تسبیح در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ہ' به 'ه') |
جز (جایگزینی متن - 'بزرگی' به 'بزرگی') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
# تسبیح پایانناپذیر [[فرشتگان]] ([[کارگزاران]] عالم [[تکوین]])؛ [[حضرت سجاد]]{{ع}} در این مورد به [[خدا]] عرض میکند: «بارخدایا [[درود]] بفرست بر [[حاملان عرش]] خود، فرشتگانی که در [[تسبیح]] تو [[سستی]] نپذیرند و از [[تقدیس]] تو ملالی نگیرند و از [[پرستش]] تو در نمانند»<ref>نیایش سوم.</ref>. و نیز: «بر آنها درود بفرست و بر فرشتگانی که [[فروتر]] از آنهایند: آنان که... خواهشهای [[دل]] از تسبیح تو بازشان ندارد و سهوها و [[غفلتها]] از [[تعظیم]] تو رویگردانشان نسازد»<ref>نیایش سوم.</ref>. | # تسبیح پایانناپذیر [[فرشتگان]] ([[کارگزاران]] عالم [[تکوین]])؛ [[حضرت سجاد]]{{ع}} در این مورد به [[خدا]] عرض میکند: «بارخدایا [[درود]] بفرست بر [[حاملان عرش]] خود، فرشتگانی که در [[تسبیح]] تو [[سستی]] نپذیرند و از [[تقدیس]] تو ملالی نگیرند و از [[پرستش]] تو در نمانند»<ref>نیایش سوم.</ref>. و نیز: «بر آنها درود بفرست و بر فرشتگانی که [[فروتر]] از آنهایند: آنان که... خواهشهای [[دل]] از تسبیح تو بازشان ندارد و سهوها و [[غفلتها]] از [[تعظیم]] تو رویگردانشان نسازد»<ref>نیایش سوم.</ref>. | ||
# تسبیح خدا به هنگامی که از چیزی به شگفت در میآمد؛ [[امام]]{{ع}} به هنگام [[مشاهده]] هلال (ماه نو) چنین خدا را [[ستایش]] میکرد: «منزه است ذات [[پروردگار]]، شگفتا که در کار تو چه تدبیرها کرده و در آفرینشت چه لطافتها به کار داشته، تو را کلید ماه نو قرار داده که در آن کارهای نو خواهد بود»<ref>نیایش چهلوسوم.</ref>. پدیدههای طبیعی جلوههای شگفتی و [[حکمت]] آفرینشاند که تبدّل و تشکلهای مختلف ماه از جمله آنان است. امام در گفتوگویی که با هلال ماه دارد پردهای از این شگفتی را پیشروی ما تصویر میکند. همچنین در جایی که کاری عجیب و نابخردانه از کسی صورت میگیرد، هنگام تسبیح و تقدیس خداست. امام با شگفتی از کار کسی که [[حاجت]] به نزد حاجتمندان میبرد چنین میگوید: «منزه است پروردگار من، چگونه [[نیازمندی]] [[دست]] نیاز به سوی [[نیازمند]] دیگر برد و چهسان [[بینوایی]] به بینوایی دیگر روی کند»<ref>نیایش سیزدهم.</ref>؟! | # تسبیح خدا به هنگامی که از چیزی به شگفت در میآمد؛ [[امام]]{{ع}} به هنگام [[مشاهده]] هلال (ماه نو) چنین خدا را [[ستایش]] میکرد: «منزه است ذات [[پروردگار]]، شگفتا که در کار تو چه تدبیرها کرده و در آفرینشت چه لطافتها به کار داشته، تو را کلید ماه نو قرار داده که در آن کارهای نو خواهد بود»<ref>نیایش چهلوسوم.</ref>. پدیدههای طبیعی جلوههای شگفتی و [[حکمت]] آفرینشاند که تبدّل و تشکلهای مختلف ماه از جمله آنان است. امام در گفتوگویی که با هلال ماه دارد پردهای از این شگفتی را پیشروی ما تصویر میکند. همچنین در جایی که کاری عجیب و نابخردانه از کسی صورت میگیرد، هنگام تسبیح و تقدیس خداست. امام با شگفتی از کار کسی که [[حاجت]] به نزد حاجتمندان میبرد چنین میگوید: «منزه است پروردگار من، چگونه [[نیازمندی]] [[دست]] نیاز به سوی [[نیازمند]] دیگر برد و چهسان [[بینوایی]] به بینوایی دیگر روی کند»<ref>نیایش سیزدهم.</ref>؟! | ||
# تسبیح خدا به هنگام ذکر [[عظمت]] و | # تسبیح خدا به هنگام ذکر [[عظمت]] و بزرگی وصفناپذیر خدا؛ شیوۀ [[امام سجاد]]{{ع}} و [[اهلبیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} چنین است که در هنگام یادکردن [[عظمت خدا]] و اوصاف حمیده او و [[افعال]] جمیلش، [[زبان]] به تسبیح و تقدیس میگشایند: «بارخدایا منزهی تو، شگفتا چه بزرگ است [[شأن]] و [[منزلت]] تو، چه بلند است [[مکانت]] و [[مقام]] تو و چه [[نیکو]] [[حق و باطل]] از یکدیگر جدا ساختهای. منزهی تو، ای [[خداوند]] [[مهربان]]، چه فراوان است [[مهربانی]] تو؛... منزهی تو، ای [[پادشاه]]، چه بسیار است [[قدرت]] تو؛... منزهی تو ای خداوندی که دستت به [[نیکیها]] گشاده است... منزهی تو، نه به حواسّ ما درآیی، نه به دست پسودن و لمس [[احساس]] شوی، نه کس بر تو مکری تواند کرد، نه کس از تو چیزی [[پنهان]] تواند داشت، نه کس تواند با تو [[راه]] خلاف پوید یا با تو [[منازعه]] کند یا بر تو چیره گردد»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. همچنین، «ای [[خداوند]]، منزهی تو، [[سلطه]] و [[قدرت]] تو را نمیکاهد کسی که به تو [[شرک]] آورد و پیامبرانت را به [[دروغ]] نسبت دهد.. ای خداوند منزهی تو، چه رفیع است [[مقام]] تو، چه [[قهار]] است قدرت تو، چه سخت است نیروی تو، چه نافذ است [[فرمان]] تو»<ref>نیایش پنجاه و دوم.</ref>. از میان نیایشهای [[صحیفه]] در [[نیایش چهل و هفتم]]، که در [[روز عرفه]] ایراد شده است، چندینبار به توالی [[تسبیح]] [[پروردگار]] آمده است و این توالی در صحیفه منحصر به [[فرد]] میباشد. این تسبیح با توالی کمتر نیز، در [[دعای پنجاه و دوم]]، که مربوط به [[اصرار]] در پیشگاه خداست دیده میشود. | ||
# تسبیح [[خدا]] به هنگام توجه به [[قصور]] در [[عبادت]]؛ آن [[حضرت]] در این مورد به درگاه خدا عرضه میکند: {{متن حدیث|سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ}}؛ «پروردگارا منزهی تو، تو را آنچنان که سزاوار [[پرستش]] توست نپرستیدهایم»<ref>نیایش سوم.</ref>. از این [[سخن امام]] معلوم میشود که [[عظمت]] و بلندای مقام [[ربوبی]] پروردگار چنان دور از دسترس است که هر عبادتی از هر مخلوقی صادر شود، [[حق]] عبادت و پرستش خدای را ادا نمینماید. | # تسبیح [[خدا]] به هنگام توجه به [[قصور]] در [[عبادت]]؛ آن [[حضرت]] در این مورد به درگاه خدا عرضه میکند: {{متن حدیث|سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ}}؛ «پروردگارا منزهی تو، تو را آنچنان که سزاوار [[پرستش]] توست نپرستیدهایم»<ref>نیایش سوم.</ref>. از این [[سخن امام]] معلوم میشود که [[عظمت]] و بلندای مقام [[ربوبی]] پروردگار چنان دور از دسترس است که هر عبادتی از هر مخلوقی صادر شود، [[حق]] عبادت و پرستش خدای را ادا نمینماید. | ||
# تسبیح به اسم [[عظیم]]؛ تسبیح [[خداوند متعال]] مراتبی دارد که از بزرگترین آنها تسبیح به اسم عظیم است که خداوند رسولش را بدان فرمان داده است: «ای خداوند از تو میخواهم، به حق خود که بر همگان [[واجب]] گردانیدهای و به نام مهینِ تو [اسم اعظمت] که پیامبرت را فرمودهای که تو را بدان نام تسبیح گوید»<ref>نیایش پنجاه و دوم.</ref>. | # تسبیح به اسم [[عظیم]]؛ تسبیح [[خداوند متعال]] مراتبی دارد که از بزرگترین آنها تسبیح به اسم عظیم است که خداوند رسولش را بدان فرمان داده است: «ای خداوند از تو میخواهم، به حق خود که بر همگان [[واجب]] گردانیدهای و به نام مهینِ تو [اسم اعظمت] که پیامبرت را فرمودهای که تو را بدان نام تسبیح گوید»<ref>نیایش پنجاه و دوم.</ref>. |
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۵۶
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تسبیح (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
“تسبیح” از ریشه (سبح) و و معنای آن منزه دانستن خداوند تبارک و تعالی است. اصل این کلمه به معنای مرور سریع در عبادت و پرستش خداوند است. به بیانی دیگر، تسبیح عبارت است از سبحاناللّه گفتن، تنزیه خداوند از نقص و بدی و بدخواهی و تقدیس او به عظمت و از ماده سَباحَت به معنای به شتاب روان و دور شدن، شناوری در آب و در هوا، در زندگی پیش رفتن، آرام گرفتن و سخن بسیار گفتن است. برخی نیز گفتهاند که تسبیح یعنی هر شر و بدی از خداوند به دور است. کلمه تسبیح را برای همه عبادات به کار میبرند چه قول باشد و چه انجام کاری، و یا حتی اگر در محدوده نیت باشد[۱].
تسبیح پروردگار در آیات متعددی از قرآن کریم به کار رفته است. برخی از سورههای قرآن با تسبیح پروردگار آغاز میشوند. این سورهها “مسبحات” نام دارند. در آیات قرآن تصریح شده است که تمامی موجودات پروردگار را تسبیح میکنند. ﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا﴾[۲].
از امام صادق(ع) روایت است که تسبیح فاطمه زهرا(س) [که بعد از نمازها خوانده میشود] از جمله همان “ذکر کثیر” است که خداوند عزّوجل فرموده است: ﴿اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۳][۴].
در صحیفه سجادیه، در موارد متعددی از تسبیح و تقدیس خدای متعال سخن گفته شده است که میتوان آنها را در ذیل عناوین زیر مورد بررسی قرار داد:
- تسبیح پایانناپذیر فرشتگان (کارگزاران عالم تکوین)؛ حضرت سجاد(ع) در این مورد به خدا عرض میکند: «بارخدایا درود بفرست بر حاملان عرش خود، فرشتگانی که در تسبیح تو سستی نپذیرند و از تقدیس تو ملالی نگیرند و از پرستش تو در نمانند»[۵]. و نیز: «بر آنها درود بفرست و بر فرشتگانی که فروتر از آنهایند: آنان که... خواهشهای دل از تسبیح تو بازشان ندارد و سهوها و غفلتها از تعظیم تو رویگردانشان نسازد»[۶].
- تسبیح خدا به هنگامی که از چیزی به شگفت در میآمد؛ امام(ع) به هنگام مشاهده هلال (ماه نو) چنین خدا را ستایش میکرد: «منزه است ذات پروردگار، شگفتا که در کار تو چه تدبیرها کرده و در آفرینشت چه لطافتها به کار داشته، تو را کلید ماه نو قرار داده که در آن کارهای نو خواهد بود»[۷]. پدیدههای طبیعی جلوههای شگفتی و حکمت آفرینشاند که تبدّل و تشکلهای مختلف ماه از جمله آنان است. امام در گفتوگویی که با هلال ماه دارد پردهای از این شگفتی را پیشروی ما تصویر میکند. همچنین در جایی که کاری عجیب و نابخردانه از کسی صورت میگیرد، هنگام تسبیح و تقدیس خداست. امام با شگفتی از کار کسی که حاجت به نزد حاجتمندان میبرد چنین میگوید: «منزه است پروردگار من، چگونه نیازمندی دست نیاز به سوی نیازمند دیگر برد و چهسان بینوایی به بینوایی دیگر روی کند»[۸]؟!
- تسبیح خدا به هنگام ذکر عظمت و بزرگی وصفناپذیر خدا؛ شیوۀ امام سجاد(ع) و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) چنین است که در هنگام یادکردن عظمت خدا و اوصاف حمیده او و افعال جمیلش، زبان به تسبیح و تقدیس میگشایند: «بارخدایا منزهی تو، شگفتا چه بزرگ است شأن و منزلت تو، چه بلند است مکانت و مقام تو و چه نیکو حق و باطل از یکدیگر جدا ساختهای. منزهی تو، ای خداوند مهربان، چه فراوان است مهربانی تو؛... منزهی تو، ای پادشاه، چه بسیار است قدرت تو؛... منزهی تو ای خداوندی که دستت به نیکیها گشاده است... منزهی تو، نه به حواسّ ما درآیی، نه به دست پسودن و لمس احساس شوی، نه کس بر تو مکری تواند کرد، نه کس از تو چیزی پنهان تواند داشت، نه کس تواند با تو راه خلاف پوید یا با تو منازعه کند یا بر تو چیره گردد»[۹]. همچنین، «ای خداوند، منزهی تو، سلطه و قدرت تو را نمیکاهد کسی که به تو شرک آورد و پیامبرانت را به دروغ نسبت دهد.. ای خداوند منزهی تو، چه رفیع است مقام تو، چه قهار است قدرت تو، چه سخت است نیروی تو، چه نافذ است فرمان تو»[۱۰]. از میان نیایشهای صحیفه در نیایش چهل و هفتم، که در روز عرفه ایراد شده است، چندینبار به توالی تسبیح پروردگار آمده است و این توالی در صحیفه منحصر به فرد میباشد. این تسبیح با توالی کمتر نیز، در دعای پنجاه و دوم، که مربوط به اصرار در پیشگاه خداست دیده میشود.
- تسبیح خدا به هنگام توجه به قصور در عبادت؛ آن حضرت در این مورد به درگاه خدا عرضه میکند: «سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ»؛ «پروردگارا منزهی تو، تو را آنچنان که سزاوار پرستش توست نپرستیدهایم»[۱۱]. از این سخن امام معلوم میشود که عظمت و بلندای مقام ربوبی پروردگار چنان دور از دسترس است که هر عبادتی از هر مخلوقی صادر شود، حق عبادت و پرستش خدای را ادا نمینماید.
- تسبیح به اسم عظیم؛ تسبیح خداوند متعال مراتبی دارد که از بزرگترین آنها تسبیح به اسم عظیم است که خداوند رسولش را بدان فرمان داده است: «ای خداوند از تو میخواهم، به حق خود که بر همگان واجب گردانیدهای و به نام مهینِ تو [اسم اعظمت] که پیامبرت را فرمودهای که تو را بدان نام تسبیح گوید»[۱۲].
در اینجا شایسته است به بخش پایانی مناجات امام با خدایش در نیایش بیست و هشتم توجه کنیم که در تسبیح خدای متعال و حقارت بندگان و مخلوقات چنین میگوید: «هر کس جز تو، در زندگیاش خواستار ترحم است، در کارش مغلوب است و مقهور؛ دستخوش گونهگون حالات است و سرگشته گونهگون صفات. ای خداوند تو برتر از آنی که تو را همتایانی باشند یا اضدادی؛ بزرگتر از آنی که تو را همانندانی باشند یا اقرانی؛ منزهی تو و هیچ خدایی جز تو نیست». نکته جالب توجه اینکه کلام پایانی حضرت «سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ» برگرفته از آیات قرآن کریم[۱۳] است.
از جمله واژههایی که مترادف با تسبیح به کار میرود واژه “تقدیس” است. امام(ع) در صحیفه در کنار تسبیح ملائکه از تقدیس آنان نیز یاد میکند: «(خداوندا درود بفرست) بر فرشتگانی که خاص خود گردانیدهای و به تقدیس خود از خوردن و آشامیدنشان بینیاز ساختهای و در درون طبقات آسمانها جای دادهای»[۱۴]. همچنین از قداست نامهای پاک الهی سخن میگوید: یاد تو از هرچه در یاد آید برتر است و نام تو مقدستر از آن است که مردمان بر خود نهند[۱۵].[۱۶]. [۱۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ المفردات فی غریب القرآن.
- ↑ «آسمانهای هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی میستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی میستاید اما شما ستایش آنان را در نمییابید؛ بیگمان او بردباری آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۴۴.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۰۰.
- ↑ نیایش سوم.
- ↑ نیایش سوم.
- ↑ نیایش چهلوسوم.
- ↑ نیایش سیزدهم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش پنجاه و دوم.
- ↑ نیایش سوم.
- ↑ نیایش پنجاه و دوم.
- ↑ ﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾ «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچگاه او را در تنگنا نمینهیم پس در آن تاریکیها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بیگمان من از ستمکاران بودهام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.
- ↑ نیایش سوم.
- ↑ نیایش سیونهم.
- ↑ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند؛ المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ ه، چاپ دوم.
- ↑ عباسی، آزاده، مقاله «تسبیح»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۴۵-۱۴۸.