حسین منی و انا من حسین: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
(←مقدمه) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = امام حسین | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[حسین]]{{ع}} از من است و من از حسینم. [[حدیثی]] که [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده است و در | [[حسین]] {{ع}} از من است و من از حسینم. [[حدیثی]] که [[رسول خدا]] {{صل}} فرموده است و در کتب حدیثی [[شیعه]] و [[اهل]] [[سنّت]] آمده است، متن کامل آن چنین است: {{متن حدیث|حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ الله مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً وَ أَبْغَضَ الله مَنْ أَبْغَضَ حُسَيْناً - حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ لَعَنَ الله قَاتِلَهُ}}<ref>احقاق الحق، قاضی نور الله تستری، ج ۱۱، ص ۲۶۵؛ بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۶۱؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج ۵، ص ۹۷.</ref>، اینگونه تعبیر (من از اویم و او از من است) نشانه [[وحدت]] کامل [[فکری]]، [[روحی]]، مرامی، جسمی و خطّمشی است و [[رسول خدا]] {{صل}} نیم قرن پیش از [[حادثه کربلا]]، خواسته [[قیام]] و [[نهضت حسینی]] را تداوم راه خویش بداند و [[دشمنان]] [[سید الشهدا]] را که [[دست]] خود را به [[خون]] او آلودند، [[دشمنان]] و [[قاتلان]] خود به حساب آورد، چرا که [[خشم]] و [[رضا]] و [[جنگ]] و [[صلح]] و [[یاری]] یا جفا بر [[حسین]] {{ع}}، همسان با [[خشم]] و [[رضا]] و [[جنگ]] و [[صلح]] و [[یاری]] و جفا بر [[پیامبر]] خداست، چرا که این دو، یک [[جان]] در دو بدن و یک [[فکر]] و مرام، در دو زمانند<ref>به مقاله ارزشمند «حسین منی و انا من حسین» از: محمدباقر بهبودی در «یادنامه علامه امینی»، مقاله چهاردهم، ص ۳۰۵ مراجعه کنید.</ref>. اینگونه بیان [[همبستگی]] کامل، ترسیم کننده خط صحیح حرکت [[اجتماعی]] و [[دینی]] و مبارزاتی و [[سیاسی]] در طول [[تاریخ]] است. چنین نیست که از هم بودن این دو [[حجّت الهی]]، تنها پیوند جسمی و از نسل [[پیامبر]] بود [[حسین]] {{ع}} را بگوید، بلکه عمدهترین مفهوم، همخطّی آن [[دوست]]. | ||
مفهوم بلند دیگری که در این [[حدیث]] نهفته، آن است که وجود [[پیامبر]]{{ع}} و [[آیین]] و [[مکتب]] او در وجود | مفهوم بلند دیگری که در این [[حدیث]] نهفته، آن است که وجود [[پیامبر]] {{ع}} و [[آیین]] و [[مکتب]] او در وجود اباعبدالله {{ع}} تداوم یافته است، آن هم نه تنها تداوم جسمی، بلکه [[نگهبان دین]] [[پیامبر]] {{صل}}، [[امام حسین]] است و [[قیام]] و [[شهادت]] او سبب بقای [[دین]] [[رسول]] خداست. [[سخن]]، تنها بار [[عاطفی]] ندارد، بلکه بیانگر یک [[حقیقت]] [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. | ||
[[احیاگر]] [[دین]] [[پیامبر]]، [[نهضت حسینی]] بود. خود ابا [[عبد الله]]{{ع}} در خطبهای که [[فلسفه]] و [[قیام]] خویش را بیان کرد، اشاره فرمود که [[هدف]]، حرکت در مسیر [[سیره پیامبر]] و [[علی]]{{ع}} و [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و اینگونه است که [[انحرافها]] زدوده شده و [[دین]] [[استوار]] و پابرجا میماند. اینکه گفتهاند: {{عربی|انّ الإسلام محمديّ الحدوث، حسينيّ البقاء}}، اشاره به همین احیاگری [[دین]] [[پیامبر]] در سایه [[قیام]] عاشوراست، یعنی پیدایش [[اسلام]]، محمّدی است و بقای آن، [[حسینی]]! | [[احیاگر]] [[دین]] [[پیامبر]]، [[نهضت حسینی]] بود. خود ابا [[عبد الله]] {{ع}} در خطبهای که [[فلسفه]] و [[قیام]] خویش را بیان کرد، اشاره فرمود که [[هدف]]، حرکت در مسیر [[سیره پیامبر]] و [[علی]] {{ع}} و [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و اینگونه است که [[انحرافها]] زدوده شده و [[دین]] [[استوار]] و پابرجا میماند. اینکه گفتهاند: {{عربی|انّ الإسلام محمديّ الحدوث، حسينيّ البقاء}}، اشاره به همین احیاگری [[دین]] [[پیامبر]] در سایه [[قیام]] عاشوراست، یعنی پیدایش [[اسلام]]، محمّدی است و بقای آن، [[حسینی]]! | ||
این نکته در شعری که از زبان [[حسین بن علی]]{{ع}} سروده شده است (و [[حدیث]] و [[شعر]] [[امام]] نیست) اینگونه مطرح شده است: {{عربی|ان كان دين محمّد لم يستقم الاّ بقتلي يا سيوف خذيني}}<ref>این شعر، بیتی از قصیده بلند شاعر و خطیب کربلایی، مرحوم شیخ محسن ابو الحب (م ۱۳۰۵) است و آنچه مشهور است که از سرودههای سید الشهداست، بی اصل است. ر.ک: | این نکته در شعری که از زبان [[حسین بن علی]] {{ع}} سروده شده است (و [[حدیث]] و [[شعر]] [[امام]] نیست) اینگونه مطرح شده است: {{عربی|ان كان دين محمّد لم يستقم الاّ بقتلي يا سيوف خذيني}}<ref>این شعر، بیتی از قصیده بلند شاعر و خطیب کربلایی، مرحوم شیخ محسن ابو الحب (م ۱۳۰۵) است و آنچه مشهور است که از سرودههای سید الشهداست، بی اصل است. ر.ک: «تراث کربلا»، سلمان هادی طعمه، ص ۸۶.</ref>. | ||
اگر [[دین]] [[محمد]]{{صل}} جز با کشته شدن من [[استوار]] نمیشود، پس ای شمشیرها مرا دریابید! | |||
به تعبیر [[امام خمینی]]: با زنده نگه داشتن او [[اسلام]] زنده میشود. {{متن حدیث|أَنَا مِنْ حُسَيْن}}، که [[روایت]] شده است که [[پیغمبر]] فرموده است، این معنایش، معنا این است که [[حسین]] [[مال]] من است، و من هم از او زنده میشوم<ref>صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۵۸.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۵۹.</ref> | اگر [[دین]] [[محمد]] {{صل}} جز با کشته شدن من [[استوار]] نمیشود، پس ای شمشیرها مرا دریابید! به تعبیر [[امام خمینی]]: با زنده نگه داشتن او [[اسلام]] زنده میشود. {{متن حدیث|أَنَا مِنْ حُسَيْن}}، که [[روایت]] شده است که [[پیغمبر]] فرموده است، این معنایش، معنا این است که [[حسین]] [[مال]] من است، و من هم از او زنده میشوم<ref>صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۵۸.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۵۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:حسین | [[رده:امام حسین]] | ||
[[رده:احادیث نامدار]] | |||
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] | [[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۹
مقدمه
حسین (ع) از من است و من از حسینم. حدیثی که رسول خدا (ص) فرموده است و در کتب حدیثی شیعه و اهل سنّت آمده است، متن کامل آن چنین است: «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ الله مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً وَ أَبْغَضَ الله مَنْ أَبْغَضَ حُسَيْناً - حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ لَعَنَ الله قَاتِلَهُ»[۱]، اینگونه تعبیر (من از اویم و او از من است) نشانه وحدت کامل فکری، روحی، مرامی، جسمی و خطّمشی است و رسول خدا (ص) نیم قرن پیش از حادثه کربلا، خواسته قیام و نهضت حسینی را تداوم راه خویش بداند و دشمنان سید الشهدا را که دست خود را به خون او آلودند، دشمنان و قاتلان خود به حساب آورد، چرا که خشم و رضا و جنگ و صلح و یاری یا جفا بر حسین (ع)، همسان با خشم و رضا و جنگ و صلح و یاری و جفا بر پیامبر خداست، چرا که این دو، یک جان در دو بدن و یک فکر و مرام، در دو زمانند[۲]. اینگونه بیان همبستگی کامل، ترسیم کننده خط صحیح حرکت اجتماعی و دینی و مبارزاتی و سیاسی در طول تاریخ است. چنین نیست که از هم بودن این دو حجّت الهی، تنها پیوند جسمی و از نسل پیامبر بود حسین (ع) را بگوید، بلکه عمدهترین مفهوم، همخطّی آن دوست.
مفهوم بلند دیگری که در این حدیث نهفته، آن است که وجود پیامبر (ع) و آیین و مکتب او در وجود اباعبدالله (ع) تداوم یافته است، آن هم نه تنها تداوم جسمی، بلکه نگهبان دین پیامبر (ص)، امام حسین است و قیام و شهادت او سبب بقای دین رسول خداست. سخن، تنها بار عاطفی ندارد، بلکه بیانگر یک حقیقت اجتماعی و تاریخی است.
احیاگر دین پیامبر، نهضت حسینی بود. خود ابا عبد الله (ع) در خطبهای که فلسفه و قیام خویش را بیان کرد، اشاره فرمود که هدف، حرکت در مسیر سیره پیامبر و علی (ع) و امر به معروف و نهی از منکر است و اینگونه است که انحرافها زدوده شده و دین استوار و پابرجا میماند. اینکه گفتهاند: انّ الإسلام محمديّ الحدوث، حسينيّ البقاء، اشاره به همین احیاگری دین پیامبر در سایه قیام عاشوراست، یعنی پیدایش اسلام، محمّدی است و بقای آن، حسینی!
این نکته در شعری که از زبان حسین بن علی (ع) سروده شده است (و حدیث و شعر امام نیست) اینگونه مطرح شده است: ان كان دين محمّد لم يستقم الاّ بقتلي يا سيوف خذيني[۳].
اگر دین محمد (ص) جز با کشته شدن من استوار نمیشود، پس ای شمشیرها مرا دریابید! به تعبیر امام خمینی: با زنده نگه داشتن او اسلام زنده میشود. «أَنَا مِنْ حُسَيْن»، که روایت شده است که پیغمبر فرموده است، این معنایش، معنا این است که حسین مال من است، و من هم از او زنده میشوم[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ احقاق الحق، قاضی نور الله تستری، ج ۱۱، ص ۲۶۵؛ بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۲۶۱؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج ۵، ص ۹۷.
- ↑ به مقاله ارزشمند «حسین منی و انا من حسین» از: محمدباقر بهبودی در «یادنامه علامه امینی»، مقاله چهاردهم، ص ۳۰۵ مراجعه کنید.
- ↑ این شعر، بیتی از قصیده بلند شاعر و خطیب کربلایی، مرحوم شیخ محسن ابو الحب (م ۱۳۰۵) است و آنچه مشهور است که از سرودههای سید الشهداست، بی اصل است. ر.ک: «تراث کربلا»، سلمان هادی طعمه، ص ۸۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۵۸.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۵۹.