت نهادن به بقیع از خود بر جای نهادند. همواره به بقیع میرفتند و برای مدفونین در آن دعا میکردند و از خداوند برای آنها مغفرت میخواستند. این سنت ارزشمند در دوران بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام، مورد توجه معصومان قرار گرفت و پس از آن امامان شیعه یکی پس از دیگری آن مرکز نور را مورد توجه قرار میدادند و پیوسته درباره آن سفارش کرده و خود در آن مکان حضور مییافتند و به دعا برای مدفونین در بقیع میپرداختند.
حرمت نهادن به بقیع در سیره معصومان دارای چند جهت اساسی است که به همین جهات امامان شیعه فراوان به بقیع آمد و شد داشتند و با نگاهی از سر تعظیم و احترام، به بقیع مینگریستند و سیره خویش را فرا راه پیروان خویش در آینده تاریخ قرار دادند. این جهات، عبارتاند از:
- اقتدا به سیره پیامبر گرامی (ص)؛
- اشارت و رهنمود برخی از روایات و گواهیهای تاریخی مبنی بر اینکه قبر منور فاطمه زهرا (س) در بقیع است و ائمه طاهرین (ع)، به همین دلیل خاص صرف نظر از ادله دیگر، به بقیع احترام فراوان داشتند و در آن مکان شریف حاضر میشدند و دعا و استغفار میکردند و به زیارت قبر مخفی مادرشان زهرا میپرداختند؛
- وجود قبور بسیاری از صحابه بزرگوار پیامبر و شخصیتهای ممتاز تاریخ اسلام و قبور برخی از شهدای احد و... که خود موضوعیت فراوانی برای ائمه (ع) در بقیع داشته است.
- وجود قبور چهار امام معصوم در آن مکان نیز موضوعیت اساسی داشت و به همین دلیل امامان شیعه به آن مقبره نورانی عنایت ویژهای داشتهاند.
- صرف نظر از موارد فوق خود حضور در قبرستان و سلام بر اهل قبور، دلیل مستقلی است که در آموزههای دینی به آن توجه شده است.
- در بخشی از بقیع پیش از دفن امامان شیعه در آن خانهای وجود داشته متعلق به عقیل برادر امیر مؤمنان علی بن ابی طالب که این خانه مورد توجه پیامبر بوده و محل دعا و مناجات آن حضرت به شمار میآمده است.
جایگاه بقیع در سیره علوی
ابوذر غفاری نقل کرده است: «شبی دیدم پیامبر خدا از خانه خویش بیرون آمدند و دست علی را گرفته، به بقیع رفتند»[۱].
امام صادق(ع) نقل فرمود: «روزی پیامبر خدا(ص) در بقیع بودند که علی(ع) خبر از پیامبر گرفتند. به وی گفته شد پیامبر در بقیع هستند. علی به بقیع آمد و بر پیامبر سلام کرد. پیامبر فرمود: بنشین! علی در طرف راست آن حضرت نشست. سپس جعفر بن ابی طالب در جستجوی پیامبر بود که گفته شد آن حضرت در بقیع است. جعفر هم به بقیع آمد و بر پیامبر سلام کرد. پیامبر فرمود: بنشین جعفر رو به روی پیامبر نشست سپس پیامبر رو به علی کردند و فرمودند: ای علی آیا بشارت دهم و خبری را بر تو بگویم؟ علی عرض کرد: آری، ای پیامبر! پیامبر فرمود: شب گذشته جبرئیل نزد من بود و خبر داد قائمی که در آخرالزمان قیام و زمین را پر از عدل و داد میکند بعد از آنکه از ظلم و جور آکنده شده باشد از نسل فرزندت حسین است...».
از این دست روایات فراوان است که پیامبر علی را با خود به بقیع میبرد. بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام علی(ع) بر اساس درسهایی که از پیامبر گرفته بودند در بیست و پنج سالی که در مدینه بودند برای ستردن غمهای دل خویش و برای سبک شدن روح بزرگوارش و به جهت طلب مغفرت برای خفتگان پیامبر و مادرش فاطمه بنت اسد و عموی گرامیاش عباس و... فراوان به بقیع میرفتند و برای اهل بقیع استغفار و با آن گفتگو میکردند. در برخی منابع نقل شده که علی با بقیع سخن گفته است یکی از آنها روایتی است که «ابن حمزه طوسی» در کتاب «الثاقب فی المناقب» آورده است که به دنبال درخواست برخی از اهالی مدینه امیرمؤمنان علی به بقیع وارده شد و خطاب به آن قبرستان مطالبی را بیان داشت[۲].
بقیع در سیره فاطمه زهرا (س)
در منابع و متون تاریخی نقل شده است که فاطمه زهرا با توجه به سیره پدر بزرگوارش به دو مکان عنایت ویژه داشتند: اول احد که آن حضرت بعد از رحلت پدر بزرگوارش به احد سر قبر حمزه میرفت و میگریست. دوم: بقیع که باز هم با اقتدا به پیامبر خدا همواره به بقیع میرفت. این مطلب نیز دارای شهرت تاریخی است که فاطمه (س) به بقیع میرفت و به مناجات، دعا و راز و نیاز و گریه میپرداخت. تا آنجا که گریه ممتد زهرا را در بقیع نمیتوان انکار کرد و حتی در منابع فراوانی از اهل سنت، ماجرای بیت الاحزان فاطمه آمده و آنان نیز این مسأله را تقریبا مسلم میدانند.
مجلسی نقل میکند زهرا به قبرستان بقیع میرفت و بر سر قبر شهدا و سربازان فداکار احد مینشست و اشک میریخت. علی بن ابی طالب سایبانی در بقیع بنا کرد که بعدها بیت الأحزان نامیده شد.. آن بانو صبحگاهان دست حسن و حسین را میگرفت و به بقیع میرفت و گریه میکرد[۳].
بقیع در نگاه امام حسن مجتبی (ع)
امام مجتبی(ع) از بقیع خاطرات فراوان دارد. آن حضرت، هم در کنار جد بزرگوارش بوده و حضور آن گرامی را در بقیع مشاهده کرده و هم گریههای پی در پی مادرش زهرا(س) را در بقیع به خاطر دارد و نیز از سیره پدر گرامیاش آگاه است. از آنها درسها گرفته و به سیرۀ آن بزرگواران اقتدا کرده است و بالأخره آن حضرت، حرمت ذاتی بقیعرا به خوبی میشناسد. بنابراین، حضور آن سبط ارجمند پیامبر در بقیع، از قطعیات تاریخی است.
علاوه بر اینها، امام مجتبی(ع) از سوی پدر بزرگوارش، به حضور در بقیع مأمور شده است. قطب الدین راوندی نقل کرده است که علی(ع) در حادثه عجیبی، امام حسن مجتبی(ع) را مأمور کرد که به به بقیع برود و فرمان علی(ع) را مبنی بر انجام حادثهای عجیب به جای آورد و آن گرامی، امر پدر را به انجام رسانید.
«علی(ع) فرمود: نزد فلانی برو و چوب (عصای دست) پیامبر را بگیر و به بقیع رفته، سه بار بر فلان صخره بزن و بنگر که از آن، چه چیز خارج میشود...». قطب الدین راوندی نقل میکند که حسن بن علی(ع) با اقتدا به سیره جدش، هر پنجشنبه به بقیع میرفت و برای اهل آن طلب مغفرت میکرد و آنجا را محل استجابت دعا میدانست و گاهی هم شبها به تنهایی به بقیع قدم مینهاد و به دعا و مناجات میپرداخت[۴].
وصیت امام مجتبی
وصیت امام مجتبی(ع)؛ گرچه خواسته و توصیه امام حسن مجتبی(ع) به برادرش حسین بن علی(ع) این بود که در کنار جد بزرگوارش دفن شود، اما با توجه به حوادثی که پیشبینی میکرد و با اهمیتی که برای بقیع قائل بود، در وصیت خویش به برادر گرامیاش امام حسین(ع) فرمود: «برادرم چون پایان مهلتم برسد، چشم مرا ببند و غسلم بده و کفنم کن و مرا بر سریری گذارده، بر سر قبر جدم پیامبر خدا(ص) ببر تا پیمانم را با ایشان تجدید کنم، سپس مرا نزد جدهام فاطمه (بنت اسد) ببر و در آنجا به خاکم بسپار». از این رو پس از شهادتش آن حضرت را در بقیع، در کنار جدهاش فاطمه بنت اسد دفن کردند[۵].
بقیع در سیره سید الشهداء (ع)
امام حسین با تأسی به سیره جد گرامی و پدر بزرگوار و مادرش زهرا: بقیع را محترم میشمرد و به حضور در این مکان اصرار داشت؛ به خصوص پس از دفن جدهاش فاطمه بنت اسد و عموی بزرگوارش عباس و به ویژه پس از دفن برادر گرامیاش امام مجتبی در سیره آن بزرگوار حضور در بقیع قطعی و مشهور است. قطب الدین راوندی نقل کرده است: «آن سبط گرامی پس از وداع با جدش پیامبر و مادرش فاطمه راهی بقیع گردید و سخنانی را با برادرش داشت و سپس به سمت مکه خارج گردید. البته قبل از آنکه امام شهید به سمت مکه خارج شود بارها در روزهای پنج شنبه در بقیع حاضر میشده است[۶].
بقیع در سیره امام سجاد (ع)
امام سجاد(ع) با احترام بسیار به بقیع مینگریستند؛ به خصوص پس از شهادت امام حسین(ع) و ماجرای عاشورا، دو مکان برای امام سجاد(ع) بسی آمیخته با تکریم و احترام بود:
- کنار مرقد پیامبر گرامی اسلام، که بیشتر دعاهای صحیفه در آنجا خوانده شده و ایراد گردیده است.
- بقیع، که به نقل صحیفهشناسان، برخی از فقرات دعاهای صحیفه در بقیع ایراد گردیده است. بر این مسأله، گواهان فراوانی وجود دارد: «پرسشگری در برخی از کوچههای مدینه میپرسید: کجایید ای اهل زهد در دنیا و راغبان به به آخرت؟ پس صدایی از جانب بقیع شنیده شد، ولی معلوم نبود که چه شخصی است. این شخص در واقع علی بن الحسین، امام سجاد(ع) بود». مانند این متن را شیخ مفید هم در ارشاد آورده است[۷].
جایگاه بقیع در سیره امام باقر
بقیع نزد امام باقر (ع) نیز از جایگاه ویژهای برخوردار بود و دلایلی مانند دفن پدر بزرگوار و جده گرامیاش فاطمه بنت اسد و به احتمال، دفن مادر ائمه، حضرت زهرای مرضیه این امر را موجب میشد؛ از همین رو ایجاد یک سنت در میان شاگردان و نیز شیعیانشان برای رفتن به بقیع و محترم شمردن آن جزو برنامهها و دستوراتش بود[۸].
بقیع از منظر امام صادق (ع)
در اینکه امام صادق (ع) نیز با تأسی به پدر بزرگوارش، در بقیع حضور مییافت شکی وجود ندارد؛ زیرا هم جد بزرگوارش امام سجاد (ع) و هم امام مجتبی (ع) و هم مادرش فاطمه بنت اسد و به احتمال، قوی مادرش حضرت زهرا در آنجا مدفوناند و هم ذات بقیع از احترام ویژهای برخوردار است.
سمهودی میگوید: «جعفر بن محمد این محل را محل استجابت دعا میدانست و فرموده است: «در تمام اماکنی که پیامبر خدا دعا میکرد و محل آمد و شد آن حضرت بود، برای دعا شایسته و به استجابت نزدیک است»[۹].
حضور علی بن موسی الرضا (ع) در بقیع
علی بن موسی الرضا (ع) نیز با اقتدا به نیاکان و پدران و اجداد طاهرشان به بقیع میرفتند و بر مدفونین بقیع سلام میدادند و از خداوند برای اهل بقیع طلب مغفرت میکردند. علی بن اسباط میگوید: «در روز عرفه خدمت امام رضا (ع) رفتم، حضرت به من فرمود: مرکبم را آماده کن، پس آمادهاش کردم، حضرت به سمت بقیع رفتند تا فاطمه) را زیارت کنند. آن حضرت زیارت کردند و من هم زیارت کردم، پس پرسیدم آقای من بر کدام یک از مدفونین سلام دهم؟ فرمود: سلام کن بر فاطمه زهرا (س) و بر حسن و حسین و بر علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر (ع)، پس سلام دادم بر سروران خودم و بازگشتم». به خاطر عظمت و احترامی که بقیع نزد امام رضا (ع) داشت، آن حضرت امر میکرد که دوستداران و شیعیان خود را در این مکان دفن کنند[۱۰].
منابع
پانویس
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص۱۷۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۶.