پلورالیسم دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
# برداشت‌های متفاوت از [[دین]] و به عبارت دیگر، [[قرائت‌های مختلف از دین]].
# برداشت‌های متفاوت از [[دین]] و به عبارت دیگر، [[قرائت‌های مختلف از دین]].
# همسنگ‌دانستن همۀ [[ادیان]] برای رسیدن به [[حقیقت]].  
# همسنگ‌دانستن همۀ [[ادیان]] برای رسیدن به [[حقیقت]].  
* بنابر معنای اول، [[ادیان]] مختلف، راه‌های گوناگونی برای رسیدن به یک [[حقیقت]] دارند. همچنین بنابر معنای نخست، که آن را "[[کثرت‌گرایی در فهم دین]]" می‌خوانند، [[انسان‌ها]] برای رسیدن به [[سعادت]]، می‌توانند [[آموزه‌های دینی]] را با قرائت‌های مختلف  [[تفسیر]] کنند<ref>فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰.</ref>.
* بنابر معنای اول، [[ادیان]] مختلف، راه‌های گوناگونی برای رسیدن به یک [[حقیقت]] دارند. همچنین بنابر معنای نخست، که آن را "[[کثرت‌گرایی در فهم دین]]" می‌خوانند، [[انسان‌ها]] برای رسیدن به [[سعادت]]، می‌توانند [[آموزه‌های دینی]] را با قرائت‌های مختلف  [[تفسیر]] کنند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۰.</ref>.


==نقد پلورالیسم دینی==
==نقد پلورالیسم دینی==
*[[دانشمندان]] [[علم کلام]] این [[باور]] پلورالیسمی از هر دو نوع را مورد نقد قرا داده اند:
*[[دانشمندان]] [[علم کلام]] این [[باور]] پلورالیسمی از هر دو نوع را مورد نقد قرا داده اند:
#در مورد کثرات‌گرایی در مفاهیم [[دینی]]، [[دانشمندان]] [[علم کلام]] معتقدند [[آموزه‌های دینی]] بر دو بخش‌اند: یکی ضروریات [[دینی]] که تغییر نمی‌پذیرند و دیگری [[قوانین]] متغیر. اگر منظور از [[کثرت‌گرایی دینی]] تغییر اصول ثابت [[دینی]] باشد، باید گفت اصول ثابت [[دینی]]، جزء ضروریات دین‌اند و تغییر و قرائت‌های گوناگون را نمی‌پذیرد زیرا بنابر گفتار صریح [[پیامبر]] (صلی [[الله]] علیه واله) و [[امامان معصوم]] اصول ثابت [[اسلام]]، ابدی‌اند و هیچ‌گاه دگرگونی نخواهند پذیرفت، مثل [[حرمت]] [[ظلم]]، [[وجوب عدل]]، [[لزوم]] [[ادای امانت]] و دفع غرامت و [[وفا به عهد]]. به این ترتیب  [[پلورالیسم]] ـ به معنای تغییر اصول ثابت [[اسلام]] ـ نزد همۀ علمای [[شیعه]] مردود و مطرود است. اما اگر مراد کثرت‌گرایان این است که می‌توان از [[قوانین]] متغیر [[اسلام]]، برداشت‌های گوناگون داشت، علمای [[شیعه]] نیز با شرایطی آن را پذیرفته‌اند چراکه پیش آمدن وقایع نو در عرصۀ [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]]، مقرراتی [[جدید]] طلب می‌کند و وظیفۀ وضع این مقررات بر عهدۀ [[علمای دین]] است<ref>فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰. </ref>.
#در مورد کثرات‌گرایی در مفاهیم [[دینی]]، [[دانشمندان]] [[علم کلام]] معتقدند [[آموزه‌های دینی]] بر دو بخش‌اند: یکی ضروریات [[دینی]] که تغییر نمی‌پذیرند و دیگری [[قوانین]] متغیر. اگر منظور از [[کثرت‌گرایی دینی]] تغییر اصول ثابت [[دینی]] باشد، باید گفت اصول ثابت [[دینی]]، جزء ضروریات دین‌اند و تغییر و قرائت‌های گوناگون را نمی‌پذیرد زیرا بنابر گفتار صریح [[پیامبر]] (صلی [[الله]] علیه واله) و [[امامان معصوم]] اصول ثابت [[اسلام]]، ابدی‌اند و هیچ‌گاه دگرگونی نخواهند پذیرفت، مثل [[حرمت]] [[ظلم]]، [[وجوب عدل]]، [[لزوم]] [[ادای امانت]] و دفع غرامت و [[وفا به عهد]]. به این ترتیب  [[پلورالیسم]] ـ به معنای تغییر اصول ثابت [[اسلام]] ـ نزد همۀ علمای [[شیعه]] مردود و مطرود است. اما اگر مراد کثرت‌گرایان این است که می‌توان از [[قوانین]] متغیر [[اسلام]]، برداشت‌های گوناگون داشت، علمای [[شیعه]] نیز با شرایطی آن را پذیرفته‌اند چراکه پیش آمدن وقایع نو در عرصۀ [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]]، مقرراتی [[جدید]] طلب می‌کند و وظیفۀ وضع این مقررات بر عهدۀ [[علمای دین]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۰. </ref>.
#نوع دیگر پلورالیسم دینی یعنی همسنگ شمردن تمام [[ادیان]]، یعنی هر [[دینی]] می‌‌تواند ما را به [[حقیقت]] برساند؛ این نظریه هم توسط [[اندیشمندان]] [[علم کلام]] مورد نقد قرا گرفته است چراکه ایشان معتقدند [[دین]]، کثرت نمی‌پذیرد و یکی بیش نیست؛ [[حقیقت]] [[دین]]، یکی‌ است که همان [[تسلیم]] شدن در برابر [[خداوند]] است؛ اما هر امتی بسته به [[توانایی]] خودش به این [[دین]] یگانه فراخوانده شده است. از نظر [[دین اسلام]]، همۀ شریعت‌های پیشین در روزگار خویش [[حقانیت]] داشته‌اند، اما [[پس از ظهور]] [[اسلام]]، [[نسخ]] شده و کنار رفته‌اند و از آن پس، [[حقانیت]] تنها از آنِ [[دین اسلام]] شده است<ref>فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰. </ref>.
#نوع دیگر پلورالیسم دینی یعنی همسنگ شمردن تمام [[ادیان]]، یعنی هر [[دینی]] می‌‌تواند ما را به [[حقیقت]] برساند؛ این نظریه هم توسط [[اندیشمندان]] [[علم کلام]] مورد نقد قرا گرفته است چراکه ایشان معتقدند [[دین]]، کثرت نمی‌پذیرد و یکی بیش نیست؛ [[حقیقت]] [[دین]]، یکی‌ است که همان [[تسلیم]] شدن در برابر [[خداوند]] است؛ اما هر امتی بسته به [[توانایی]] خودش به این [[دین]] یگانه فراخوانده شده است. از نظر [[دین اسلام]]، همۀ شریعت‌های پیشین در روزگار خویش [[حقانیت]] داشته‌اند، اما [[پس از ظهور]] [[اسلام]]، [[نسخ]] شده و کنار رفته‌اند و از آن پس، [[حقانیت]] تنها از آنِ [[دین اسلام]] شده است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۰. </ref>.
==[[ادله]] نقد [[پلورالیسم]]==
==[[ادله]] نقد [[پلورالیسم]]==
*البته این نظریه فقط صرف ادعا نیست بلکه دارای ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] است.
*البته این نظریه فقط صرف ادعا نیست بلکه دارای ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] است.
#[[دلیل نقلی]]: بنابر [[آیات قرآنی]]، [[پیامبر اسلام]] خاتم [[پیامبران]] و [[شریعت اسلام]]، کامل کنندۀ [[شرایع]] پیشین است. از این رو، [[قوانین]] این [[شریعت]] [[هدایت]] [[بشر]] را تا ابد بر عهده دارد<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}«امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده‏اند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم». سوره مائده، آیه ۳؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>.  
#[[دلیل نقلی]]: بنابر [[آیات قرآنی]]، [[پیامبر اسلام]] خاتم [[پیامبران]] و [[شریعت اسلام]]، کامل کنندۀ [[شرایع]] پیشین است. از این رو، [[قوانین]] این [[شریعت]] [[هدایت]] [[بشر]] را تا ابد بر عهده دارد<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}«امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده‏اند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم». سوره مائده، آیه ۳؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>.  
#سیرۀ [[پیامبر]]{{صل}} هم اثبات کنندۀ همین مطلب است چراکه ایشان عده ای را به سمت [[مردم]] دیگر مناطق [[جهان]] و تمدن‌های مطرح روزگار، فرستاند تا آنان را به [[دین اسلام]] [[دعوت]] کنند و این مطلب دلیلی روشن بر [[جهانی بودن اسلام]] است و نشان می‌دهد [[پیروان]] دیگر [[شرایع]] می‌باید از [[شریعت اسلام]] [[پیروی]] کنند و پس از [[اسلام]]، دیگر دینشان [[حقانیت]] ندارد<ref>فرهنگ شیعه، ص ۱۷۲. </ref>.  
#سیرۀ [[پیامبر]]{{صل}} هم اثبات کنندۀ همین مطلب است چراکه ایشان عده ای را به سمت [[مردم]] دیگر مناطق [[جهان]] و تمدن‌های مطرح روزگار، فرستاند تا آنان را به [[دین اسلام]] [[دعوت]] کنند و این مطلب دلیلی روشن بر [[جهانی بودن اسلام]] است و نشان می‌دهد [[پیروان]] دیگر [[شرایع]] می‌باید از [[شریعت اسلام]] [[پیروی]] کنند و پس از [[اسلام]]، دیگر دینشان [[حقانیت]] ندارد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۲. </ref>.  
#[[دلیل عقلی]]: بسیاری از آموزه‌های [[ادیان]] پیشین که امروزه در دسترس‌اند، با یکدیگر در [[تعارض]] و ناسازگاری‌اند. بنابر [[حکم عقل]]، یا همۀ این آموزه‌ها برحق‌اند یا بر باطل‌اند و یا پاره‌ای برحق و پاره‌ای دیگر بر [[باطل]]. فرض نخست به [[حکم عقل]] ممکن نیست؛ زیرا موجب اجتماع نقیضین می‌‌شود. فرض دوم نیز ممکن نیست؛ زیرا [[خداوند]] [[حکیم]] راه [[هدایت]] را بر [[بشر]] نمی‌بندد. نتیجۀ [[عقلی]] این است که فرض سوم درست است بنابراین نمی‌توان قائل شد تمام [[ادیان]] [[انسان]] را به [[حقیقت]] می‌‌رساند<ref>فرهنگ شیعه، ص ۱۷۲. </ref>.  
#[[دلیل عقلی]]: بسیاری از آموزه‌های [[ادیان]] پیشین که امروزه در دسترس‌اند، با یکدیگر در [[تعارض]] و ناسازگاری‌اند. بنابر [[حکم عقل]]، یا همۀ این آموزه‌ها برحق‌اند یا بر باطل‌اند و یا پاره‌ای برحق و پاره‌ای دیگر بر [[باطل]]. فرض نخست به [[حکم عقل]] ممکن نیست؛ زیرا موجب اجتماع نقیضین می‌‌شود. فرض دوم نیز ممکن نیست؛ زیرا [[خداوند]] [[حکیم]] راه [[هدایت]] را بر [[بشر]] نمی‌بندد. نتیجۀ [[عقلی]] این است که فرض سوم درست است بنابراین نمی‌توان قائل شد تمام [[ادیان]] [[انسان]] را به [[حقیقت]] می‌‌رساند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۲. </ref>.  
==دیدگاه مقابل [[پلورالیسم]]==
==دیدگاه مقابل [[پلورالیسم]]==
*در هر صورت [[پلورالیسم]] یا [[تکثرگرایی]] به این معناست که [[ادیان]] مختلف می‌‌توانند به صورت نسبی، از [[حقانیت]] بهره‌مند شوند. در مقابل این نظریه، دیدگاه [[انحصارگرایی]] است که تنها یک [[دین]] را مصداق [[دین کامل]] و برگزیدۀ [[الهی]] می‌داند و آن، [[دینی]] است که بر مبنای سه چیز باشد: [[صدق]]، [[حق]] و [[نجات]]. تقریباً همۀ [[ادیان]] بر [[انحصارگرایی]] [[دین]] خود [[باور]] دارند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸. </ref>.
*در هر صورت [[پلورالیسم]] یا [[تکثرگرایی]] به این معناست که [[ادیان]] مختلف می‌‌توانند به صورت نسبی، از [[حقانیت]] بهره‌مند شوند. در مقابل این نظریه، دیدگاه [[انحصارگرایی]] است که تنها یک [[دین]] را مصداق [[دین کامل]] و برگزیدۀ [[الهی]] می‌داند و آن، [[دینی]] است که بر مبنای سه چیز باشد: [[صدق]]، [[حق]] و [[نجات]]. تقریباً همۀ [[ادیان]] بر [[انحصارگرایی]] [[دین]] خود [[باور]] دارند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸. </ref>.
*نظریۀ سومی که تقریبا می‌‌توان گفت تقصیل دو نظریۀ بالاست نظریۀ شمول‌گرایی است. [[خالق]] این نظریه شخصی به نام کارل رانر است، ایشان با تفکیک میان [[حقانیت]] و [[نجات]]، [[دین حق]] را فقط [[مسیحیت]] می‌‌داند؛ اما نسبت به [[ادیان]] دیگر [[معتقد]] است تمامی [[ادیان]] غیر از [[مسیحیت]] در عین اینکه مصداق [[حقانیت]] نیستند، اما می‌‌تواند از [[نجات]] و [[رستگاری]] بهرمند شود<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.  </ref>.
*نظریۀ سومی که تقریبا می‌‌توان گفت تقصیل دو نظریۀ بالاست نظریۀ شمول‌گرایی است. [[خالق]] این نظریه شخصی به نام کارل رانر است، ایشان با تفکیک میان [[حقانیت]] و [[نجات]]، [[دین حق]] را فقط [[مسیحیت]] می‌‌داند؛ اما نسبت به [[ادیان]] دیگر [[معتقد]] است تمامی [[ادیان]] غیر از [[مسیحیت]] در عین اینکه مصداق [[حقانیت]] نیستند، اما می‌‌تواند از [[نجات]] و [[رستگاری]] بهرمند شود<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.  </ref>.


==دوگونه  [[پلورالیسم]] مثبت==
==دوگونه  [[پلورالیسم]] مثبت==
*البته [[پلورالیسم]] فقط در غالب [[حقانیت]] نسبی ادیانی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه گونه‌های مختلفی از [[پلورالیسم]] وجود دارد که در اینجا به دو نمونه از آن اشاره شود<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸. </ref>:
*البته [[پلورالیسم]] فقط در غالب [[حقانیت]] نسبی ادیانی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه گونه‌های مختلفی از [[پلورالیسم]] وجود دارد که در اینجا به دو نمونه از آن اشاره شود<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸. </ref>:
#[[پلورالیسم]] در [[رفتار]]: [[پلورالیسم]] [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] که کم‌چالش‌ترین گونۀ [[پلورالیسم]] است، به این معنا که [[پیروان]] همۀ [[ادیان]] می‌‌توانند در کنار هم، به صورت مسالمت‌آمیز [[زندگی]] کنند. این مسئله در [[سیره]] و [[سنت]] [[اسلامی]] مؤیداتی نیز دارد نظیر  [[پیمان‌نامه]] عمومی که [[پیامبر]]{{صل}} هنگام ورود به [[مدینه]]، میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] نوشتند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.  </ref>.  
#[[پلورالیسم]] در [[رفتار]]: [[پلورالیسم]] [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] که کم‌چالش‌ترین گونۀ [[پلورالیسم]] است، به این معنا که [[پیروان]] همۀ [[ادیان]] می‌‌توانند در کنار هم، به صورت مسالمت‌آمیز [[زندگی]] کنند. این مسئله در [[سیره]] و [[سنت]] [[اسلامی]] مؤیداتی نیز دارد نظیر  [[پیمان‌نامه]] عمومی که [[پیامبر]]{{صل}} هنگام ورود به [[مدینه]]، میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] نوشتند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.  </ref>.  
#[[پلورالیسم]] در [[رستگاری]]: [[نجات]] و [[رستگاری]]، [[هدف]] اساسی همۀ [[ادیان]] است. آنها مدعی‌اند [[پیروان]] خود را به [[نجات]] و [[رستگاری]] می‌‌رسانند، اما در [[پلورالیسم]] [[نجات]]، مسئله فراتر از این است؛ یعنی [[حقانیت]] تنها در یک [[دین]] منحصر است، اما این مسئله با [[نجات]] [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] منافاتی ندارد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.  </ref>.  
#[[پلورالیسم]] در [[رستگاری]]: [[نجات]] و [[رستگاری]]، [[هدف]] اساسی همۀ [[ادیان]] است. آنها مدعی‌اند [[پیروان]] خود را به [[نجات]] و [[رستگاری]] می‌‌رسانند، اما در [[پلورالیسم]] [[نجات]]، مسئله فراتر از این است؛ یعنی [[حقانیت]] تنها در یک [[دین]] منحصر است، اما این مسئله با [[نجات]] [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] منافاتی ندارد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.  </ref>.  
*این نگاه از [[پلورالیسم]] در [[منابع اسلامی]]، مورد تأیید است؛ مثلا [[اسلام]] قائل است در جایی که [[پیروان ادیان]] که نسبت به شناختن [[دین حق]]، [[جاهل]] قاصر هستند، هر چند نسبت به این [[دین]] معرفتی ندارند ولی به خاطر اجرای [[اعمال]] [[اخلاقی]]، از [[عذاب اخروی]] [[نجات]] خواهند یافت<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.  </ref>.
*این نگاه از [[پلورالیسم]] در [[منابع اسلامی]]، مورد تأیید است؛ مثلا [[اسلام]] قائل است در جایی که [[پیروان ادیان]] که نسبت به شناختن [[دین حق]]، [[جاهل]] قاصر هستند، هر چند نسبت به این [[دین]] معرفتی ندارند ولی به خاطر اجرای [[اعمال]] [[اخلاقی]]، از [[عذاب اخروی]] [[نجات]] خواهند یافت<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.  </ref>.
==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
*بنابراین می‌‌توان گفت پلورالسیم در تمام ابعادش نه صحیح مطلق است و نه [[باطل]] مطلق. اما صحیح مطلق نبودن [[پلورالیسم]]، به خاطر نگاه این [[مکتب]] به [[ادیان]] است. در واقع پلورالسیم [[دینی]] [[معتقد]] است [[حقانیت]] [[ادیان]] به صورت نسبی است و این امر موجب [[گمراهی]] [[بندگان]] از سوی [[ادیان]] می‌‌شود، چراکه عدم تعیین مسیر قطعی از سوی [[ادیان الهی]] به منزلۀ مشخص نشدن راه مستقیم است و این یعنی [[گمراهی]] [[پیروان ادیان]]<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.    </ref>. اما [[باطل]] مطلق نبودن [[پلورالیسم]] به خاطر این است که دوگونه از [[پلورالیسم]] یعنی [[پلورالیسم]] [[رفتاری]] و [[رستگاری]] همانطور که در متن فوق گفته شد صحیح و مورد تأیید [[اسلام]] است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.</ref>.
*بنابراین می‌‌توان گفت پلورالسیم در تمام ابعادش نه صحیح مطلق است و نه [[باطل]] مطلق. اما صحیح مطلق نبودن [[پلورالیسم]]، به خاطر نگاه این [[مکتب]] به [[ادیان]] است. در واقع پلورالسیم [[دینی]] [[معتقد]] است [[حقانیت]] [[ادیان]] به صورت نسبی است و این امر موجب [[گمراهی]] [[بندگان]] از سوی [[ادیان]] می‌‌شود، چراکه عدم تعیین مسیر قطعی از سوی [[ادیان الهی]] به منزلۀ مشخص نشدن راه مستقیم است و این یعنی [[گمراهی]] [[پیروان ادیان]]<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.    </ref>. اما [[باطل]] مطلق نبودن [[پلورالیسم]] به خاطر این است که دوگونه از [[پلورالیسم]] یعنی [[پلورالیسم]] [[رفتاری]] و [[رستگاری]] همانطور که در متن فوق گفته شد صحیح و مورد تأیید [[اسلام]] است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۴

چیستی پلورالیسم دینی

  1. برداشت‌های متفاوت از دین و به عبارت دیگر، قرائت‌های مختلف از دین.
  2. همسنگ‌دانستن همۀ ادیان برای رسیدن به حقیقت.

نقد پلورالیسم دینی

  1. در مورد کثرات‌گرایی در مفاهیم دینی، دانشمندان علم کلام معتقدند آموزه‌های دینی بر دو بخش‌اند: یکی ضروریات دینی که تغییر نمی‌پذیرند و دیگری قوانین متغیر. اگر منظور از کثرت‌گرایی دینی تغییر اصول ثابت دینی باشد، باید گفت اصول ثابت دینی، جزء ضروریات دین‌اند و تغییر و قرائت‌های گوناگون را نمی‌پذیرد زیرا بنابر گفتار صریح پیامبر (صلی الله علیه واله) و امامان معصوم اصول ثابت اسلام، ابدی‌اند و هیچ‌گاه دگرگونی نخواهند پذیرفت، مثل حرمت ظلم، وجوب عدل، لزوم ادای امانت و دفع غرامت و وفا به عهد. به این ترتیب پلورالیسم ـ به معنای تغییر اصول ثابت اسلام ـ نزد همۀ علمای شیعه مردود و مطرود است. اما اگر مراد کثرت‌گرایان این است که می‌توان از قوانین متغیر اسلام، برداشت‌های گوناگون داشت، علمای شیعه نیز با شرایطی آن را پذیرفته‌اند چراکه پیش آمدن وقایع نو در عرصۀ زندگی فردی و اجتماعی انسان، مقرراتی جدید طلب می‌کند و وظیفۀ وضع این مقررات بر عهدۀ علمای دین است[۲].
  2. نوع دیگر پلورالیسم دینی یعنی همسنگ شمردن تمام ادیان، یعنی هر دینی می‌‌تواند ما را به حقیقت برساند؛ این نظریه هم توسط اندیشمندان علم کلام مورد نقد قرا گرفته است چراکه ایشان معتقدند دین، کثرت نمی‌پذیرد و یکی بیش نیست؛ حقیقت دین، یکی‌ است که همان تسلیم شدن در برابر خداوند است؛ اما هر امتی بسته به توانایی خودش به این دین یگانه فراخوانده شده است. از نظر دین اسلام، همۀ شریعت‌های پیشین در روزگار خویش حقانیت داشته‌اند، اما پس از ظهور اسلام، نسخ شده و کنار رفته‌اند و از آن پس، حقانیت تنها از آنِ دین اسلام شده است[۳].

ادله نقد پلورالیسم

  • البته این نظریه فقط صرف ادعا نیست بلکه دارای ادلۀ عقلی و نقلی است.
  1. دلیل نقلی: بنابر آیات قرآنی، پیامبر اسلام خاتم پیامبران و شریعت اسلام، کامل کنندۀ شرایع پیشین است. از این رو، قوانین این شریعت هدایت بشر را تا ابد بر عهده دارد[۴].
  2. سیرۀ پیامبر(ص) هم اثبات کنندۀ همین مطلب است چراکه ایشان عده ای را به سمت مردم دیگر مناطق جهان و تمدن‌های مطرح روزگار، فرستاند تا آنان را به دین اسلام دعوت کنند و این مطلب دلیلی روشن بر جهانی بودن اسلام است و نشان می‌دهد پیروان دیگر شرایع می‌باید از شریعت اسلام پیروی کنند و پس از اسلام، دیگر دینشان حقانیت ندارد[۵].
  3. دلیل عقلی: بسیاری از آموزه‌های ادیان پیشین که امروزه در دسترس‌اند، با یکدیگر در تعارض و ناسازگاری‌اند. بنابر حکم عقل، یا همۀ این آموزه‌ها برحق‌اند یا بر باطل‌اند و یا پاره‌ای برحق و پاره‌ای دیگر بر باطل. فرض نخست به حکم عقل ممکن نیست؛ زیرا موجب اجتماع نقیضین می‌‌شود. فرض دوم نیز ممکن نیست؛ زیرا خداوند حکیم راه هدایت را بر بشر نمی‌بندد. نتیجۀ عقلی این است که فرض سوم درست است بنابراین نمی‌توان قائل شد تمام ادیان انسان را به حقیقت می‌‌رساند[۶].

دیدگاه مقابل پلورالیسم

دوگونه پلورالیسم مثبت

  • البته پلورالیسم فقط در غالب حقانیت نسبی ادیانی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه گونه‌های مختلفی از پلورالیسم وجود دارد که در اینجا به دو نمونه از آن اشاره شود[۹]:
  1. پلورالیسم در رفتار: پلورالیسم اخلاقی و رفتاری که کم‌چالش‌ترین گونۀ پلورالیسم است، به این معنا که پیروان همۀ ادیان می‌‌توانند در کنار هم، به صورت مسالمت‌آمیز زندگی کنند. این مسئله در سیره و سنت اسلامی مؤیداتی نیز دارد نظیر پیمان‌نامه عمومی که پیامبر(ص) هنگام ورود به مدینه، میان مسلمانان و یهودیان نوشتند[۱۰].
  2. پلورالیسم در رستگاری: نجات و رستگاری، هدف اساسی همۀ ادیان است. آنها مدعی‌اند پیروان خود را به نجات و رستگاری می‌‌رسانند، اما در پلورالیسم نجات، مسئله فراتر از این است؛ یعنی حقانیت تنها در یک دین منحصر است، اما این مسئله با نجات پیروان دیگر ادیان منافاتی ندارد[۱۱].

نتیجه گیری

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰.
  2. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰.
  3. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰.
  4. ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا«امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده‏اند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم». سوره مائده، آیه ۳؛ ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.
  5. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۲.
  6. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۲.
  7. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
  8. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
  9. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
  10. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
  11. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
  12. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
  13. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
  14. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.