کشف معصوم: تفاوت میان نسخهها
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
== | ==چیستی مکاشفه== | ||
*کشف در لغت به معنی رفع حجاب و در اصطلاح عارفان، اطلاعرسانی بر ماورای حجاب از معانی غیبی و حقیقی است<ref>جرجانی، ص:۲۳۷</ref>. مکاشفه دارای مراتب و درجاتی است که به حسب مرتبه آن، قلمرو آن نیز گسترش مییابد. عارفان به آیاتی از قرآن و احادیثی از [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیا نیز استشهاد میکنند که از کشف عوالم وجود برای پیامبرانی چون [[پیامبر|حضرت محمد]]{{صل}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} و اولیایی چون [[حضرت علی]]{{ع}} حکایت دارد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. | *کشف در لغت به معنی رفع حجاب و در اصطلاح عارفان، اطلاعرسانی بر ماورای حجاب از معانی غیبی و حقیقی است<ref>جرجانی، ص:۲۳۷</ref>. مکاشفه دارای مراتب و درجاتی است که به حسب مرتبه آن، قلمرو آن نیز گسترش مییابد. عارفان به آیاتی از قرآن و احادیثی از [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیا نیز استشهاد میکنند که از کشف عوالم وجود برای پیامبرانی چون [[پیامبر|حضرت محمد]]{{صل}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} و اولیایی چون [[حضرت علی]]{{ع}} حکایت دارد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
*در مصادیق مکاشفات موارد عدیدهای گزارش شده است مانند<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>: مشاهده الواح مکتوب؛ شنیدن صدا از غیب؛ مشاهده افراد غایب و دیدن کارهای آنها در لحظه انجام آن؛ مشاهده حالات و صفات افراد نیکوکار و گناهکار و خبر دادن از اعمال گذشته و آینده آنها و ... .<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref> | *در مصادیق مکاشفات موارد عدیدهای گزارش شده است مانند<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref>: مشاهده الواح مکتوب؛ شنیدن صدا از غیب؛ مشاهده افراد غایب و دیدن کارهای آنها در لحظه انجام آن؛ مشاهده حالات و صفات افراد نیکوکار و گناهکار و خبر دادن از اعمال گذشته و آینده آنها و ... .<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۴ - ۲۶.</ref> | ||
==منشأ مکاشفه== | ==منشأ مکاشفه== |
نسخهٔ ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۲
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
چیستی مکاشفه
- کشف در لغت به معنی رفع حجاب و در اصطلاح عارفان، اطلاعرسانی بر ماورای حجاب از معانی غیبی و حقیقی است[۱]. مکاشفه دارای مراتب و درجاتی است که به حسب مرتبه آن، قلمرو آن نیز گسترش مییابد. عارفان به آیاتی از قرآن و احادیثی از پیامبر(ص) و اوصیا نیز استشهاد میکنند که از کشف عوالم وجود برای پیامبرانی چون حضرت محمد(ص) و حضرت موسی(ع) و اولیایی چون حضرت علی(ع) حکایت دارد[۲].
- در مصادیق مکاشفات موارد عدیدهای گزارش شده است مانند[۳]: مشاهده الواح مکتوب؛ شنیدن صدا از غیب؛ مشاهده افراد غایب و دیدن کارهای آنها در لحظه انجام آن؛ مشاهده حالات و صفات افراد نیکوکار و گناهکار و خبر دادن از اعمال گذشته و آینده آنها و ... .[۴]
منشأ مکاشفه
- کسی که حالات اهل عرفانِ مسلکهای مختلف را مطالعه کند، یقین پیدا میکند که اصل مشاهده غیب و مغیبات از امور انکارناپذیر است, گرچه در مورد منشأ و عامل آن ممکن است فرضیهها و تحلیلهای مختلفی وجود داشته باشد. گاهی گفته میشود که منشأ مکاشفه، جن و شیاطیناند و گاهی میگویند مکاشفه منشأ ربانی دارد. آنچه مسلم است اینکه در همه کسانی که به چنین مقاماتی رسیدهاند، چند چیز دیده میشود: اجرای برنامههای مجاهدت و ریاضت و ترک تعلقات مادی و لذتهای نفسانی[۵][۶].
- توضیح پاسخ: فرق اساسی وحی به معنای مصطلح دینی با دیگر راههای القای معانی، آن است که راههای دیگر از مبدأ شفافی برخوردار نیستند و چه بسیار پیش میآید که القائات رحمانی با القائات نفسانی و شیطانی خلط میشود[۷].
رابطه مکاشفه با رؤیا
- شاید بتوان کشف و مکاشفه را نوعی رؤیا در بیداری دانست. در حال رؤیا حواس ظاهری انسان از کار میافتد و آنچه را که ما در حال رؤیا با چشم یا گوش یا دیگر اعضا و جوارح احساس میکنیم, از طریق حواس باطن روح و نفسمان است[۸].
- اهل مکاشفه نیز در هنگام کشف, با حواس دیگری غیر از حواس ظاهری مادی، اموری را مشاهده میکنند یا مطالبی را میشنوند و یا اشیائی را لمس میکنند؛ چراکه اگر این مکاشفات با چشم و گوش مادی بود، باید کسانی که در مجاورت آنها هستند آنها را ببینند و بشنوند، در حالی که چنین نیست[۹].
- گرچه ممکن است که صاحب کشف گمان کند و حتی یقین داشته باشد که وی این مکاشفات را با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده است اما حقیقت چیز دیگری است, همانطور که در رؤیا نیز نوعاً افراد توجه ندارند که در حال رؤیا هستند و چنین میپندارند که همه امور در زندگی عادی اتفاق میافتد، ولی وقتی بیدار میشوند میفهمند که مشاهداتشان واقعیت نداشته است[۱۰].
- نتیجه آنکه ماهیت و سرشت کشف با رؤیا یکی است و در هر دو، حواس ظاهری تعطیل و حواس باطنی نفس، فعال میشود. حال با این پیشفرض میتوانیم به ارزیابی میزان اعتبار مکاشفات بنشینیم. همانطور که رؤیاها همگی صادق نیستند, مکاشفات هم میتوانند صادق و یا کاذب باشند. شاید همه ما انواع مختلفی از رؤیاها را تجربه کرده باشیم؛ برخی از رؤیاها مربوط به حوادث گذشته هستند که عیناً اتفاق افتاده است، برخی مربوط به حوادث آینده هستند که بعداً عیناً اتفاق میافتد، برخی از رؤیاها به صورت نمادی از واقعیت هستند و بالاخره برخی از رؤیاها عاری از هرگونه واقعیتی هستند. هم در قرآن کریم و هم در روایات تأیید شده است که رؤیاها میتوانند صادق یا کاذب باشند. در قرآن کریم رؤیای حضرت ابراهیم(ع) و نیز رؤیای پیامبر اکرم(ص) به عنوان رؤیاهای صادق گزارش شده است[۱۱]. همچنین رؤیای حضرت یوسف(ع) در حال کودکی، که پدر و مادر و یازده برادر خود را به صورت خورشید و ماه و یازده ستاره دید. از رؤیاهای نمادین و صادق است که سالها بعد به شکلی، که تفصیل آن در داستان حضرت یوسف آمده است، تحقّق یافت[۱۲]. اما با این همه در قرآن تصریح شده است که برخی از رؤیاها اضغاث احلام هستند[۱۳][۱۴].
- در روایات نیز آمده است که رؤیاها چند گونهاند: برخی حدیث نفساند، برخی از جانب خدا است، برخی از جانب فرشتگان و برخی نیز از جانب شیطان است[۱۵].
- همانطور که گذشت مکاشفات نیز در سرشت و ماهیت همانند رؤیا هستند. نفس انسان, فارغ از حواس ظاهری به مشاهده اموری میپردازد، ولی ممکن است برخی از آنها از قدرت خلّاق خود نفس و قوه خیال ناشی شده باشد و برخی کاملاً واقعی باشد و برخی از جانب شیطان باشد. کسی که مکاشفات نقلشده از عارفان بزرگ را مطالعه کند, به خوبی میتواند به این نتیجه برسد. به بیان دیگر، در برابر مکاشفات واقعی که ناشی از ایمان، تقوا و یقین و مجاهدت نفس است, کشف و شهودهای خیالی و پنداری نیز فراوان است که بر اثر تلقین مکرر، انحراف فکر و وسوسههای شیطانی پدید میآید. برای مثال، محی الدین بن عربی گفته است: "رجبیون را ریاضتی است که از آثار آن، رؤیت رافضیان به صورت خوک در مکاشفه است!"[۱۶][۱۷].
- بنا بر این بر فرض آنکه مدعیان کشف و شهود در ادعاهایشان نیز صادق باشند، این امر به هیچ وجه دلیل بر حقانیت پیام مکاشفه ایشان نیست[۱۸].
چیستی شهود
- مراد از "شهود" آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند، این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث عرفانی از آن به شهود یاد می شود[۱۹] برخی در تعریف شهود گفته اند:[۲۰] "علمی است که خداوند به پیامبر(صلی الله علیه و آله) عطا فرموده است و بر خلاف ریاضیات و منطق، بیتحقیق و اجتهاد و قرائت و کتابت و صناعت کسب شده و به گذشت زمان نیازمند نیست. این علم بنا به مشیت خداوند، از طریق تزکیه و اشراق نفس حاصل میشود و با توفیق و حمایت و الهام و رسالات الهی، به حقیقت نائل میشود".[۲۱] راه شهود که طریقهای ربّانی و الهی است، مخصوص افرادی است که دارای روحی صاف و صیقلی یافته و پاک و مطهر میباشند. در این طریق "معلّم"، خداست و "متعلّم"، ولیِّ بر حقّ خدا؛ یعنی پیامبر یا امام و "علم" از محضر ربوبی و نزد خداوند اخذ میشود. از این رو، به آن "علم لدنّی" میگویند. این علم بیواسطه بشری، به انسانِ کامل اعطا میشود.[۲۲]
رابطۀ شهود و علم امام
- برخی از روایات نشان میدهند امامان(علیهم السلام) دارای چنین شهودی بوده اند و این شیوه، یکی از روش های علم آموزی و آگاهی از غیب بوده است.[۲۳] در روایات، تعبیر شاهد بودن بر مردم بسیار مورد استفاده قرار گرفته است، برخی علمای امامیه نیز تصریح کردهاند که امامان(علیهم السلام) شاهد بر اعمال مردم هستند.[۲۴] باید دانست، اشتراک امامان(علیهم السلام) با عرفا در بهرهمندی از این شیوه در صورت اثبات این شیوه برای امامان(علیهم السلام) به معنای آن نیست که شهود ائمه با شهود عرفا در تمام ویژگیها یکسان است؛ مثلا پذیرفتهایم که امامان، معصوم هستند و گرفتار خطا نمیشوند، ایشان تأییداتی خاص دارند که دیگران از آن بی بهرهاند؛ بنابراین شهود ائمه در این گونه ویژگیها مانند معصومانهبودن، با شهود عرفا متفاوت است؛ همچنین مصادیق شهود امامان(علیهم السلام) بسیار قویتر و روشنتر از شهود عرفاست و نسبت به برخی حقایق، مانند امور ویژه مقام امامت یا نیازمند تأییدات خاص، عرفا توان شهود ندارند.[۲۵]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- کشف امام؛
- کشف پیامبر؛
- کشف پیامبر خاتم؛
- کشف ولی؛
- کشف وصی؛
- کشف اهل بیت(ع)؛
- کشف فاطمه زهرا(س).
منبعشناسی جامع علم معصوم
منابع
- هاشمی، سید علی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، منتشر شده در فصلنامه تحقیقات کلامی.
پانویس
- ↑ جرجانی، ص:۲۳۷
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، ج ۶, ص ۱۷۷. (ذیل آیۀ ۱۰۵ سورۀ مائده)؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۴۳۷.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر. ک: قرآن کریم، سوره صافات، آیه: ۱۰۵ ـ ۱۰۲؛ سوره فتح، آیه:۲۷.
- ↑ ر. ک: قرآن کریم، سوره یوسف، ۵ ـ ۴ و ۱۰۰.
- ↑ ر. ک: قرآن کریم، یوسف، آیه:۴۴.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شرح مقدّمۀ قیصری, جلال الدین آشتیانی، ص ۲۸؛ قرآن در آینۀ پژوهش، محمد كاظم شاكر، تهران، هستی نما، ۱۳۸۰ ش، ج ۲, ص ۱۱۲
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص: ۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روش های علم آموزی ائمه(علیهم السلام)، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 7، ص 881؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، صفحه؟؟؟
- ↑ علیرضا مسجد جامعى، پژوهشى در معارف امامیه، ج ۲، ص ۶۷۵
- ↑ اصغری نژاد، محمد، پژوهش در علم پیامبر، ص 71
- ↑ اصغری نژاد، محمد، پژوهش در علم پیامبر، ص 71
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روش های علم آموزی ائمه(علیهم السلام)، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 7، ص 881؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روش های علم آموزی ائمه(علیهم السلام)، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 7، ص 881
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روش های علم آموزی ائمه(علیهم السلام)، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 7، ص 881