پلورالیسم دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==چیستی [[پلورالیسم]]==
===چیستی [[پلورالیسم دینی]]===
*واژۀ "پلورال" به معنای جمع و کثیر و "[[پلورالیسم]]" یعنی پذیرفتن کثرت یا [[گرایش]] به تعدد و کثرت است. این اصطلاح از [[فرهنگ]] غربی وارد شده است و ابتدا در [[مناصب]] کلیسایی مطرح بوده، یعنی کسانی که قائل بودند در [[کلیسا]] می‌‌شود چند [[منصب]] داشت را پلورالیست می‌‌گفتند. امروزه در عرصۀ [[فرهنگی]] کلمۀ [[پلورالیسم]] یعنی کسانی که در عرصۀ [[فکری]] اعم از مذهبی و [[دینی]]، [[سیاسی]]، هنری و به طور کلّی عرصه‌های مختلف [[فرهنگی]]، [[معتقد]] باشند نه تنها یک نظر، یک [[تئوری]] و یک [[مذهب]] می‌‌تواند صحیح باشد، بلکه روش‌ها و [[مذاهب]] گوناگونی می‌‌تواند بدون درگیری مورد قبول باشد؛ بنابراین این نوع نگاه به امور [[فرهنگی]] را [[پلورالیسم]] می‌‌گویند<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>.
*از مسائل مهمی که [[علم کلام]] به آن پرداخته است، نگاه به [[دین]] از منظر [[حق]] یا [[باطل]] بودن آن است که به اصطلاح [[علمی]] به آن [[پلورالیسم دینی]] می‌‌گویند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰. </ref>. [[پلورالیسم دینی]] یعنی اینکه [[معتقد]] باشیم [[حقیقت]] [[نجات]] و [[رستگاری]] فقط منحصر در یک [[دین]] نیست، بلکه [[حقیقت]] مطلق در تمام [[ادیان]] وجود دارد و همۀ [[ادیان]] می‌‌توانند [[انسان‌ها]] را به سمت [[هدایت]] [[راهنمایی]] کنند<ref>ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی.</ref>.
==چیستی پلورالیسم دینی==
*[[مکتب]] [[پلورالیسم]] اولین بار، توسط [[جان]] هیک [[انگلیسی]] پایه‌گذاری شد. وی با [[نوشتن]] کتابی به نام اسطورۀ [[حلول]] [[خداوند]]، در سال ۱۹۹۷ دیدگاه رایج [[مسیحیت]] را دربارۀ [[حلول]] و تجسد [[خداوند]] به چالش کشید<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰.    </ref>.
*از مسائل مهمی که [[علم کلام]] به آن پرداخته است، نگاه به [[دین]] از منظر [[حق]] یا [[باطل]] بودن آن است که به اصطلاح [[علمی]] به آن پلورالیسم دینی می‌‌گویند. [[مکتب]] [[پلورالیسم]] اولین بار، از سوی [[جان]] هیک [[انگلیسی]] پایه‌گذاری شد. وی با [[نوشتن]] کتابی به نام اسطورۀ [[حلول]] [[خداوند]]، در سال ۱۹۹۷ دیدگاه رایج [[مسیحیت]] را درباره [[حلول]] و تجسد [[خداوند]] به چالش کشید<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]].</ref>.
*[[پلورالیسم]] براساس معنا دارای دو قسم است:
*سه معنا برای پلورالیسم دینی تعریف شده است:
#[[پلورالیسم]] در [[فهم]] [[دین]]: یعنی برداشت‌های متفاوت از [[دین]] و به عبارت دیگر قرائت‌های مختلف از [[دین]] یا همان "[[کثرت‌گرایی]] در [[فهم]] [[دین]]". بر این اساس [[انسان‌ها]] برای رسیدن به [[سعادت]]، می‌توانند [[آموزه‌های دینی]] را با قرائت‌های مختلف [[تفسیر]] کنند<ref>ر.ک: پلورالیسم دینی‌، ۱۰. </ref>.
#[[فهم]] [[دینی]] متفاوت [[انسان‌ها]] و به عبارت دیگر قرائت‌های مختلف از [[دین]]؛
#[[پلورالیسم]] در همسنگ دانستن [[ادیان]]: یعنی همسنگ دانستن همۀ [[ادیان]] برای رسیدن به [[حقیقت]]. بر این اساس [[ادیان]] مختلف، راه‌های گوناگونی برای رسیدن به یک [[حقیقت]] دارند<ref>ر.ک: پلورالیسم دینی‌، ۱۰. </ref>.
#همسنگ دانستن همۀ [[ادیان]] برای رسیدن به [[حقیقت]]؛
===نقد [[پلورالیسم دینی]]===
#هم زیستی مسالمت آمیز، به این صورت که [[پیروان ادیان]] مختلف در [[مقام]] نظر  و [[دینداری]] با هم [[اختلاف]] دارند ولی در [[زندگی]] عملی با هم تخاصمی ندارند و دوستانه با هم [[زندگی]] می‌‌کنند<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>.
*[[پلورالیسم]] به هر دو نوع آن مورد نقد قرار گرفته است که در ادامه به این مسأله پرداخته خواهد شد.
*در میان این سه معنا، پلورالیسمی که مورد [[تأیید]] [[اسلام]] است نوع سوم یعنی هم زیستی مسالمت آمیز بین [[مذاهب]] گوناگون است، چنانکه [[آیات]] قرانی مانند: {{متن قرآن|لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکرده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد؛ بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.</ref> دلالت بر آن دارد<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>. 
====نقد [[پلورالیسم]] در [[فهم]] [[دین]]====
==نقد [[پلورالیسم]]==
*دربارۀ [[پلورالیسم]] در [[فهم]] [[دین]] باید دانست، [[تولد]] این نوع از [[پلورالیسم]] از جایی شروع شد که قائلین آن معتقدند [[نزول وحی]] به معنای ثبوت یک [[دین الهی]] است. اما اختلافاتی که از [[وحی]] به وجود می‌‌آید به خاطر [[فهم]] از [[دین]] است که عده ای از آن، [[مسیحیت]] را می‌‌فهمند و عده ای [[یهودیت]] را. حتی این عده معتقدند [[فهم]] [[پیامبر]] از [[وحی الهی]] هم تنها مخصوص به خودشان است و ممکن است کسانی دیگر، [[فهم]] دیگری از [[وحی]] داشته باشند که حتی این [[فهم]] صحیح‌تر از [[فهم]] [[پیامبر]] باشد. در واقع قائلین این نظریه، [[حقیقت]] واحدِ [[دینی]] را قبول دارند؛ امّا باورشان این است که این [[حقیقت]] در دسترس هیچ [[انسانی]] قرار نمی‌گیرد؛ حتّی [[پیغمبران]] هم به آن [[حقیقت]] دسترسی ندارند و بر این اساس هر کس بر اساس [[فهم]] خودش می‌‌تواند مقداری از [[دین حق]] را [[درک]] کند<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.      </ref>.
*[[دانشمندان]] [[علم کلام]] دو معنای اول [[پلورالیسم]] را مورد نقد قرا داده‌اند، منتها قبل از نقد [[پلورالیسم]] در [[فهم]] [[ادیان]] باید توجه داشت [[تولد]] این نوع از [[پلورالیسم]] از جایی شروع شد که قائلین آن معتقدند [[نزول وحی]] به معنای ثبوت یک [[دین الهی]] است. اما اختلافاتی که از این [[وحی]] به وجود می‌‌آید به خاطر [[فهم]] از [[دین]] است که عده ای از این [[وحی]]، [[مذهب]] [[مسیح]] را می‌‌فهمند و عده ای دیگر [[مذهب]] [[یهود]] را<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>. حتی این عده معتقدند [[فهم]] [[پیامبر]] از [[وحی الهی]] مخصوص به خودشان است یعنی ممکن است کسانی دیگر فهمی دیگر از [[وحی]] داشته باشند که حتی این [[فهم]] صحیح تر از [[فهم]] [[پیامبر]] باشد<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>. در واقع قائلین این نظر [[حقیقت]] واحدِ [[دینی]] را قبول دارند؛ امّا باورشان این است که این [[حقیقت]] در دسترس هیچ انسانی قرار نمی‌گیرد؛ حتّی [[پیغمبران]] هم به آن [[حقیقت]] دسترسی ندارند و بر این اساس هر کس بر اساس [[فهم]] خودش می‌‌تواند مقداری از [[دین حق]] را [[درک]] کند<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>. برخلاف این نظریه یعنی وجود یک [[حقیقت]] [[دینی]]، برخی معتقدند اصلا [[حقیقت]] [[دینی]] ثابت وجود ندارد بلکه هر فهمی از [[دین]]، خودش یک [[حقیقت]] است حتی اگر این برداشت‌ها با هم متناقض باشند<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>.   
*برخلاف نظریۀ وجود یک [[حقیقت]] [[دینی]]، برخی معتقدند اصلا [[حقیقت]] دینیِ ثابتی وجود ندارد، بلکه هر فهمی از [[دین]]، خودش یک [[حقیقت]] است، حتی اگر  این دو [[فهم]] با هم متناقض باشند<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>. چنانکه [[جان]] هیک برای اثبات مسئلۀ تناقض در موضوع [[دین]] قائل شده است،[[ دین]] از دو بخش حاصل می‌‌شود. [[گوهر دین]] و صدف [[دین]] و معمولا این دو عنوان در همدیگر ممزوج هستند و برای حل مسئلۀ تناقض باید بین این دو عنوان تفکیک ایجاد شود. [[جان]] هیک [[معتقد]] است، [[گوهر دین]] متحول کردن [[شخصیت انسان]] هاست و صدف [[دین]] هم همان گزارهای [[دینی]] است. او [[معتقد]] است هر چیزی که بتواند در [[شخصیت انسان]] تحول و [[رشد]] ایجاد کند آن چیز صادق و سازنده است، هر چند اگر این تحول و [[رشد]] عاقبتش به تناقض ختم شود<ref>ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.   
*با توجه به این مقدمه دو معنای اول [[پلورالیسم]] مورد نقد قرار می‌‌گیرد:
*در نقد این نوع از [[پلورالیسم]] گفته شده است: [[آموزه‌های دینی]] بر دو بخش‌اند: ضروریات [[دینی]] که تغییر نمی‌پذیرند و [[قوانین]] متغیر. اگر منظور از [[کثرت‌گرایی دینی]][[ تغییر]] اصول ثابت [[دینی]] باشد، باید گفت اصول ثابت [[دینی]] جزء ضروریات دین‌اند و تغییر و قرائت‌های گوناگون را نمی‌پذیرد، چراکه بنابر گفتار صریح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} اصول ثابت [[اسلام]]، ابدی‌اند و هیچ‌گاه دگرگونی نخواهند پذیرفت، مثل [[حرمت]] [[ظلم]]، [[وجوب عدل]]، [[لزوم]] [[ادای امانت]] و دفع غرامت و [[وفا به عهد]]. به این ترتیب  [[پلورالیسم]] ـ به معنای تغییر اصول ثابت [[اسلام]] ـ نزد همۀ [[علمای شیعه]] مردود و مطرود است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.     </ref>.
#در مورد [[کثرت‌گرایی]] در مفاهیم [[دینی]]، [[دانشمندان]] [[علم کلام]] معتقدند [[آموزه‌های دینی]] بر دو بخش‌اند:  
*اما اگر مراد [[کثرت‌گرایان]] این است که می‌توان از [[قوانین]] متغیر [[اسلام]]، برداشت‌های گوناگونی انجام داد، علمای [[علم کلام]] این نوع [[فهم]] [[دینی]] را به صورت مطلق قائل نیستند، چراکه لازمۀ قبول این نظریه، تبعاتی محال را در پی دارد زیرا ممکن است بعضی از فهم‌های [[دینی]] یک شخص، متناقض با [[فهم]] [[دینی]] دیگری باشد و اگر در اینجا هر دو [[فهم]] [[دینی]] را صحیح بدانیم باید [[معتقد]] به صحت تناقض باشیم در حالی که چنین امری محال است. البته [[دانشمندان اسلامی]] فهمی که محذورات [[عقلی]] نداشته باشند را با شرایطی پذیرفته‌اند چراکه پیش آمدن وقایع نو در عرصۀ [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]][[ انسان]]، مقرراتی [[جدید]] طلب می‌کند و وظیفۀ وضع این مقررات بر عهده [[علمای دین]] است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>.
##یکی ضروریات [[دینی]] که تغییر نمی‌پذیرند و دیگری، [[قوانین]] متغیر. اگر منظور از [[کثرت‌گرایی دینی]] تغییر اصول ثابت [[دینی]] باشد، باید گفت اصول ثابت [[دینی]]، جزء ضروریات دین‌اند و تغییر و قرائت‌های گوناگون را نمی‌پذیرد چراکه بنابر گفتار صریح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} اصول ثابت [[اسلام]]، ابدی‌اند و هیچ‌گاه دگرگونی نخواهند پذیرفت مثل [[حرمت]] [[ظلم]]، [[وجوب عدل]]، [[لزوم]] [[ادای امانت]] و دفع غرامت و [[وفا به عهد]]. به این ترتیب  [[پلورالیسم]] ـ به معنای تغییر اصول ثابت [[اسلام]] ـ نزد همۀ علمای [[شیعه]] مردود و مطرود است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۰.</ref>.  
====نقد [[پلورالیسم]] در همسنگ دانستن [[ادیان]]====
##اما اگر مراد [[کثرت‌گرایان]] این است که می‌توان از [[قوانین]] متغیر [[اسلام]]، برداشت‌های گوناگونی انجام داد، علمای [[علم کلام]] این نوع [[فهم]] [[دینی]] را به صورت مطلق قائل نیستند چراکه لازمۀ قبول این نظریه، تبعاتی محال را در پی دارد؛ مثلا اگر قائل شویم [[دین]] حقی وجود ندارد و تمام [[فهم]] ما از [[دین]] درست است یعنی [[باور]] داریم متناقضین صحیح است و هیچ محذور [[عقلی]] ندارد، یعنی می‌‌توان هم [[توحید]] را قبول کرد و هم [[معتقد]] به [[شرک]] شد، در حالی که این امر یک محال [[عقلی]] است<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>. البته [[اندیشمندان]] [[علم کلام]]. فهمی که محذورات [[عقلی]] نداشته باشند را با شرایطی پذیرفته‌اند چراکه پیش آمدن وقایع نو در عرصۀ [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]]، مقرراتی [[جدید]] طلب می‌کند و وظیفۀ وضع این مقررات بر عهدۀ [[علمای دین]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۰.</ref>.
*نوع دیگر [[پلورالیسم دینی]] یعنی همسنگ شمردن تمام [[ادیان]] و اینکه هر [[دینی]] می‌‌تواند ما را به [[حقیقت]] برساند؛ این نظریه هم مورد نقد قرا گرفته است، چراکه [[دین]] کثرت نمی‌پذیرد و یکی بیش نیست. [[حقیقت]][[ دین]]، یکی‌ است که همان [[تسلیم]] شدن در برابر [[خداوند]] است؛ اما هر امتی بسته به [[توانایی]] خودش به این [[دین]] یگانه فراخوانده شده است.
#نوع دیگر پلورالیسم دینی یعنی همسنگ شمردن تمام [[ادیان]]، یعنی هر [[دینی]] می‌‌تواند ما را به [[حقیقت]] برساند؛ این نظریه هم توسط [[اندیشمندان]] [[علم کلام]] مورد نقد قرا گرفته است، چراکه [[دانشمندان]] [[علم کلام]] معتقدند، [[دین]] کثرت نمی‌پذیرد و یکی بیش نیست. [[حقیقت]] [[دین]]، یکی‌ است که همان [[تسلیم]] شدن در برابر [[خداوند]] است؛ اما هر امتی بسته به [[توانایی]] خودش به این [[دین]] یگانه فراخوانده شده است. از نظر [[دین اسلام]]، همۀ شریعت‌های پیشین در روزگار خویش [[حقانیت]] داشته‌اند اما پس از [[ظهور اسلام]]، [[نسخ]] شده و کنار رفته‌اند و از آن پس، [[حقانیت]] تنها از آنِ [[دین اسلام]] شده است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۰.</ref>.
*از نظر [[دین اسلام]]، همۀ شریعت‌های پیشین در روزگار خویش [[حقانیت]] داشته‌اند، اما پس از [[ظهور اسلام]] [[نسخ]] شده و کنار رفته‌اند و از آن پس [[حقانیت]] تنها از آنِ [[دین اسلام]] شده است. البته این نظریه صرف ادعا نیست بلکه دارای ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] است<ref>ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.    </ref>.
==[[ادله]] پلورالیسم دینی==
#[[دلیل عقلی]]: همسنگ دانستن تمام [[ادیان]] به منظور محقق شدن [[کمال انسانی]] مستلزم تناقض است، مثلا در مقایسۀ بین [[اسلام]] و [[مسیحیت]]، این تناقض به وضوح خود نمایی می‌‌کند؛ چراکه  اولین مسئله ای که سنگ بنای [[اسلام]] را تشکیل می‌‌دهد، اصل [[توحید]] است و این سخن به این معناست که [[خداوند]] یکی است و قابل تجزیه و تعدد نیست، نه از کسی زاده شده و نه فرزندی دارد. درحالی که زیر بنای اصلی [[مسیحیت]] را [[تثلیث]] تشکیل می‌‌دهد، اگر این [[اعتقاد]] یعنی همسنگ دانستن تمام [[ادیان]] برای [[رسیدن به کمال]] [[انسانی]] صحیح باشد باید ملتزم به این تناقض شویم و آن را بپذیرم در حالی که چنین امری محال است<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۵ و ۲۵۶.</ref>.  
*البته این نظریه فقط صرف ادعا نیست بلکه دارای [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] است.
#[[دلیل نقلی]]: بنابر [[آیات قرآنی]]، [[پیامبر اسلام]]، [[خاتم پیامبران]] و [[شریعت اسلام]] و کامل کنندۀ [[شرایع]] پیشین است. از این رو، [[قوانین]] این [[شریعت]] [[هدایت]][[ بشر]] را تا ابد بر عهده دارد.
#[[دلیل نقلی]]: بنابر [[آیات قرآنی]]، [[پیامبر اسلام]] خاتم [[پیامبران]] و [[شریعت اسلام]]، کامل کنندۀ [[شرایع]] پیشین است. از این رو، [[قوانین]] این [[شریعت]] [[هدایت]] [[بشر]] را تا ابد بر عهده دارد<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}« امروز كافران از بازگشت شما از دين خويش نوميد شده‏اند. از آنان مترسيد از من بترسيد. امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم.» سوره مائده، آیه ۳؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۰.</ref>
===انگیزۀ طرح [[پلورالیسم دینی]]===
#سیرۀ [[پیامبر]] {{صل}} هم اثبات کنندۀ همین مطلب است چراکه ایشان عده ای را به سمت [[مردم]] دیگر مناطق [[جهان]] و تمدن‌های مطرح روزگار، فرستاند تا آنان را به [[دین اسلام]] [[دعوت]] کنند و این مطلب دلیلی روشن بر [[جهانی بودن اسلام]] است و نشان می‌دهد [[پیروان]] دیگر [[شرایع]] می‌باید از [[شریعت اسلام]] [[پیروی]] کنند و پس از [[اسلام]]، دیگر دینشان [[حقانیت]] ندارد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۰.</ref>.
*انگیزۀ اصلی طرح [[پلورالیسم دینی]] به دو بخش [[عام و خاص]] تقسیم می‌‌شود:
#[[دلیل عقلی]]: بسیاری از آموزه‌های [[ادیان]] پیشین که امروزه در دسترس‌اند، با یکدیگر در [[تعارض]] و ناسازگاری‌اند. بنابر [[حکم عقل]]، یا همۀ این آموزه‌ها برحق‌اند یا همگی بر باطل‌اند و یا پاره‌ای برحق و پاره‌ای دیگر بر [[باطل]]. فرض نخست به [[حکم عقل]] ممکن نیست؛ زیرا اجتماع نقیضین حاصل می‌آید. فرض دوم نیز ممکن نیست؛ زیرا [[خداوند]] [[حکیم]] راه [[هدایت]] را بر [[بشر]] نمی‌بندد. نتیجۀ [[عقلی]] این است که فرض سوم درست است پس نمی‌توان تمام [[ادیان]] [[انسان]] را به [[حقیقت]] می‌‌رساند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۲.</ref>.   
*الف) [[انگیزه]] [[پلورالیسم دینی]] به معنای عام: یعنی [[انگیزه]] ای که سبب [[تولد]] و [[رشد]] [[پلورالیسم دینی]] شده است. این مورد به دو بخش تقسیم می‌‌شود:
==نظرات مقابل [[پلورالیسم]]==
#انگیزۀ [[عاطفی]]: پذیرفتن این مسئله که در میان ۶ میلیارد [[انسانی]] که بر روی کره [[زمین]] [[زندگی]] می‌‌کنند فقط ۱۰۰ الی ۲۰۰ میلیون نفر آن [[اهل حق]] و [[اهل بهشت]] بوده و باقی این افراد اهل [[گمراهی]] و [[جهنم]] هستند، امری ظالمانه و به دور از [[انسانیت]] است<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.</ref>.   
*در هر صورت [[پلورالیسم]] یا [[تکثرگرایی]] به این معناست که [[ادیان]] مختلف می‌‌توانند به صورت نسبی، از [[حقانیت]] بهره‌مند شوند. در مقابل این نظریه، دیدگاه [[انحصارگرایی]] است که تنها یک [[دین]] را مصداق [[دین کامل]] و برگزیدۀ [[الهی]] می‌داند و آن، [[دینی]] است که بر مبنای سه چیز باشد [[صدق]]، [[حق]] و [[نجات]]. تقریباً همۀ [[ادیان]] بر [[انحصارگرایی]] [[دین]] خود [[باور]] دارند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.</ref>. [[جان]] هیک لازمۀ انحصار‌گرایی [[دینی]] را [[مدارا]] نکردن و نداشتن [[زندگی]] مسالمت آمیز با [[پیروان ادیان]] دیگر می‌‌داند، در حالی که بر خلاف این [[عقیده]]، [[قرآن]] به عدم اکراه در [[دین]] اشاره کرده و می‌‌فرماید: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و نیز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>.<ref>[[اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات]]، [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، مسجد مقدس جمکران، قم.</ref>
#[[انگیزه]] [[اجتماعی]]: سررشته بسیاری از خرابی‌ها و جنگ‌های [[ملت‌ها]] بر سر تک مذهبی و [[تعصب]] [[ملت‌ها]] بوده است چراکه هر مذهبی بر اساس تعصبتشان [[دین]] دیگری را تخطئه می‌‌کرد. پلورالیسیم [[دینی]] راه حل خوبی برای خاتمه دادن به این [[درگیری‌ها]] بود، چرا که ادعای نظریه این است که تمام [[ادیان]] از جمله [[اسلام]]، [[مسیحیت]]، [[کاتولیک]]، ارتدوکس، [[پروتستان]] همه بر [[حق]] هستند و همۀ آنها می‌‌توانند [[بشریت]] را به سمت [[هدایت]] و [[بهشت]] [[راهنمایی]] کنند، به این ترتیب ریشه تمام در گیری‌ها به واسطۀ [[پلورالیسم]] از بین خواهد رفت<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴. </ref>.
*نظریه سومی که تقربیا می‌‌توان گفت تفصیل دو نظریۀ بالاست نظریۀ شمول‌گرایی است. [[خالق]] این نظریه شخصی به نام کارل رانر است، ایشان با تفکیک میان [[حقانیت]] و [[نجات]]، [[دین حق]] را فقط [[مسیحیت]] می‌‌داند؛ اما نسبت به [[ادیان]] دیگر [[معتقد]] است تمامی [[ادیان]] غیر از [[مسیحیت]] در عین اینکه مصداق [[حقانیت]] نیستند، اما می‌‌تواند از [[نجات]] و [[رستگاری]] بهره مند شود<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.</ref>.
*هر دو [[انگیزه]] توسط [[دانشمندان]] مورد نقد قرار گرفته است:
==سه نوع [[پلورالیسم]] مثبت==
#در مورد [[انگیزه]] [[عاطفی]] باید گفت در [[اسلام]] این نگاه وجود دارد که اگر کسی در شرایطی واقع شود که [[یقین]] داشته باشد راه اشتباهی که می‌رود صحیح است و احتمال خلاف ندهد، [[مستضعف]] است و ممکن است [[خداوند]] او را ببخشد، به شرطی که در تشخیص [[حق]] کوتاهی نکرده باشند و به همان حدی که می‌فهمد عمل کند<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.</ref>.
* [[پلورالیسم]] فقط در غالب [[حقانیت]] نسبی ادیانی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه گونه‌های مختلفی از [[پلورالیسم]] وجود دارد که در اینجا به چند نمونه از آن اشاره می‌‌شود<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.</ref>:  
#در مورد انگیزۀ [[اجتماعی]] و پرهیز از [[جنگ]] و [[خونریزی]] باید گفت این امر موجب [[حقانیت]] ادعاهای [[دینی]] متفاوت و متناقض نمی‌شود. مقولۀ [[حقانیت]] و عدم [[حقانیت]] [[دینی]] افراد غیر از [[عمل ]][[انسان‌ها]] و [[کینه]] ورزی‌ها و اشتباهاتشان است. نمی‌توان با این [[دلایل]] ناقص و غیر منطقی توجیهی برای [[حقانیت]] [[ادیان]] متفاوت درست کرد، بلکه برای پرهیز از [[جنگ‌ها]] و خونریزی‌های غیر ضروری [[دینی]] راه‌های صحیحی در [[اسلام]] وجود دارد، از جمله بحث‌های [[علمی]] و منطقی برای [[حل اختلافات]] [[دینی]]<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.</ref>.  
#[[پلورالیسم سیاسی]]: یعنی در عرصۀ [[سیاست]] احزاب مختلف به اصولی معتقدند و از آن [[دفاع]] می‌‌کنند ولی در عمل با هم درگیر نمی‌شوند بلکه این احزاب با [[رأی]] دادن، یک [[حکومت]] دموکراتیک برقرار کرده و [[اختلافات]] را از بین برند<ref>مصاحبه کیهان هوایی با [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ۱۲/۰۴/۱۳۷۶.</ref>.
*ب) [[انگیزه]] [[پلورالیسم دینی]] به معنای خاص: یعنی [[انگیزه]] ای که سبب شد [[پلورالیسم]] در جامعۀ [[اسلامی]][[ رشد]] و نمو کند. این [[انگیزه]] به دو [[دلیل]] ایجاد شد:
#[[پلورالیسم در رفتار]]: [[پلورالیسم]] [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] که کم‌چالش‌ترین گونۀ [[پلورالیسم]] است، به این معنا که [[پیروان]] همۀ [[ادیان]] می‌‌توانند در کنار هم، به صورت مسالمت‌آمیز [[زندگی]] کنند. مؤیدات این مسئله هم در [[قرآن]] و هم در [[سنت]] وجود دارد: (۱): مؤیدات قرانی: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: اى اهل كتاب، بياييد از آن كلمه‏اى كه پذيرفته ما و شماست پيروى كنيم: آنكه جز خداى را نپرستيم و هيچ چيز را شريك او نسازيم و بعضى از ما بعضى ديگر را سواى خدا به پرستش نگيرد. اگر آنان رويگردان شدند بگو: شاهد باشيد كه ما مسلمان هستيم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> و {{متن قرآن|لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکرده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد؛ بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.</ref>.<ref>[[اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|اسلام‌شناسی و پاسخ به شبهات]]، [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، مسجد مقدس جمکران.</ref> (۲): [[سنت نبوی]]: پیمان‌نامۀ عمومی که [[پیامبر]]{{صل}} هنگام ورود به [[مدینه]]، میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] نوشتند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.</ref>.
#جلوگیری از صدور [[فرهنگ اسلامی]] و [[فرهنگ]] [[انقلاب]]: ادعای [[پلورالیسم]] بر این مبنا [[استوار]] است که تمام [[ادیان]]، طریقی به سمت [[حقانیت]] هستند و حرف [[حق]] را می‌‌زنند، بنابراین وقتی همۀ سخن‌ها و [[ادیان]] و [[عقاید]] صحیح بودند، لزومی ندارد سایرین هم به [[اسلام]] [[دعوت]] شوند. در نتیجه، صدور [[فرهنگ اسلامی]] به چالش کشیده می‌‌شود<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.</ref>.
#[[پلورالیسم در رستگاری]]: [[نجات]] و [[رستگاری]]، [[هدف]] اساسی همۀ [[ادیان]] است. آنها مدعی‌اند [[پیروان]] خود را به [[نجات]] و [[رستگاری]] می‌‌رسانند، اما در [[پلورالیسم]] [[نجات]]، مسئله فراتر از این است؛ یعنی [[حقانیت]] تنها در یک [[دین]] منحصر است، اما این مسئله با [[نجات]] [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] منافاتی ندارد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.</ref>.
#هموار کردن راه نفوذ [[افکار]] و [[عقاید]] و ارزش‌های مادی و غربی در جامعۀ [[اسلامی]]: وقتی [[دین]] و [[فرهنگ]] و ارزش‌های ما مطلق نبود و تنها [[دین حق]] را [[اسلام]] ندانستیم، قهراً راه برای سایر [[ادیان]] و مکاتب باز شده و نتیجه‌اش نفوذ [[فرهنگ]] غربی در جامعۀ [[اسلامی]] می‌‌شود<ref>ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.</ref>.  
*این نگاه از [[پلورالیسم]] در [[منابع اسلامی]]، مورد [[تأیید]] است؛ مثلا [[اسلام]] قائل است در جایی که [[پیروان ادیان]] که نسبت به شناختن [[دین حق]]، [[جاهل]] قاصر هستند، هرچند نسبت به این [[دین]] معرفتی ندارند ولی به خاطر اجرای [[اعمال]] [[اخلاقی]]، از [[عذاب اخروی]] [[نجات]] خواهند یافت<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.</ref>.
===دیدگاه انحصار‌گرایی===
*در مقابل [[نظریه ]][[پلورالیسم]] یا [[تکثرگرایی]]، دیدگاه [[انحصارگرایی]] وجود دارد که تنها یک [[دین]] را مصداق [[دین کامل]] و برگزیدۀ [[الهی]] می‌داند و آن [[دینی]] است که بر مبنای سه چیز باشد [[صدق]]،[[ حق]] و [[نجات]]. تقریباً همه [[ادیان]] بر [[انحصارگرایی]][[ دین]] خود [[باور]] دارند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸. </ref>.
*شروع نظریۀ انحصار‌گرایی از [[اندیشه]] [[مسیحیت]][[ رشد]] و نمو پیدا کرد به طوری که منحصرین معتقدند تنها راه [[نجات]] برای [[هدایت]] فقط از طریق این [[دین]] حاصل می‌‌شود. البته این امر بدان دلیل نیست که [[دین]] [[مسیح]] تنها [[دین]] [[نجات دهنده]] است بلکه چون راه [[نجات]] به [[حقیقت]] فقط از راه [[تجلی]] [[خداوند]] بر [[بشر]] حاصل شدنی است و [[مسیح]] تنها شخصی است که [[خداوند]] بر او [[تجلی]] کرده است، می‌‌توان نتیجه گرفت تنها [[دین]] [[مسیح]] می‌‌تواند راه [[نجات]] [[بشریت]] باشد<ref>ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.
===دیدگاه شمول‌گرایی===
*نظریه سومی هم وجود دارد که می‌‌توان گفت تقصیل دو نظریه بالاست و آن نظریۀ شمول‌گرایی است. [[خالق]] این نظریه شخصی به نام کارل رانر است، ایشان با تفکیک میان [[حقانیت]] و [[نجات]]، [[دین حق]] را فقط [[مسیحیت]] می‌‌داند؛ اما نسبت به [[ادیان]] دیگر [[معتقد]] است تمامی [[ادیان]] غیر از [[مسیحیت]] در عین اینکه مصداق [[حقانیت]] نیستند، اما می‌‌توانند از [[نجات]] و [[رستگاری]] بهرمند شود.
*باید یادآور شد دیدگاه شمول‌گرایی، در [[حقیقت]] به [[انحصارگرایی]][[ دین]] [[مسیح]] باز می‌‌گردد. رانر صراحتا می‌‌گوید: هیج [[دینی]] جز [[مسیحیت]] نمی‌تواند [[انسان‌ها]] را [[نجات]] دهد زیرا کلمه منحصر به‌ فرد ([[خدا]])، منحصراً در [[مسیح]] تجسد یافته است. او همچنین بر این [[باور]] است که پیش از دوران مسحیت، نجات‌یابی [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] تنها به [[دلیل]] [[اطاعت]] از [[مسیح]] بوده است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸؛ کالبد شکافی پلورالیسم دینی. </ref>.
===نتیجه گیری===
*بنابراین [[پلورالیسم دینی]] از هر دو نوعش یعنی هم از منظر [[فهم]] متفاوت [[دینی]] و هم به معنای همسنگ دانستن [[ادیان الهی]] مورد قبول [[اسلام]] نیست، بلکه فقط در یک مورد آن، یعنی در [[فهم]] متفاوت [[دینی]] نسبت به [[قوانین]] متغیر [[اسلامی]] که موجب محال [[عقلی]] نشود و با شرایط خاص خودش باشد، مورد پذیرش [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] قرار گرفته است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸؛ مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.</ref>.  


==نتیجه گیری==
*بنابراین می‌‌توان گفت پلورالسیم در تمام ابعادش نه صحیح مطلق است و نه [[باطل]] مطلق. اما صحیح مطلق نبودن [[پلورالیسم]]، به خاطر نگاه این [[مکتب]] به [[ادیان]] است. در واقع پلورالسیم [[دینی]] [[معتقد]] است [[حقانیت]] [[ادیان]] به صورت نسبی است و این امر موجب [[گمراهی]] [[بندگان]] از سوی [[ادیان]] می‌‌شود، چراکه عدم تعیین مسیر قطعی از سوی [[ادیان الهی]] به منزلۀ مشخص نشدن راه مستقیم است و این یعنی [[گمراهی]] [[پیروان ادیان]]. اما [[باطل]] مطلق نبودن [[پلورالیسم]] به خاطر این است که دوگونه از [[پلورالیسم]] یعنی [[پلورالیسم رفتاری]] و [[رستگاری]] همانطور که در متن فوق گفته شد صحیح و مورد [[تأیید]] [[اسلام]] است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۸

چیستی پلورالیسم دینی

  1. پلورالیسم در فهم دین: یعنی برداشت‌های متفاوت از دین و به عبارت دیگر قرائت‌های مختلف از دین یا همان "کثرت‌گرایی در فهم دین". بر این اساس انسان‌ها برای رسیدن به سعادت، می‌توانند آموزه‌های دینی را با قرائت‌های مختلف تفسیر کنند[۴].
  2. پلورالیسم در همسنگ دانستن ادیان: یعنی همسنگ دانستن همۀ ادیان برای رسیدن به حقیقت. بر این اساس ادیان مختلف، راه‌های گوناگونی برای رسیدن به یک حقیقت دارند[۵].

نقد پلورالیسم دینی

  • پلورالیسم به هر دو نوع آن مورد نقد قرار گرفته است که در ادامه به این مسأله پرداخته خواهد شد.

نقد پلورالیسم در فهم دین

نقد پلورالیسم در همسنگ دانستن ادیان

  1. دلیل عقلی: همسنگ دانستن تمام ادیان به منظور محقق شدن کمال انسانی مستلزم تناقض است، مثلا در مقایسۀ بین اسلام و مسیحیت، این تناقض به وضوح خود نمایی می‌‌کند؛ چراکه اولین مسئله ای که سنگ بنای اسلام را تشکیل می‌‌دهد، اصل توحید است و این سخن به این معناست که خداوند یکی است و قابل تجزیه و تعدد نیست، نه از کسی زاده شده و نه فرزندی دارد. درحالی که زیر بنای اصلی مسیحیت را تثلیث تشکیل می‌‌دهد، اگر این اعتقاد یعنی همسنگ دانستن تمام ادیان برای رسیدن به کمال انسانی صحیح باشد باید ملتزم به این تناقض شویم و آن را بپذیرم در حالی که چنین امری محال است[۱۲].
  2. دلیل نقلی: بنابر آیات قرآنی، پیامبر اسلام، خاتم پیامبران و شریعت اسلام و کامل کنندۀ شرایع پیشین است. از این رو، قوانین این شریعت هدایتبشر را تا ابد بر عهده دارد.

انگیزۀ طرح پلورالیسم دینی

  1. انگیزۀ عاطفی: پذیرفتن این مسئله که در میان ۶ میلیارد انسانی که بر روی کره زمین زندگی می‌‌کنند فقط ۱۰۰ الی ۲۰۰ میلیون نفر آن اهل حق و اهل بهشت بوده و باقی این افراد اهل گمراهی و جهنم هستند، امری ظالمانه و به دور از انسانیت است[۱۳].
  2. انگیزه اجتماعی: سررشته بسیاری از خرابی‌ها و جنگ‌های ملت‌ها بر سر تک مذهبی و تعصب ملت‌ها بوده است چراکه هر مذهبی بر اساس تعصبتشان دین دیگری را تخطئه می‌‌کرد. پلورالیسیم دینی راه حل خوبی برای خاتمه دادن به این درگیری‌ها بود، چرا که ادعای نظریه این است که تمام ادیان از جمله اسلام، مسیحیت، کاتولیک، ارتدوکس، پروتستان همه بر حق هستند و همۀ آنها می‌‌توانند بشریت را به سمت هدایت و بهشت راهنمایی کنند، به این ترتیب ریشه تمام در گیری‌ها به واسطۀ پلورالیسم از بین خواهد رفت[۱۴].
  1. در مورد انگیزه عاطفی باید گفت در اسلام این نگاه وجود دارد که اگر کسی در شرایطی واقع شود که یقین داشته باشد راه اشتباهی که می‌رود صحیح است و احتمال خلاف ندهد، مستضعف است و ممکن است خداوند او را ببخشد، به شرطی که در تشخیص حق کوتاهی نکرده باشند و به همان حدی که می‌فهمد عمل کند[۱۵].
  2. در مورد انگیزۀ اجتماعی و پرهیز از جنگ و خونریزی باید گفت این امر موجب حقانیت ادعاهای دینی متفاوت و متناقض نمی‌شود. مقولۀ حقانیت و عدم حقانیت دینی افراد غیر از عمل انسان‌ها و کینه ورزی‌ها و اشتباهاتشان است. نمی‌توان با این دلایل ناقص و غیر منطقی توجیهی برای حقانیت ادیان متفاوت درست کرد، بلکه برای پرهیز از جنگ‌ها و خونریزی‌های غیر ضروری دینی راه‌های صحیحی در اسلام وجود دارد، از جمله بحث‌های علمی و منطقی برای حل اختلافات دینی[۱۶].
  1. جلوگیری از صدور فرهنگ اسلامی و فرهنگ انقلاب: ادعای پلورالیسم بر این مبنا استوار است که تمام ادیان، طریقی به سمت حقانیت هستند و حرف حق را می‌‌زنند، بنابراین وقتی همۀ سخن‌ها و ادیان و عقاید صحیح بودند، لزومی ندارد سایرین هم به اسلام دعوت شوند. در نتیجه، صدور فرهنگ اسلامی به چالش کشیده می‌‌شود[۱۷].
  2. هموار کردن راه نفوذ افکار و عقاید و ارزش‌های مادی و غربی در جامعۀ اسلامی: وقتی دین و فرهنگ و ارزش‌های ما مطلق نبود و تنها دین حق را اسلام ندانستیم، قهراً راه برای سایر ادیان و مکاتب باز شده و نتیجه‌اش نفوذ فرهنگ غربی در جامعۀ اسلامی می‌‌شود[۱۸].

دیدگاه انحصار‌گرایی

دیدگاه شمول‌گرایی

نتیجه گیری


منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰.
  2. ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی.
  3. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰.
  4. ر.ک: پلورالیسم دینی‌، ۱۰.
  5. ر.ک: پلورالیسم دینی‌، ۱۰.
  6. ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.
  7. ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.
  8. ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی.
  9. ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.
  10. ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.
  11. ر.ک: مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.
  12. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۵ و ۲۵۶.
  13. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.
  14. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.
  15. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.
  16. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۶۱، ۲۶۲، ۲۶۳، ۲۶۴.
  17. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.
  18. ر.ک: مصباح یزدی، محمدتقی، مشکات، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.
  19. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸.
  20. ر.ک: کالبد شکافی پلورالیسم دینی.
  21. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸؛ کالبد شکافی پلورالیسم دینی.
  22. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۰۸؛ مصاحبه کیهان هوایی با آیت الله مصباح یزدی.