مسلم بن عوسجه اسدی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مسلم بن عوسجه اسدی در تاریخ اسلامی]]</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
پیرمردی بزرگوار از طایفۀ [[بنی اسد]] و از چهرههای درخشان [[کوفه]] و هواداران [[اهل بیت]]{{عم}} بود. از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] باسابقه به شمار میرفت و از آن [[حضرت]] [[روایت]] هم کرده است. [[پارسا]]، [[شجاع]] و سوارکاری نامی بود و در [[فتوحات اسلامی]] شرکت میکرد و در همۀ جنگهای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} حضور داشت. در [[کوفه]] برای [[حسین بن علی]]{{ع}} [[بیعت]] میگرفت. | '''مسلم بن عوسجه اسدی''' اولین [[شهید]] [[عاشورا]] که در [[حملۀ نخست]] به [[شهادت]] رسید. پیرمردی بزرگوار از طایفۀ [[بنی اسد]] و از چهرههای درخشان [[کوفه]] و هواداران [[اهل بیت]]{{عم}} بود. از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] باسابقه به شمار میرفت و از آن [[حضرت]] [[روایت]] هم کرده است. [[پارسا]]، [[شجاع]] و سوارکاری نامی بود و در [[فتوحات اسلامی]] شرکت میکرد و در همۀ جنگهای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} حضور داشت. در [[کوفه]] برای [[حسین بن علی]]{{ع}} [[بیعت]] میگرفت. | ||
[[مسلم بن عقیل]] در برنامۀ کوتاه مدّت [[نهضت]]، او را در رأس عدّهای از طایفۀ مذحج و اسد قرار داد<ref>انصار الحسین، ص۹۳.</ref>. در [[نهضت]] [[مسلم]]، نقش دریافت [[پول]] از هواداران و تهیّۀ [[سلاح]] برای [[نهضت]] را بر عهده داشت. جاسوس "[[ابن زیاد]]"، به نام "معقل" از همین طریق به مخفیگاه [[مسلم]] پی برد. | [[مسلم بن عقیل]] در برنامۀ کوتاه مدّت [[نهضت]]، او را در رأس عدّهای از طایفۀ مذحج و اسد قرار داد<ref>انصار الحسین، ص۹۳.</ref>. در [[نهضت]] [[مسلم]]، نقش دریافت [[پول]] از هواداران و تهیّۀ [[سلاح]] برای [[نهضت]] را بر عهده داشت. جاسوس "[[ابن زیاد]]"، به نام "معقل" از همین طریق به مخفیگاه [[مسلم]] پی برد. | ||
در [[کربلا]] از [[یاران]] [[شجاع]] و [[فداکار]] [[امام]] بود. [[شب عاشورا]] که [[امام]] از [[یاران]] خواست از [[تاریکی]] [[شب]] استفاده کرده، از صحنه خارج شوند، یکی از کسانی بود که برخاست و ضمن اعلام [[وفاداری]] و [[مقاومت]] تا [[شهادت]]، گفت: | در [[کربلا]] از [[یاران]] [[شجاع]] و [[فداکار]] [[امام]] بود. [[شب عاشورا]] که [[امام]] از [[یاران]] خواست از [[تاریکی]] [[شب]] استفاده کرده، از صحنه خارج شوند، یکی از کسانی بود که برخاست و ضمن اعلام [[وفاداری]] و [[مقاومت]] تا [[شهادت]]، گفت: «به [[خدا]] قسم اگر هفتاد بار کشته شوم، سوزانده شوم و خاکسترم بر باد رود، هرگز تو را رها نخواهم کرد، تا چه رسد به اینکه اکنون یک بار کشته شدن است، سپس [[کرامت]] [[ابدی]] است»<ref>{{عربی|وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنِّي أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُذَرَّى يُفْعَلُ بِي ذَلِكَ سَبْعِينَ مَرَّةً مَا تَرَكْتُكَ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا هِيَ قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ الْكَرَامَةُ إِلَى الْأَبَدِ...}}؛ مناقب، ج۴، ص۹۹.</ref> | ||
[[سپاه]] [[دشمن]] چون در [[نبرد تن به تن]] یارای [[جنگیدن]] با او را نداشتند، او را سنگباران کردند. چون [[مسلم]] به [[زمین]] افتاد، رمقی در تن داشت که [[حسین بن علی]]{{ع}} و [[حبیب بن مظاهر]] خود را به او رساندند. [[امام]] او را [[دعا]] کرد و [[حبیب]] چون نزدیک او آمد، [[مسلم]] او را توصیه نمود که مبادا [[حسین]]{{ع}} را تنها گذارد<ref>بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۰.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۵۳.</ref>. | [[سپاه]] [[دشمن]] چون در [[نبرد تن به تن]] یارای [[جنگیدن]] با او را نداشتند، او را سنگباران کردند. چون [[مسلم]] به [[زمین]] افتاد، رمقی در تن داشت که [[حسین بن علی]]{{ع}} و [[حبیب بن مظاهر]] خود را به او رساندند. [[امام]] او را [[دعا]] کرد و [[حبیب]] چون نزدیک او آمد، [[مسلم]] او را توصیه نمود که مبادا [[حسین]]{{ع}} را تنها گذارد<ref>بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۰.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۵۳.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
#[[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
نسخهٔ ۲۶ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۵
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
مسلم بن عوسجه اسدی اولین شهید عاشورا که در حملۀ نخست به شهادت رسید. پیرمردی بزرگوار از طایفۀ بنی اسد و از چهرههای درخشان کوفه و هواداران اهل بیت(ع) بود. از اصحاب پیامبر(ص) و مسلمانان باسابقه به شمار میرفت و از آن حضرت روایت هم کرده است. پارسا، شجاع و سوارکاری نامی بود و در فتوحات اسلامی شرکت میکرد و در همۀ جنگهای امیر المؤمنین(ع) حضور داشت. در کوفه برای حسین بن علی(ع) بیعت میگرفت.
مسلم بن عقیل در برنامۀ کوتاه مدّت نهضت، او را در رأس عدّهای از طایفۀ مذحج و اسد قرار داد[۱]. در نهضت مسلم، نقش دریافت پول از هواداران و تهیّۀ سلاح برای نهضت را بر عهده داشت. جاسوس "ابن زیاد"، به نام "معقل" از همین طریق به مخفیگاه مسلم پی برد.
در کربلا از یاران شجاع و فداکار امام بود. شب عاشورا که امام از یاران خواست از تاریکی شب استفاده کرده، از صحنه خارج شوند، یکی از کسانی بود که برخاست و ضمن اعلام وفاداری و مقاومت تا شهادت، گفت: «به خدا قسم اگر هفتاد بار کشته شوم، سوزانده شوم و خاکسترم بر باد رود، هرگز تو را رها نخواهم کرد، تا چه رسد به اینکه اکنون یک بار کشته شدن است، سپس کرامت ابدی است»[۲]
سپاه دشمن چون در نبرد تن به تن یارای جنگیدن با او را نداشتند، او را سنگباران کردند. چون مسلم به زمین افتاد، رمقی در تن داشت که حسین بن علی(ع) و حبیب بن مظاهر خود را به او رساندند. امام او را دعا کرد و حبیب چون نزدیک او آمد، مسلم او را توصیه نمود که مبادا حسین(ع) را تنها گذارد[۳][۴].
منابع
پانویس
- ↑ انصار الحسین، ص۹۳.
- ↑ وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنِّي أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُذَرَّى يُفْعَلُ بِي ذَلِكَ سَبْعِينَ مَرَّةً مَا تَرَكْتُكَ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا هِيَ قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ الْكَرَامَةُ إِلَى الْأَبَدِ...؛ مناقب، ج۴، ص۹۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۰.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۴۵۳.