خبر دادن خداوند از شهادت امام حسین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==[[سرور]] [[شهیدان]]، از آغاز [[تاریخ]] تا پایان آن== | ==[[سرور]] [[شهیدان]]، از آغاز [[تاریخ]] تا پایان آن== | ||
[[ابن ابی یعفور]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است که: [[پیامبر]]{{صل}} در [[خانه فاطمه]]{{س}}، و [[حسین]]{{ع}} در دامانش بود که ناگهان گریست و به [[سجده]] افتاد و سپس فرمود: «ای [[فاطمه]]! ای دختر [[محمد]]! اکنون و در این [[خانه]] تو، [فرستاده خدای] والای والایان به [[بهترین]] صورت و [[نیکوترین]] [[هیئت]] برایم جلوهگر شد و از طرف [[خداوند]] به من گفت: ای محمد! آیا حسین را [[دوست]] میداری؟. گفتم: آری، ای خدای من! [حسین،] [[نور]] چشم و دسته گل و میوه [[دل]] و تخم چشمان من است. سپس [آن فرستاده] در حالی که دستش را بر سر حسین{{ع}} نهاده بود<ref>علامه مجلسی میگوید: مراد از والای والایان (العلی الأعلی) جبرئیل{{ع}} است و «جلوهگر شدن»، کنایه از نهایت تجلی علمی است و «نیکویی صورت»، کنایه از تجلی صفات کمال خداوند متعال برای اوست و «دست نهادن»، کنایه از سرازیر کردن رحمت است.</ref>، [از قول خداوند] گفت: ای محمد! قدم نورسیده [[مبارک]]! برکتها، درودها و [[رحمت]] و [[رضایت]] من بر او و نکبت و [[لعنت]] و [[ناخشنودی]] و [[عذاب]] و [[رسوایی]] و مجازاتم برای هر که او را بکشد و با او [[مخالفت]] کند و [[دشمنی]] ورزد و بستیزد. هان که او سرور شهیدان اولین و آخرین در [[دنیا]] و [[آخرت]]، و سرور [[جوانان]] بهشتی از میان همه [[مردم]] است، و پدرش از او هم [[برتر]] و بهتر است. به او [[سلام]] برسان و بشارتش ده که [[پرچم هدایت]]، و چراغ راه اولیای من، و نگاهبان و دیده بان من بر [[خلق]] من، و نگهدارنده [[علم]] من، و [[حجت]] من بر [[آسمانیان]] و زمینیان و [[ثقلین]]، یعنی [[جن]] و [[انس]] است»<ref>{{متن حدیث|بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فِي مَنْزِلِ فَاطِمَةَ{{س}} وَ الْحُسَيْنُ{{ع}} فِي حَجْرِهِ إِذْ بَكَى وَ خَرَّ سَاجِداً ثُمَّ قَالَ يَا فَاطِمَةُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ إِنَّ الْعَلِيَّ الْأَعْلَى تَرَاءَى لِي فِي بَيْتِكَ هَذَا فِي سَاعَتِي هَذِهِ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ وَ أَهْيَإِ هَيْئَةٍ فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ أَ تُحِبُّ الْحُسَيْنَ قُلْتُ يَا رَبِّ قُرَّةُ عَيْنِي وَ رَيْحَانَتِي وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ جِلْدَةُ مَا بَيْنَ عَيْنَيَّ فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ{{ع}} بُورِكَ مِنْ مَوْلُودٍ عَلَيْهِ بَرَكَاتِي وَ صَلَوَاتِي وَ رَحْمَتِي وَ رِضْوَانِي وَ نَقِمَتِي وَ لَعْنَتِي وَ سَخَطِي وَ عَذَابِي وَ خِزْيِي وَ نَكَالِي عَلَى مَنْ قَتَلَهُ وَ نَاصَبَهُ وَ نَاوَاهُ وَ نَازَعَهُ أَمَا إِنَّهُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ أَبُوهُ أَفْضَلُ مِنْهُ وَ خَيْرٌ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ وَ بَشِّرْهُ بِأَنَّهُ رَايَةُ الْهُدَى وَ مَنَارُ أَوْلِيَائِي وَ حَفِيظِي وَ شَهِيدِي عَلَى خَلْقِي وَ خَازِنُ عِلْمِي وَ حُجَّتِي عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِينَ وَ الثَّقَلَيْنِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ}} (کامل الزیارات، ص۱۴۷، ح۱۷۴؛ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۳۸، ح۲۹).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۲۳۱.</ref> | |||
==او را در محاصره میکشند و [[فرزندان]] و همراهانش را نیز میکشند== | ==او را در محاصره میکشند و [[فرزندان]] و همراهانش را نیز میکشند== | ||
[[حماد بن عثمان]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند: شبی که [[پیامبر]]{{صل}} را به [[آسمان]] بردند، به او گفته شد: [[خداوند]] - تبارک و تعالی - تو را در سه چیز میآزماید تا شکیباییات را ببیند... [گفته شد:] و سومین چیز، [[صبر]] بر کشتارهایی است که خاندانت پس از تو با آن روبهرو میشوند. برادرت [[علی]]، از امتت [[دشنام]] و [[زورگویی]] و [[سرزنش]] و ناکامی و [[انکار]] و [[ستم]] میبیند و در پایان هم کشته میشود. پیامبر{{صل}} گفت: «ای خدای من! پذیرفتم و [[خشنود]] شدم و [[توفیق]] و صبر، از توست». [گفته شد:] و دخترت، بر او ستم میشود و [[محروم]] میگردد و حقی را که تو برایش قرار دادهای، از او غاصبانه میگیرند... [گفته شد:] و [[فاطمه]] از برادرت (علی)، دو پسر دارد که یکی از آن دو را به [[نیرنگ]] و [[خیانت]] میکشند و اموالش را به [[غارت]] میبرند و نیزهاش میزنند و اینها را امتت انجام میدهند. [[پیامبر]] گفت: «ای خدای من! پذیرفتم و [[تسلیم]] هستم. ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم و [[توفیق]] و [[صبر]]، از توست». [گفته شد:] و امتت پسر دیگر [[فاطمه]] را به [[جهاد]] میخوانند و آنگاه او را محاصره میکنند و میکشند و [[فرزندان]] و هر کس از خاندانش را که همراه اوست، میکشند و حرمش را غارت میکنند. او از من کمک میجوید؛ اما قضای حتمی من، در [[شهادت]] او و همراهیان اوست و کشته شدنش [[حجت]] بر همه ساکنان سراسر [[زمین]] است. [[آسمانیان]] و زمینیان از سر [[بیتابی]] بر او میگریند و نیز فرشتگانی که به یاریاش نرسیدهاند. سپس از صلب او، پسری میآید که با او تو را [[یاری]] میدهم و مثال (تصویر) او نزد من زیر [[عرش]] است...<ref>{{متن حدیث|لَمَّا أُسْرِيَ بِالنَّبِيِّ{{صل}} إِلَى السَّمَاءِ قِيلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَخْتَبِرُكَ فِي ثَلَاثٍ لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُكَ... وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَمَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِكَ مِنْ بَعْدِكَ مِنَ الْقَتْلِ أَمَّا أَخُوكَ عَلِيٌّ فَيَلْقَى مِنْ أُمَّتِكَ الشَّتْمَ وَ التَّعْنِيفَ وَ التَّوْبِيخَ وَ الْحِرْمَانَ وَ الْجَحْدَ [وَ الْجُهْدَ] وَ الظُّلْمَ وَ آخِرُ ذَلِكَ الْقَتْلُ فَقَالَ يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا ابْنَتُكَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ يُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِي تَجْعَلُهُ لَهَا... وَ يَكُونُ لَهَا مِنْ أَخِيكَ ابْنَانِ يُقْتَلُ أَحَدُهُمَا غَدْراً وَ يُسْلَبُ وَ يُطْعَنُ تَفْعَلُ بِهِ ذَلِكَ أُمَّتُكَ قُلْتُ يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ سَلَّمْتُ- إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ لِلصَّبْرِ وَ أَمَّا ابْنُهَا الْآخَرُ فَتَدْعُوهُ أُمَّتُكَ لِلْجِهَادِ ثُمَّ يَقْتُلُونَهُ صَبْراً وَ يَقْتُلُونَ وُلْدَهُ وَ مَنْ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثُمَّ يَسْلُبُونَ حَرَمَهُ فَيَسْتَعِينُ بِي وَ قَدْ مَضَى الْقَضَاءُ مِنِّي فِيهِ بِالشَّهَادَةِ لَهُ وَ لِمَنْ مَعَهُ وَ يَكُونُ قَتْلُهُ حُجَّةً عَلَى مَنْ بَيْنَ قُطْرَيْهَا فَيَبْكِيهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلُ الْأَرَضِينَ جَزَعاً عَلَيْهِ وَ تَبْكِيهِ مَلَائِكَةٌ لَمْ يُدْرِكُوا نُصْرَتَهُ ثُمَّ أُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ ذَكَراً بِهِ أَنْصُرُكَ وَ إِنَّ شَبَحَهُ عِنْدِي تَحْتَ الْعَرْشِ...}} (کامل الزیارات، ص۵۴۸، ح۸۴۰؛ بحار الأنوار، ج۲۸، ص۶۱، ح۲۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۲۳۱.</ref> | |||
==خاکی که بر آن، [[شهید]] میشود== | ==خاکی که بر آن، [[شهید]] میشود== | ||
[[طوسی]] به نقل از [[سدیر]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل کرده که: [[جبرئیل]] آمد و خاکی را که [[حسین]]{{ع}} بر آن شهید میشود، برای [[پیامبر]]{{صل}} آورد. آن [[خاک]]، نزد ماست<ref>{{متن حدیث|أَنَّ جَبْرَئِيلَ جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ{{صل}} بِالتُّرْبَةِ الَّتِي يُقْتَلُ عَلَيْهَا الْحُسَيْنُ{{ع}} قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: فَهِيَ عِنْدَنَا}} (الأمالی، طوسی، ص۳۱۶، ح۶۴۰؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۳۱، ح۲).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۲۳۴.</ref> | |||
==[[شهادت]] او، نوشته شده (حتمی) است== | ==[[شهادت]] او، نوشته شده (حتمی) است== | ||
[[محمد بن صالح]] نقل میکند: پیامبر{{صل}} هنگامی که جبرئیل{{ع}} به او خبر داد که امتش به زودی [[حسین بن علی]]{{ع}} را میکشند، فرمود: «ای جبرئیل! آیا درباره آن [با [[خداوند]]،] [[گفتگو]] نکنم؟». گفت: نه؛ زیرا موضوعی (رخدادی) است که خداوند، آن را نوشته [و حتمی ساخته] است<ref>{{متن حدیث|إنَّ رَسُولَ اللّهِ{{صل}} حِينَ أخْبَرَهُ جِبريلُ{{ع}} أنَّ اُمَّتَهُ سَتَقتُلُ حُسَينَ بنَ عَلِيٍّ{{ع}}، فَقَالَ: يَا جِبْرِيلُ، أفَلا اُرَاجِعُ فِيهِ؟ قَالَ: لَا، لِأَنَّهُ أمْرٌ قَدْ كَتَبَهُ اللّهُ}} (تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۹۷، ح۳۵۳۹).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۲۳۴.</ref> | |||
==[[دعوت]] به [[شکیبایی]]== | ==[[دعوت]] به [[شکیبایی]]== | ||
از [[سعید بن یسار]] نقل شده است: شنیدم که [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «هنگامی که جبرئیل، خبر [[شهادت حسین]]{{ع}} را بر پیامبر{{صل}} فرود آورد، پیامبر{{صل}} دست [[علی]]{{ع}} را گرفت و مدتی طولانی از [[روز]] را با او [[خلوت]] کرد و [[گریه]] بر آنها [[غلبه]] کرد و جدا نگشتند تا آنکه جبرئیل - یا فرمود: فرستاده خدای جهانیان - بر آنها فرود آمد و به آن دو گفت: خدایتان [[سلام]] میرساند و میفرماید: [[تصمیم]] حتمی من، شکیب ورزیدن شماست. پس آن دو، شکیب ورزیدند»<ref>{{متن حدیث|سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} يَقُولُ لَمَّا أَنْ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ{{ع}} عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ{{ع}} أَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَخَلَا بِهِ مَلِيّاً مِنَ النَّهَارِ فَغَلَبَتْهُمَا الْعَبْرَةُ فَلَمْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى هَبَطَ عَلَيْهِمَا جَبْرَئِيلُ{{ع}}أَوْ قَالَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ فَقَالَ لَهُمَا رَبُّكُمَا يُقْرِؤُكُمَا السَّلَامَ وَ يَقُولُ عَزَمْتُ عَلَيْكُمَا لَمَّا صَبَرْتُمَا قَالَ فَصَبْراً}} (کامل الزیارات، ص۱۲۱، ح۱۳۲؛ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۳۱، ح۱۵).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۲۳۴.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]]، [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']] | # [[پرونده:13681353.jpg|22px]]، [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۸
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
سرور شهیدان، از آغاز تاریخ تا پایان آن
ابن ابی یعفور از امام صادق(ع) نقل کرده است که: پیامبر(ص) در خانه فاطمه(س)، و حسین(ع) در دامانش بود که ناگهان گریست و به سجده افتاد و سپس فرمود: «ای فاطمه! ای دختر محمد! اکنون و در این خانه تو، [فرستاده خدای] والای والایان به بهترین صورت و نیکوترین هیئت برایم جلوهگر شد و از طرف خداوند به من گفت: ای محمد! آیا حسین را دوست میداری؟. گفتم: آری، ای خدای من! [حسین،] نور چشم و دسته گل و میوه دل و تخم چشمان من است. سپس [آن فرستاده] در حالی که دستش را بر سر حسین(ع) نهاده بود[۱]، [از قول خداوند] گفت: ای محمد! قدم نورسیده مبارک! برکتها، درودها و رحمت و رضایت من بر او و نکبت و لعنت و ناخشنودی و عذاب و رسوایی و مجازاتم برای هر که او را بکشد و با او مخالفت کند و دشمنی ورزد و بستیزد. هان که او سرور شهیدان اولین و آخرین در دنیا و آخرت، و سرور جوانان بهشتی از میان همه مردم است، و پدرش از او هم برتر و بهتر است. به او سلام برسان و بشارتش ده که پرچم هدایت، و چراغ راه اولیای من، و نگاهبان و دیده بان من بر خلق من، و نگهدارنده علم من، و حجت من بر آسمانیان و زمینیان و ثقلین، یعنی جن و انس است»[۲].[۳]
او را در محاصره میکشند و فرزندان و همراهانش را نیز میکشند
حماد بن عثمان از امام صادق(ع) نقل میکند: شبی که پیامبر(ص) را به آسمان بردند، به او گفته شد: خداوند - تبارک و تعالی - تو را در سه چیز میآزماید تا شکیباییات را ببیند... [گفته شد:] و سومین چیز، صبر بر کشتارهایی است که خاندانت پس از تو با آن روبهرو میشوند. برادرت علی، از امتت دشنام و زورگویی و سرزنش و ناکامی و انکار و ستم میبیند و در پایان هم کشته میشود. پیامبر(ص) گفت: «ای خدای من! پذیرفتم و خشنود شدم و توفیق و صبر، از توست». [گفته شد:] و دخترت، بر او ستم میشود و محروم میگردد و حقی را که تو برایش قرار دادهای، از او غاصبانه میگیرند... [گفته شد:] و فاطمه از برادرت (علی)، دو پسر دارد که یکی از آن دو را به نیرنگ و خیانت میکشند و اموالش را به غارت میبرند و نیزهاش میزنند و اینها را امتت انجام میدهند. پیامبر گفت: «ای خدای من! پذیرفتم و تسلیم هستم. ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم و توفیق و صبر، از توست». [گفته شد:] و امتت پسر دیگر فاطمه را به جهاد میخوانند و آنگاه او را محاصره میکنند و میکشند و فرزندان و هر کس از خاندانش را که همراه اوست، میکشند و حرمش را غارت میکنند. او از من کمک میجوید؛ اما قضای حتمی من، در شهادت او و همراهیان اوست و کشته شدنش حجت بر همه ساکنان سراسر زمین است. آسمانیان و زمینیان از سر بیتابی بر او میگریند و نیز فرشتگانی که به یاریاش نرسیدهاند. سپس از صلب او، پسری میآید که با او تو را یاری میدهم و مثال (تصویر) او نزد من زیر عرش است...[۴].[۵]
خاکی که بر آن، شهید میشود
طوسی به نقل از سدیر از امام باقر(ع) نقل کرده که: جبرئیل آمد و خاکی را که حسین(ع) بر آن شهید میشود، برای پیامبر(ص) آورد. آن خاک، نزد ماست[۶].[۷]
شهادت او، نوشته شده (حتمی) است
محمد بن صالح نقل میکند: پیامبر(ص) هنگامی که جبرئیل(ع) به او خبر داد که امتش به زودی حسین بن علی(ع) را میکشند، فرمود: «ای جبرئیل! آیا درباره آن [با خداوند،] گفتگو نکنم؟». گفت: نه؛ زیرا موضوعی (رخدادی) است که خداوند، آن را نوشته [و حتمی ساخته] است[۸].[۹]
دعوت به شکیبایی
از سعید بن یسار نقل شده است: شنیدم که امام صادق(ع) میفرماید: «هنگامی که جبرئیل، خبر شهادت حسین(ع) را بر پیامبر(ص) فرود آورد، پیامبر(ص) دست علی(ع) را گرفت و مدتی طولانی از روز را با او خلوت کرد و گریه بر آنها غلبه کرد و جدا نگشتند تا آنکه جبرئیل - یا فرمود: فرستاده خدای جهانیان - بر آنها فرود آمد و به آن دو گفت: خدایتان سلام میرساند و میفرماید: تصمیم حتمی من، شکیب ورزیدن شماست. پس آن دو، شکیب ورزیدند»[۱۰].[۱۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ علامه مجلسی میگوید: مراد از والای والایان (العلی الأعلی) جبرئیل(ع) است و «جلوهگر شدن»، کنایه از نهایت تجلی علمی است و «نیکویی صورت»، کنایه از تجلی صفات کمال خداوند متعال برای اوست و «دست نهادن»، کنایه از سرازیر کردن رحمت است.
- ↑ «بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) فِي مَنْزِلِ فَاطِمَةَ(س) وَ الْحُسَيْنُ(ع) فِي حَجْرِهِ إِذْ بَكَى وَ خَرَّ سَاجِداً ثُمَّ قَالَ يَا فَاطِمَةُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ إِنَّ الْعَلِيَّ الْأَعْلَى تَرَاءَى لِي فِي بَيْتِكَ هَذَا فِي سَاعَتِي هَذِهِ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ وَ أَهْيَإِ هَيْئَةٍ فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ أَ تُحِبُّ الْحُسَيْنَ قُلْتُ يَا رَبِّ قُرَّةُ عَيْنِي وَ رَيْحَانَتِي وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ جِلْدَةُ مَا بَيْنَ عَيْنَيَّ فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ(ع) بُورِكَ مِنْ مَوْلُودٍ عَلَيْهِ بَرَكَاتِي وَ صَلَوَاتِي وَ رَحْمَتِي وَ رِضْوَانِي وَ نَقِمَتِي وَ لَعْنَتِي وَ سَخَطِي وَ عَذَابِي وَ خِزْيِي وَ نَكَالِي عَلَى مَنْ قَتَلَهُ وَ نَاصَبَهُ وَ نَاوَاهُ وَ نَازَعَهُ أَمَا إِنَّهُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ أَبُوهُ أَفْضَلُ مِنْهُ وَ خَيْرٌ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ وَ بَشِّرْهُ بِأَنَّهُ رَايَةُ الْهُدَى وَ مَنَارُ أَوْلِيَائِي وَ حَفِيظِي وَ شَهِيدِي عَلَى خَلْقِي وَ خَازِنُ عِلْمِي وَ حُجَّتِي عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِينَ وَ الثَّقَلَيْنِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» (کامل الزیارات، ص۱۴۷، ح۱۷۴؛ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۳۸، ح۲۹).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۲۳۱.
- ↑ «لَمَّا أُسْرِيَ بِالنَّبِيِّ(ص) إِلَى السَّمَاءِ قِيلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَخْتَبِرُكَ فِي ثَلَاثٍ لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُكَ... وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَمَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِكَ مِنْ بَعْدِكَ مِنَ الْقَتْلِ أَمَّا أَخُوكَ عَلِيٌّ فَيَلْقَى مِنْ أُمَّتِكَ الشَّتْمَ وَ التَّعْنِيفَ وَ التَّوْبِيخَ وَ الْحِرْمَانَ وَ الْجَحْدَ [وَ الْجُهْدَ] وَ الظُّلْمَ وَ آخِرُ ذَلِكَ الْقَتْلُ فَقَالَ يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا ابْنَتُكَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ يُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِي تَجْعَلُهُ لَهَا... وَ يَكُونُ لَهَا مِنْ أَخِيكَ ابْنَانِ يُقْتَلُ أَحَدُهُمَا غَدْراً وَ يُسْلَبُ وَ يُطْعَنُ تَفْعَلُ بِهِ ذَلِكَ أُمَّتُكَ قُلْتُ يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ سَلَّمْتُ- إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ لِلصَّبْرِ وَ أَمَّا ابْنُهَا الْآخَرُ فَتَدْعُوهُ أُمَّتُكَ لِلْجِهَادِ ثُمَّ يَقْتُلُونَهُ صَبْراً وَ يَقْتُلُونَ وُلْدَهُ وَ مَنْ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثُمَّ يَسْلُبُونَ حَرَمَهُ فَيَسْتَعِينُ بِي وَ قَدْ مَضَى الْقَضَاءُ مِنِّي فِيهِ بِالشَّهَادَةِ لَهُ وَ لِمَنْ مَعَهُ وَ يَكُونُ قَتْلُهُ حُجَّةً عَلَى مَنْ بَيْنَ قُطْرَيْهَا فَيَبْكِيهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلُ الْأَرَضِينَ جَزَعاً عَلَيْهِ وَ تَبْكِيهِ مَلَائِكَةٌ لَمْ يُدْرِكُوا نُصْرَتَهُ ثُمَّ أُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ ذَكَراً بِهِ أَنْصُرُكَ وَ إِنَّ شَبَحَهُ عِنْدِي تَحْتَ الْعَرْشِ...» (کامل الزیارات، ص۵۴۸، ح۸۴۰؛ بحار الأنوار، ج۲۸، ص۶۱، ح۲۴).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۲۳۱.
- ↑ «أَنَّ جَبْرَئِيلَ جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ(ص) بِالتُّرْبَةِ الَّتِي يُقْتَلُ عَلَيْهَا الْحُسَيْنُ(ع) قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: فَهِيَ عِنْدَنَا» (الأمالی، طوسی، ص۳۱۶، ح۶۴۰؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۳۱، ح۲).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۲۳۴.
- ↑ «إنَّ رَسُولَ اللّهِ(ص) حِينَ أخْبَرَهُ جِبريلُ(ع) أنَّ اُمَّتَهُ سَتَقتُلُ حُسَينَ بنَ عَلِيٍّ(ع)، فَقَالَ: يَا جِبْرِيلُ، أفَلا اُرَاجِعُ فِيهِ؟ قَالَ: لَا، لِأَنَّهُ أمْرٌ قَدْ كَتَبَهُ اللّهُ» (تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۹۷، ح۳۵۳۹).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۲۳۴.
- ↑ «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ لَمَّا أَنْ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ(ع) عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ(ع) أَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَخَلَا بِهِ مَلِيّاً مِنَ النَّهَارِ فَغَلَبَتْهُمَا الْعَبْرَةُ فَلَمْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى هَبَطَ عَلَيْهِمَا جَبْرَئِيلُ(ع)أَوْ قَالَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ فَقَالَ لَهُمَا رَبُّكُمَا يُقْرِؤُكُمَا السَّلَامَ وَ يَقُولُ عَزَمْتُ عَلَيْكُمَا لَمَّا صَبَرْتُمَا قَالَ فَصَبْراً» (کامل الزیارات، ص۱۲۱، ح۱۳۲؛ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۳۱، ح۱۵).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۲۳۴.